خانه / سفرنامه / لندن پایتخت جهان

لندن پایتخت جهان

لندن پایتخت جهان

لندن خیلی با تصورات من فرق می کرد. واقعیت اش خیلی بهتر از تصورم از آب دراومد. راستش اصلا تصور جدی ای هیچ وقت تو ذهنم ازش نداشتم که دلیلش هم این بود که برنامه ای برای سفر به این شهر نداشتم. چون درگیری های اخذ ویزاش حوصله حسابی میخواست که من نداشتم.

اما یک نمایشگاه گردشگری و یک ویزای کاری (تجاری) باعث شد تا یهو ببینم که کنار Big Ben هستم و کنار رود Thames و کنار London Eye! البته که حجم کار خیلی فرصت باقی نذاشت تا جاذبه های تاریخی شهر رو ببینم، اما در مجموع دو هفته ای که تو لندن اقامت داشتم، فکر کنم سرجمع حدود ۴۸ ساعت تونستم که توی شهر بچرخم و بعضی از جاهای مهمش رو ببینم. البته حسن این اقامت طولانی – هرچند هم که درگیری های کاری وجود داشت – این بود که خیلی از ویژگی های فرهنگی انگلیسی های لندن رو درک کردم و خیلی چیزا رو راجع به فرهنگ و آداب زندگی شون فهمیدم. این درست که از ۸:۳۰ تا ۲۰:۰۰ بیشتر روزهای حضورم در لندن رو درگیر کارای نمایشگاه و کارای قبل و بعد نمایشگاه بودم ، اما سعی می کردم توی مسیر طولانی رفت و برگشت هر روزه، توی هتل، توی خیابان گردی های شبانه و لابه لای کارها، و از اون مهمتر توی اون فرصت دو سه روزه ای که حجم کار کمتر شد و منتظر یه سری مجوزها و نامه ها بودم، بیشتر ببینم و بیشتر استفاده کنم.

برای همین کمتر خوابیدم و بیشتر به خودم فشار آوردم، اما به جاش بیشتر دیدم و بیشتر تجربه کردم. یادمه از سفر لندن که برگشتم تا ۵ روز  بعدش، علیرغم اینکه خوابم کامل شده بود؛ اما هنوز خستگی مفرطی داشتم و اصلا به شرایط عادی جسمی برنگشته بودم. از نظر فشار، این سفر هم درست مثل سفرهای Back Packer خودم بود و خیلی کم استراحت داشتم.

پایتخت جهان

اهل هرجای دنیا که باشی، تو لندن غریبه نیستی! چون حتما یه محله رو میشه تو این شهر بزرگ پیدا کرد که هم وطنات اونجا جمع باشن و میتونی از فروشگاه های هم وطنات خرید کنی و تو رستورانهای نام آشنای کشورت غذا بخوری! اینجا رو خودشون پایتخت دنیا میدونن و الحق که ادعای گزافی نیست.دو تا ویژگی خیلی مهم اینجا هست که واقعا قابل توجهه:

۱- اینجا، همه مردم به زبان انگلیسی صحبت می کنن! تو نگاه اول، اینو خوب همه میدونن! اما یه نکته وجود داره. مخصوصا برای اونایی که زیاد سفر می کنن. توی اغلب کشورهای دنیا (بجز آمریکا، کانادا، استرالیا و اینجا) شروع مکالمه با هر کس با این جمله شروع میشه: Can You Speak English? و اون وقت اگر خوش شانس باشی، جواب طرف مقابلت Yes باشه و بتونی سئوالت رو بپرسی. که البته در اغلب مواقع جواب منفیه و این باعث میشه خیلی جاها خیلی چیزا رو نشه بپرسی و هرگز جوابش رو نخواهی دونست. اما اینجا نیاز به هیچ سئوال اضافه ای نیست! به سادگی میشه از هر کس هر چی میخوای بپرسی. خیلی حس خوبیه، فقط باید تجربه کرد تا فهمید!!!

۲- اینجا یه مدل کوچیک از کل دنیاست. همون طور که نقشه جهان به قاره های مختلف تقسیم میشه و همه نژادها رو میشه روی نقشه پیدا کرد، نقشه لندن رو هم میشه به محله ملیت های مختلف تقسیم کرد و با چرخیدن توی شهر، یه جامعه کوچیک و نمونه رو از یه جامعه بزرگ واقعی اش دید و تجربه کرد.

محله های معروف لندن:

لندن از محله های بسیار زیادی تشکیل شده. هر کدوم از محله ها یه کد پستی منحصر بفرد داره و داشتن آدرس بدون اون کد کاملا بی معناست. یعنی شما هرجا که میخواید برید، اگر کد پستی ۶ رقمی مقصدتون رو نداشته باشید (ولو اینکه آدرس و پلاک مقصد رو هم داشته باشید) باز هم به مشکل می خورید. متاسفانه الان که چند ماهی از این سفر گذشته من اسم خیلی از محله هاش رو یادم رفته؛ اما اونایی که تو ذهنم مونده ایناست:

کنزینگتون، آکسفورد، پیکادلی، نایتس بریج، چلسی، اِجو ِرُد، کمدن تون.

Camden Town

اولین جایی رو که تو لندن دیدم، محله Camden Town بود. یه محله دیدنی با یه دریاچه کوچیک، مغازه ها و فروشگاه های رنگ و وارنگ، رستوران های کشورهای مختلف، پاساژها و مجتمع های تجاری و پیاده روهایی پر از آدم های در حال تردد! این محله در بخش شمال غربی لندن و در ضلع شمال شرقی ریجنتس پارک واقع شده.

نکته ای که درست در همین ابتدا و در همین خیابون باهاش مواجه شدم، اینه که مغازه ها اینجا ساعت ۶ تا ۶:۳۰ تعطیل میشن و فقط یه سری فروشگاه های بزرگ تا ساعت ۸ یا ماکزیموم ۹ باز هستن. خیلی از رستورانها هم تا حدود ساعت ۱۱ یا ۱۱:۳۰ باز هستن و بعدش یا باید گرسنه موند یا باید رفت یه منطقه های خاصی مثل میدون پیکادلی یا خیابان معروف عربها.

دریاچه کوچک محله Camden Town

 

 

 Thames River

رود معروف تِیمز که تو ایران به اشتباه تایمز تلفظ میشه از وسط شهر لندن میگذره و یکی از مهمترین عوامل ترافیک های اعصاب خرد کن لندنه! این رود در بعضی از بخشها مسیر شمالی – جنوبی رو طی میکنه و در بعضی از بخشها مسیر شرقی – غربی؛ اما در مجموع مسیر کلی رود یک مسیر شرقی غربیه. یه قایق – اتوبوس هایی اینجا هست (به نام Duck یا London Duck) که گردشگران رو گاهی از توی رود میبره و گاهی از توی خشکی!

طی مسیر یک Duck در آب

و این بار در خشکی

 

 

ساختمان پارلمان

یکی از مهمترین ساختمان های لندن که نماد این شهر یعنی Big Ben را دل خود جای داده، ساختمان پارلمان یا کاخ وست مینستر است که در امتداد رود تیمز واقع شده و از اون به عنوان محل اقامت خانواده سلطنتی برای مقاصد تشریفاتی و همین طور به عنوان محل ملاقات های دو مجلس پارلمان بریتانیا، مجلس اعیان و مجلس عوام یاد میشه.

این ساختمان که انصافا با نورپردازیهاش منظره شب زیبایی داره، از سال ۱۹۸۷ به ثبت جهانی رسیده و یکی از پر بازدیدترین جاذبه های لندن محسوب میشه.

دورنمای کاخ وست مینستر یا ساختمان پارلمان

طبیعت و سیاست

کاخ وست مینستر در شب

 

بیگ بن (Big Ben)

بیگ بن نام مستعاری است برای «زنگ ساعت» و به برجی اطلاق میشه که در انتهای شمالی کاخ وست مینستر قرار گرفته و در اصل یک برج ساعت محسوب میشه. این برج که بزرگترین برج ساعت ۴ طرفه زنگ دار دنیا است و سومین برج بلند ساعت ایستاده دنیا به حساب میاد، در سال ۱۸۵۸ ساختش به اتمام رسید و در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ طی مراسمی سالگرد ۱۵۰ امین سال ساخته شدن اون جشن گرفته شد. در حال حاضر این برج به عنوان یکی از اصلی ترین نمادهای لندن (به ویژه در فیلم ها و تصاویر تلویزیونی) شناخته میشه.

بیگ بن

 

هاید پارک

به نظرم هاید پارک لندن، یک معنای تازه از پارک رو برای ما ایرانیها تداعی می کنه. ابعاد این پارک اون قدر وسیع و درندشته که دیدن بخشهای مختلفش ساعتها وقت میبره. که البته من هرگز فرصت نکردم داخلش رو ببینم و فقط چند باری به اقتضای مسیر، دور بخشهایی از پارک چرخیدم!

یکی از خیابانهای وسط هاید پارک

میدان ترافالگار (Trafalgar Square) و میدان پیکادلی (Piccadilly Circus)

مهم ترین و اصلی ترین میدان های لندن، دو میدان ترافالگار و پیکادلی است که در فاصله بسیار نزدیکی از هم قرار دارن. این دو میدان رو شاید بشه پر ازدحام ترین نقاط شهر لندن توصیف کرد. هم توی روز و هم توی شب اون قدر جمعیت اینجا هست که واقعا یه انرژی خاصی وجود داره. شب که میای اینجا اون قدر شهر زنده است (برعکس مغازه هاش که زود تعطیل میشن) که باورت نمیشه کسی برای خواب رفته باشه. این قضیه توی جمعه شب ها و شنبه شب ها به اوج میرسه و واقعا غلغله است.

خیلی از سرگرمی های شبانه و مراکز Night Life لندن در اطراف همین میدانها (بخصوص پیکادلی) است و برای همین این میدون پاتوق جوانها و نوجوان ها است.

نصب روزشمار المپیک در میدان ترافالگار

آبنمای میدان ترافالگار

المان شهری نصب شده در میدان ترافالگار

گالری ملی پرتره در یکی از اضلاع میدان ترافالگار

 

 

تاور بریج (Tower Bridge)

یکی دیگه از نمادهای مهم لندن تاور بریج (پل برج) است که خیلی از کارت پستال های لندن، حاوی عکس همین مکان زیبا و دیدنی است و برای خیلی ها، این پل تداعی گر لندنه. پل برج در طول سالهای ۱۸۸۶ تا ۱۸۹۴ ساخته شده و از دو بخش ثابت و متحرک تشکیل شده و به عنوان یک پل معلق شناخته میشه. محدودیت زمانی و دوری مسافت محل اقامت من تا این پل باعث شده بود که فکر دیدنش رو از سرم بیرون کنم؛ اما خوشبختانه یه روز که با تاکسی میرفتم نمایشگاه، درست از مسیر این پل اومد و من هم فرصت رو غنیمت دونستم و توقف کردیم و چند تا عکس گرفتم و یه دوری اطرافش زدم. البته ناگفته نماند که روز ماقبل آخر سفر هم فرصت شد و با تور کشتی های رود تیمز هم یه بار از زیرش رد شدم.

پل زیبا و تاریخی Tower Bridge

رستوران هتل هیلتون

پیشنهاد میدم اگر سفر لندن قسمتتون شد، هرگز فرصت شام خوردن در رستوران Galvin at Windows در طبقه ۲۸ هتل هیلتون رو از دست ندید! جدا از کیفیت مناسبی که غذاهاش داره، منظره بی نظیری از شهر لندن رو میتونید تجربه کنید که از کمتر جایی تو لندن میشه دید. فقط باید شانس بیارید و هوا ابری نباشه!

بازی نورها از بلندای لندن

 

۱۱/۱۱/۱۱  ۱۱:۱۱:۱۱

نمیدونم که اصلا چقدر حواستون به ساعت ۱۱ و ۱۱ دقیقه و ۱۱ ثانیه روز ۱۱ ماه ۱۱ سال ۲۰۱۱ بود که ۶ تا عدد ۱۱ ردیف شده بود. اما من مدتها به این لحظه فکر کرده بودم و خوشبختانه این لحظه رو کنار یکی از معروف ترین ساعت های دنیا ایستاده بودم. کنار Big Ben !

لحظه خاص کنار برج بیگ بن

 

موزه مادام توسو

موزه یا گالری مادام توسو لندن (Madame Tussauds London) در واقع مرکز مجموعه ای از موزه های مادام توسو در سرتاسر دنیاست و به عنوان یکی از جاذبه های اصلی گردشگری لندن شناخته میشه. اگر اشتباه نکنم، این موزه در شهرهای آمستردام، برلین، لاس‌وگاس، نیویورک، هنگ کنگ، شانگهای و واشنگتن دی‌سی شعبه داره، اما شعبه اصلی اون همین شعبه لندنه. داخل این موزه که در سال ۱۸۸۴ بنا گذاشته شده، مجسمه های مومی از چهره های معروف هنری، سیاسی، ورزشی، مذهبی و اجتماعی ساخته شده و همواره یک صف طولانی بازدید کننده انتظار بازدید از این مجسمه ها رو میکشه.

این موزه به طور کلی (در همه شهرهایی که شعبه داره) از سه بخش تشکیل میشه. بخش اصلی اش مربوط به همین مجسمه هاست که معمولا مردم از اون بازدید می کنن و عکس می گیرن. بخش دوم مربوط به موزه تاریخ شهری است که موزه در اون واقع شده. به عنوان مثال بخش موزه شهری مادام توسو لندن به تاریخ لندن اختصاص داره یا بخش موزه شهری مادام توسو آمستردام به تاریخ آمستردام اختصاص داره. توی این بخش، بازدید کننده با روند شکل گیری شهر و اجتماع همون شهر آشنا میشه. بخش سوم موزه هم تونل وحشت هست که در اون آدم هایی با چهره های گریم شده در یک فضای تو درتوی پرپیچ و خم و در تاریکی با دکورهای عجیب و غریب، بازدید کننده ها رو می ترسونن.

همراه با جورج کلونی

و ملکه…

پیشواز کریسمس

تجربه سفرهای من حکایت از این داره که در اکثر شهرهای اروپا از دو ماه قبل از آغاز سال نو، یعنی از ابتدای نوامبر تزیینات و شهرآرایی های سال نو شروع میشه. گواهش هم تزییناتی که تو این عکس میبینید!

چراغانی برای کریسمس

 

 

چشم لندن (London Eye)

یکی از مهمترین تجاربی که باید حتما توی لندن به دست بیاد، تجربه سوار شدن بر گردونه (چرخ و فلک) چشم لندن هست. اگه شانس همراه باشه و هوای لندن ابری نباشه، میشه مناظر بکری رو دید و تجربه منحصر بفردی رو به دست آورد. یادمه ۱۰ روز انتظار کشیدم تا بالاخره خورشید یه کمی خودشو نشون داد و منم به سرعت خودمو رسوندم به این هیولای بزرگ فلزی و کپسول های شیشه ای.

هرگز فراموش نکنید که اگر برای تجربه کردن چشم لندن رفتید، فیلم سه بعدی که در ساختمان فروش بلیط چسم لندن نمایش داده میشه رو ببینید. اونقدر این فیلم زیبا و بی نظیر ساخته شده که من نمیتونم تصور کنم حالا حالاها فیل مشابهی رو ببینم. لذت دیدن این فیلم ۵ دقیقه ای از سوار شدن در کپسول های شیشه ای چشم لندن کمتر نیست.

بر فراز لندن

لذت تماشای ساختمان پارلمان از بالای چشم لندن

بخشی از رود زیبای تیمز از بالای چشم لندن

 

موزه بریتانیا (British Museum)

یکی از مهمترین موزه های دنیا، بدون تردید موزه بریتانیا است. آثاری از تمدن بسیاری از کشورها و امپراطوری های بزرگ باستان رو میشه اینجا دید. یه جورایی موزه لوور لندن محسوب میشه و بازدید از اون ساعتها وقت میخواد. من باز به خاطر مشکل وقت، فقط تونستم یک ساعت وقت برای بازدید از این موزه بذارم و بالطبع این یک ساعت رو صرف دیدن سالن ایران کردم. یادمه وقتی منشور کوروش رو آورده بودن ایران، هر چقدر تلاش کردم که برم موزه ملی ببینمش، وقت نشد. آخرش قسمت بود که منشور کورش رو اینجا تو مکان نگهداری دائمی اش ببینم!

ورودی موزه بریتانیا

 

منشور کوروش عزیز در موزه بریتانیا

 

————————————————————

 از نگاه دوربین

خلاقیت در ممنوعیت

یک المان خلاقانه یادبود

 

کیوسک هاس تلفن لندن، یکی از نمادهای این شهر

پیرمرد، پرنده و تنهایی

پرواز بر فراز کاخ وست مینستر و رود تیمز

برج معروف تجاری لندن

 

غروب خورشید و نماد لندن

 

  غروب خورشید و نماد لندن

منبع:وبلاگ مجید عرفانیان

همچنین ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *