سفر به بروجرد

سفر به بروجرد

شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۴

بروجرد شهری است در دامنه ی ارتفاعات زاگرس میانی. با کوه گرّو/ گرین گَری (مرتفع ترین قله ۶۴۵،۳ متر) در شمال غربی آن که در گویش محلی گرّو garru یا garri و در گویش لکی گروین garvin نامیده می‌شود و یکی از کانون‌های آبگیر دائمی لرستان است و رودهای دز و گاماسب را تغذیه می‌کند. سرآب‌های زیادی پای این کوه هست که آب آشامیدنی بروجرد و کشاورزی قسمتهایی از دشت سیلاخور از آنها تأمین می‌شود. صعود به کوه گرین از طریق روستاهای غرب شهر بروجرد، جنوب نهاوند یا شمال الشتر امکان پذیر است. دهکده گردشگری و ییلاقی “ونایی” پای این کوه است با رود باغشاه، که زمینهای روستایی شمال آن را سیراب می کند البته با چند رشته قنات.

و جاده ی دیدنی و منطقه ی ییلاقی گلدشت

از ییلاقات گلدشت و جاده ی باصفای آن که بگذرید می رسید به “چغا سرخه” که در اصطلاح عامیانه به آن “چوقا سرخر” هم گفته می شود. علت نامگذاری آن را هم خلاصه می شود در دو روایت محلی. اولی به خاطر اینکه این تپه کاملا ناهموار و ناهمگون با زمین های اطراف است و به خاطر نوع قرار گرفتنش به اصطلاح مثل سرخر(مزاحم) از آن یاد می‌شود. دیگر اینکه بروجردی‌ها معتقدند روزگاری سیل مهیبی در منطقه آمده که تنها اثر قابل تشخیص بیرون مانده از آب، همین تپه چغا یا چوغا بوده است.
الان دیدن این تپه که به نوعی بام بروجرد محسوب می شود با تماشای تندیسهای زیبایی از حیات وحش و اسطوره هایی مثل “آرش کمانگیر” خالی از لطف نیست.

مردم بروجرد شیعه اثنی عشری اند و به گویش فارسی (با لهجه ی بروجردی)صحبت می کنند. طایفه های کوچنده از ایل بیرانوند و ایلِ مَیْوَند/مَمیوند و طایفه مستقل ساداتِ اَهوقلندر آنجا ساکن هستند و ظاهراً تیره هایی از عشایر لُر هم ساکن آبادیهای این شهر شده اند که این روزها به نوعی با جمعیت شهری آمیخته هستند.

از تاریخ قبل از اسلام بروجرد اطلاعات زیادی موجود نیست. اما اگر بعضی کتابهای قدیمی را بخوانیم به صورت جسته و گریخته نام این شهر به صورتهای وُروکِرد، وُروگِرد، بروگرد، و وروجِرد ذکر شده است.
مینورسکی اسم بروجرد و دهکده ی جوراب در یازده کیلومتری ملایر و ۴۸ کیلومتری شمال بروجرد را برگرفته از ویرو و گوراب، ظاهراً (ویرو + گِرد) به معنای “شهر” در داستان ویس و رامین می داند که اگر این نظر درست باشد، تاریخ شهر به دوره اشکانیان می رسد.
همچنین به گفته ی ابن مقفع، نهاوند در تقسیمات اداری پیش از اسلام جزو فهله یا پهله بوده که بروجرد جزو ولایت های نهاوند به حساب می آمده.

گویا سال ۴۱۴، بروجرد در دست فرهادبن مرداویج دیلمی بوده که به گفته ی شمس منشی در ۴۸۵، خواجه نظام الملک طوسی (وزیر الب ارسلان و سلطان ملکشاه ) در بروجرد با کارد به قتل می رسد و در همان سال، برکیارق که بعد فرار از اصفهان در ری به سلطنت نشسته بود، سپاهیان ملکشاه را نزدیکی بروجرد شکست داده اما در۴۹۸ برکیارق در بروجرد از دنیا می رود، که بعضی بقعه ی شاه زَواریون (در پنج کیلومتری شمال شهر بروجرد) را قبر بَرکیارُق می دانند.

خواندن تاریخ هر شهر و دیار وقتی با روحت آمیخته می شود که لابلایش قدم بزنی و آن را از نزدیک نفس بکشی. وارد بافت قدیمی بروجرد که می شوی، ابتدای خیابان جعفری اولین چیزی که می بینی “مسجد سلطانی” است در مرکز شهر و مجاورت راسته بازار که به نوعی حلقه تلاقی مذهبی مردم شهر است و اقتصاد بازار که با شماره ۳۹۴ از بناهای ثبت شده ی ملی است.

این مسجد با مساحت نزدیک به  ۷هزار مترمربع، در حال حاضر یکی از بزرگ‌ترین مسجدهای تاریخی غرب کشور است که در کتاب “سیمای بروجرد” آمده در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار، بر روی ویرانه‌های یک مسجد بسیار قدیمی تر ساخته شده.

گفته می‌شود مسجدی که پیش از مسجد سلطانی وجود داشته، در دوره زندیه پایه‌گذاری شده بود و چون در زمان فتحعلی شاه به پایان رسید، با نام «سلطانی» (لقب فتحعلی شاه) معروف گشت.
در کتیبه‌ای که در ایوان غربی مسجد وجود دارد، تاریخ تکمیل بنا سال ۱۲۰۹ هجری قمری  است. در همین کتیبه عنوان شده است که فتحعلی شاه مالیات خَبازان (نانوایان) این شهر را بخشیده است…
معماری مسجد سلطانی بروجرد برگرفته از معماری مسجد شاه تهران است و از لحاظ فرم معماری از نوع مساجد چهار ایوانی است. پلان این مسجد شبیه مسجد امام تهران و مسجد النبی قزوین است اما از آن‌ها بزرگ‌تر و قدیمی‌تر.
قسمت های مختلف مسجد سلطانی عبارتند از گنبدخانه، شبستان و ۱۶ حجره‌ برای اسکان و تحصیل طلّاب علوم دینی که در محضر مرحوم آیت الله بروجردی کسب علم می کردند.
شبستان جنوبی مسجد که زیرگنبد اصلی بنا قرار گرفته، محراب گچ کاری شده و مزین به کاشی کاری دوره قاجاری است و در طاق محراب هایی که در دو طرف شبستان هست، آیاتی از قرآن کریم با خط ثلث چشم های هر بیننده ای را مبهوت می کند.
قسمت جنوبی ایوان غربی مسجد شبستان زمستانی هست که حدود ۱٫۵ متر از کف حیاط اصلی پایین تر است.
مسجد سلطانی دارای چهار طاق و ایوان بزرگ در چهارگوشه است با صحن بزرگ در ابعاد ۶۱×۴۷ متر و حوض بزرگی که وسط آن قرار گرفته. این مسجد سه ورودی به جهات غربی (به خیابان صفا)، شمالی (به خیابان جعفری) و شرقی (بازار دواتگرها) دارد.

عمده تزیینات این بنای تاریخی کاشی های خشتی با نقش اسماء ائمه اطهار و نوشته هایی به خط کوفی (خطوط زاویه دار)، کتیبه های منقش به احادیث پیامبر، ازاره های سنگی با نقوش گیاهی و اسلیمی و تزیینات آجری است.
سال ۱۲۹۳ هجری قمری تعمیراتی در این بنای تاریخی انجام شده و چیزهایی به آن اضافه شد مثل درب منبت کاری ورودی شمالی مسجد.
در ایوان غربی مسجد هم کتیبه ای تاریخی هست که درآن حکمی از حسام السلطنه حکمران وقت مشاهده می شود.

از مسجد سلطانی بعد از انقلاب با نام «مسجد امام خمینی» هم یاد می شود.این مسجد در زمین لرزه سال ۱۳۸۵ دشت سیلاخور، خسارت زیادی دید و بخش‌های زیادی از ایوان‌های جنوبی و شمالی آن مجدد مرمت شد.

از مسجد سلطانی که بیرون بیایی و خیابان جعفری را ادامه بدهی، به مسجد قدیمی تر شهر می رسی یعنی “مسجد جامع” بروجرد. این مسجد یکی از کهن ترین مسجدهای ایران است که با شماره ۲۲۸ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است .

عده ای معتقدند که این مسجد روی آتشکده ای قدیمی بنا شده که گویا هنوز شواهد کافی در این زمینه پیدا نشده و اثبات آن نیازمند پژوهش علمی مستقل است اما گویا تاریخ قدیمی ترین بخش آن که از کاوشهای علمی، شناسایی شده به اواسط قرن سوم هجری می رسد و وجود لایه های تارخی قدیمی تر در آن خالی از احتمال نیست.

گنبدخانه فعلی مسجد و کتیبه کوفی بالای محراب مبنی بر تعمیر مسجد که حکایت از آبادانی و رونق مسجد دارد از یادگاری های دوره سلجوقی است. این مسجد به لحاظ گونه شناسی از مسجدهای تک ایوانی است با دو در در سمت شرق و غرب. بخش قدیمی این بنا شبستان جنوبی و گنبد آن است که شبیه چهارطاقهای زمان ساسانیان است.
ارتفاع گنبد وسط بنای مسجد تا کف مسجد نزدیک ۲۰ متر می شود و زمان ساخت آن به عهد سلجوقی برمی گردد. براساس کتیبه های موجود این مسجد در زمان شاهان صفوی، در سالهای ۱۰۲۲ هجری ۱۰۲۳ هجری، ۱۰۹۱ هجری و ۱۲۰۹ هجری تعمیر و مرمت شده که دارای تزئینات آجری و کاشیکاری چشمگیر است و در اثر گذشت زمان و عوامل طبیعی مثل زلزله گاهی تخریب شده اند . مواد و مصالح آن از آجر ، کاشی ، ملات است.

شمال غربی مسجد راهرو یا دالانی زیرزمینی و طولانی هست که از آن با نام راهروی “چاه گاوی” یاد می شود و در دوره های نخستین برای تامین آب مسجد مورد استفاده بوده اما سالهای طولانی از دیده ها پنهان مانده بود.

از مسجد جامع که بیرون بزنی و خیابان جعفری را تا انتها ادامه بدهی به بنای مذهبی و تاریخی می رسی به اسم “امامزاده جعفر” که قسمت شرقی شهر است و در مجاورت یکی از گورستانهای قدیمی که بر اساس مستندات موجود و کتیبه ها فرزند امام موسی کاظم (ع) است اما برخی از منابع و متون تاریخی با پنج واسطه نسبت این امام زاده را به امام سجاد(ع) می رسانند.

شاخص اصلی این اثر تاریخی گنبد هرمی شکل آرامگاه است که به صورت رُک پلکانی و شبیه منطقه های گرمسیر ساخته شده و نمونه ای بسیار زیبا از هنر و معماری عهد سلجوقی است. داخل حرم هشت ضلعی است و وسط آن معجری از چوب و ورشو هست که روی قبری قرار گرفته که شش پله پایینتر از حرم است. طبقات بقعه غیر از مخروط انتهایی ۱۸ طبقه است. تاریخ وفات امام زاده جعفر ۵۲۵ است اندازه کلی زیر بنای مقبره ۲۲*۲۰ و ارتفاع آن ۲۰ متر است. سقف آن روپوش و نمای بیرونی آن هرمی شکل با مصالح آجر و کاشی و داخل بنا آینئه کاری است برروی درب کنده کاری شده آن آیاتی از قرآن کنده کاری شده است . گویا این مقبره در سال ۱۲۰۸ به فرمان تقی خان حاکم آن زمان بروجرد تعمیر و مرمت شده است .در محوطه این امامزاده پنجاه اصله درخت هست که دو اصله آن چنار و یکی از آنها ۳۸۰ سال قدمت دارد . این بنا به شماره ۱۸۵۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. اگر به اینجا سری زدید، دیدن درختان کهنسال و قدیمی اش را از دست ندهید.

بی شک هر جایی حرفی از بروجرد باشد نام اولین فرزانه ای که در ذهن ها تداعی می شود، آیت الله بروجردی است. آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی در سال ۱۲۵۴ در این شهر به دنیا آمدند و دهم فروردین ماه ۱۳۴۰ در قم دعوت حق را لبیک گفتتد. ایشان از مراجع شیعه ایرانی در سده چهاردهم بودند و به مدت هفده سال زعیم حوزه علمیه قم و پانزده سال تنها مرجع تقلید شیعیان جهان بود.

قدمت خانه به دوران قاجار و پهلوی اول می رسد و به لحاظ گونه شناسی از خانه های کاملا درون گراست که در دو طبقه حیاط از چهارسو محصور شده. این خانه محل تدریس آیت الله بروجردی بوده در سالهای حضورشان در بروجرد و به دلیل سکونت ۳۰ ساله این عالم فقید ارزش معنوی زیادی دارد. بی تردید انعکاس نور ملایم آبی رنگ و روح حاکم بر فضای این اثر تاریخی هر بیننده ای را در بدو ورود تحت تاثیر قرار می دهد.

این خانه تاریخی در ماه های محرم محل تجمع جمعیت زیادی از دوستداران اهل بیت است.

در بروجرد خانه های تاریخی زیادی هم هست که اکثرشان در بافت قدیمی شهر قرار دارند. یکی از زیباترین این خانه ها متعلق است به مرحوم “افتخار اسلام طباطبایی” از روحانی ها و منتفذین شهر بروجرد.

این خانه که در کنار چند خانه ی دیگر متعلق است به خاندان طباطبایی های بروجرد. از منزل های شاخص بروجرد است و شامل سه بخش اصلی بیرونی، اندرونی و خلوت. قسمت اندرون خلوت شامل فضاهای تعریف شده ای است مثل حیاط اصلی، تالار هفت دری، پس تالار شبستان زمستانی، آب انبار، حمام اختصاصی، مطبخ و …که وقتی در آن قدم می زنی روح زندگی را در گوشه گوشه اش جاری می بینی.

یکی دیگر از خانه های زیبای تاریخی این شهر مربوط است به “حاج آقا کمال الدین طباطبایی” که نمونه ی کاملی از خانه های دوران قاجار بروجرد است با یک حیاط نسبتا بزرگ و ساختمان سه طبقه ، تالار پنج دری، پس تالار، شبستانهای زمستانی و یخچال.

ارسی های بین تالار اصلی و پس تالار از تزیینات قابل توجه عمارت است. و تزیینات زیبای چوب در سقف تالار و نقاشی های سنتی روی آنها و کاشی کاری در طاق نماهای اطراف حیاط زیبایی خودشان را دارند. درهای این خانه ی زیبا در حال حاضر به عنوان موزه به روی بیننده ها باز است.

“دبیرستان امام خمینی” بروجرد با اسم قدیمی “دبیرستان پهلوی” هم یکی از ساختمانهای قدیمی شهر است که اوایل دوره پهلوی با تلفیقی از معماری سنتی ایران و سبک و سیاق اروپایی ساخته شده. این بنا ۱۴۰۰ متر مربع وسعت دارد. زمان ساخت آن به استناد کتیبه کاشی کاری موجود در آن سال ۱۳۱۶ شمسی است.

اینجا “مدرسه علمیه حجتیه” است که اوایل دوره قاجار و بنا به نقل قول ها به دستور مرحوم “آیت اله حاج مولا اسداله حجتی” یکی از فضلای این دیار احداث شده که بعد از فوت آن مرحوم در سال ۱۲۷۱ ایوان شرقی اش به مدفن ایشان مبدل شده.

نقل شده که ۲۳نفر از شاگردان مرحوم ایشان به درجه اجتهاد نائل شده اند و همین باعث شده که علاوه بر جنبه ی زیبایی شناسی تاریخی ، جایگاه علمی خاصی داشته باشد.

“تکیه موثقی” یکی دیگر از دیدنی های بروجرد است، این تکیه از معدود کوشک های باقیمانده ی بروجرد است که در سه طبقه بنا شده. طبقه اول که سقف اش با استفاده از طاق های آجری پوشیده شده محل نگهداری احشام و علوفه بوده و دارای هشتی زیباست و با پلکانی مورب به طبقات بعدی راه دارد. طبقه دوم شامل پنج اتاق مجزا و تو در توست با سقف چوبی که به دلیل استفاده زمستانی ارتفاع آن از حد معمولی کوتاه تر است.

و فضای اصلی تمام از خشت ساخته شده. این بنای تاریخی الان مرکز آموزش و پژوهش صنایع دستی و هنرهای سنتی بروجرد است با نام خانه ی جهانگرد.

اینجا محله میر است، یکی از محله های قدیمی بروجرد که بنای قاجاری دیگری را در خودش جا داده معروف به “شاهزاده ابوالحسن” با ۴۰۰ متر مربع مساحت. اینجا از مکان های تاریخی و زیارتی بروجردی هاست که تقدس بالایی برای مردم دارد. ساخت بنا را نسبت می دهند به “حموله” وزیر سلسله ی قره قویونولوها.

یک طاق بزرگ مرکزی به صورت گنبدی خفته و چهار پوشش گنبدی دیگر مثل بخش مرکزی با ابعادی کوچکتر دارد که بر چهار جرز آجری استوار شده اند که آیینه کاری و کاشی کاری شده و زیبایی خاص خودش را دارد.
غلامرضا مولانا یکی از پژوهشگران بروجردی در کتاب “مشاهده ی العتره” با چهار واسطه شخص مدفون در محل را منسوب به حضرت زین العابدین (ع) می داند.

در کنار تجربه ی دیدار بناهای قدیمی و تاریخی بروجرد کافی است اطراف بروجرد هم چرخی بزنید تا تلفیقی از زیبایی های تاریخ و طبیعت را به چشم ببینید مثل “قلعه پرویزخان” نزدیکی شرق بروجرد. اقامتگاهی زیبا و استراحتگاهی تابستانی که به دستور شخصی از اعیان منطقه به نام “نصر اله خان” احداث می شود با چهار برج و یک در ورودی بزرگ و دو لنگه ی چوبی.

و کمی از قلعه که جلوتر بروی، به روستای دهکرد می رسید. می شود کنار “سد خاکی دهکرد” نشست و هوایی خورد، امامزاده ابراهیم را دید و زیارتی کرد و به قلعه ی قدیمی دهکرد هم سری زد.

و می شود زمانی را هم به دیدن “پل تاریخی قلعه حاتم” اختصاص داد که شمال غرب بروجرد است. این پل اواخر دوره قاجار احداث شده با طول بیشتر از ۲۰۰ متر و ۱۴ طاق آجری برای انتقال آب شرب از سمت غرب رودخانه “گرم آبه” به شرق آن و پلی است سازه ای. این پل نزدیک به بقایای قلعه ی است قدیمی که زیبایی خاصی به منطقه داده است.

اگر دوست داشتید گونه های طبیعی و جانوری و پرنده های بومی و مهاجر منطقه را ببینید کافی است به جنوب شرقی بروجرد بروید تا نزدیکی “بوریاباف” جایی که “تالاب بیشه دالان” قرار گرفته با نام محلی “بیشه دالون” و یکی از زیستگاههای اصلی پرندگان و جانوران مهاجر و بومی است.

هرچند بخشهایی از آن به تصرف کشاورزان در آمده و سالهای اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییر کاربری اراضی، استفاده بی رویه از منابع آبی آن و ورود فاضلاب روستاهای مجاور به داخل آن، شکار بی رویه و غیر مجاز اهالی منطقه، این تالاب مورد تهدید جدی قرار گرفته و مساحت آن به میزان چشمگیری کاهش پیدا کرده و از مجموع ۹۳۰ هکتار مساحت تالاب، فقط ۷۹ هکتار آن باقی مانده و متاسفانه نمونه‌های نادر گیاهی و جانوری آن در حال نابودی است.

و برای دیدن زیبایی های طبیعی دیگر این شهر مثل “سراب کرتول” کافی است به حوالی شمال بروجرد سری بزنید از نزدیکی “تاک درخت” معروف و “توده زن” و … بگذرید تا به این استراحت گاه چشم نواز و خنک برسید.

و قصه ی طبیعت زیبای بروجرد و تاریخ کهنه ی این شهر آنقدر زیاد هست که شرح کاملش در یک سفرم نگنجد. باشد که عمر یاری کند و با سفری دوباه به مناسبتهای دیگر مثل محرم و رسم “چهل منبر” و “سقاخانه” های شهر و … بهانه ای بشوند برای دوباره دیدن و نوشتن.

تنها چیزی که الان خوب می فهمم آرامش این شهر است و آب و هوای مطبوعش، چیزی که سالهاست در تهران تجربه نکرده ام! گویا طبیعت این شهر از گذشته مورد ستایش بوده و تاییدش شاه بیت معروفی است از قاآنی:

گرچه سپاهان بهشت روی زمین است
لیک نیرزد به یک بهار بروجرد

منبع : سایت لیلی حکیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *