سفرنامه بوداپست
دیدن بوداپست بعد از شهرهای کییف، ورشو، کراکوف و براتیسلاوا یک شانس بزرگ بود. “کییف” با نگاه در چشمانت، دلات را میلرزانَد؛ “ورشو” آغاز به نواختن یک موسیقی آرام در درونت میکند، “کراکوف” به اوج هیجان ات میرساند، “براتیسلاوا” با هنر غلیظش تسخیرت میکند و “بوداپست” ناگهان تو را در مقابل معشوق مینشاند…
بوداپست یا فلوراگ
بوداپست هویت دارد. شخصیت دارد. داستانش با تمام شهرهایی که در این سفر دیدم فرق دارد. انگار از خوب شروع کردم و به عالی رسیدم. بوداپست عالی است! احساس میکنم در بین شهرهای اروپایی به بوداپست اجحاف شده است. بوداپست از آن شهرهایی است که باید چند هفتهای در آن بمانی. در تقسیم بندیهای شهرهای اروپایی که در ذهنم انجام دادهام، بوداپست در دستهای قرار میگیرد که فلورانس و پراگ هم در همان دسته هستند. البته پاریس هم با تفاوتهایی اساسی به این سه شهر شبیه است. اما انگار که فلورانس و پراگ و بوداپست سه ضلع یک مثلثاند. به نظر من این سه شهر مکمل همدیگرند. مثل ونیز و آمستردام و بروژ که مکمل هماند. بوداپست بوی پراگ میدهد و طعم فلورانس. “فلوراگ” اسم پیشنهادی من برای بوداپست است.
شاید توضیح این نکته تکراری باشد که بوداپست از به هم پیوستن دو شهر “بودا” و “پست” شکل گرفته است. البته برخی دیگر بر این باورند که بوداپست حاصل به هم پیوستن سه شهر شامل “Buda”، “Pest” و “Óbuda or Old Buda” است. هرچه که هست، بوداپست شهری است که بد جور تو را درگیرش می کند!
.
بوداپست گردی تصویری
پیشنهادم این است که برای درک حس و حال شهر، اول چند تصویر عمومی از بوداپست ببینیم:
نمایی از رود دانوب و پل تاریخی شهر
.
نمایی از دانوب و بخش شرقی شهر (پِست)
.نمایی از دانوب و پل تاریخی بوداپست معروف به پل زنجیر
.نمایی از خیابان Rákóczi در حدفاصل ایستگاه مرکزی راه آهن تا بخش تاریخی شهر
.نمایی از پل زنجیر در شب با دورنمایی از قلعه بودا
.غروب خورشید پشت کلیسای (St. Anne (Szent Anna Templom
.خیابانی در شرق دانوب (پِست) با دورنمایی از Matthias Church
.دورنمایی از St. Stephen’s Basilica از نگاه یک نگهبان همیشگی
.نمایی از یکی از خیابانهای فرعی منشعب شده از خیابان Andrassy
.
بوداپست؛ شهری از جاذبه ها
بوداپست لبریز از جاذبه های گردشگری متنوع است. آنقدر زیاد که روزهای مفصلی را باید برای بازدید از جاذبه های این شهر، به آن اختصاص داد. خیلی بیشتر از همه شهرهایی که در این سفر دیدم. جالبی قضیه در تنوع این جاذبه هاست. قلعه، تپه، پل، کلیسا، موزه، میدان، آبگرم، حمام، فواره، کنیسه، ساختمانهای خاص، اپرا، خیابان های معروف و تقریبا هر نوع جاذبه گردشگری دیگر که قابل تصور باشد، در این شهر وجود دارد. من توانستم از بعضی از این جاذبه های متنوع بازدید کنم.
کنیسه:
بعد از آنکه در کراکوف با موجودیتی بنام کنیسه آشنا شدم، این بار در بوداپست توانستم از کنیسه ای بازدید کنم که بعد از کنیسه نیویورک بزرگترین کنیسه جهان است و در محله ای واقع شده است که بزرگترین محله یهودی نشین اروپا است. این کنیسه بسیار بزرگ است و چند بخش و ساختمان و موزه جانبی دارد. قدمت این بنا حدود ۱۵۰ سال است.
نمایی از داخل کنیسه “خیابان دوهانی” (Dohány Street)
.درختی که در داخل حیاط کنیسه وجود داشت. یک درخت فلزی
.روی قبرهای یهودیان پر از سنگ است که نشانه تعداد بازدید است
.
حمام آب گرم:
حمام های آبگرم جایگاه مهمی در بوداپست دارند. مجارستان از بابت آبگرم در دنیا معروف است. یکی از شهرهای مجارستان بهترین آبگرم را در دنیا دارد. بوداپست هم اینگونه است. آبگرم های معروفی دارد و توصیه شده است که حتما گردشگران سری به این آبگرم ها بزنند. سیطره حدودا صد و پنجاه ساله عثمانی ها بر این شهر باعث شده است تا اتفاق خوبی رقم بخورد. حمام های ترکی بسیار خوبی در این شهر ساخته شده است که در کنار آبگرم های حرفه ای این شهر، ترکیب بسیار جالبی را ایجاد کرده است. حمام های زیادی در بوداپست وجود دارد، اما سه تا از آنها معروف تر و پر طرفدارتر است. من فرصت نداشتم متاسفانه که از این حمام ها و آبگرم ها استفاده کنم، صرفا فضاهای عمومی و ورودی یکی از آنها را که اتفاقا معروف ترین آنها بود را بازدید کردم.
نمای بیرونی حمام آبگرم (thermal bath) بنام Széchenyi
.فضای ورودی همان حمام
. آبنمایی در فضای ورودی همان حمام
.
ساختمان پارلمان مجارستان:
ساختمان مجلس مجارستان (Parliament) یا Orszaghaz یکی از جاذبه های معروف شهر محسوب می شود. عظمت و بزرگی این بنا به حدی است که من علیرغم اینکه هر چهار طرف این ساختمان را دور زدم، هرگز نتوانستم این ساختمان بزرگ اندازه را در یک کادر دوربین ثبت کنم. این در حالی است که لنز واید ۱۸ را به همراه داشتم! طول این ساختمان حدود ۲۵۰ متر است و چرخیدن به دور این ساختمان مسیری در حدود ۱ کیلومتر است! ساختمان پارلمان مجارستان بسیار به ساختمان پارلمان بریتانیا در لندن شبیه است. صرفا از آن سوی رود دانوب می توان نماهای کاملی از این ساختمان را به ثبت رساند.
نمایی از ساختمان پارلمان مجارستان از ضلع جنوبغربی
.نمایی از ضلع شمالشرقی ساختمان پارلمان
.
تندیس و جاذبه ای در فاصلی ای کم از ساختمان پارلمان
.
دژ فیشرمن:
یکی از جاذبه های نسبتا مهم بوداپست جایی بنام دژ فیشرمن Fisherman’s Bastion است که تقریبا در مقابل ساختمان پارلمان در آن سوی رود دانوب قرار گرفته است. این دژ در کنار کلیسای ماتیاش قرار دارد و هر دوی آنها در ضلع شمالی قلعه بودا قرار گرفته است. برجی که در تصویر دیده می شود یکی از نقاطی است که برای عکاسی از بوداپست توصیه می شود. متاسفانه نتوانستم ار فاصله ای نزدیک تر از این، از این مجموعه بازدید کنم!
دورنمایی از کلیسای ماتیاس و دژ فیشرمن
.
پل های بوداپست:
بر روی رود دانوب و میان بخش های بودا و پست، پل های متعددی وجود دارد. من توانستم ۳ پل را از این میان از نزدیک ببینم و تصاویری از آنها را ثبت کنم. هرکدام از این پلها جذابیت هایی داشتند که در نوع خود دیدنی بود. در میان سه پل معروف تر بوداپست، پل زنجیر جایگاه ویژه تری دارد. این پل که به نوعی سمبل بوداپست هم محسوب می شود، اولین پل سنگی است که بر روی دانوب ساخته شده و در دو طرف آن ۴ شیر قرار دارد. بدون تردید پل زنجیر یکی از زیباترین پل های اروپا است و دیدن آن در هر ساعت از شبانه روز به ویژه در غروب و در شب بسیار خاطره انگیز است.
پل آزادی (Liberty Bridge) یا Szabadság híd که نسبت جنوب دو پل معروف دیگرشهر واقع شده است
.پل الیزابت (Elisabeth Bridge) یا erzsebet híd در میانه های شهر
.و پل زنجیر (Chain Bridge) یا Széchenyi lánchíd که جایگاهی خاص در بین گردشگران دارد
.
یکی از شیرهای پل زنجیر (به این پل، پل شیرها هم می گویند)
.پل “زنجیر” در شب
.
خیابان آندراسی و میدان قهرمانان:
یکی از جاذبه های بوداپست، خیابانی است که حکم شانزه لیزه بوداپست را دارد. این خیابان که آندراسی (Andrassy) نام دارد، از میدانی به نام میدان قهرمانان (Heroes’ Square) آغاز می شود. اگر خیابان آندراسی را با خیابان شانزه لیزه پاریس مقایسه کنیم، میدان قهرمانان حکم میدان کنکورد را دارد. در مرکز میدان قهرمانان، اِلِمان یادبودی با نام ملنیوم (The Millennium Monument) وجود دارد که خود از جاذبه های بوداپست محسوب می شود.
تندیس هایی در میدان قهرمانان
.میدان قهرمانان و بنای یادبود ملنیوم
.
ساختمان اپرا مجارستان:
بوداپست هم مثل اکثر قریب باتفاق شهرهای اروپا دارای یک سالن اپرا است. این سالن (Budapest Operetta Theatre) در همان خیابان معروف شهر یعنی آندراسی قرار گرفته است و یکی از جاذبه های مهم این خیابان و این شهر محسوب می شود. بازدید از این ساختمان روزی دو بار و در قالب یک بازدید گروهی ممکن است که این بازدید با یک اجرای موسیقی زنده به مدت ۱۰ دقیقه همراه است. من متاسفانه فرصت بازدید از داخل اپرا را نداشتم!
سالن اپرا
.
سنت استفان:
کلیسای کاتولیک سنت استفان باسیلیکا St. Stephen’s Basilica یا Szent Istvan Bazilika بزرگترین کلیسای جامع کاتولیک بوداپست و یکی از ارکان اصلی جاذبه های بوداپست به شمار می رود. تقریبا از بسیاری از نقاط تاریخی شهر بویژه از روی بلندی های بخش بودا، می توان این کلیسا را دید. قدمت این کلیسا اندکی بیش از ۱۰۰ سال است و تزئینات داخلی اش بسیار دیدنی است.
نمایی از داخل کلیسا
.نمایی دیگر از داخل کلیسا
.نمایی از محراب اصلی کلیسا
.نمایی از بیرون کلیسای باسیلیکای سنت استفان
.
بخشی از فضای مقابل کلیسا
.
کفش ها در کرانه دانوب:
یکی از متفاوت ترین دیدنی های بوداپست، اثری هنری و جذاب است که در کنار رود دانوب قرار دارد. این جاذبه که به “کفش ها در کرانه دانوب” Shoes on the Danube Bank یا اسامی مشابه آن معروف است، در حقیقت یادبودی برای یهودیانی است که در جریان جنگ جهانی دوم در کنار رود دانوب تیرباران شدند و به درون رود دانوب افتادند. تصاویری که در ساعات مختلف روز از این کفش ها می توان ثبت کرد، فرصت بسیار خوبی برای عکاس ها است.
کفش ها در کرانه دانوب
.یادبود کفش ها در کرانه دانوب
.
ایستگاه راه آهن:
ساختمان اصلی راه آهن یا همان ایستگاه اصلی قطار بوداپست خیلی به ایستگاه های اصلی راه آهن در شهرهای ایتالیا به ویژه رم شبیه بود. من زمانی که وارد بوداپست شدم حس می کردم وارد یکی از شهرهای ایتالیا شده ام که در شکل گیری این حس، ایستگاه قطار بسیار موثر بود.
ایستگاه قطار مرکزی بوداپست
.
قلعه بودا:
شاید شاخص ترین جاذبه بخش بودا و یکی از ۵ جاذبه اصلی بوداپست، ساختمانی عظیم الجثه باشد که به قلعه بودا معروف است. این قلعه (Buda Castle) در نقطه ای مشرف به رود دانوب قرار دارد و منظره ای بدیع از شهر را به گردشگر ارائه می کند. بخشی از این بنا در حال حاضر موزه ای از تاریخ بوداپست است که خوسبختانه من توانستم از این موزه بازدید کنم.
نمایی از ضلع شرقی ساختمان قلعه بودا
.نمایی از ضلع غربی همان ساختمان
.آبنما یا فواره ای بسیار زیبا در محوطه کنار همان ساختمان
.
قبرستان بوداپست:
حتا اگر خودم هم دنبال یافتن قبرستان های جذاب اروپا نباشم، آنها خودشان رو به نحوی در تیررس دید من قرار می دهند! بوداپست هم قبرستان جذابی دارد که دیدن آن را بسیار توصیه می کنم. بر خلاف قبرستان های مشابه در کشورهای دیگر، این قبرستان چندان فشرده نیست و لذا قبرها از هم فاصله دارند و سنگ ها و بناهایی که در سر قبرها وجود دارد، به خوبی دیده می شود و بعضی از آنها بسیار چشم نوازی می کند. درباره این قبرستان مطلب مجزایی خواهم نوشت و تصاویرش را همانجا ارائه می کنم.
سنگ نصب شده در ورودی قبرستان
.
تپه و ارگ تاریخی:
از سمت پِست که به قسمت بودا نگاه می کنیم، تپه ای بلند دیده می شود که یک مجسمه بر بالای آن خودنمایی می کند. این تپه یکی ازبهترین نقطه ها برای ثبت تصاویر از شهر بوداپست است. بالا رفتن از این تپه نفس گیر است اما نتیجه کار فوق العاده است و تمام انرژی از دست رفته را برمی گرداند. بر بالای تپه دو تندیس دیگر به همراه یک ارگ تاریخی خودنمایی می کند. متاسفانه روزی که من از تپه بالا رفتم، به دلیلی نامعلوم امکان بازدید از این ارگ تاریخی فراهم نبود.
دورنمایی از تپه در بخش بودا
.نمایی از تندیس بزرگ بالای تپه به همراه بخشی از دیوار ارگ (راست) و یکی دیگر از تندیس ها (چپ)
.دورنمایی از تپه از بالای قلعه بودا؛ کلیاتی از ارگ در بالای تپه قابل مشاهده است
.
بوداپست و ویژگی های خاص اش
وقتی در بوداپست قدم می زنی، جدا از جاذبه های معروف شهر، چیزهای زیادی به چشم می خورد که دیده نوازی می کند و تو را محو تماشا می کند. بعضی از اینها به خودی خود جذاب اند و بعضی دیگر داستان دارند. یعنی باید داستانش را بدانی تا برایت جذاب باشد. بعضی از اینها نوستالژی های شهر است. بعضی هایش ویژگی هایی از شهر است. اما مهم اثری است که اینها بر گردشگر دارد. کاری که می کند این است که به شدت گردشگر را میخکوب می کند و دقیقه هایی متمادی هر عابری را محو تماشا می کند.
ساختمانی با ایده ای خلاقانه؛ وقتی خورشید می تابید، سایه ای بر روی ساختمان شکل می گرفت که نوشته بود: Terror! زمانی این ایده جذاب تر به نظر می رسد که به خاطر می آوری این شهر با چه مشکلاتی در زمان یهودی کشی مواجه بوده است
.بارهای سیار را تا به حال در شهر دیگری ندیده بودم. جوانها دور میز نشسته بودند و مثل دوچرخه پدال می زدند و بار در شهر حرکت می کرد. چند تا از اینها پشت سر هم حرکت می کردند و یک موسیقی بلند هم با حرکت این کاروان پخش می شد
.کاروان بار سیار
.بوداپست هم مثل لندن باجه های تلفن اختصاصی خودش را دارد
.تراموا شماره ۲ هم خودش یک جاذبه است. وقتی در این قطار می نشینی انگار سوار یک ترن شهرگردی شده ای! این قطار در کنار رود دانوب (در بخش پِست) حرکت می کند و امکان تماشای بسیاری از ساختمان ها و دیدنی های شهر را فراهم می کند
.توریست ها در بوداپست می توانند با segway شهرگردی کنند. در طول روز توریست های زیادی را می بینی که به صورت گروهی با این وسیله در حال شهرگردی هستند
.در نقاط مختلف شهر، راهنمایان گردشگر به این شکل حضور دارند. خودشان به استقبال ات می آیند، راهنمایی می کنند، نقشه در اختیارت می گذارند و…
.این هم یکی از جاذبه های بوداپست! سگ های با نژاد مجاری. واقعا زیبا هستند
.
غذای مجاری
مثل هر شهر دیگری، در بوداپست هم برای تجربه غذای این کشور به یک رستوران معروف محلی رفتم. از میزبان رستوران تقاضا کردم تا خودش بهترین پیشنهادهای ممکن را برایم بیاورد. نتیجه کار پیش غذا و غذای زیر بود. نکته مهم اینکه فلفل پاپریکا یکی از سوغات های این شهر است. مثل زیره در کرمان. تقریبا همه جا می توان آثاری از این فلفل را پیدا کرد. درست مثل همین رستوران که این فلفل را در سه شکل مختلفش شامل فلفل تازه، فلفل خشک شده و سس فلفل به همراه غذا ارائه کرد.
پیش غذایی با نام hortobagy crepes
.پاپریکا paprika
.غذای اصلی ران اردک crispy duck leg
.
بوداپست؛ شهری برای عشاق
اما جدا از همه چیزهایی که درباره بوداپست توضیح دادم، یک ویژگی مهم در بوداپست وجود دارد که خیلی مختص خودش است. بوداپست کاملا شهری دو نفره است. شهری که وقتی به هر ظرفش نگاه میکنی، عاشق و معشوق هایی را می بینی که دست در دست یا دست در کمر و گردن هم دارند و از فضای زیبا و منحصربفرد شهر در کنار هم لذت می برند. برای اثبات این ویژگی شهر، عکس بسیار دارم…
بدون شرح
.بدون شرح
.بدون شرح “دوتایی”!
.بدون شرح
.بدون شرح
.
از زبان عکسها
اینها هم تصاویری پراکنده از شهر و آدم ها و حس هایی که در نقاط مختلف شهر قابل رویت بود. بوداپست خیلی زیبا است. از آن شهرهایی است که به نظرم به اندازه پتانسیل اش معروف نیست، به ویژه در ایران. بوداپست را باید کشف کرد. باید حس کرد. بوداپست شهری است که تا هفته ها تسخیرت می کند…
.
گردشگرانی در بالای تپه بلند، در حال تماشای دورنمایی از شهر
.در داخل باسیلیکای بزرگ شهر
.شعبه ای از مک کافه و گپی عمیق…
.خلوتی دوستانه در بالای تپه
.وصال (تندیسی نمادین از سمبل های بودا و پست با دورنمایی از باسیلیکا)
.فراق (سمت راستی بخش بودا و سمت چپی بخش پِست شهر است و این دو سمبل هایی که دست در دست هم می گذارند)
.
پل زنجیر و قفل های عاشقانه اش
.قفلی به پل زنجیر
.نیمه شب در بوداپست
منبع :وبلاگ مجید عرفانیان