خانه / سفرنامه / نامه ای از طرف “احسان عرب باقری”

نامه ای از طرف “احسان عرب باقری”

نامه ای از طرف “احسان عرب باقری”

“احسان عرب باقری” هنوز در آلمان است و به سفرش ادامه می دهد. این دفعه نیز یک ایمیل و چند عکس ارسال کرده است که به ظرح زیر تقدیمتان می شود:

…………………………………………………………………………

سلام آقا آرش،

امیدوارم که حالتون خوب باشه و مثل همیشه پر انرژی باشید.

من یه جند روزی هست که در یکی از شهرهای نسبتا کوچک آلمان هستم. باید بگم که مهمان نوازی دوستانم در آلمان من رو شوکه کرده، چون بسیار مهربان هستند و از همه نظر تلاش می کنند به من خوش بگذره.

روز اول با همسایگان میزبان اولم در نزدیکی شهر هایدلبرگ آشنا شدم.

روز دوم با همسایگان دیگر و این روند ادامه داشت تا اینکه به خانه یکی دیگه از دوستان میزبانم در همون روستا رفتم. یکی از همسایگان میزبان جدیدم من رو بیرون از خانه دید و با من بیرون از خانه سر صحبت رو باز کرد. من هم برای او از ایران گفتم. سپس او به من پیشنهاد داد که به یک رستوران برویم و با دوستان او دور هم باشیم.

میزبانم که دید همسایه به من پیشنهاد داده با او به رستوران بروم، به من ۲۰ یورو داد که برای خودم در آنجا که دور هم هستیم پیتزا یا هر چیز دیگری سفارش بدم و پول خودم رو هم حساب کنم. بعد از کشمکش فراوان و تعارف های من، میزبانم از من خواهش کرد که پول رو بگیرم و به من گفت که تو مهمان منی و باید پول رو بگیری. و من هم گرفتم.

دور هم در رستوران غذا رو سفارش دادیم ولی آن همسایه که به من پیشنهاد داده بود به آنجا بیام، من رو مهمان کرد، چون تولدش هم بود.

سپس من با همه دوستان او در رستوران و سر میز آشنا شدم و این همسایه خیلی به ایران علاقه مند شده بود و مداوم به دوستاش اطلاعاتی رو که از من گرفته بود می داد. سپس با دوستانش شام خوردیم. چند تایی از دوستانش آلمانی و ۳ نفر هم نیز اهل اسپانیا بودند. سپس من پیراهن رو نشون دادم و همه با علاقه زیاد این پیراهن و گونه ها رو تماشا می کردند و صحبت گرمی در این میز درباره ایران بود.

موضوعاتی که براشون جالب بود:

همه خیال می کردند که ایران خیلی به آلمان دور هستش و می پرسیدند که آیا از آلمان حدود ۸ یا ۹ ساعت پرواز هستش تا ایران؟

در مورد گونه های در حال انقراض آلمان هم اطلاعاتی نداشتند. آن سه دوست آلمانی زبان اسپانیایی هم در مورد گونه ی در حال انقراض کشورشون اطلاعاتی نداشتن.

خیلی هاشون شگفت زده شده بودن که تهران بسیار بالاتر از سطح دریا قرار دارد و پیست اسکی داره. دلیل شگفتی آنها در مورد ارتفاع شهر تهران این بود که آنها در روستایی زندگی می کنند که ارتفاع از سطح دریا حدود ۱۰۰ متر است.

خیلی هاشون بازی ایران و آرژانتین رو دیده بودند و می گفتند که ایران خیلی بهتر از آرژانتین بود.

در ضمن باید بگم که زندگی در روستا یا شهر کوچک کاملا متفاوت از شهرهای بزرگ و مردم هم با مهمان بسیار دوستانه تر برخورد می کنند.

با تشکر، احسان

۱

۲

۳

۴

نوشته شده توسط : سایت شخصی آرش نورآقایی

همچنین ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *