خانه / سفرنامه / ترکیه ، سایت های تاریخی + بازار بزرگ + آکسارا – ۱۲ آگوست ۲۰۱۰

ترکیه ، سایت های تاریخی + بازار بزرگ + آکسارا – ۱۲ آگوست ۲۰۱۰

ترکیه ، سایت های تاریخی + بازار بزرگ + آکسارا – ۱۲ آگوست ۲۰۱۰

طبق برنامه ریزی که قبل از سفر انجام داده بودیم، پنجشنبه باید می رفتیم سمت منطقۀ قدیمی استانبول (قسطنطنیه) تا از چند سایت تاریخی بازدید کنیم. ساعت ۸ صبح صبحانه خوردیم و ۹ راه افتادیم.

مسجد سلطان احمد
مسجد سلطان احمد

مسجد ایاصوفیا، مسجد سلطان احمد، موزۀ Topkapi و Grand Bazaar همگی در قسمت جنوب غربی شهر، کنار دماغۀ Golden Horn و در فاصله های نزدیک به هم قرار دارن که می شه در یک روز از تمامشون دیدن کرد.

برای رفتن به این قسمت از شهر می شه از خط تراموا استفاده کرد و در ایستگاه سلطان احمد پیاده شد.

مسجد سلطان احمد (تنها مسجد جهان که ۶ مناره داره) به مسجد آبی (Blue Mosque) هم معروفه. ورود به مسجد رایگان هست، اما باید کفش ها رو درآورد و به خانوم ها حوله هایی می دن که دور کمر ببندن و روی دوش بندازن. دربارۀ تاریخچۀ مسجد توضیحات زیادی در سایت های مختلف وجود داره که از نوشتن دوباره شون اینجا پرهیز می کنم. درآمد روزانۀ این مسجد از طریق صندوقی که جلوی درب خروج گذاشته شده تا هر کس بنا به دلخواه پولی داخلش بندازه روزانه بین ۶۰ تا ۶۰۰ هزار دلاره! به دلیل اینکه ورود به مسجد از طریق در کوچکی صورت می گیره، صف هایی نسبتاً طولانی در محوطه تشکیل می شه که البته سریع هم حرکت می کنه.

فضای داخل مسجد ایاصوفیا
مسجد ایاصوفیا

مسجد ایاصوفیا درست مقابل مسجد سلطان احمد قرار داره و با ۵ دقیقه پیاده روی می شه بهش رسید. بعد از خرید بلیت ورودی ۲۰ لیری، وارد محوطه می شیم و بعد هم ساختمان مسجد که پیش از این بعنوان کلیسا استفاده می شده. ایاصوفیا در زمان کنستانتین بزرگ ساخته و بعد از ورود اسلام به مسجد تبدیل شده. داخل مسجد انقدر بزرگه که به محض ورود توجه همه رو به خودش جلب می کنه. از پله هایی که در گوشۀ سالن قرار داره می شه به طبقۀ بالا رفت. سنگ بزرگی کنار در خروج قرار داره که آرزوها رو برآورده می کنه!

بعد از خروج از ایاصوفیا در کافه ای بزرگ که صندلی هایش را در پیاده رو چیده بود نشستیم تا علاوه بر رفع خستگی، نوشیدنی خنکی هم بخوریم. اگر در فصل تابستان به ترکیه مسافرت می کنین، حتماً نسکافۀ سرد رو امتحان کنین!

موزۀ Topkapi که بزرگترین موزۀ اسلامی هست در فاصله ای ۵ دقیقه از ایاصوفیا قرار داره. قیمت بلیت این موزه هم ۲۰ لیر هست که به نظر من واقعاً ارزش دیدن داره. بعد از ورود به محوطۀ موزه (که در واقع مجموعه ای از کاخ های قدیمیه)، باید فاصله ای ۱۰ دقیقه ای رو تا ساختمان های اصلی موزه طی کرد. بهترین کار اینه که از قبل نقشۀ داخل موزه رو تهیه کرده باشین تا بدونین قصد بازدید از کدوم قسمت هاش رو دارین. به نظر من دیدن مجموعۀ جواهرات سلطنتی پادشاهان عثمانی (شامل تاج ها، مدال ها، شمشیرها و…) بعلاوۀ ساختمان مربوط به دوران صدر اسلام از واجبات هست! مخصوصاً دوران صدر اسلام که در اون آیتم هایی قرار داره که آدم به هیچ عنوان باورش نمی شه. انواع کلید و قفل های در کعبه در زمان های مختلف، عصای حضرت موسی، عمامۀ حضرت یوسف، کلاه حضرت ابراهیم، جمحمۀ حضرت یحیی، شال حضرت زهرا، عبای امام حسین، کاسۀ آبخوری حضرت محمد، چند تار موی ریش حضرت محمد و… برخی از جالب ترین آیتم های داخل این ساختمان هستن که حتماً باید دید.

اگر کسی بخواد کل این موزه رو ببینه به یک روز کامل زمان احتیاج داره، اما از اونجا که برنامۀ ما فشرده بود حدود ۲ ساعت داخل این موزه بودیم و بعد برای ناهار به رستوران داخل موزه رفتیم که فضایی بسیار زیبا – کنار دماغۀ شاخ طلایی و رو به دریای مرمره – داره. البته قیمت غذای داخل این رستوران کمی بیشتر از رستوران های اطراف موزه هست، اما به نظر من ارزشش رو داره، چون بیرون از موزه از همچین نمای زیبایی خبری نیست.

نمایی از ورودی بازار
Grand Bazaar

حدود ساعت ۲ بود که به سمت Grand Bazaar راه افتادیم. بازار بزرگ سرپوشیده ای که از شیرمرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا می شه و به فاصلۀ یک ربع پیاده روی از ایاصوفیا قرار داره. البته می شه از ایستگاه ایاصوفیا سوار تراموا شد و یک ایستگاه بعد پیاده شد. اما به نظر من اگر کسی حوصلۀ پیاده روی داره، بهتره تماشای مغازه های مسیر رو از دست نده.

داخل گرند بازار انواع صنایع دستی، لباس، طلا و جواهر و… دیده می شه. اگر کسی علاقمند باشه می تونه یک روز کامل رو هم داخل بازار بگذرونه. البته قیمت ها داخل بازار به طور محسوسی از بیرون بیشتره و اگر برای یک تی شرت مثلاً ۳۰ لیری چونه بزنین می تونین قیمتش رو تا ۱۰ لیر هم پایین بیارین! در کل به نظر من داخل بازار باید بیشتر تماشا کرد تا خرید. البته قیمت اجناس مغازه های اطراف بازار بهتر از حجره های داخل هست که انواع لباس و کفش با جنس خوب عرضه می کنن.

بازار حدود ساعت ۷ شب تعطیل می شه و مغازه ها کم کم شروع می کنن به جمع کردن اجناسشون. از اونجا که منطقۀ آکسارا خیلی به بازار نزدیک بود. بعد از بیرون اومدن از بازار با تراموا رفتیم سمت Aksaray و LalAli. در این منطقه هم انواع فروشگاه های لباس، کفش و کیف وجود دارن با قیمت هایی مناسب و البته تنوع کمتر نسبت به میدان تقسیم.

حدود ساعت ۱۱ شب که دیگه حسابی خسته شده بودیم، با همون خط تراموا به ایستگاه Bekistas رفتیم و از اونجا با یک تاکسی به هتل. بلیت تراموا به صورت ژتون هست که هم می شه از دکه های روزنامه فروشی اطراف ایستگاه ها خریداری کرد و هم از دستگاه های اتوماتیک. هر ژتون هم یک و نیم لیر قیمت داره و شبیه سکه های کوچیک پلاستیکی قرمز رنگه.

در کل به دلیل بالا بودن نرخ کرایۀ تاکسی ها بهترین کار استفاده از تراموا، اتوبوس و مترو هست. باید قبل از سفر از روی نقشه نزدیکترین ایستگاه به هتل رو پیدا کرد و تمام برنامه ریزی ها رو بر مبنای اون انجام داد.

موقع استفاده از تاکسی باید همون اول از راننده بخواین که تاکسیمتر رو روشن کنه (ورودی تاکسی دو و نیم لیره) و حواستون به مسیر هم باشه تا برای یک مسیر کوتاه شما رو دور شهر نچرخونه و ازتون پول بیشتری بخواد. در صورتیکه راننده ای اینکارو کرد تهدیدش کنین که شماره اش رو به پلیس می دین (البته دادن شماره به پلیس عملاً بی فایده اس، اما شاید باعث بشه از دور زدن بیخودی توی شهر پرهیز کنه).

 

نوشته شده توسط : وبلاگ سفرنامه حسام

همچنین ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *