خانه / سفرنامه / سفرنامه دور ترکیه (قسمت دوم)

سفرنامه دور ترکیه (قسمت دوم)

سفرنامه دور ترکیه (قسمت دوم)

دروازه‌ی هادریان

دروازه‌ هادریان که در دوران رومی‌ها ساخته شده است، هنوز هم بزرگ و باشکوه به نظر می‌رسد. سه دروازه‌ی قوسی شکل ورودی به یادماندنی را به سمت شهر قدیمی فراهم می‌کند. که از دیدنی های آنتالیا و از آثار تاریخی آنتالیا ترکیه نیز هست، دروازه هادریان یا هادریانوس یا اوچ کاپیلار (سه دروازه) است که یک طاق نصرت است که به نام امپراتور رومی، هادریان، ساخته شد و امروزه از جاهای دیدنی ترکیه و آنتالیا بشمار می آید.

طبق افسانه ها، بلقیس، ملکه سبا از زیر این طاق گذشته و در مسیر ملاقات با سلیمان نبی، روز خوبی را در کاخ آسپندوس گذرانده است

این دروازه مسافران را به سمت منطقه‌ی زیبای کالیجی هدایت می‌کند. اگر دوست دارید عکس‌های به یاد ماندنی ثبت کنید، بهتر است چند دقیقه‌ای را در این مکان تاریخی توقف کنید.

نکته‌ها:

· اگر دوست دارید در شب بسیاری از موزیسین‌های ترکیه را ملاقات کنید، پیشنهاد می‌کنم شب را در یکی از کافه‌های رو به دروازه‌ی هادریان سپری کنید.

مینی سیتی آنتالیا

هزینه ورودی ۷ لیر برای بزرگسالان است. کودکان۷ تا ۱۲ سال ۳٫۵ لیر و تا ۶ سال رایگان است

. اگر بازدید از همه‌ی نقاط توریستی ترکیه برایتان مقدور نیست، این یکی احتمالا از آن دست مکان‌هایی است که حتما باید بازدید کنید، چرا که سازه‌های مینیاتوری از به یادماندترین دیدنی‌های ترکیه شامل تئاتر آسپندوس، مسجد ایاصوفیه، معبد آرتمیس در افسیوس و پاموکاله هیراپولیس(Pamukkale Hierapolis) در این مکان واقع شده‌اند.

نکته‌ها:

· اکثر جاذبه‌های این منطقه بیرونی هستند، پس، از بازدید در ساعات داغ روز اجتناب کنید.

· اگر در طول زمستان از این منطقه بازدید می‌کنید، باید بدانید که رستوران‌ها و کافه‌ها در آن فصل از سال تعطیل هستند.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

فتحیه


 سفرنامه دور ترکیه

قبلا تو یکی از سفر نامه ها درباره الودونیز خوانده بودم و خیلی دوست داشتیم اونجا رو ببینیم پس با همسرم ساعت ۱۳:۳۰ به دلیل پر خوری در صبحانه میل غذا نداشتیم وبا زدن ۶۰ لیر گاز راهی فتیحیه شدیم که دو مسیر برای رسیدن به ان وجود داشت یکی مسیر کنار گذر دریا که طولانی بود و مسیر بعدی که سه ساعت راه بود رو انتخاب کردیم.
حدود ساعت ۳۰/۴ به فتیحیه رسیدیم تو خیابون های سنگ فرش شده پشت چراغ قرمز بودیم که صدای یک ایرانی به گوشمون رسید که می گفت بابا بخدا تو دیونه ای که سرمون رو از شیشه بیرون بردیم و متوجه شدیم که با ماست و ما رو دیوانه خطاب میکرد که از ایران تا اینجا با ماشین خودمون اومده بودیم. بعد یه صحبت کوتاه متوجه شدیم که ایشون در فتیحیه پزشک هستند و با راهنمایی آقای دکتر به سمت الودونیز راهی شدیم که فاصله کوتاهی با این شهر داشت که بعد از گذر ازمسیری سرسبز و جنگلی به دهکده دیدنی و زیبای اولودنیز که از همان ابتدا مارو مجذوب خودش کرده بود رسیدیم که از سمتی به کوهها و جنگل و سمت دیگر به دریای اژه محدود می شد .

این دهکده پراز هتل بود که ساختاری شبیه ویلا داشتند در محیطی سرسبز و در حیاط هر هتل استخر ورودی هتل و رستوران ها گلکاری شده.

برای پیدا کردن هتل به چند جا سر زدیم که در آخر به اولین هتلی که دیدیم برگشتیم به دودلیل اول قیمت مناسب با توجه به محیط و تمیز بودن هتل و دیگر آن که این هتل به صورت خانوادگی اداره می شد پس محیط گرمی رو دربر داشت .

ما تونستیم این هتل رو از آقا یوسف صاحب هتل به قیمت شبی ۸۰ لیر برای سه شب رزرو کنیم .

. آقا یوسف به همراه همسر و یک پسر و دختر خود در هتل دومان مشغول به کار بودند . هتل پر از درختان انگور و گلهای زیبا بود و ما با خوش آمد گویی خانواده آقا مراد که اولین مسافرای ایرانی به هتلشون بودیم .


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

مواجه شدیم بعد از کمی صحبت راهی اتاقمون شدیم و متوجه شدیم که مینی بار نداره همسرم با آقا یوسف مطرح کرد و آقا یوسف سریع یه یخچال کوچک برای ما آماده کرد و فرستاد بعد از جابجایی به سمت ساحل محسور کننده الودونیز راهی شدیم.
مسیری پر پیچ و خم اما زیبا که ما از بالا می تونستیم دریا روببینیم آبی بودن دریا از همین دور هم انسان رو به طرف خودش می کشوند.

تو مسیر پر از هتل های بزرگ وکوچک اما زیبا و بارها و رستوران ها و مردمی پر نشاط که یا به طرف ساحل می رفتند یا برمی گشتند بود و به آسمان که نگاه می کردی پر از پاراگلایدر بود پس به هر طرف نگاه می کردی چیزی برای دیدن و لذت بردن وجود داشت با کمی ترافیک بالاخره وارد پارکینگ شدیم که ورودی پارکینگ و ساحل ۲۲ لیر شد.

با پیدا کردن جایی برای پارک به سمت ساحل رفتیم. ساحلی شنی و زلال که می تونستی سنگ های زیر آب رو هم ببینیم

بعد یه دل سیر آب بازی و شنا به سمت دوش های سیار رفتیم و بعد از خشک شدن لباس ها به سمت بازار رفتیم که در مسیر هم پر از رستوران و جاهایی بود که بلیط پاراگلایدر می فروختند نفری ۱۵۰لیر بود .
همسرم علاقه زیادی برای سوار شدن داشت اما من می ترسیدم و به اصرار من همسرم پاراگلایدر با چونه زدن با قیمت ۲۳۰ لیربا احتساب بیمه حوادث خرید ، قرار شد صبح ساعت ۸جهت رفتن به ارتفاعات ۲۰۰۰متری کوه باباداغ بیان دنبالش که بعد از کمی آموزش پاراگلایدر و هماهنگی با پاراگلایدر سوار بر روی خط ساحلی belcegiz فرود بیایند.

مدتی تو بازار رو چرخیدیم که همه چی در اینجا گران بود و اجناس مرغوبی هم نبود چند تا صدف که دونه ای ۱ لیر بود گرفتیم خوردیم، هوا تاریک شده بود برای خوردن شام و دیدن شب الودونیز راهی شدیم.
اما شب الودونیز که حالا دیگه فقط رستورانها و مغازه ها به چشم می خوردند خیابانها پر از سرو صدا و هیاهو و بیشتر مسافرانی که به چشم می خوردند اروپایی ها بودند .

به سمت شهربازی رفتیم و ماهم یه بازی رو انتخاب کردیم و با نفری ۱۰ لیر سوار شدیم تمام بازیهای اینجا با رقص نور همراه بود که جذابیتش رو چند برابر کرده بود.

از شهربازی هم گذشتیم وبدنبال یه رستوران خوب با قیمت مناسب گشتیم توی این دهکده قیمت ها نسبتا بالا بود خلاصه شام رو هم دونر خوردیم با ۲۸ لیر که ما در شهر دیگه نهایت با ۱۸ لیر می خوردیم .
بعد خوردن شام به هتل برگشتیم یه خواب کافی فردا صبح۷ صبح برای خوردن صبحانه رفتیم و صبحانه رو توفضای باز ین درختان و لب استخر خوردیم.

صبحانه هتل نسبت به جاهای دیگه کمی ساده تر بود اما باوجود فضای گرم و صمیمی که در هتل حاکم بود اصلا مهم نبود .همسرم ساعت ۸ جهت پاراگلایدر سواری رفت.


 سفرنامه دور ترکیه

من نیز مشغول اتو کردن لباس ها که در طول مسافرت چروک شده بودن شدم. ساعت ۱۲ همسرم بعدازسواری به هتل برگشت ، در محوطه نشسته بودیم و هتل ها ومسیر شهر بعدی رو بررسی می کردیم که یکی از مسافران ترک هتل بنام مراد یشیل تاش از استانبول برای تفریح به اینجا آمده بودند هم صحبت شدیم.

آقا مراد به همراه همسر و دو فرزندش راهی جایی بنام کایاکوی بودند و مارو هم دعوت کردند که باهم بریم اما ما چون می خواستیم استراحت کنیم اول قبول نکردیم اما بعد از اصرار آنها و اینکه جای کاملا بکری هست و از دیدن آنجا پشیمان نمی شوید همراه اونها راهی شدیم.ب

عد از گذشتن از مسیر جنگلی و سرسبز به یه روستا رسیدیم که ابتدای روستای کایا کوی با آثار بجامانده خرابه های تاریخچه یونانی شروع می شد که نشان دهنده قدمت روستا بود ،


 سفرنامه دور ترکیه

کایا کوی

زمان ساخت آن بصورت قطعی مشخص نمی باشد ولی بغیر از چند گور مدل خانه هیچ اثر دیگری از آن باقی نمانده است.

این منطقه مسکونی رومی بروی Karmillassos که کاملا” تخریب شده در قرن ۱۴ ساخته شده است. نام قدیمی آن Levissi است . کایا کوی که در طول تاریخ با اهالی ۵ روستای ترک همجوار خود در کمال صلح ، برادری و دوستی به سر می برده یکی از منابع غرور انگیز این منطقه است.

بر اساس معاهده مبادله جمعیت که در سال ۱۹۲۲ بین دولتهای ترکیه و یونان منعقد گردید مردمان رومی کایاکوی با اهالی ترک ساکن در تراکیای غربی بطور متقابل مبادله شده اند.
داخل روستا پر از خانه ها و رستوران های پوشیده از گل بود بعد از مدت کوتاهی به مکانی آرام و به دور از زندگی شهری و هیاهو، در ۳ کیلومتری جنوب بیلجه کیز واقع شده یک مرکز استراحتگاهی روزانه و ایده آل با جنگلهای کاج ، ساحل شنی و دریای تمیز می باشد.

دریا و ساحلی زیبا که از یک طرف به کوه و از طرف دیگه جنگل که پراز مسافر و چادر و بساط خوردنی وشادی ودر نهایت در وسط دریای همیشه زلال و زیبای اولودنیزرسیدیم که ورودی ساحل نیز ۲۰ لیر بود خلاصه بعد از گذروندن چند ساعت هم نشینی با دوستان جدیدمان و شنا و چرخی در جنگل ما خواستیم به هتل برگردیم با خداحافظی ازخانواده مراد آقا راه افتادیم.

تو مسیر برگشت یه مسیر رو اشتباه رفتیم در حال پرس و جو مسیر فتیحه به گورهایی که در داخل تخته سنگهای طبیعی کنده شده بودند، برخوردیم( مانند نقش رستم تو فارس )

گور سنگهای لیکا
:

از آثار قرن چهارم پیش از میلاد است این گورها در داخل تخته سنگهای طبیعی کنده شده است. با پلکانهای فراوان و منظم می توان به گور سنگ است رفت .
این گور سنگ از اراضی مسطح پائین نیز براحتی قابل مشاهده است. با نزدیکتر شدن به آن نیز عظمت و شکوه آن همه را به تعجب وا می دارد این گور دارای ۲ طبقه ، حکاکی های چهار گوش روی سطح جلویی و داری یک دریچه می باشد. هر دو طرف کتیبه با موزائیک های چینی که جنگها را به تصویر کشیده تزیین یافته و به نظر می رسد که با زندگی این شخص ارتباط داشته باشد.

که بی شک این اشتباهی خوشایند و جالب شد .

با راهنمایی مردم مهربان و دوست داشتنی ترکیه به هتل رسیدیم و تا غروب استراحت کردیم و شب نیز به دعوت خانواده آقا مراد بیرون رفتیم آقا مراد با بیان اینکه نیازی به بردن دو ماشین نیست با ماشین آنها رفتیم این ها تماما نشان دهنده فرهنگ آنان در کنترل ترافیک و مهمان نوازی مردمان ترک است
و در یه رستوران مهمان آنها بودیم بعد از گشت و گذار به هتل بازگشتیم تو هتل هم زیر درختان انگور در کنار خانواده آقا مراد و خانواده آقا یوسف (صاحب هتل) نشستیم یه دور همی گرم و دلچسب که ما اصلا احساس غریب بودن نمی کردیم.

خلاصه پیشنهاد همسرم که ما تمام جاهای ایران رو رفتیم لب تاپ رو آوردم و شهرها و مکان های تاریخی و دیدنی ایران زیبا و همیشه سرافراز رو با افتخار تمام نشان دادیم اونها اصلا فکر نمی کردن ایران هم انقدر زیباو جاهای دیدنی دارد و دیدشان نسبت به ایران باز و خوب شد.

به پیشنهاد و هماهنگی آقا مراد و خانوادش قرار شد فردا جهت دیدن وادی پرندگان و خوردن ماهی در گوچک برویم صبح بعداز خوردن صبحانه در هتل و معطلی حدود ۱ ساعته به دلیل حاضر نشدن دختر مراد ساعت ۳۰/۹ به سمت ساحل الودنیز حرکت کردیم رفتیم و با قیمت نفری ۴۰ لیر با ناهار تور دریای جزیره پروانه هارو تهیه کرده بود که بعداز سوار شدن بر قایق تا نزدیک ظهر مشغول و شنا و استراحت بودیم و ساعت ۱ نهار ماهی خوردیم سپس به سمت دره پروانه حرکت کردیم


 سفرنامه دور ترکیه

دره پروانه ها :

در فاصله ۷-۵ کیلومتری اولو دنیز ، این جلگه جالب که اطراف آن از سوی کوههایی با ارتفاع متوسط ۳۵۰ متر احاطه گردیده است . آبشار کوچکی که در تابستان و زمستان جاری است ، ساحل شنی وسیع ، دریای تمیز ، سنگهای کوچک و بزرگ براق و گلهای صورتی که همه جا را تزیین کرده اند بهشتی کوچک در دنیا بوجود آورده اند

. در این سرزمین که محل ملاقات سیاحان و گردشگران جهان است ، محله کمپ چادری ، رستوران ، بار ، رختکن ، دوش و غیره وجود دارد.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

شب آخر و به یادماندنی را در الودنیز در کنار این دوستان به آخر رسوندیم صبح با خوردن صبحانه و گرفتن عکس یادگاری وگرفتن شماره آقا مراد که در استانبول قرار به بازدید دوباره هم داشتیم و با بدرقه این دوستان راهی مارماریس بهشت ترکیه شدیم.


 سفرنامه دور ترکیه

مارماریس

ساعت ده با استفاده از گوگل مپ راهی شدیم و بعد دو ساعت رسیدیم نکته جالب درمورد اکثر شهرهای ترکیه اینه که نزدیک هر شهر یه بام یا بلندی وجود داره که می تونید از اونجا تمام شهر و زیبایی هاشو ببینید.
طبق معمول زدیم کنار مشغول نظاره مارماریس بودیم که اتوبوس از ماردین اومد مسافرا برای دیدن مارماریس از دور یکی پس از دیگری پایین می اومدن مام بخاطر شلوغی تصمیم گرفتیم راهی شیم به سمت ماشین که اومدیم یکی از مسافرا خواست با ماشین ما عکس بندازه که همسرم مخالفتی نکرد و با خوشرویی از او عکس گرفت .

مارماریس گوشه ای از بهشت است که در طول سال می توان همنشینی همه طیف های رنگهای سبز و آبی را در آن مشاهده نمود . فراوانی گردشگاههای موجود در کناره سواحل طولانی ، وجود بنادر طبیعی ، نزدیکی به شهرهای آنتیک ، زیبایی های طبیعی ، امکانات تور آبی ، بنادر مدرن کشتی های تفریحی ، امکانات مناسب خلیج برای هر نوع ورزش های آبی ، از هتلهای ۵ ستاره تا پانسیونهای بسیار خوب ، شهری بهشتی را بوجود آورده است که هم گردشگران با هر نوع سلیقه می توانند تعطیلات دلخواه خود را در آنجا بگذرانند.

ماماریس که تا چندی پیش با ماهیگیری ، صنایع ابری و گیاهان معطر خود مشهور بود امروز بصورت یک شهر و مرکز توریستی بزرگی در آمده است .

علاوه بر جاده های زمینی با فرودگاه دالامان و کشتی رودوس نیز بسهولت با دنیای خارج ارتباط داشته و به جهت واقع شدن بروی جاده داتچا و نزدیکی به جاده فتحیه ، اهمیت فراوانی یافته است .
از طریق سایت booking مشخصات و قیمت هتل ها رو دسته بندی کرده بودیم هتل dos hotel انتخاب اولمون بودن این هتل رو به قیمت ۸۰ لیر با چونه رزو کریدم تو اون زمان ۱۱۰ لیر تو سایت بود بعداز جابجا شدن و استراحت رفتیم بیرون تو مارماریس یک طرف خیابون هاش پر ازهتل و مغازه ، مراکز خرید و رستوران و طرف دیگه ساحل بود ساحل مارماریس مخلوطی از شن و سنگ بود که نسبت به ساحلهایی که تا الان دیدم کمی آزار دهنده بود.

بدلیل اینکه دو روز رو تو ساحلهای اولودنیز سپری کرده بودیم از رفتن تو آب اینجا منصرف شدیم هرچه جلوتر می رفتیم کاملا مشخص بود که تو این شهر هم توریست غالب اروپایی ها بودند و پوشش مردم در کل شهر مثل این بود که لب ساحل هستن که اینگونه پوشش برای ما ایرانی ها زیاد خوشایند نیست.


 سفرنامه دور ترکیه

نهار رو با قیمت ۳۰ لیر خوردیم که میشه گفت قیمت ها تو این شهر نسبت به الودنیز مقبولتر!
با اینکه آفتاب سوزانی بود به سمت بندر رفتیم تو راه بندر تو میدان اتاترک و سایر میدونها که هر کدام مجسمه های زیبایی داشتن عکس گرفتیم .


 سفرنامه دور ترکیه

بندر پر از کشتی های تفریحی و شخصی و … بود حتی اگه سوار اون کشتی ها هم نشید دیدنشون لذت بخش ، بعد از بندر به سمت بازار معروف کاپاله چارشی که بازاری سرپوشیده با مغازهای مختلف اجناس ترک و چینی صنایع دستی مثل سوزن دوزی و حتی عسل و گیاهان دارویی بود ، قیمت ها باز گران بودند.

بعد از گذروندن یه روز مارماریس و جلب توجه نکردن موضوعی برای بیشتر موندن تو این شهر قرار شد فردا بعد تحویل هتل راهی بدروم شویم.
به نظر من لقب بهشت ترکیه رو باید به اولودنیز داد البته این نظر شخصی من !
صبح بعد خوردن صبحانه ای معمولی و زدن گاز به ماشین با قیمت ۶۰لیر راهی بدروم شدیم ،ساعت ۸و ۴۵ حرکت کردیم و ساعت ۱۰و ۲۵ به بدروم رسیدیم.


 سفرنامه دور ترکیه

بدروم

با نزدیک شدن به شهر بدروم نمایی دور از چهره شهری سفید پوش و درختان سرسبز و دریایی زیبا نمایان بود.


 سفرنامه دور ترکیه

خانه های بدروم از معماری خاصی طبعیت می کنند همه به شکلی خاص و به رنگ سفید که همین ویژگی یکی از امتیازات این شهر محسوب میشه. به سمت ورودی شهر که میریم خیابان یه طرفه میشه با ترافیکی سنگین تا مرکز شهر که یک سو خانه های سفیدپوش و مغاز ها و رستوران و هتل ها و سوی دیگر دریا!

با پیدا کردن جای مناسبی برای پارک ماشین ،

طبق روال ابتدای ورود به هر شهر اولین کار پیدا کردن هتلی مناسب برای استراحت با گشتی در بوکینگ و شهر هتل Melis Pansiyon با قیمت ۱۰۰ برای دو شب انتخاب کردیم و از نظر امکانات رفاهی و اینترنت و تمیزی هتل معقولی بود .

با جابجایی وسایل مورد نیاز و یه استراحت کوتاه ظهررفتیم به مرکز شهر، همین طور که کنار ساحل قدم می زدیم قلعه بدروم نمایان بود که می توان آنرا به عنوان نماد شهر بدروم یاد کرد، قلعه ای کنار دریا به سمت قلعه رفتیم ، قلعه ای که در قرن پانزدهم میلادی ساخته شده .

برای ورود به قلعه باید بلیط می گرفتیم همسرم بلیط را نفری ۲۰ لیر گرفت و داخل قلعه شدیم در ورودی قلعه مغازه هایی وجود داره که صنایع دستی می فروشند یا جایی که لباس سنتی زمان پادشاهان ترک را اجاره کرد و عکس انداخت .

قلعه ای بزرگ با دیوارهای بلند و ستون ها و تکه ستون های شکسته شده و مجسمه های سنگی و ۵ برج که با نام های ایتالیایی ، انگلیسی ، فرانسوی ،المانی و مار نام برده میشه کاملا مشخص که این قلعه در طول تاریخ بارها مورد مرمت قرار گرفته و بسیاری از اتاق های این قلعه بازسازی شده و به عنوان موزه مورد استفاده قرار گرفته این موزه به نام موزه باستان شناسی زیرزمینی بدروم معروف است که در آن بسیاری از اشیا باستانی که زیرآب های بدروم یافت شده به نمایش گذاشته شده اند .

می تونم بگم که ۲۰ لیر ارزشش رو داره که این قلعه رو ببینید


 سفرنامه دور ترکیه

بالاخره بعد یک ساعت و نیم گردش در قلعه و عکس گرفتن از قلعه خارج شدیم .

بیرون قلعه به سمت ساحل دست فروشانی بودند که چیزهای خوردنی ، سنتی می فروختن یا کارهای هنری انجام می دادند مثل اینکه اسمتون رو روی دونه برنج بنویسن و توی یه جاسوئیچی بزارن من چون توسفر مالزی مون اینکار رو کرده بودم از این قسمت گذشتیم و به سمتی مثل شهر قشم خودمون که پراز صدف و مرجان و چیزای دریایی هست کشیده شدم همسرم هم چون می دونست من چقدر دوست دارم با خرید چند تا ماهی خشک شده و ستاره دریایی و این جور چیزها دل من و اون فروشنده رو شاد کرد تو همین حال یه مسافر ایرانی دیدیم که به همراه خانوم و یه دونه پسرش با تور اومده بودن بدروم آشنا شدیم بعد کمی صحبت یه چند تا جای دیدنی خوب رو معرفی کردند بریم .

خلاصه به پیشنهاد اون دوست ایرانی اون روز رو برای گشت توی شهر و دیدن برنامه های شاد و موسیقی زنده در شب اختصاص دادیم .

بعد از خوردن نهار به قیمت ۲۰ لیر به گشت داخل شهر و سرک کشیدن در مغازه ها پرداختیم کم کم دیگه هوا تاریک می شد و من که تعریف شبهای بدروم رو شنیده بودم برای تاریک شدن هوا لحظه شماری می کردم.

واقعا شبهای بدروم شبهای زنده ای است مردم تا نیمه های شب بیرون هستن شهری پراز نورو رنگ و صدا که به هر طرف آن که می روی چیزی برای دیدن و لذت بردن وجود داره .

همین طور که داخل شهر می چرخیدیم به مسجدی رسیدیم که کنار اون گروهی اجرای زنده موسیقی داشتن ماهم کنار اون جمعیت نشستیم و اجراشون رو تماشا کردیم نکته جالبی که من خیلی خوشم اومد این بود که وسط آواز خوندن این گروه صدای گفتن اذان به گوش رسید که این گروه به احترام اذان آهنگ خودشون رو قطع کردن و بعد تموم شدن اذان ادامه برنامشون رو اجرا کردن واقعا از این همه احترامی که به عقاید و باورهاشون داشتن با اینکه یه گروه جوان وبه قول خودمون امروزی بودند قابل تحسین بود.

برای خوردن شام به یک رستوران لب ساحل رفتیم که بیرون رستوران هم صندلی برای خوردن غذا انتخاب کردیم شام رو با قیمت ۳۶ لیر خوردیم .

اونجا بود که متوجه شدیم بدروم پشه های آلوده ای داره پشه ها تمام پاهای من و همسرم رو خورده بود و تمام پای ما می خاریید و باد کرده بود جوری که کفش پامون نمیشد و به ناچار صندل پوشیدیم ،پس بهتر بدروم که میرید پماد برای نیش زدن حشره و حساسیت همراهتون باشه.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

روز بعد، بعد خوردن صبحانه ای نسبتا خوب برای دیدن جاهای دیگه بدروم آماده شدیم

به سمت دهکده بیتز که فاصله کمی نزدیک ۱۰ کیلومتر با بدروم داشت رفتیم ساحلی زیبا و دنج که مثل ساحل های دیگه تفریحات آبی مثل شنا و اسکی روی آب داره و کنار ساحل پلاژهایی شامل سایه بان و چتر و یه سری بالشهای بزرگ داره که ما ترجیح دادیم از بالشتهای زیر سایه بان استفاده کنیم که با دفعهای قبل هم متفاوت باشه.

امروز نهار رو با قیمت ۲۶ لیر خوردیم و بعد از ظهر راهی مسجد مصطفی پاشا شدیم و از مسجد هم دیدن کردیم و دوباره گشت شبگاهی و شام رو این دفعه داخل رستوران خوردیم که از گزند پشه ها در امان باشیم قیمت تمام شده شام مثل شب گذشته ۳۶ لیر شد.

در بدروم اجناس بسیار خوبی برای خرید وجود دارند. شما می توانید اجناس چرم و جیر عالی ، لوازم مسی و برنجی ، جواهرات و سایر اشیایی که از عقیق ساخته شده اند را در این مکانها پیدا کنید. فرشها ، منسوجات و گلدوزیهای ترکیه ، میتوانند صنایع دستی خوبی باشند و همچنین عسل با عطر کاج و صنوبر که چامبالی نامیده میشود ، عالی است.

می توانید بخریدو به هتل برگشتیم و برنامه فردا و مسیرهارو چک می کردیم که تصمیم گرفتیم تو کوش آداسی یک روزکامل استراحت کنیم یه هتل خوب uallاینترنتی از سایت بوکینگ رزرو کنیم بعد کلی جستجو همسرم هتل ۴ ستاره ماربل رو انتخاب کرد و که آدرسشو یاداشت کردیم فردا بعد خوردن صبحانه ساعت ۸ به طرف کوش آداسی راهی شدیم.

کوش آداسی

در ۷۱ کیلومتری شهرستان مرکزی استان آیدین قرار داشته و در نوار ساحلی منطقه اژه واقع گردیده است. این شهرستان که از شمال باسلجوق و پاموجاک و از جنوب با شبه جزیره دیلک همسایه است در کانون مراکز مهم گردشگری از جمله ازمیر ، افس ، مریم آنا ، میلت ، دیدیم ، پاموک کاله ، مارماریس و بودروم قرار دارد .

بندر کوش آداسی به علت نزدیکی با جزیره یونانی ساموس ، برای گردشگرانی که به ترکیه مسافرت می کنند در واقع درب دوم مهم دریایی به شمار می رود .


 سفرنامه دور ترکیه

ده کیلومتری کوش اداسی فروشگاههایی out let وجود داشت که دارای برند های مطرح و خوبی بود با دیدن از این فروشگاه ها تونستیم خرید های خوبی مخصوصا پوشاک زمستونی با قیمت های باورنکردنی بخریم با چرخ در این فروشگاه کاملا حضور فراوان مسافران ایرانی قابل دید بودند .

بعد کلی خرید و تموم شدن پولمون راهی کوش اداسی برای پیدا کردن هتل و چنج شدیم که خوشبختانه هتل تو همون ورودی شهر بود وارد هتل شدیم همسرم به قسمت رزوشن رفت به دلیل شلوغی هتل پر بود خوشبختانه یه اتاق خالی داشتن که تونستیم با همون قیمت۲۹۶ لیر بوکینگ برای دو شب رزرو کنیم.

چون اتاق آماده نبود و وقت نهار بود برای خوردن نهار رفتیم تا اتاق رو آماده کنن با خوردن نهاری مفصل البته نه به مفصلی هتل مردان پلاس و با گشتی در هتل تصمیم گرفتیم تا روز بعد در هتل باشیم هم از امکانات رفاهی و برنامه های مختلف هتل مثل مسابقه فوتبال در استخر و اجراهای زنده و مسابقات دیگه استفاده کنیم و استراحتی هم کرده باشیم فقط بعد از ظهربرای چنج پول به داخل شهررفتیم.

با گذشت یک روز خوب تو هتل ظهر بعد خوردن نهار راهی مجموعه تاریخی افسوس شدیم . خود هتل هم تورهای مختلف دیدنی های کوش آداسی داشت که به دلار حساب می کردن و با تجربه ای که تا الان به دست آوردیم،رفتن خود مسافران عزیز و نهایتا گرفتن یک تاکسی براشون ارزانتر تموم میشه.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

افسوس

از کوش آداسی تا افسوس ۲۰ کیلومتر فاصله بود که نزدیک شهر سلجوق بود بعد از گذشت زمان کوتاهی به شهر تاریخی افسوس رسیدیم ما ماشینمون رو قبل ورودی محوطه پارک کردیم با ورود به محوطه وپارک ماشین باید ۱۵ لیر پول می دادیم که ضرورتی نداشت .با گرفتن نفری ۳۰ لیر بلیط وارد شدیم.


 سفرنامه دور ترکیه

شهر تاریخی افسوس که ۵۰۰۰ سال پیش ساخته شده هم اکنون شامل آثار روم ، سلجوق ، بیزانس و عثمانی است اما این شهر که در تاریخ ترکیه افس نام برده میشه یکی از مهم ترین شهرهای تمدن روم باستان هست .این شهر در طول تاریخ به واسطه اشغالها و یا تخریب ۵ دفعه تخریب و مجدا بازسازی شده.

بنا به روایات اصحاب کهف در این شهر زندگی می کردند که بنای هفت خفتگان پس از حفاری در آن آثار گورهای سنگی حجاری شده و دو کلیسا است که مربوط به این اصحاب است و یا با آمدن مریم مقدس و سکونت در این شهر و بنای کلیسا معروف به مریم مقدس به یک مرکز دینی مهم تبدیل شده که امروزه از کلیسا آثار زیادی بجا نمونده .

از دیگرآثار این شهر می توان استادیوم که در آن مسابقات ورزشی و مسابقات ارابه رانی برگزار میشد که کلیه نیازهای ورزشی شان را تامین می کرد و آثار دیگرکلیسای دوگانه و جاده مرمری و بندری پوشیده از سنگ های مرمری و ستون های بلند می باشدکه در این جاده ها مراسم استقبال از پادشاهان و آیین های مذهبی برگزار می شد.

و حمام ها و کاخ ها وخانه های کوهپایه ای و در نهایت موزه افس که بخشی سرپوشیده که باید برای ورود به ان جداگانه بلیط به قیمت نفری ۲۰ لیر تهیه کنید.

با ورود به این بخش انگار به زمان های قدیم می روید آثار کاملا قدیمی که مرمت نشده اند که به همان صورت نگه داشته شده اند مانند یک شهر تاریخی کوچک است که در ان کلیسایی وجود دارد که می گویند قبر اصحاب کهف در آن وجود دارد .و در کاوشهای به دست امده از این بخش آثاری مانند کتیبه ، گلدان ،ستون ها ، مجسمه ها وجود دارد.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

با چرخ در این شهر و لذت بردن از آثار بجامونده نکته تاسف باری وجود داشت در کوش آداسی توریست ایرانی زیاد است اما در این شهر تاریخی با این همه ازدحام بازدید کننده گان خارجی از ایرانی ها خبری نبود .

بعد از بازدید از این شهرسوار ماشین شدیم و به سمت معبد مریم مقدس که نزدیک افس بود رفتیم در ورودی این قسمت پر از رستوران هایی که بطور سنتی پذیرایی می شدند بود و کالسکه هایی که بود که مسیر افس تا این معبد وبالعکس رو می بردند .


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

با بالا رفتن از یک کوه به معبد رسیدیم که متاسفانه بسته بود و نتوانسیم داخل آن را ببینیم سپس راهی خانه مریم مقدس شدیم که در بالای کوهی بنام بلبل بود رفتیم

بعد از گذشتن از یک راه جنگلی و سرسبز به بالای کوه رسیدیم با پرداخت ۵۰لیر که شامل نفری ۲۰ لیر ورودی و ۱۰ لیر پارک ماشین وارد خانه شدیم همه معتقدند که حضرت مریم تا ۱۰۱ سالگی در این مکان زندگی کرده و در همین کلبه فوت نموده اند.

محوطه‌ی اطراف خا‌نه‌ی مقدس پوشیده از انبوه درختان بود و وزش باد ملایم صدای دل‌نشین خش‌خش برگ‌ها را به گوش می‌رساند.
هم‌چنین مه پدیدار‌شده در هوا به تپه‌های مجاور زیبایی معنوی خاصی بخشیده بود. در راه رسیدن به خانه‌ی مقدس، از کنار سه سرچشمه‌ی معروف گذر کردیم که بنا بر گفته‌ی اهالی منطقه برای انسان عشق، ثروت و تندرستی به ارمغان می‌آورند.

یک چشمه‌ی طبیعی هم در این منطقه وجود دارد که می‌توان از آب آن نوشید و برخی می‌گویند که چشمه‌ای مقدس و شفابخش است و در کنار بنا دیواری وجود داشت که مردم خواسته ها و آرزوهایشان را روی کاغذ یا پارچه می نوشتند و به آن آویزان می کردند. در نزدیکی این خانه چشمه ای وجود دارد که مردم از آن آب پر می کنند .


 سفرنامه دور ترکیه

و مقدس و شفابخش می دانستند. بعداز نزدیک شدن به حیاط دیدیم تعدادی زیادی از بازدیدکنندگان پیش از ما در صف ایستاده‌اند

از این کلبه‌ی سنگی کوچک کسی اجازه عکس گرفتن نداشت، البته مزیت کار این بود که شخصی به‌عنوان راهنمای بازدیدکنندگان در آنجا حضور داشت و ازاین‌رو حاضران نه یکدیگر را هل می‌دادند و نه تنه می‌زدند. مردم دسته‌دسته و به‌طور منظم وارد خانه می‌شدند و پس از بازدید و خارج شدن از آن می‌توانستند در یک‌گوشه شمع روشن کنند

در کل می تونم بگم که ۵۰ لیر و آمدن این همه مسافت نمی ارزید. با خستگی زیاد راهی هتل شدیم بعد کمی استراحت و خوردن شامی مفصل خوابیدیم که برای فردا که می خواستیم پارک آبی بریم انرژی داشته باشیم .

صبح بعد خوردن صبحانه و تسویه حساب هتل و گرفتن مدارک به سمت پارک آبی رفتیم .


 سفرنامه دور ترکیه

پارک ابی ادالند کوش اداسی

در کوش اداسی ۳ پارک آبی وجود دارد که ۲ تای آنها از بزرگترین پارک های آبی اروپا بشمار می آیند که پارک آبی ادالند نیز جزو آن می باشد .فاصله پارک تا مرکز شهر ۴ کیلومتر می باشد که به راحتی می توان به آنجا رسید ساعت ۸ صبح رسیدیم و بعد پارک ماشین در پارکینگ برای تهیه بلیط که نفری ۶۵ لیر بود رفتیم ساعت کاری پارک از ۹ صبح تا ۶ بعد از ظهر می باشد .

در این پارک نمایش دلفین ها هم وجود داره که در داخل پارک باید جداگانه به قیمت نفری ۲۰ لیر در صورت تمایل بلیط تهیه کنید .

برای گرفتن سیف باکس رفتیم که وسایلمون رو با خیال راحت جای امنی بزاریم به قیمت ۵ لیر یه سیف باکس گرفتیم که در صورت گم کردن کلید باید ۱۰ لیر پرداخت می کردیم و یه کارت شارژ به قیمت ۵ لیر خود کارت و ما ۵۰ لیر برای غذا و … شارژ کردیم که در صورت باقی ماندن از مبلغ شارژ می توانی آن را پس بگیری.

بعد از انجام کارهای لازم به سمت بازیها رفتیم که شامل سرسره های مختلف ، استخرهای متفاوت ، قسمت هایی که مخصوص کودکان بود ، رفتینگ و قسمتی که در ساعات مشخص اجرا با همکاری مردم داشتند . در تمامی قسمت ها عکاسانی وجود دارند که از شما عکس می گیرند و می توانید بعد از چاپ آنها را خریداری کنید.

اول صبح تقریبا پارک خلوت بود پس به سمت سرسره ها رفتیم که مجبور نباشیم تو شلوغی تو صف بمونیم با مقایسه پارک آبی که تو مالزی رفته بودیم پارک آبی مالزی مهیج تر بود بعد گذشت چند ساعت دیگه وقت نهار بود به قسمت رستوران ها رفتیم واقعا قیمت غذا در اینجا گران است ما یه غذای ساده انتخاب کردیم که ۳۸ لیر هزینه آن شد.

بعد خوردن نهار به سمت رفتینگ رفتیم که در ساعت خاصی شروع بکار می کرد برای رفتینگ باید بلیط جداگانه نفری ۱۰ لیر تهیه کنید اما واقعا ارزش امتحان کردنش رو داره من خیلی می ترسیدم اما به اصرار همسرم رفتیم واقعا مهیج و انرژی بر بود .

در آخر برای دیدن عکس های که در پارک از ما گرفته بودند رفتیم و دو تا عکس رو به قیمت عکسی ۱۰ لیر انتخاب کردیم خودمان هم عکس گرفته بودیم اما این عکسها مثلا وقتی تو سرسره بودیم یا در مسیر رفتینگ در قایق که امکان بردن دوربین و عکس انداختن نداشیم که به نظرم ارزش چاپ و یادگاری رو داشت.

قراربود یکی از دوستان همسرم هتلی رو برای آن شب برامون رزرو کنه ساعت ۴ از پارک خارج شدیم با دوست همسرم تماس گرفتیم ولی جواب نمی داد وماهم به خاطر اینکه نکنه اون بنده خدا هتل رزرو کنه وما هم یک جای دیگرو رزرو کنیم به در مرکز شهر من برا ی خرید و دیدن اسکله رفتیم در کوش آداسی ۲ اسکله مخصوص کشتی های توریستی و یک بندر قایق های تفریحی وجود دارد.

در بندر کوش آداسی در هر فصل کشتی ها پهلو گیری می کنند. از بندر کوش آداسی در ماههای بهار و تابستان سفرهای منظم قایق های موتوری به جزیره یونانی ساموسSamos برگزار می شود .
این سفرها در ماههای زمستان بصورت چارتر انجام می گیرد . در بندر در هر ساعت از روز تورهای تفریحی با قایق های مسافربری انجام می گیرد .

قایق های تفریحی نیز که تورهای آبی برگزار می کنند در بندر مستقر می باشند بعداز گشت و گذار و تماس های متعدد بدون جواب ،همسرم متوجه یک کمپ شد در آن کمپ onder camp می توانستی چادر بزنی یا از اتاق های آنها اجاره کنی و شب را بخوابی و تمام امکانات رفاهی شامل سرویس های بهداشتی و حمام و حتی استخر هم داشت که به قیمت خیلی خوب شبی۳۵ لیر اجاره می دادند ما که چادر مسافرتی همراه خود آورده بودیم بعد از کمی مشورت تصمیم گرفتیم که امشب را نیز در کوش آداسی بمانیم .

بعد از پیدا کردن جایی مناسب چادر را زدیم و ماشین را کنار چادر پارک کردیم و چون نگهبانانی داشت که مدام در محوطه در حال چرخ زدن بودن با خیال راحت به مرکز شهر رفتیم شب چون وسایل آشپزی همراهمون بود و غذای آماده هم داشتیم به چادر برگشتیم من با گذاشتن یک برنج ساده و گرم کردن خورشت آماده دوباره طمع لذیذ غذای ایرانی رو چشیدیم .

صبح روز بعد با گرفتن مدارک راهی استانبول شدیم .


 سفرنامه دور ترکیه

استانبول

صبح ساعت ۸ راهی استانبول شدیم تا استانبول ۵۵۶ کیلومتر راه داشتیم که در مسیر از شهرهای بزرگی چون ازمیر که پر از کارخانجات و به قولی شهر صنعتی بود و مانیسیا که در این شهر ما گاز به قیمت ۷۶ لیر و بنزین ۵۰ لیر زدیم.

چون ما از گاز ماشین استفاده می کردیم به همین دلیل بنزین کم زدیم که در صورت بروز مشکل در سوخت گاز تا برطرف کردن مشکل معطل سوخت نباشیم دوباره راه افتادیم.

با رسیدن به شهرهای بزرگ تعداد ماشین ها نیز نسبت به شهرهای دیگر بیشتر می شد در این شهرهای بزرگ عوارضی هایی وجود داشت که در ورودی بزرگراهها قرار داشتند که ما با رد شدن از آنها صدای آژیر شان در می آمد ولی جایی در قبل و بعد آنها وجود نداشت تا بپرسیم که چکار باید بکنیم که بعدا مشکلی برایمان به وجود نیاید.

تا اینکه به یک پلیس راه رسیدیم و همسرم از مامور راهنمایی رانندگی سوال کرد و گفت که ما توریست هستیم و مشکلی وجود نداره پس با خیال راحت به راهمان ادامه دادیم.

بورسا نیز مانند کایسری شهر متمدنی بود به دلیل طولانی بودن مسیر نهار را با خوراکی هایی که در ماشین داشتیم خوردیم و تقریبا ساعت۳ بعد از ظهر به استانبول رسیدیم با گشت در محله آکسارای نتونستیم هتل مناسبی پیدا کنیم .

پیدا کردن هتل در استانبول به دلیل وجود خودرو و مسئله پارک آن کار سختی است چون اکثر هتل ها فاقد پارکینگ بودن خلاصه بعد از جستجو طولانی در خیابان ترلاباشی که دقیقا پشت خیابان استقلال بود توانستیم هتلی بنام تکزیم پلازا با قیمت شبی ۱۱۰لیر برای ۴شب رزرو کردیم.

صاحبان هتل یکی عرب و دیگری ترک بود که باهم شریک بودند که خیلی مهربان و خوش برخورد بودند.

محله هتل محله خوبی نبود اما خود هتل انصافا هتل تمیز و خوبی بود با جابجایی وسایل و کمی استراحت به خیابان استقلال که از هتل ما ۵ دقیقه فاصله داشت رفتیم.

استقلال معروفترین خیابان در استانبول می باشد که اکثر رستورانها ، کافه تریا ها و دیسکوها در این قسمت وجود دارد در این خیابان انواع و اقسام غذاها از جمله غذاهای سنتی ترکی ، فست فود و غذاهای کشورهای مختلف مثل غذاهای عربی و بهترین مغازه های شیرینی فروشی قابل مشاهده است ودر طول روز اجراهای زنده با گویش های مختلف در گوشه کناری از این خیابان در معرض نمایش هستند که واقعا لذت بخش است .

و قابلیت دسترسی آسون به وسایل نقلیه مثل اتوبوس و مترو و تراموا و تاکسی یکی دیگه از ویژگی های مثبت این خیابون است درسته که هزینه هتل ها در این خیابان گرانتر از نقاط دیگر استانبول است اما با توجه به امتیازات این قسمت ارزش یکم هزینه بیشتر رو داره اما هتل های خوب با قیمت مناسب هم کم نیستن .

ما شام را در یه رستوران که انواع کباب های ترکی داشت انتخاب کردیم ما اسکندر کباب و کباب مخصوص رو با قیمت ۵۰ لیر خوردیم . بعد خوردن شام به میدان تقسیم رفتیم با کمی چرخ به هتل برگشتیم و برنامه روز بعد مان رو خرید و گرفتن ملزومات مثل استانبول کارت گذاشتیم صبح برای خوردن صبحانه که طبقه ۶ این هتل با دیدی باز به شهر بود و صبحانه هم از نظر کیفیت و تنوع نیز در حد معقول بود خوردیم و به مرکز شهر رفتیم.

و استانبول کارت به قیمت ۳۶ لیر خریدیم که در صورت اتمام شارژ آن می توانستیم دوباره شارژ کنیم از استانبول کارت هم در مترو هم در اتوبوسها می توان استفاده کرد .

به خیابان استقلال رفتیم هم برای خرید و هم دیدن کلیسا و برج گالاتا.

کلیسای انتوان

این کلیسا که درخیابان استقلال ترکیه وجود دارد توسط پادشاهان عثمانی برای کاتولیک های فرانسوی و ایتالیایی که در کاخهای عثمانی کار می کردند ساخته شد که امروزه برای بازدید و انجام مراسم عروسی مورد استفاده قرار میگیرد .


 سفرنامه دور ترکیه

بعد از دیدن کلیسا که در ان یک مراسم عروسی هم بود برای خرید رفتیم که میتوان از این برندها defacto ، lcwakiki، mango که دارای قیمتهای مناسبی هستند خرید کنید.

در بعضی از فروشگاهها دارای قسمتی بنام out let میباشد که اجناس تک سایز شان را با قیمتهای باورنکردنی به فروش می رسانند که بازدید از این بخش بی ضرر نیست .

نهار رو در یک فست فود به قیمت ۱۹ لیر خوردیم و طبق قولی که به خانواده آقا مراد که در اولودنیز دوست شده بودیم که وقتی استانبول اومدیم یه قرار بازدید بزاریم زنگ زدیم و آقا مراد ما رو برای شام دعوت کرد و قرار رو برای شب ساعت ۹ جلوی مسجد سلیمانیه گذاشت خلاصه غروب برای قرار دادن خریدهامون به هتل برگشتیم و برای ملاقات شب آماده شدیم و با راهنمایی مسئول هتل که چطور به مسجد سلیمانیه بریم تصمیم براین شد که با تاکسی بریم لازم به ذکر که اکثر تاکسی ها با تاکسی متر کار می کنند اما در اینجا هم می توان با چانه زدن قیمت را کم کرد.

همسرم با تاکسی متر کار نداشت چون عقیده داشت رانندگان از مسیرهایی می روند که کیلومتر بیشتری بیندازد پس بروی این حساب اول قیمت را توافق می کرد بعد سوار می شد یک تاکسی با قیمت ۱۵ لیر ما رو به مسجد سلیمانیه رسوند چون ما زودتر رسیده بودیم به داخل مسجد برای بازدید رفتیم واقعا مساجد ترکیه در شب با نورپردازی های خاص جلوه ی ویژه ای دارند که هر آدمی رو مجذوب خود می کرد .


 سفرنامه دور ترکیه

مسجد سلیمانیه مسجدی بزرگ با محوطه ای زیبا آکنده از درختان و گلهای زیبا بود برای داخل شدن به مساجد باید حجاب اسلامی رو رعایت کنیم بعد از دیدن مسجد در محوطه نشسته بودیم که آقا مراد دنبالمون اومد و ما رو به یک رستوران رو باز برد که از آنجا می توانستی مسجد ابا صوفیا و پل معروف استانبول و توپکاپی رو ببینی که هر کدام از اینها با نورپردازی زیبایی بی نظیری رو داشتند در آن رستوران آتش بازی هم داشتند .

به سمت میزی که خانواده آقا مراد بودند رفتیم آقا مراد به همراه خانواده و خانواده عموی خانومش اومده بودند بعد دید و بازدید و آشنایی شام رو خوردیم و گشتی در شهر زدیم و بعد از خداحافظی و آرزوی سفری بی خطر راهی هتل شدیم کرایه برگشت تاکسی ۹ لیر شد.

بعد از خوابی آرام آماده بازدید ازاماکن تاریخی استانبول شدیم.

بعد از خوردن صبحانه با یک تاکسی به قیمت ۱۰ لیر به توپکاپی رفتیم در توپکاپی ستون های مصری بود که در زمان عثمانی به آنجا آورده شده بود به سمت مسجد سلطان احمد رفتیم .

بازدید از این مسجد بصورت رایگان است اما حجاب را در این مسجد نیز باید رعایت کنید برای کسانی که پوشش مناسبی ندارند جایگاهایی وجود داره که به آنان روپوش می دهند و می توانند وارد مسجد شوند .

در این مسجد نماز خوانده می شود که محل نماز خواندن مردان و زنان از هم جدا شده است بعد از بازدید به سمت مسجد ایا صوفیا که فاصله کمی از هم داشتند رفتیم.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

مسجد ایا صوفیه

مسجد ایا صوفیا که در ابتدا کلیسا بوده و جزو برجسته ترین آثار برجای مانده از دوران بیزانس است که امروزه به عنوان مسجد و موزه مورد استفاده قرار می گیرد .

ورودی این مسجد نفری ۳۰ لیر است که بعد از تهیه بلیط وارد مسجد شدیم که در اینجا نیازی به رعایت حجاب نیست .

از آثار موجود در این مسجد می توان لوحهایی که دور تادور سقف مسجد نصب شده که در آن نامهای الله ، محمد، ابوبکر ، عمر، عثمان ، علی ، حسن و حسین نوشته شده بود و موزاییک کاریهایی که در آن تصاویری از مریم مقدس و حضرت عیسی (ع) به تصویرکشیده شده و قبر سنگی بزرگ و … نام برد .

به سمت کاخ توپکاپی روانه شدیم ورودی کاخ نیز نفری ۳۰ لیر می باشد بعد تهیه بلیط به سمت ورودی کاخ رفتیم .بزرگی و عظمت این کاخ از همان ابتدا مجذوب کننده است .

کاخ توپکاپی

این کاخ مورد استفاده سلاطین عثمانی بوده و بین دریای مرمره وتنگه بسفر قرار دارد که قرار گرفتن این کاخ در کنار دریا زیبایی آن را چند برابر کرده است .

این باغ دارای باغچه های بزرگ که پوشیده از درختان سرو و گلهای زیبا می باشد و قسمت های مختلف که امروزه بعنوان موزه که شامل آثاری از قبیل لوازم شخصی سلاطین ، موزه ظروف کریستالی و چینی و حتی ظروف آشپزی آن دوران و موزه جواهرات سلطنتی و جواهراتی که از کشورهای مختلف به دولت عثمانی هدیه داده شده اند و موزه ساعت و خط و درنهایت موزه ای که در آن چیزهای باورنکردنی مثل عصای حضرت موسی ، لباس حضرت فاطمه(س) و امام حسین و آثاری مانند شمشیر ابوبکر یا جامی که حضرت محمد درآن اب می نوشیدند و یا صندوق حضرت فاطمه و ظرفی که در آن سنگ حجرالاسود را نگاه می داشتند ووو اشیای دیدنی دیگر.

لازم به ذکر است که برای دیدن از هریک از این موزه ها باید صف های طولانی را تحمل کنید اما در عوض با دیدن این آثار خستگی از ذهنتان بیرون می رود.


 سفرنامه دور ترکیه


 سفرنامه دور ترکیه

در آخر به جایی رسیدیم که رو به دریا بود و منظره بی نظیری است که تمام خستگی رو بعد اون همه صف های طولانی به در می برد.
نکته قابل توجه دیگر این بود که در اکثر سردر ورودیهای این موزه ها اشعار فارسی از شاعران نام آور کشور عزیزمان وجود دارد که باعث افتخار ما ایرانیان است .

بعد از خارج شدن از کاخ نهار رو درهمان نزدیکی ها به قیمت ۲۰ لیر خوردیم.

ساعت تقریبا ۴ بعد از ظهر بود با تراموا به سمت میدان تکسیم رفتیم و به سمت هتل راهی شدیم بعد از چند ساعت استراحت شب برای خوردن شام به رستورانی که حالت بوفه داشت رفتیم که حدود ۳۰ نوع غذا از قبیل جگر ،انواع دلمه ،دونر، سوپ، سالاد ،انواع کباب ها، پلو، آش و غذاهای محلی که در پیش دستی های آماده بود که شما هر غذای دوست داشتید داخل سینی می گذاشتی و سپس یه آقایی هزینه آنرا حساب می کرد که و غذا رو به قیمت ۲۸ لیر خوردیم.

کیفیت غذا و تنوع اون عالی بود . برنامه روز بعد جزیره بیوک آدا بود . پس به هتل برگشتیم تا برای فردا آماده باشیم .

صبح زود بعد بعد از خوردن صبحانه به اسکله کاباتاش رفتیم و برای رفتن به جزیره باید سوار کشتی می شدیم که بهای کشتی رو نیز با استانبول کارت پرداخت کردیم و وارد کشتی شدیم به طبقه بالا و محوطه باز آن رفتیم که بتونیم هم از دریا لذت ببریم و هم دیدنی ها که شامل مسجد ایا صوفیا و کاخ توپکاپی که از وسط دریا و برج دختر که از وسط دریا دیده می شد ببینیم .

در طول مسیر فروشندگانی بودنند که سیمیت و چای میفروختن ، بعد از یک ساعت و نیم روی دریا بودن به جزیره پرنسس رسیدیم .

جزیره پرنس

جزیره پرنس یا بیوک ادا که بزرگترین جزیره در استانبول است که با ورود در این جزیره متوجه می شوی که در اینجا از ماشین خبری نیست برای حمل و نقل از وسایلی قبیل دوچرخه و کالسکه و اسب استفاده میشه که کرایه داده می شدند .

کرایه درشکه ۷۵ لیر بود که ما ترجیح دادیم پیاده در محوطه بچرخیم و از مناظر زیبا و ویلا ها و پلاژهای لب دریا لذت ببریم ب

عد از کلی چرخیدن و خریدن بستنی به قیمت ۵ لیر که واقعا خوشمزه بود به سمت اسکله رفتیم و به سمت مرکز شهر راهی شدیم.

بعد از رسیدن به ایستگاه کاباتاش با مترو به زیتین بورنو رفتیم که در این محله یکی از بهترین مراکز خرید بنام اولیویوم قرار داره در این مرکز خرید بهترین مارکهای معتبر جهانی وجود داره و لوازم خانگی های بزرگ که من از اینجا یه ساندویچ ساز و تستر مارک بکو که واسه ترکیه هست با یه قیمت عالی خریدم

. و مرکز خرید دیگه ای که فاصله کمی با این پاساژ داره مرکز خرید مارمارا فروم هستش با اتوبوس یا یک تاکسی میشه رفت اونجا ما با ۴ لیر کرایه اتوبوس به مرکزخرید فروم رفتیم در این مرکز خرید یک هایپر مارکت بزرگ است که در آن می توانی لوازم خانگی با قیمت های باور نکردنی ، کیف و کفش ، لوازم الکترونیکی ،لوازم آرایشی و بهداشتی و لوازم کودک و سیسمونی و مواد خوراکی و حتی عطاری و خلاصه هر چی که بخوای از اینجا تهیه کنی .

چون دیگه دیروقت بود به هتل برگشتیم و شام رو تو رستوران همیشگی رستوران بوفه ۲۵ لیر خوردیم و تو فکر لوازم برقی بودیم که با قیمت های خیلی خوب تو فروم فروخته می شد که قرار گذاشتیم.

فردا صبح دوباره هم برای بهتر دیدن اجناس فروم و خرید یک سری وسایل برقی بریم .

صبح بعد خوردن صبحانه به فروم رفتیم و تونستیم از اونجا خریدهای خوبی انجام دادیم میشه گفت یک سوم قیمت ایران خرید کنیم .چون وسایل زیاد بود و دیگه نمی شد با اتوبوس یا مترو برگردیم پس همسرم یک تاکسی با قیمت ۳۲ لیر تا هتل گرفت و برگشتیم.

بعد خوردن نهار تو جای همیشگی به قیمت ۲۳ لیربه هتل برگشتیم . اونروز رو روز آخر بود که تو استانبول بودیم پس باید آماده ادامه سفر و برگشت به ایران می شدیم پس تصمیم گرفتیم یکم وسایل البته یکم چه عرض کنم ما کلی خرید تو استانبول کرده بودیم اونارو تو ماشین جا می دادیم و مرتب می کردیم .

بعد کمی استراحت غروب که هوا خنک شده بود وسایل رو تو ماشین جا کردیم که فردا معطل جابجایی نباشیم شب شام به قیمت ۲۳ لیرخوردیم و شب آخر دوباره به خیابان استقلال رفتیم که با هر بار رفتن به این خیابون بازم واسم تازگی و جذابیت داشت اما زود به هتل برگشتیم تا استراحت کافی واسه فردا داشته باشیم .

صبح روز بعد خوردن صبحانه برای تسویه حساب رفتیم و در نهایت با بدرقه صاحب هتل برای برگشت به ایران راهی شدیم ناگفته نمونه که بعد ۲۴ روز سفر در داخل ترکیه با اینکه خیلی به ما خوش گذشته بود دیگه خسته شده بودیم و دلمون برای کشور و خانه خودمون تنگ شده بود.

پس برای رفتن به ایران و طولانی بودن مسیر حدود ۱۵۶۶ کیلومتر راه و گذشتن از شهرهای انکارا ، سامسون ، ارزجان، ارزروم و آغری ودر نهایت ماکو مرز بازرگان و ایران


 سفرنامه دور ترکیه

با زدن ۵۰ لیر گاز راهی شدیم درمنطقه اروپایی تا پل ترافیک سنگینی بود حدود یک ساعت تو ترافیک معطل شدیم سپس به سمت اتوبان آنکارا به راه افتادیم به سمت آنکارا و شهرهای دیگر مسیر اتوبانی یا دو باند بود نهار رو در رستورانی بین راهی به قیمت ۱۹ لیر خوردیم و دوباره به راه ادامه دادیم و به علت خستگی و طولانی بودن مسیر شب رو پمپ بنزینی در شهر ارزجان چادر زدیم و خوابیدیم و صبح دوباره به سمت ایران به راه افتادیم و ظهر ساعت ۲ به شهر آغری رسیدیم در طول مسیر سه بار گاز زدیم در مجموع با قیمت ۱۶۰ لیر و با گشت کوچکی در شهر و کمی استراحت و خوردن ناهار ۲۲ لیری به سمت مرز بازرگان رفتیم ،در مرزهم بعد از ۱ ساعت کارهای مربوط به خروج از ترکیه وارد خاک ایران شدیم


 سفرنامه دور ترکیه

که در مجموع سفر ۲۶ روزه که ۲۴ روز در داخل ترکیه و دو روز در ایران هزینه ها به شرح زیر است:

هزینه هتل :۳۵۶۲ لیر

هزینه سوخت :۹۰۰ لیر

هزینه بلیط و ورودی ها :۱۴۶۶ لیر

هزینه غذا : ۶۵۰ لیر

هزینه تاکسی و حمل و نقل :۱۱۲ لیر

هزینه خرید خودمان : ۳۱۲۳ لیر

هزینه کابوتاژ ماشین و بیمه :۶۲۰۰۰۰ تومان

وحدود ۵۰۰۰۰۰تومان مخارج مانند عوارض خروج . خرید میوه . بنزین ایران . …..

و در مجموع هزینه کل سفر حدود ۱۴۹۰۰۰۰۰ تومان شد.

نویسنده: سمیه افشار

منبع:لست سکند

همچنین ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *