خانه / سفرنامه / سفرنامه خارجی / سفرنامه کشور های امریکایی / سفرنامه برزیل / سفر به آمریکای جنوبی – برزیل – پاراچی

سفر به آمریکای جنوبی – برزیل – پاراچی

سفر به آمریکای جنوبی – برزیل – پاراچی

سلاماصلا تو این پست قصد روده درازی ندارم. یادم افتاد موقعی که عکس های برزیل رو آپلود می کردم چند تا عکس هم از شهر توریستی پاراچی انتخاب کردم ولی یادم رفت توی پست هام بذارم. گفتم شاید نوشتن در موردش به عنوان یک میان-وعده سبک چیز بدی نباشه.

پاراچی یا اونجور که برزیلی ها می نویسند Paraty یه شهر توریستی کوچیکه که زمینی تا ریودوژانیرو ۳ تا ۴ ساعت فاصله داره. ما توی یه سفر یک روزه رفتیم اونجا و برگشتیم. مسیر سرسبز بسیار بسیار زیبایی داره. البته لازم به گفتن نیست که بلیط اتوبوس خیلی گرون بود. رفتن و برگشتمون ۶۰ دلار آب خورد! ولی به نظرم ارزشش رو داشت.

البته یک روز واقعا زمان کمیه و کسی که اونجا میره باید حداقل دو روز بمونه و از تور جزیره های کوچیک و سرسبز اطراف این شهر ساحلی استفاده کنه. هر چند قطعا این تور هم گران خواهد بود. ترمینال خیلی کوچیک شهر نشون می داد اینجا جای کوچیک و کم جمعیتیه. روی GPS هم که نگاه می کردم چند تا خیابون بیشتر نداشت. اینجا یه شهر ساحلیه که دور و برش پر از جزیره های کوچیکه.

 

من و سیامک هیچ هدفی از سفر به اینجا نداشتیم و فقط به سمت دریا به راه افتادیم. اینجا قبلا یه شهر کولونی پرتقالی بوده برای همین بافتی داشت که به نظرم خیلی آشنا بود چون مثل اون رو توی شهرهای کولونی نشین کوبا هم دیده بودم. خیابان های نسبتا باریک سنگ فرش شده و خانه های یک طبقه رنگی. بسیار زیبا و دلنشین. فقط کمی با سنگفرش هاش مشکل پیدا کردم چون یکی دو بار مچ پام پیچ خورد. خیلی شانس آوردم که آسیب جدی ندیدم.

 

محل پیچ خوردگی! به نفع اون صاحب مغازه هم شد واسه اینکه تا پای من میزون بشه سیامک یه تی شرت ازش خرید.

خیلی طول نکشید تا به دریا برسیم. از روی یک پل کوچک که روی یک رودخونه قرار داشت گذشتیم و وارد محیط ساحلی شدیم. خیلی زیبا بود. خلیجی بسیار کوچک پر از قایقهای کوچک تفریحی رنگی و یک اسکله چوبی مینیاتوری. میشد چند تا از جزیره های کوچک رو هم دید. برزیلی ها هم در طراحی محیط های تفریحی با سلیقه هستند. لازم به گفتن نیست که یک آشغال هم روی زمین دیده نمی شد درست مثل ساحلهای خودمون!

پل کوچک روی رودخونه

برزیل

ای کاش بیشتر وقت داشتیم و می تونستیم بیشتر اونجا بمونیم. انقدر ساحل و سنگفرش ها تمیز بود که من صندلهام رو درآوردم و پابرهنه راه می رفتم. تو ادامه مسیر رسیدیم به یه ساحل قشنگ که میشه گفت به جای شن، سنگریزه داشت. نمی دونم چند ساعت ولی خیلی اونجا موندیم. دراز کشیدیم و از هوای عالی و منظره و سکوت لذت بردیم.  یه کمی هم خوابیدم.

برزیل

آخر کار جوری گرم تماشای بازی بچه ها با تخته موج سواری و یه سگ شدیم که نفهمیدیم چطور غروب شد. با همون میدی باس که اومده بودیم برگشتیم. برزیلی ها خیلی علاقه دارند که اتوبوس و هواپیماهاشون رو خیلی خنک کنند واسه همین باز هم مثل زمان اومدم لرزیدیم ولی این بار چون غروب بود بیشتر. نگید چقدر زود سر رو ته قضیه رو هم آورد گفتم که این پست فقط یه میان وعده کوچیکه!
نویسنده نادر
برچسب‌ها:برزیل,سفربه برزیل,سفرنامه برزیل

همچنین ببینید

سفر به آمریکای جنوبی – برزیل – ریودوژانیرو

سفر به آمریکای جنوبی – برزیل – ریودوژانیرو اولش باید عذرخواهی کنم از اینکه پست …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *