خانه / سفرنامه / جزایرقناری

جزایرقناری

جزایرقناری

۴/١/٩٠-جزایر قناری-لاسپالماس

۳/۱/ ۹۰ از مادرید پرواز کردیم به سمت جزایر قناری-پروازی مستقیم به تنریف و اقامت در American Plaza در ساحل جزیره تنریف.فردای آن روز صبح اول وقت به بندر سانتاکروز رفتیم تا باکشتی گشت یک روزه کاملی داشته باشیم به لاس پالماس.

جزایر قناری (Canary Islands) مجمع الجزایری در کشور اسپانیاست که متشکل از ۷ جزیره اصلی (Gran Canary-tenerife-Lanzarote-LaPalma-Lagomera-ElHirro-Fuenteventura-CaletoDeSebo-)و تعدادی جزیره فرعی آتشفشانی در اقیانوس اطلس است.این جرایر در ساحل شمال غربی آفریقا و غرب کشور مراکش واقعند و با تنگه جبل الطارق به راحتی اسپانیا را به آفریقا متصل میسازند.آب و هوای این جزایر معتدل و مرطوب و برخی حتی خیلی خشک است.

این جزایر خود مختارند اما زیر نظر دولت مرکزی اسپانیا اداره میشوند.در گذشته های دور این جزایر مناطق مستعمره اسپانیا بودند.امروزه این جزایر جمعا ۱۳ کرسی در مجلس سنای اسپانیا دارند.بزرگترین این جزایر تنریف است همانجاییکه ما ۴ شب در انجا اقامت داریم و امروز قصد سفر یک روزه از انجا به لاسپالماس پایتخت جزیره GranCanary را داریم.

Gran Canary یا قناری بزرگ یکی از جزایر است به مرکزیت لاس پالماس.صبح اول وقت از هتل راه افتادیم به سمت بندر سانتاکروز و از آنجا با یک کروز بزرگ راهی لاسپالماس شدیم.

این جزایر به شدت توریستی هستند و به سواحل خوبشان معروف.در این فصل سال که Low Season محسوب میشود جزایر نسبتا خلوتند به خاطر همین کشتی به این عظمت تقریبا خالی و اختصاصی برای ما راه افتاد به سمت لاسپالماس.

بیشتر این جزایر تحت تاثیر آتشفشان Teide آتشفشانی هستند و زمینهای آذرین دارند. ۲۰۰۰ سال پیش این اتشفشان فعال بوده ولی امروز تنها بوته ها و گیاهان کوتاه قد و عجیب و غریب یاداور ان روزهای اتشفشان خاموشند.جزایر قناری هرساله پذیرای حدود ۷ تا ۸ میلیون توریستند که به خاطر آب و هوای افتابی و اقیانوس آبی و سواحل تمیز و هتلهای لوکس به اینجا میایند.

داخل کشتی مسافرتی بسیار راحت و عالی است.پر از امکانات دریایی و تفریحی- در این فصل کروز نسبتا خالی است به خاطر همین به راحتی میتوان هرجای کشتی ۳ طبقه را برای نشستن و لذت بردن انتخاب کرد.جایی در کشتی زمین بازی بچه هاست و تنها بچه های کشتی شامل ۳ کودک اسپانیایی و کودکان تور ما هستند که به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و به بازی با هم مشغول میشوند بی آنکه زبان هم را بفهمند.

به لاسپالماس میرسیم.مرکز Gran Canary با جمعیتی حدود ۴۰۰۰۰۰ نفر که امروز پایتخت کل جزایر قناری هم محسوب میشود.رسم بر این است که به مدت ۴۰ سال تنریف پایتخت باشد و ۴۰ سال لاسپالماس.حالا نوبت اینجاست.لاسپالماس ۱۱ کیلومتره و برای ورود و خروج به آن نیاز به پاسپورت چک هست.

کشتیهای مختلفی از سراسر دنیا در آنجا پهلو گرفته اند که سهم عمده کاروبارشان خرید و فروش ماهی است.انواع ماهی چون:تن-اختاپوس-صدف-حلزون(اصولا به هر جاندار داخل دریا اینها میگویند ماهی و آنرا قابل خوردن میدانند)

وارد منطقه قدیمی شهر میشویم.کوچه پس کوچه های کهنه و پر خاطره لاسپالماس که زمانی زیر گامهای کریستف کلمب کشف شد.این منطقه قدیمی سال ۱۴۱۷ ساخته شد زمانی در گذشته های دور این سواحل پاتوق دزدان دریایی بود تا اینکه کم کم از قرن ۱۶ و ۱۷ به بعد کشتیهای آمریکایی به این سمت روانه شدند.در گذشته این منطقه پر از درختهای نخل (Palm) بود و علت نامگذاری لاسپالماس هم همین بوده است.

با اطمینان میگویم که بیشتر افراد چون خود من فکر میکنند که جزایر قناری به خاطر وجود قناری به این اسم خوانده شده اند اما این تصور ۱۰۰% اشتباه است. Canary به معنی قناری نیست بلکه به معنی سگ سیاه عظیم الجثه است.همان سگهایی که مجسمه ان را در عکس میبینید.زمانی که اولین گروه فاتحان وارد جزیره بومی اینجا شدند با حمله این نوع سگهای غول پیکر مواجه گشتند به همین دلیل اینجا را جزیره سگها(Canary Islands)  نامیدند.خدا میداند که چرا ما این جزایر را قناری مینامیم….تنها موجودی که اصلا در این جزایر دیده نشد همین قناریها هستند.

کلیسا متعلق به قرن ۱۵ میلادی است اما به خاطر وضع بد اقتصادی منطقه هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده است! استایل بیرونی آن سبک نئوکلاسیک است اما داخل آن به سبک گوتیک ساخته شده است.در جزایر قناری رسم بر آن است که کلیساها را با ترکیب سبکهای گوتیک-باروک و نئوکلاسیک میسازند.نمای روی ان با سنگهای آتشفشانی منطقه که سرد شده مواد مذاب قرنها قبلند پوشیده شده است.سفیدی روی سنگها به خاطر اسیدی بودن مدفوع پرندگانی است ک روی این سنگهای ارزشمند خود را راحت میکنند!!!!۵۰۰ معمار تا به امروز روی ساخت این کلیسا کار کرده اند.

در سمت راست کلیسا خانه اسقف قرار دارد.همانجایی که من کنار دیوارهایش نشسته ام.روبروی کلیسا هم ساختمان شهرداری قرار دارد که ان هم متعلق به سال ۱۸۵۰ میلادی است.اطراف اینجا تماما ساختمانهای اداریند که در گذشته پولدارهای لاسپالماس در آنها سکونت داشتند.

به این منطقه santara به معنی مقدس میگویند و علت هم وجود این کلیسای قدیمی و بزرگ در اینجاست.این جزیره به وسیله اسپانیاییها و پرتغالیها کشف شد و قدیمی ترین ساختمان که در اینجا هنوز برپاست همین کلیساست.این منطقه برای مردم بسیار محترم و مقدس شمرده میشود.

جزایر قناری بارها مورد تاخت و تاز کشورهای مختلف چون:انگلیس-اسپانیا -پرتغال و اعراب مسلمان قرار گرفته است.بعد از سالها زد و خورد بین اسپانیاییها و پرتغالیها بالاخره جزایر قناری به اسپانیا رسید و اندلس به پرتغالیها…

پیاده به سمت خانه کریستف کلمب میرویم.با من بمانید…

۴/١/٩٠-لاسپالماس

۴/١/٩٠-لاسپالماس

میرویم.با من بمانید…

بچه که بودیم به کریستوف کولومب میگفتیم:”کریم پوست کلفت”… حالا بعد از این همه سال خدا قسمت کرد تا یک روز مهمان خانه او بشویم در لاسپالماس.

اینجا خانه کریستوف کلمب است خانه ای قدیمی که از ۵۰ سال پیش به بعد بازسازی شد و به موزه کریستوف نبدیل گشت تا توریستهای مشتاق آشنایی با کاشف معروف آمریکا به لاسپالماس بیایند و از نزدیک اینجا را ببینند.جالب اینجاست که تا ۵۰ سال پیش این خانه باارزش زندان شهر بود(خدا شانس بده که آدم تو این خونه زندانی بشه).

کرستوف جان چند بار رفت آمریکا و هر دفعه تنها ۱۰ یا ۱۵ روز اینجا در این جزیره ساکن شد اما همان کافی بود تا امروزه اینجا را به نام خانه او بنامند ارزشمندش سازند.در واقع هربار او از اسپانیا راه میفتاد و سر راهش به لاسپالماس کشتیهایش پهلو میگرفتند و او چند روزی را در اینجا استراحت میکرد و به برنامه ریزی سفر میپرداخت و راه میفتاد به کشف آمریکا و هربار دست از پا درازتر برمیگشت اسپانیا سر جای اولش…

در آن زمانها کشتیها از این جزیره نیشکر-موز مشروب و… بار میزدند و به مناطق دیگر میبردند کریس جان هم بعد از کشف آمریکا این تجارت را راه میندازد بین لاسپالماس و ینگه دنیا.

وارد خانه که میشویم حیاط سرسبزشیفته مان میکند.من را یاد فیلم “فریدا” میندازد سبک خانه .خانه ای دوطبقه که دورتادور  حیاط پر دارودرختش را اطاقهایی با بالکونهای چوبی پر کرده که لابلای انها برگهای درختان استوایی روی سایه انداخته و ده ها نوع گل رنگارنگ از همه جا سردربرآورده و طوطیهای رنگین لابلای شاخ و برگ درختانش لانه کرده اند.خانه رویایی من همیشه شکلی اینگونه دارد.

توپهای جنگی که در ته حیاط دیده میشوند قدیمیند و از زیر دریا پیدا و به این موزه آورده شده اند.

خانه کریستوف کلومب یکی از ساختمانهای بسیار قدیمی جزیره است و شکل ان هم تا حدی با بقیه خانه ها فرق داردخانه های دیگر پنجره ندارند و نورگیر انها دور ساختمان است.تمام پنجره ها مشبک و چوبیند تا از هجوم آفتاب در فصل تابستان جلوگیری کنند.دورتادور ساختمانها بالکنهای چوبی زیبایی تعبیه شده است.یک جورهایی معماری کشورهای آفریقایی چون مراکش و مصر را به یاد میاورد.

اینجا را شبیه کابین کشتی کرستوف کرده اند و بعضی اسباب و وسایل او را در اینجا قرار داده اند.

فاتح جزیره لاسپالماس در سال ۱۴۷۸ Khuan Rekhan بود نه کریستوف کلومب ها.اشتباه نشود.کریس سر راهش به کشف آمریکا اینجا ساکن شده است.

احتمالااصلیت کریستوف کولومب به جنوای ایتالیا برمیگردد.اما در اسپانیا زندگی میکرده .اسپانیاییها به کریستوف “کولومبوس” میگویند که Colon به معنی کبوتر خوانده میشود کریستو. کریستوف کولومب یعنی “کبوتر حضرت مسیح”.

و اما اشیای متعلق به کولومبوس منجمله قطب نماها-وسایل کشتی رانی-نقشه ها و از همه مهمتر کتاب خاطراتش به دست خط خودش که در ان شرح اکتشافش را مو به مو شرح داده است(خطی قدیمی با نثری کهن).از زندگی شخصی او خیلی اطلاعاتی در دست نیست حتی ایتالیایی بودن او هم در شک و شبهه است حدس میزنند که کاتولیک بوده چون توسط ملکه ایزابل حمایت مالی میشده استدر ان زمانها از جهودها هیچ حمایتی صورت نمیگرفته است.

نام کشتی اکتشافی او “سانتا ماریا” به معنی مریم مقدس بود.به همراه دو کشتی دیگر به نامهای لانینا و لاپنتیا.در طی سفر دوم اکتشافی او ۱۵۰۰ نفر به همراهش تا دومنیکا پیش رفتند اما موفق نشدند.در سفر سوم او از گومرا شروع شد تا بالاخره توانست به امریکا برسد البته او در ابتدا فکر میکرد که کوبا همان  ژاپن است و آمریکا هم چین! چون او ۴۰۰۰ کیلومتر رفته بود اما تصور میکرد ۳۰۰۰ کیلومتر در دریاها پیش رفته همین باعث شده بود که در جهت یابی اشتباه کند.

در آن دوره نگهداری غذا در طولانی مدت در کشتیهای اکتشافی کار آسانی نبود و انها مجبور بودند برای ماهها و ماه ها تنها کنسرو و غذاهای خشک شده بخورند و  همین ملوانها را ضعیف و خسته میکرد.

کولومبوس جان هیچ گاه ازدواج نکرد اما صاحب ۲ همسر و ۲ پسر بود.جالب است بدانید که کولومبوس ۲ تا قبر با ۲ تا جنازه دارد!یک اسکلت از او در اسپانیا دفن است یکی در آمریکا و هردو کشور هم شدیدا معتقدند که کولومبوس واقعی پیش انهاست.تحقیقات ژنتیکی روی باقی مانده استخوانهایش سالهاست که ادامه دارد اما قضیه هنوز روشن نشده است.

و محمد امین جان که برای خودش جغرافیدانی متبحر است و عشق اکتشاف و نقشه و جاده و اطلس و این حرفها را دارد در این لحظه جو کشور گشایی گرفته بودش شدید و داشت دنبال نقطه ای در کره زمین میگشت بلکه برود و آنرا به نام خودش سند بزند!

خوب از خانه کولومبوس جان بیرون میاییم و راه میفتیم تا برسیم به بام جزیره.هرچه بالاتر میرویم از خشکی هوا کاسته شده و محیط سرسبزتر میگردد.بام خانه ها و ویلاهای رنگی در پهنه طبیعت سبز و اسمان آبی منظره قشنگی به جزیره میدهند مخصوصا که اقیانوس اطلس هم از همه طرف دیده میشود.رنگ نمای ساختمانها نوع خاصی ماده مقاوم در برابر رطوبت است به همین دلیل پوشش خانه ها سالم و مثل روزو اولشان به نظر میاید.لابلای خانه های رنگی درختان نخل و آووکادو دیده میشود.

مسیری پیچ در پیچ در کوهستان را میگیریم و بالا میرویم.منظره لاسپالماس از بالا لحظه به لحظه زیباتر میشود…تا هفته گذشته روی کوه های منطقه پر برف بوده و این برای مردم جزایر قناری تعجب اور هست زیرا اینجا از برف و آب و هوای سرد زمستانی معمولا خبری نیست.کوه ها آتشفشانیند و مواد مذابی که از دهانه بیرون میزند تا ۱ کیلومتر جلو میرود. همین مواد مذاب و گوگرد متصاعد شده در هوا مانع از رشد بوته ها میشود به همین دلیل همه گیاهان کوتاه قدند و عموما کاکتوس و درخت نخل.

۲۰۰۰ متر که بالا میرویم به بام لاسپالماس میرسیم.هوا عالی است و جریان هوای نرم و مخملینی میوزد که هم باد اقیانوس است و هم نسیم کوهستان.از بالا منظره دلفریبی دارد جزیره گرچه در غباری نسبتا ضخیم فرو رفته است.به این غبار میگویند:Shiroko که به خاطر بادی است که از سمت آفریقا میوزد و غبار صحراهای آنجا را باخود به جزیره میاورد.

راه میفتیم راه آمده را پایین تا نهار را در یک رستوران محلی بخوریم.از خوشمزگی غذاهای اسپانیایی هرچه بگویم کم گفته ام.این غذاها با ذائقه ما ایرانیها بسیار همخوان است تنها غذاهای دریایی آنهاست که معمولا ایرانیان آنها را نمیپسندند.حالا میخوام از چند تا از غذاهای خوشمزشون براتون بگم که خودم مزشون رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.

Churro یک غذای سنتی حاضری است.در واقع یک نوع خمیر نان شیرینی سرخ شده در پودر شکر است که همیشه و هرلحظه با قهوه غلیظ میل میکنند و میتوانید از هرجا و حتی از دست فروشهای کنار خیابان هم آن را تهیه کنید.چورو را البته بیشتر با صبحانه میخورند.

به به! غذای دریایی مورد علاقه من که دیوانه اش هستم.Paella یک نوع غذای سنتی و معروف اسپانیایی است که از برنج-سبزیجات-زعفران و هر جک و جانور دریایی تهیه میشود.در این برنج صدف و حلزون و میگو و ماهی و خرچنگ و هشت پا و حلزون یافت میگردد بنابراین اگر از دیدن لنگ و پاچه این جانوران چندشتان میشود از خیر این یکی بگذرید.

Tortilla یک نوع نان سنتی و املت اسپانیایی است که با تخم مرغ-سیر پیاز و سیب زمینی سرخ شده درست میشود و حتی میتوانید به عنوان یک وعده غذایی کامل هم آنرا میل کنید.

و بالاخره محبوب ترین غذای من در همه جای دنیا(آخ جون دهنم آب افتاد).Calamari یا همان ماهی مرکب سرخ شده که به شکل حلقه های پیاز در روغن سرخ شده وبا سوس قرمز سرو میشود.

و تیرامیسو-دسر معروف اسپانیایی که بسیار خوشمزه است تنها دقت کنید که در ساخت آن از لی..کور استفاده شده است یا خیر…!(البته اگر برایتان مهم است که مشروبات الکلی مصرف نکنید)

منبع:وبلاگ بیا تا برویم

همچنین ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *