بمبئی شهر قشنگی بود. قشنگ؟ شهر باحالی بود. باحال؟ اصلاً مگه باحال و قشنگ از دید من و شما یکیه؟ میگن یه سفرنامهی خوب اونیه که شما توش از کلمههای خفن و باحال و هیجانانگیز استفاده نکنید. به جاش انقدر خوب هرچی که دیدید و تجربه کردید رو توصیف کنید …
ادامه نوشته »جهانگردی
هیچهایک به ناشناختهی گیلان
گفتم دلتنگ جادههای ایرانم؟ خب آدم عاقل در جهت رفع دلتنگیش راه میفته به سفر! اونم چه سفری.. از تهران که راه افتادیم فقط میدونستم مقصد یه جایی تو گیلان خواهد بود، قرار بر این شد تا رشت بریم و بعدش رو تصمیم بگیریم. در مسیر رفت به سمت گیلان …
ادامه نوشته »نشونهای از جنس زندگی، قسمت دوم: یقین!
Processed with VSCO with m5 preset از روز اولی که عازم این سفر شده بودم ناخوداگاه میدونستم که قراره یه آدم خاصی رو ببینم ، هرچند که از کی و کجاش بیخبر بودم. از همون لحظهی اولی که دیدمش من رو یاد فیبی انداخت تو سریال فرندز: بور بود و …
ادامه نوشته »نشونهای از جنس زندگی، قسمت اول: تردید!
Processed with VSCO همین که شروع کردیم به صحبت گفتم: «آخه لعنتی! من همیشه فکر میکنم شما بکپکرها یک کولهی پر از پول دارید! توروخدا درست حسابی به من بگو تویی که دوساله داری سفر میکنی، واقعاً با چقدر پول شروع کردی؟» هزار دلار رو که شنیدم احساس کردم یک …
ادامه نوشته »مکلودگنج: خونهی دوم تبتیها
Processed with VSCO with hb1 preset برای دیدن شهر تبتیها خیلی ذوق داشتم و تو نگاه اول هم با فضای غیرتوریستی و متفاوت شهر خیلی حال کردم اما به نظر میاومد بارون قصد قطع شدن نداشت. همیشه از خیس شدن و سرمای بعدش بدم میاومده و ته دلم فکر کردم نکنه …
ادامه نوشته »مانالی | قسمت آخر: طبیعتگردی
Processed with VSCO with hb2 preset معمولاً آدما برای شهرگردی میرن هند اما اگه بدونید هیماچال پرادش چه طبیعت خفنی داره حتماً چند روز براش وقت میذارید! باور کنید عکسا واقعیت رو نشون نمیدن. همینه که از عکاسی طبیعت خوشم نمیاد دیگه آدم هی عکس میگیره هی نگاه میکنه میگه آخه …
ادامه نوشته »مانالی | قسمت دوم: فرار از کافه
Processed with VSCO with hb2 preset هر کاری کنیم باز بلد نیستیم تو مسافرت بشینیم یه جا استراحت کنیم فقط! این شد که پاشدیم بریم اطراف رو بگردیم. یه معبد نزدیک اُلد مانالی هست به اسم هادیمبا تمپل که تابلوش رو کنار پل روی رودخونه میبینید. از هرکی هم بپرسید مسیر …
ادامه نوشته »مانالی قسمت اول ، فرهنگ Chill out
مانالی قسمت اول ، فرهنگ Chill out تو قسمت قبل خوندید که (انگار سوباسا رو هوا مونده باشه مثلاً) ما یهو تصمیم گرفتیم دهلی رو ول کنیم و بریم یه جایی به اسم مانالی! از قبل میدونستم که مانالی تو هیماچال پرادشه، استان شمالی هند که به طبیعت خفنش معروفه، ولی …
ادامه نوشته »چی شد که اومدم تو جاده؟
میدونستم باید سفر کنم، میدونستم فقط یه جابهجایی فیزیکی میتونه من رو از دست خودم، افکارم و حال و روز نزارم نجات بده. خسته بودم از سخت گرفتن قضایا واسه یه سفر. خسته بودم از وابستگی و منتظر موندن برای دوستام. از نظر روحی داغون بودم. وقتی به صورت اتفاقی …
ادامه نوشته »تجربهی اولین کریسمس در سفر؛کریسمسی در تابستان!
استرالیا، سواحل شرقی، ده روز مونده به کریسمس! چیزی به کریسمس نمونده بود و ردپای رنگ قرمز همهجا دیده میشد. برخلاف تمام تصویرهایی که توی فیلمها از کریسمس و برف و بوران دیده بودم، توی نیمکرهی جنوبی هیچ خبری از سرمای زمستون نبود و آفتاب گرم و داغ تابستون چهرهی …
ادامه نوشته »