سفر به آفریقا – کنیا – قسمت دوم

سفر به آفریقا – کنیا – قسمت دوم

عازم دریاچه و پارک ملی ناکورو شدیم. این پارک تقریبا در غرب کنیا  و در کنار شهری به همین نام واقع شده و خیلی پارک بزرگی نیست. بیشتر از دو جهت دارای اهمیته اول اینکه اینجا بزرگترین محل تجمع پرندگان بر روی کره زمینه با حضور یک تا دو میلیون فلامینگوی صورتی و تعداد زیادی پلیکان و دوم اینکه آخرین جمعیت کرگدن های سیاه اینجا هستند فکر کنم تعدادشون هفتاد تا بیشتر نباشه. با توجه به حساسیت موضوع مسئولان پارک اطراف پارک رو حصار کشیدند. با توجه به نزدیک بودن بسیار زیاد شهر به دریاچه دیگه از کمپ خبری نبود و ما توی یه هتل ارزون قیمت اسکان داده شدیم که چندان وضعیت جالبی نداشت. همون روز رفتیم به پارک که اولین و آخرین بازدیدمون رو انجام بدیم. البته توی این پارک حیوانات دیگه ای هم مثل گورخر و غزال و زرافه هم پیدا می شد. کرگدن به تعداد خیلی کم توی ماسای مارا هم بود ولی به دلیل بزرگ بودن پارک و کم تعداد بودن کرگدن ها فقط می شد اونا رو از دور دید

نمایی از دریاچه از بالای پرتگاه بابونها
اقامت ما تو ناکورو یه روز بیشتر نبود. مقصد آخر ما پارک ملی سامبورو بود. در بین راه از خط استوا عبور کردیم و از نیمکره جنوبی اومدیم نیمکره شمالی. در قسمتی از جاده که دقیقا از روی خط استوا رد می شد یه تابلو نصب کرده بوند.

یه نفر اونجا بود که یه واقعیت فیزیکی ساده مربوط به استوا رو نشونمون داد. آب رو توی یه کاسه که انتهای اون یه سوراخ کوچک بود می ریخت. بعد یه چوب کبریت رو روی آب می انداخت. آب در حین خالی شدن حرکت دورانی می کرد و چوب کبریت جهت چرخش رو نشون می داد. جهت چرخش در نیمکره شمالی و جنوبی عکس هم بود. یعنی اگه دو متری خط استوا آب در جهت ساعتگرد می چرخید درست در قسمت مقابل و سمت دیگر خط استوا آب در جهت خلاف عقربه های ساعت می گردید و درست روی خط استوا اصلا آب نمی چرخید.تعجب
نزدیک غروب رسیدیم به منطقه سامبورو. اینجا برعکس ماسای مارا سبز نبود بلکه کاملا خاکی و تقریبا خشک بود. فاصله بین تک درختی ها رو علف های خشک زرد پر کرده بود. اینجا تقریبا همون منظره ای بود که خیلی توی فیلمهای راز بقا می دیدم. این منطقه که در مرکز کنیا قرار داره خیلی از مرز سومالی فاصله نداره. اونجا می شد حس کرد که توی سومالی چی می گذره. کمپ با امکانات کاملا اولیه منتظر ما بود. از برق خبری نبود. فقط یه چادر با یه دستشویی و یه دوش ساده. کمپ وسط پارک بود و فاصله بین ما با دنیای وحشی فقط چند درخت بود که دور کمپ کاشته بودند. استرس  به ما اطمینان دادند که جای نگرانی نیست. با همه این مشکلات این پارک برای من خیلی جذاب تر از بقیه پارکها بود. پارک بازدید کننده زیادی نداشت غیر از ما فقط سه چهار تا ماشین دیگه هم بودند. اون موقعی که برای اولین بار وارد پارک شدیم فقط یه ماشین دیگه با ما وارد شد.

این پارک برای دیدن حیواناتی مثل فیل و زرافه و یوزپلنگ خیلی مناسبه چون درخت و علف زیاد نیست وسعت دید بالاست و میشه خیلی به حیوونها نزدیک تر شد. فیل های سامبورو از فیل های ماسای مارا بزرگترند.

کمپ ما در سامبورو

تو حاشیه این پارک هم یه روستای کوچک ماسایی قرار داشت که به نظر من از ماسایی های ماسای مارا جالب تر بودند. پسرهاشون تا ۱۵ سالگی بچه به حساب می اومدند. از ۱۵ سالگی تا ۲۸ جنگجوی قبیله بودند و نمی تونستند ازدواج کنند. اگه می خواستند زودتر از ۲۸ ازدواج کنند باید یه یوزپلنگی فیلی خلاصه یه حیوون بزرگ شکار می کردند! از ۲۸ تا ۳۰ هم ازدواج می کردند (چه امروزی!!!) تعداد زن ها محدودیت نداره. نیشخند یه مراسم جالبی دارند که البته انگار بین همه ماسایی ها مشترکه. توی این مراسم مردها جفت پا به هوا می پرند بدون اینکه زانوشون خم بشه. هر کی بیشتر بپره یعنی قوی تره و برای زن گرفتن می تونه گاو کمتری بپردازه! آخه اونجا به جای سکه ، گاو به عنوان مهریه می دن. رئیس قبیله شون رو هم دیدیم . از لحاظ ثروت هیچ فرقی با بقیه نداره تنها چیزی که اونو از بقیه متمایز می کنه تعداد زیاد زنهاشه

ایشون رئیس قبیله است
کنیا

حلقه های دست این زن مثل حلقه ازدواج می مونه این نشون می ده که متاهله

این که وسط ایستاده جنگجوی قبیله است

کنیا

خانه ماسایی های سامبورو

پایان بازدیدمون از سامبورو در واقع پایان تورمون و پایان بازدیدمون از حیات وحش کنیا بود. صبح روز هفتم به سمت نایروبی حرکت کردیم. سر راه از کنار کوه کنیا دومین کوه بلند آفریقا رد شدیم. شانس با ما یار بود که کوه به طور کامل با ابرها پوشیده نشده بود و تونستیم ازش چند تا عکس بگیریم praying

در سفر به کنیا و عموما آفریقای شرقی در خوردن غذا با مشکل زیادی مواجه نمی شید. غذاها نسبتا ارزان هستند و بشقاب های غذا رو خیلی پر می کنن. با یه بشقاب غذا کاملا سیر می شید. غذاهاشون هم با مذاق ما سازگاره. گوشت گوسفند و بز، برنج، سیب زمینی، ذرت و کلم غذای اصلی شون رو تشکیل میده. به نظرم غذاهاشون خوشمزه بود. اگه در مناطق ساحلی هستید حتما ماهی بخورید.
میوه های گرمسیری رو هم فراموش نکنید. کنیا بزرگترین مزرعه آناناس در جهان رو داره که خیلی بزرگ و آبدار هستند. خوشمزه  (خودشون به آناناس می گن ناناسی پس آناناس یه واژه سواحیلیه که وارد پارسی شده)

قبل از رسیدن به نایروبی با پائولین تماس گرفتیم و ازش خواستیم لطف کنه و سه تا بلیط اتوبوس به مقصد شهر آروشا Arusha در تانزانیا برای ما رزرو کنه. غروب رسیدیم نایروبی و آماده شدیم تا فردا اول صبح به سمت تانزانیا حرکت کنیم. خدانگهدار کنیابای بای
نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۹۰/۱۰/۱۳ساعت ۱۱:۵۱  توسط نادر

همچنین ببینید

سفرنامه کنیا و روزهای نایروبی

روزهای نایروبی نایروبی حالا همه نایروبی به آن سیاهی و تلخی هم نیست ها.اصطلاحا به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *