سفری هیجان انگیز به نیمه جنوبی مروارید اقیانوس هند
به نام خدا
مقدمه: سریلانکا جزیره کوچکی است به شکل یک قطره آب در جنوب هندوستان و احاطه شده با اقیانوس هند که از قدیم الایام به دلیل داشتن سنگ های قیمتی معروف بوده است, ولی امروزه در همه جای دنیا این کشور را نه به خاطر سنگ های قیمتی آن بلکه با چای معروف سیلان می شناسند. طبیعت بهشتی سریلانکا, سایت های تاریخی, تمدن سه هزار ساله و همزیستی مسالمت آمیز ادیان مختلف دلایلی بودند که انگیزه سفر به سریلانکا را در من بوجود آوردند. متاسفانه در وب سایت های فارسی زبان سفرنامه های زیادی در مورد سریلانکا وجود نداره و شاید این مقصد همچنان برای بسیاری از گردشگران ایرانی ناشناخته باشه. با این حال قبل از سفر موفق شدم اطلاعات خوبی از چند سفرنامه در سایت لست سکند و سفرنامه های مندرج در وب سایت (www.tripadviser.com) به دست بیارم و این اطلاعات کمک بزرگی به سفر خانوادگی ما به سریلانکا در خرداد ماه سال ۱۳۹۶ کردند.
مقدمات سفر: برای سفر به سریلانکا نیاز به ویزا وجود نداره و ویزا به صورت فرودگاهی با مبلغ چهل دلار صادر میشه. با این حال یک روش دیگه برای گرفتن ویزا وجود داره و اون استفاده از ویزای الکترونیکی و قبل از سفر است. این گزینه نسبت به صدور ویزای فرودگاهی چند مزیت داره. اولا اینکه هزینه صدور ویزا به صورت الکترونیکی ۳۵ دلاره. دوم اینکه این ویزا به صورت دو بار ورود با اعتبار شش ماه صادر میشه در حالیکه ویزای فرودگاهی یک بار وروده. در نتیجه اگر علاقه مند به سفر ترکیبی بین چند کشور هستید و ورود و خروج شما از سریلانکا صورت میگیره این گزینه, انتخاب مناسبی برای شماست و در نهایت اینکه بدون معطلی در صف صدور ویزا و به محض ورود به فرودگاه می تونید با ارائه برگه ویزای الکترونیکی از فرودگاه خارج شوید. برای استفاده از این نوع ویزا وارد سایت (www.eta.gov.lk) شده و بعد از ورود اطلاعات پاسپورتی و پرداخت هزینه ویزا از طریق کارت های بین المللی مثل ویزا کارت, در کمتر از بیست و چهار ساعت ویزای شما صادر شده و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. کمترین نرخ بلیط هواپیما در خرداد ماه امسال, مربوط به شرکت هواپیمایی ایرعربیا بود که هزینه رفت و برگشت چیزی در حدود یک میلیون و ششصد هزار تومان تمام میشد. با این حال در ایامی که ما به دنبال خرید مناسب ترین بلیط هواپیما بودیم, شرکت قطر ایرویز تخفیفات خوبی رو اعمال کرد و ما با پرداخت هر نفر یک ملیون و هفتصد هزار تومان, موفق به خرید بلیط از شرکت قطر ایرویز شدیم. امکان حمل بار سی کیلویی و پذیرایی رایگان از مزایای این پرواز به پرواز اماراتی بود. جا داره اینجا از سایت خوب لست سکند بابت همکاری و اعطای جایزه مسابقه سفرنامه نویسی سال قبل به صورت نقدی به بنده, تشکر کنم که تقریبا بیش از نیمی از هزینه بلیط اینجانب رو پوشش داد. هتل ها از سایت بوکینگ رزرو شد و با توجه به پیش بینی های سایت هواشناسی و به منظور فرار از بارون های موسمی, قرار شد تا سفر رو از کندی آغاز کنیم. مسیر حرکت ما از کندی آغاز می شد و با عبور از نواراالیا, الا, تیسماهاراما, اوناواتونا و گاله در نهایت در کلمبو به پایان می رسید. برای اینکه از فرودگاه به راحتی به کندی برسیم بر اساس اطلاعات مندرج در یکی از سفرنامه های وب سایت لست سکند, هماهنگی های لازم با آقای پرسانا یکی از لیدرهای محلی انجام شد که شماره تماسش رو در انتهای سفرنامه برای علاقه مندان میذارم. بیمه مسافرتی از شرکت بیمه سینا و به قیمت هر نفر شصت هزار تومان برای دوازده روز خریداری و در نهایت رزرو هتل ها هم از سایت بوکینگ انجام شد.
آغاز سفر: چمدون ها رو بسته بودیم و دل تو دل مون نبود تا زودتر روانه فرودگاه شیم و سفر آغاز شه. با این حال چند اتفاق کمی من رو پریشون کرده بود. اول اینکه درست یک هفته قبل از سفر ما رانش زمین و سیل در سریلانکا جان عده ای رو گرفته بود و من هرچی سعی کردم این خبر رو از پدر مادرم مخفی کنم بالاخره اخبار رو شنیدن و نگرانی چاشنی این سفر شد. دوم اینکه یکی از امکاناتی که شرکت قطری به خریداران بلیط می دهد استفاده از ویزای ترانزیت برای توقف های بیشتر از هشت ساعت و کمتر از هفتاد و دو ساعت به صورت رایگان می باشد که با استفاده از اون میشه از فرودگاه خارج شد و بازدیدی از شهر دوحه داشت. تقاضا برای این ویزا از طریق وب سایت قطر ایرویز امکان پذیره, با این حال تقاضای ما برای ویزای ترانزیت قطر رد شد. با این حال هیچ کدوم از این اتفاقات نتونست کمی از شور و ذوق ما رو برای سفر کمرنگ کنه و ما روز دهم خرداد ماه تهران رو به مقصد کلمبو ترک کردیم. پرواز ساعت یک بعد از ظهر بود و بعد از حدود دو ساعت ما به شهر دوحه رسیدیم. پذیرایی شرکت قطری عالی بود و حرفه ای بودن خدمه پرواز شاید از جمله دلایلی باشه که این شرکت به عنوان قوی ترین ایرلاین جهان شناخته میشه. توقف ما در قطر دوازده ساعت بود و با توجه به اینکه درخواست ویزای ما رد شده بود تصمیم به استفاده از تور شهری گرفتیم.
فرودگاه حمد دوحه
فرودگاه الحمد دوحه
فرودگاه حمد دوحه
فرودگاه حمد قطر یکی از مجهزترین فرودگاه هایی بود که من تا الان دیدم. فروشگاه های بزرگ ,اتاق های استراحت برای مسافرین ترانزیت, نظافت مطلوب, رستوران ها و کافی شاپ های متعدد, اینترنت و سایر امکاناتی که در این فرودگاه قرار داره می تونه گذروندن زمان توقف در این فرودگاه رو برای مسافران راحت تر کنه. بعد از کمی استراحت در فرودگاه به محل دفتر برگزار کنندگان تور شهری رفتیم. کمی استرس داشتم از اینکه نکنه با تقاضای ما برای استفاده از تور شهری موافقت نشه اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و متصدی توضیح داد که دو تور شهری یکی ساعت چهار و دیگری ساعت هشت شب برگزار میشه و اصرار زیادی داشت که ما از تور ساعت هشت شب استفاده کنیم. با این حال ما بر خلاف توصیه متصدی در تور ساعت چهار ثبت نام کردیم و قرار شد که ساعت سه و نیم در مقابل دفتر حضور پیدا کنیم. زمان به سرعت گذشت و سر ساعت مقرر ما مقابل دفتر در انتظار آغاز تور شهری و بازدید از شهر دوحه ایستاده بودیم. لیدر که اهل هنگ کنگ بود با خوشرویی پاسپورت های ما رو گرفت و بعد از انجام تشریفات جهت خروج از فرودگاه ما راهی شهر دوحه شدیم. با احتساب تشریفات فرودگاهی این تور حدودا چهار ساعت طول میکشه که حدودا دو ساعت و چهل پنج دقیقه مفید شما وقت دارید تا از دیدنی های شهر دوحه بازدید کنید. اولین مقصد موزه هنرهای اسلامی دوحه بود. بنایی با معماری زیبا که در کنار دریا بنا شده بود. البته به علت محدودیت زمانی امکان بازدید از موزه وجود نداشت و تنها چند دقیقه فرصت داشتیم تا از بنای موزه بازدید کنیم.
موزه هنرهای اسلامی دوحه
بعد از بازدید از موزه هنرهای اسلامی راهی قسمت جدید و مدرن شهر دوحه شدیم. این منطقه بی شباهت به دوبی نبود و برج های تجاری سر به فلک کشیده با معماری های منحصر بفرد قدم به قدم به چشم می خوردند. بعد از کمی گشت و گذار در این منطقه, ماشین تور در مجاورت یکی از مراکز تجاری ایستاد و فرصت نیم ساعته ای برای بازدید از این منطقه برای گردشگران فراهم شد. اینجا بود که متوجه شدیم چرا متصدی اصرار داشت از تور ساعت هشت استفاده کنیم. به علت گرما و مصادف بودن اون ایام با ماه مبارک رمضان تمام فروشگاه ها تعطیل بودن و تقریبا هیچ رهگذری در خیابون ها به چشم نمی خورد. با این حال دیدن قسمت مدرن شهر دوحه خالی از لطف نبود.
قسمت جدید شهر دوحه
قسمت جدید شهر دوحه
قسمت جدید شهر دوحه
قسمت جدید شهر دوحه
قسمت جدید شهر دوحه
بعد از گذشت نیم ساعت, راهی قسمت قدیمی شهر شدیم, منطقه ای به نام سوق الواقف. اینجا بود که می شد فرهنگ عربی رو از نزدیک لمس کرد. بازاری با بافت فرهنگ عربی, مردان دشداشه پوش, مغازه هایی که صنایع دستی عربی می فروختن, سمبوسه و فلافل و ایرانی های خونگرمی که از قدیم الایام ساکن دوحه شده بودن و تا ایرانی می دیدن با لبخند و مهربونی سر صحبت رو باز می کردن. چهل و پنج دقیقه وقت داشتیم تا از این بازار بازدید کنیم. نزدیک اذان شده بود و مغازه ها یکی یکی کرکره ها رو بالا می کشیدن و شهر رفته رفته شلوغ می شد. اما حیف که زمان تور شهری ما رو به اتمام بود. بازدید از مرکز فرهنگ اسلامی دوحه آخرین برنامه بازدید در تور شهری دوحه بود و بعد از اون ما راهی فرودگاه شدیم.
سوق الواقف
سوق الواقف
سوق الواقف
سوق الواقف
مرکز فرهنگ اسلامی
حدود ساعت هشت شب بود که به فرودگاه رسیدیم. پرواز ما به کلمبو ساعت دو نیمه شب بود و زمان به کندی می گذشت. استرس جا موندن از پرواز بعدی هم نمی گذاشت تا خواب به چشمان ما بیاد. بالاخره شماره پرواز ما اعلام شد و بعد از چک شدن بلیط ها سوار بر هواپیما راهی کلمبو شدیم. تلالو نور خورشید از پنجره های هواپیما روی صورتم می تابید و وقتی چشم باز کردم پس از شش ساعت پرواز, بر فراز جزیره سریلانکا بودیم که از بالا شبیه یک توپ سبز بود. فرودگاه بین المللی سریلانکا در شهر نگمبو واقع شده که فاصله حدودا یک ساعته ای تا کلمبو پایتخت این کشور داره. هواپیما در فرودگاه کوچک نگمبو به زمین نشست و از اونجا که ویزاها از قبل صادر شده بود خیلی زود از فرودگاه خارج شدیم.
نقشه جزیره سریلانکا
درست مقابل گیت خروجی فرودگاه نگمبو سالنی قرار داره که آژانس های مسافرتی خدمات تورهای دور سریلانکا رو با توجه به زمان و بودجه مورد نظر مسافران به اونها ارائه می کنند. در این سالن می تونید پول های خودتون رو چنج کنید و بر خلاف بسیاری از فرودگاه ها, نرخ تبدیل ارز در این فرودگاه بسیار مناسب تر از نرخ تبدیل در سطح شهرهاست. نرخ تبدیل هر اسکناس صد دلاری در فرودگاه و در زمان سفر ما, پانزده هزار روپیه سریلانکا بود. علاوه بر این با ارائه پاسپورت می توان از این سالن سیم کارت سریلانکایی تهیه کرد. قیمت این سیم کارت ها متفاوته, سیم کارت انتخابی ما سیم کارتی با سی دقیقه مکالمه داخلی و پنج گیگ اینترنت بود که این سیم کارت رو به قیمت پونصد روپیه سریلانکا خریداری کردیم. بعد از تبدیل ارز و خرید سیم کارت با آقای پرسانا تماس گرفتم و ایشون شماره تلفن راننده ای که جلوی در منتظر ما بود رو به من داد و بعد از هماهنگی های لازم مقابل درب خروجی فرودگاه ما سوار ماشین آقای راننده به سمت کندی به راه افتادیم. این اولین لحظات حضور ما در سریلانکا بود, سرسبزی طبیعت, راهبان بودایی با لباس های نارنجی, معبد ها, کلیساهایی با تندیس حضرت مسیح, زنان ساری پوش و باران های موسمی که هر از گاه به شدت باریدن می گرفت اولین تجربه ما از کشور سریلانکا بود. با توجه به اینکه ما پنج نفر بودیم حمل و نقل با ون و راننده خصوصی بهترین گزینه برای تردد در کشور سریلانکا بود. سیستم حمل و نقل جاده ای سریلانکا چندان قوی نیست. جاده ها عموما باریک هستند و تردد موتور سیکلت ها و توک توک ها در جاده, حمل و نقل رو سخت تر می کنه. اگر چه مسیری که بر اساس کیلومتر چندان هم دور نبود به لحاظ زمانی خیلی بطول انجامید اما طبیعت بی نظیر سریلانکا مانعی برای خستگی ما بود. راننده محترم برای ناهار در یک رستوران میان راهی توقف کرد و برای اولین بار ما طعم غذاهای تند سریلانکایی رو چشیدیم.
منوی رستوران میان راهی
دویل چیکن (برنج با سبزیجات و مرغ)
اسموتی آووکادو
بر اساس برنامه قبلی قرار بر این بود تا ما از سه مرکز دیدنی در مسیر بازدید کنیم. اولین مکان یتیم خانه فیل ها بود. یتیم خانه فیل ها در پیناوالا (pinnawalla), پناهگاهی برای فیل هایی است که راهشان را گم کرده اند یا موجودات دیگر به آنها آسیب رسانده اند. فیل ها در اینجا تیمار و نگهداری می شوند، و روزی چند مرتبه از بطری های بزرگ شیر می خورند و در رودخانه پهناور منطقه آب تنی می کنند. چند پکیج برای بازدید از این مرکز وجود داره. ارزانترین پکیج مربوط به بازدید از مرکز نگهداری فیل ها است که هزینه این پکیج پونصد روپیه سریلانکا است. پکیج دوم که ما اون رو خریداری کردیم بازدید از مرکز نگهداری فیل ها, غذا دادن به فیل ها و شستشوی فیل هاست که هزینه این پکیج هزار روپیه سریلانکا بود. و گرونترین پکیج شامل بازدید از مرکز نگهداری فیل ها, غذا دادن به فیل ها ,شستشوی فیل ها, فیل سواری و گرفتن عکس یادگاری با فیل ها توسط عکاس های مرکز است که هزینه این پکیج هزار و پونصد روپیه سریلانکا بود. با خرید بلیط راهی مرکز نگهداری از فیل ها شدیم. فیل ها از سویی به سوی دیگر در حالی که گردشگران بر پشت اونها سوار بودن, حرکت می کردن. دو بچه فیل هم در رودخانه ای که از وسط مرکز می گذشت خوابیده بودند و گردشگران اونها رو با لیفی که از پوست نارگیل درست شده بود,شستشو می کردن و در نهایت بر پشت فیل ها سوار می شدن و جناب فیل با خرطوم مبارک آب بر سر گردشگران می پاشید. من و همسرم داخل رودخونه شدیم تا شستن فیل و لمس فیل از نزدیک رو تجربه کنیم اما خواهرم و سایر اعضای خانواده این کار رو نوعی حیوان آزاری قلمداد کردن و از تجربه شستن فیل انصراف دادن.
یتیم خانه فیل ها
یتم خانه فیل ها
بعد از تجربه شستن بچه فیل ها, سوار بر ون راهی یکی از قدیمی ترین کارخانه های چای در سریلانکا شدیم. هیچ کدوم از ما هیچ تجربه قبلی از بعمل آوردن چای نداشتیم و وقتی در کارخانه چای لیدر کارخانه مرحله به مرحله عمل آوری چای رو به ما نشون داد همگی هیجان زده شده بودیم. برای اولین بار بود که در مورد چای طلایی و خواص اون که گرونترین چای در جهان شناخته میشه, می شنیدیم و در مرحله آخر بازدید از کارخانه, همگی به صرف یک فنجان چای خوش طعم سیلان دعوت شدیم. طعم چای بی نظیر بود و علیرغم اینکه میدونستیم در کارخانه ها و مراکزی که توریست ها رو می برن اجناس گرونتر از قیمت واقعی فروخته میشن, چند کیلویی چای به قیمت هر کیلو دو هزار روپیه خریداری کردیم. بعد از بازدید از کارخانه چای راهی معبد راناوانا پورانا (ranawana purana) شدیم. معبدی در دل جنگل با چشم اندازی بی نظیر و تندیس هایی که هر کدام قسمتی از زندگی بودا رو روایت می کردن. اگر به شهر کندی سفر کردید بازدید از این معبد رو در برنامه های خودتون قرار بدید.
معبد راناوانا پورانا
معبد راناوانا پورانا
معبد راناوانا پورانا
معبد راناوانا پورانا
غروب بود که به شهر کندی رسیدیم. کندی قطب مذهبی سریلانکا محسوب میشود زیرا یکی از مهمترین معابد بودایی جهان یعنی معبد دندان بودا در کنار دریاچه زیبای این شهر قرار دارد. این شهر در۱۲۰کیلومتری کلمبو پایتخت سریلانکا واقع شده و۱۲۰هزار نفر جمعیت دارد. آب وهوای بسیار مناسب، ویژگی های طبیعی و خیره کننده و نیز حضور پر تعداد گردشگران خارجی برای دیدن کندی این شهر را به یکی از گران ترین شهرهای سریلانکا تبدیل کرده است. هتلی که رزرو کرده بودیم یک هتل دو ستاره در نزدیکی دریاچه زیبای شهر با نام Kandy View Hotel بود. هزینه هر شب اقامت برای یک اتاق دو تخته سی و پنج دلار و برای هر اتاق سه تخته چهل و پنج دلار بود. بعد از رسیدن به هتل طبق توافق قبلی با راننده هشتاد دلار تقدیم جناب راننده کردیم و وارد هتل شدیم. مثل تمام سریلانکایی هایی که در طول سفر با اونها برخورد داشتیم, رسیپشن هتل مرد مودب و خونگرمی بود که ما رو به اتاق هامون هدایت کرد. با این حال وضعیت اتاق ها چندان چنگی به دل نمی زد.اثاث اتاق ها قدیمی بود و خبری از شامپو نبود و تنها چند عدد صابون در سرویس های بهداشتی قرار داده شده بود. در اتاق های طبقات بالا, وای فای کند عمل می کرد و علیرغم اینکه در وچر هتل تلویزیون جزیی از امکانات اتاق بود, تلویزیونی در اتاق وجود نداشت. خبری از دمپایی هم نبود و تنها حوله ای رنگ و رو رفته اما به شکلی تزیین شده روی تخت ها گذاشته شده بود. چشم انداز اتاق ها اما بی نظیر بود. انقدر خسته بودیم که حالی برای جر و بحث با رسیپشن نداشتیم و بعد از گرفتن دوش به خواب ناز فرو رفتیم.
اتاق های هتل
اتاق های هتل
رستوران هتل
میمون ها در تراس هتل
صبح با سر و صدای میمون ها که روی تراس اتاق ما به داخل نگاه می کردن و با هم دچار درگیری شده بودن از خواب بیدار شدیم. تجربه بی نظیری بود چون تا به اون روز هیچ وقت خودم رو به میمون ها انقدر نزدیک ندیده بودم. با این حال هرگز جرات باز کردن پنجره رو پیدا نکردیم. یکی دیگه از امکانات این هتل استخر بود, اما استخر هتل هم درست مقابل ورودی هتل و رو به خیابون بود که استفاده از استخر رو حداقل برای ما غیر ممکن کرد. صبح ساعت هشت از خواب بیدار شدیم و به رستوران هتل رفتیم. با تمام نکات منفی که وجود داشت رستوران هتل قطعه از خود بهشت بود, صبحانه هم کامل بود, از سوپ بگیرید تا میوه های استوایی و خوراک لوبیا و شیر و مربا و هر چیزی که برای یک صبحانه کامل لازم بود, روی میز چیده شده بود. بعد از صرف صبحانه با توک توک و با قیمت سیصد روپیه راهی مرکز شهر شدیم. اولین مقصد ما معبد باهیراوکاندا بود. در این معبد تندیس بزرگی از بودا قرار داره که هر جای کندی بایستید این تندیس قابل مشاهده است. ورودی این معبد دویست روپیه بود.فراموش نکنید که در تمام معابد در بدو ورود باید کفش هاتون رو از پا دربیارید و اگر هوا بارونی باشه کار خیلی سخت میشه. به هر ترتیبی که بود وارد معبد شدیم و از قسمت های مختلف معبد دیدن کردیم.
معبد باهیراوکاندا
معبد باهیراوکاندا
نمایی از شهر کندی از معبد باهیراوکاندا
پس از بازدید از معبد راهی مرکز شهر شدیم و از بازار سنتی کندی دیدن کردیم. بازاری بومی که حال و هوای سریلانکا رو به خوبی منتقل می کرد. میوه های استوایی رو تست کردیم و مقداری ادویه و صنایع چوبی خریدیم. بعد از بازار سنتی نوبت بازدید از مراکز مدرن تجاری رسید. در بدو ورود ما به مرکز خرید بزرگ کندی اتفاق جالبی افتاد و اینکه موزیکی از خواننده ایرانی در مرکز خرید پخش می شد که ما رو کلی هیجان زده کرد. اینجا بود که متوجه شدیم قیمت ادویه و چای در فروشگاه ها به مراتب ارزونتر از بازارهای سنتی است. پس از ساعتی گشت و گذار در مرکز خرید, برای ناهار به طبقه آخر مجتمع رفتیم که به رستوران و فضای بازی کودکان اختصاص داده شده بود.برای ناهار از نمایندگی kfc چیکن برگر سفارش دادیم که هزینه هر پرس غذا پونصد و پنجاه روپیه شد. بعد از صرف ناهار راهی مرکز فرهنگی کندی که در نزدیکی دریاچه قرار داره, شدیم تا به تماشای مراسم رقص های ملی سریلانکا بنشینیم. ورودی این برنامه هزار روپیه برای هر نفر می باشد و برنامه حدودا یک ساعت طول میکشه. در این برنامه انواع رقص های محلی توسط رقصندگان اجرا شد که البته باید بگم رقصنده ها چندان حرفه ای نبودن اما دیدن این برنامه خالی از لطف نیست. در انتهای برنامه هم رقص با آتش, راه رفتن روی آتش و فرو بردن شعله آتش در دهان اجرا شد که برای اغلب حضار بسیار هیجان انگیز بود.
برنامه مرکز فرهنگی کندی
برنامه مرکز فرهنگی کندی
برنامه مرکز فرهنگی کندی
بعد از اتمام برنامه کناردریاچه زیبای کندی قدم زدیم و از هوای پاک و طبیعت بی نظیر کندی لذت بردیم. حدود ساعت شش عصر بود که نوای مناجات از معابد بودایی بلند شد و ما که در نزدیکی معبد دندان بودا قرار داشتیم روانه معبد شدیم. معبد باشکوه دالادا مالیگاوا، که به معبد دندان بودا معروف است حدود دویست و پنجاه سال قدمت دارد. این معبد در نیمه ی دوم قرن هجدهم ساخته شده است. بخش اصلی در معماری آن، برج هشت ضلعی است که به نوعی نقش محراب معبد را داشته و محلی است برای نگهداری مقدسات آیین بودا. در نزدیکی این معبد گنبدی قرار دارد که به گنبد سیلان بودایی معروف است. شهرت معبد دالادا مالیگاوا به خاطر وجود یادگار بسیار مقدسی از بوداست که در اینجا نگهداری می شود. این یاد بود مقدس همان دندان بوداست که در سال ۳۷۱ به سیلان آورده شد. قبل از آن، دندان بودا به مدت چند قرن در هند نگهداری شده بود. برای ورود به این معبد شرایط نسبتا سختی وجود داره, از سخت گیری در مورد نوع پوشش گرفته تا گشتن کیف و تمام وسایلی که در دست دارید. برای ورود به داخل صحن معبد باید هزار و پانصد روپیه بپردازید که این گرونترن هزینه ورودی بود که ما در کل سفر پرداخت کردیم. با این حال حضور در مراسم نیایش و دیدن مراسم از نزدیک در حین بازدید از معبد تجربه دل انگیزی بود.
معبد دندان بودا
معبد دندان بودا
معبد دندان بودا
معبد دندان بودا
برای شام به یکی از رستوران های نزدیک دریاچه رفتیم. قیمت غذا در کندی چندان گران نبود و منطقی به نظر می رسید. بعد از صرف شام به هتل رفتیم و چمدان ها را برای مقصد بعدی بستیم.
دریاچه زیبای کندی
دریاچه زیبای کندی
بازار سنتی کندی
بازار سنتی کندی
بازار سنتی کندی
همزیستی ادیان
شهر زیبای کندی
صبح روز بعد راهی ایستگاه راه آهن کندی شدیم. مگر می شود به سریلانکا رفت و قطار معرکه سریلانکا رو تجربه نکرد. بلیط رو به مقصد نواراالیا که به دهکده انگلیسی مشهوره, به قیمت هر نفر ششصد روپیه تهیه کردیم. البته انتظار داشتیم قطار قدیمی تر باشه اما انصافا کیفیت قطار بد نبود. قطار سریلانکا یکی از جاذبه های توریستی سریلانکا محسوب می شه, تجربه ای که شاید هیچ جای دیگه به دست آوردنش امکان پذیر نباشه. گذر از دل طبیعت, باز بودن درب های قطار و لذت آویزون شدن از قطار در حال حرکت یکی از بهترین تجربه هایی بود که به لطف سفر به سریلانکا به دست اومد. زمان سفر از کندی به نواراالیا حدود شش ساعت طول کشید که لحظه به لحظه اش در خاطرات ما ثبت شد.
قطار کندی به نواراالیا
قطار کندی به نواراالیا
قطار کندی به نواراالیا
سرانجام حوالی ساعت سه و نیم بعد از ظهر به نواراالیا رسیدیم. اولین چیزی که در نواراالیا احساس می شد, دمای پایین هوا بود بطوری که ساکنین این شهر همگی لباس های گرم مثل کلاه و کاپشن به تن داشتند. در توصیف این شهر باید بگم شهری کوچک, خیلی سرد با معماری برگرفته از خانه های انگلیسی و در مجموع شهری که شبیه هیچ کدام از شهرهای سریلانکا نیست. محل اقامت ما در شهر نواراالیا در نزدیکی دریاچه تفریحی این شهر بود و در اصل یک آپارتمان کوچک بود که از سایت بوکینگ به قیمت شبی ۲۰ دلار برای پنج نفر با صبحانه رزرو کرده بودیم. بعد از تحویل آپارتمان و استراحت کوتاه راهی دریاچه شدیم. هوا به شکل وحشتناکی سرد بود و مه غلیظ به سرعت دریاچه رو فرا گرفت. اگر چه این مه زیبایی دریاچه رو چند برابر کرده بود اما سرما آزار دهنده بود. با این حال در یکی از رستوران های کوچک محوطه دریاچه نشستیم و ازونجا که خیلی گرسنه بودیم ساندویچ هات داگ سفارش دادیم. ساندویچ ها به شکل دل انگیزی تزیین شد و صاحب مغازه تمام تلاشش رو کرد تا به ما خوش بگذره و از خوردن ساندویچ لذت ببریم.
نواراالیا
نواراالیا
نواراالیا
نواراالیا
نواراالیا
صبح روز بعد با هماهنگی صاحب آپارتمان, راننده ون به دنبال ما اومد و با هزینه سه هزار روپیه دیدنی های نواراالیا رو به ما نشون داد. اولین مقصد آبشار کلیزر بود.این آبشار که در فاصله چند کیلومتری شهر نواراالیا قرار داره از زیباترین آبشارهای منطقه به حساب میاد. در نواراالیا فاصله طبقانی نمود بسیاری داشت. خانواده هایی از قشر کارگران مزارع چای و به غایت فقیر که در مجاورت خانه های رویایی صاحبان مزارع چای زندگی می کردن, پارادوکسی از فقر و ثروت بوجود آورده بود. در طی مسیر از چند آبشار بزرگ دیدن کردیم و در نهایت به معبد سیتا رفتیم. این معبد که از مهم ترین معابد هندوهای سریلانکا است در مجاورت باغ گیاه شناسی هاک گالا قرار داره. حضور میمون ها در معبد باعث شده بود تا این معبد از وضعیت بهداشتی مناسبی برخوردار نباشه. طبق افسانه ها این معبد برای نشان دادن مکانی است که سیتا در آن توسط پادشاه شیطان راوانا اسیر شده بود و شبانه روز دعا می کرد تا راما برای نجاتش بیاد. هندوها اعتقاد دارن اون رد پاها هم جای پای فیل راواناست.
نواراالیا
نواراالیا
نواراالیا
معبد سیتا نواراالیا
معبد سیتا نواراالیا
بعد از ظهر همون روز نواراالیا رو به مقصد شهر تیسماهاراما در جنوب شرقی سریلانکا ترک کردیم. هزینه اجاره یک ون تا تیسماهاراما ۷۵۰۰ روپیه سریلانکا بود و مسیر چهار ساعت طول کشید. در میان راه از الا رد شدیم. شهری توریستی که یکی از مقاصد اصلی گردشگران اروپایی در سریلانکا است. با این حال توقف ما در الا کمتر از نیم ساعت بود و تنها از آبشار الا دیدن کردیم.
آبشار الا
در نزدیکی شهر الا سدی احداث شده که پیمانکاران اون ایرانی هستند و تعداد زیادی از هم وطنان عزیز در این پروژه مشغول به کار می باشند. بطور کلی سریلانکایی ها اطلاعات چندانی در مورد ایران ندارن اما ساکنین این منطقه به لطف پروژه سدسازی با ایران آشنا هستن.
تندیسی از سرستون های تخت جمشید در سریلانکا
بالاخره به تیسماهاراما رسیدیم.برخلاف نواراالیا هوا گرم و شرجی بود.هدف ما از سفر به این شهر بازدید از پارک ملی یالا بود. هتل محل اقامت ما پیرل سیتی هتل (Pearl City Hotel) نام داشت که به نسبت قیمت خدمات عالی به مشتریان ارائه می داد. هزینه اقامت در یک اتاق دو تخته هر شب ۱۰ دلار بود و هر چیزی که برای رفاه نسبی یک مسافر لازم باشه از جمله سیستم تهویه مطبوع و حوله و دمپایی در این هتل فراهم بود. طبقه پایین هتل هم یک فروشگاه زنجیره ای بزرگ قرار داشت که برای خرید مایحتاج خیلی خیلی کارآمد بود. روزی که به تیسماهاراما رسیدیم جشن ماه کامل (full moon) که یکی از اعیاد مهم بودایی هاست برپا بود و تقریبا شهر حالت تعطیلی به خودش گرفته بود. رسیپشن پیشنهاد داد که ما هم به معبد بزرگ شهر بریم تا از نزدیک شاهد مراسم باشیم و ما هم از این پیشنهاد استقبال کردیم. معبد با نور پردازی زیبایی تزیین شده بود و انگار تمام شهر در معبد جمع شده بودن و صدای نیایش از هر سویی به گوش می رسید. برای ساعتی در معبد نشستیم و نظاره گر مراسم مذهبی شدیم اما از اونجا که ساعت چهار صبح راهی پارک ملی یالا بودیم تصمیم گرفتیم که زودتر به هتل برگشته و استراحت کنیم.
اتاق هتل
معبد تیسماهاراما
تور سافاری رو از هتل رزرو کردیم. هزینه هر نفر شش هزار روپیه بود که شامل پذیرایی و ورودی پارک هم بود. ساعت چهار صبح بیدار شدیم, هتل پذیرایی مختصری با کیک و چای داشت و بعد صرف این صبحانه مختصر روانه یالا پارک شدیم. در سریلانکا چند پارک حیات وحش وجود دارد که این پارک دومین زیستگاه بزرگ حیات وحش در سریلانکا محسوب میشود. پارک ملی یالا یکی از بزرگ ترین و زیبا ترین پارک های کشور سریلانکا به شمار می رود که چشم اندازهای طبیعی بی نظیری را شامل می شود و زیستگاه حیواناتی مثل خرس, پلنگ و گرازهای وحشی است. در بدو ورود به پارک اولین جانوری که دیدیم کروکودیلی بود که لب برکه در حال آفتاب گرفتن بود. دیدن این صحنه نوید بخش یک روز پر ماجرا بود. تماشای زندگی فیل ها, پرندگان, پلنگی که روی درخت مخفی شده بود, گرازها , آهوها وخرس ها از نزدیک خاطره ای فراموش نشدنی در خاطر همه ما ساخت.
یالا پارک
یالا پارک
یالا پارک
یالا پارک
یالا پارک
مقصد بعدی شهر ساحلی اوناواتونا بود که در چند کیلومتری شهر گاله قرار داره و یکی از زیباترین سواحل سریلانکا به حساب میاد. باز هم از ون استفاده کردیم و با هزینه ۷۰۰۰ روپیه از تیسماهاراما به اوناواتونا رفتیم. محل اقامت ما هتلی چهار ستاره ساحلی بود به نام بونگالو بیچ و به قیمت شبی پنجاه دلار. به لحاظ نظافت و امکانات اتاق ها وضعیت بسیار مطلوبی داشتند و پرسنل هم بسیار حرفه ای بودن. ساحل اوناواتونا یک ساحل توریستی است که کمتر توسط بومی ها مورد استفاده قرار میگیره. امکاناتی مثل موج سواری, غواصی, مراکز ماساژ, یوگا, مدیتیشن و ورزش های آبی در دسترس گردشگران قرار داره. شب های اوناتونا هم فوق العاده است. زمانی که تمام رستوران های ساحلی شمع و چراغ ها رو روشن می کنند و نوار ساحلی تصویری کارت پستالی به خودش میگیره. اغلب رستوران های ساحلی غذای دریایی سرو می کنند و قیمت این رستوران ها در مقایسه با رستوران های سطح شهر کمی بالاتره. در اولین شب اقامت ما به یکی از رستوران های ساحلی رفتیم و من میگو رو تست کردم که طعم فوق العاده ای داشت.
ساحل زیبای اوناواتونا
خوراک میگو در ساحل زیبای اوناواتونا
صبح روز بعد به مناسبت عید ماه کامل در اوناواتونا جشن برپا بود و ما به پیشنهاد رسیپشن هتل به معبد رفتیم. مانک کوچکی به نام سوناتا ما رو به قسمت های مختلف معبد برد و برای اولین بار زوایایی از معبد رو دیدیم که تا اون لحظه ندیده بودیم.
تزیین معبد
بعد از حضور در معبد راهی ساحل شدیم تا تنی به آب بزنیم و از لذت شنا در اقیانوس هند و آفتاب گرفتن در ساحل دنج اوناواتونا بی نصیب نمونیم. بعد از ظهر راهی مرکز شدیم و از مغازه های صنایع دستی بازدید کردیم که محصولات شون رو با قیمتی مناسب عرضه می کردن. صنایع چوبی می تونه یکی از ارزنده ترین سوغاتی ها از سریلانکا باشه. برای شام به یک رستوران محلی رفتیم که غذاهای محلی رو با قیمتی مناسب سرو می کرد.
صنایع دستی
رستوران محلی
ماهی با طبخ محلی
روز بعد رو به بازدید از جاذبه های اوناوتونا اختصاص داده بودیم. برای این کار توک توک (سه چرخه) با راننده اجاره کردیم که هزینه هر توک توک از صبح تا ظهر ۱۵۰۰ روپیه بود. اولین مقصد مراکز پرورش لاک پشت های سرلانکایی بود. ورودی این مرکز ۵۰۰ روپیه بود و لیدر مجموعه توضیحاتی رو در مورد این لاک پشت ها ارائه می داد.
مرکز نگهداری لاک پشت ها
مرکز نگهداری لاک پشت ها
دومین مقصد روستای کوگگالا بود. البته بعد از ورود به این روستا سوار بر قایق شدیم و از جزایر روستا بازدید کردیم. در مجموع هفت جزیره در این قسمت وجود داشت که مهمترین این جزایر, جزیره دارچین بود. این منطقه زیستگاه عقاب های آمریکایی بود و البته از کروکودیل و میمون بگیرید تا ایگواناهای غول پیکر در این جزایر قابل رویت بودن. توقف و بازدید تنها از دو جزیره امکان پذیر بود.اولی جزیره معبد که تنها سکنه اون راهبان معبد و مانک هایی بودن که برای آموزش های دینی در این معبد حضور داشتن و دومی جزیره دارچین که محل اصلی تولید دارچین بود. زیبایی مجمع الجزایر, در وصف نمی گنجه و تنها پیشنهاد من به شما اینه که در صورت سفر به سریلانکا بازدید از این جزایر رو به هیچ قیمتی از دست ندید.در توقفی که در جزیره دارچین داشتیم شاهد پروسه تولید دارچین از نزدیک بودیم و در نهایت مقداری دارچین هم خریدیم. هزینه استفاده از قایق و گشت دور جزایر ۴۰۰۰ روپیه بود.
کوگگالا
کوگگالا
جزیره دارچین
جزیره دارچین
جزیره دارچین
پرنده بومی
مقصد بعدی یک ایستگاه ماساژ پا با ماهی بود. علیرغم اینکه فکر می کردم این تجربه می تونه خیلی احساس بدی رو بهم منتقل کنه اما خوشبختانه امتحانش کردم و به یکی از بهترین لحظات سفرم تبدیل شد. هزینه ماشاژ به مدت یک ربع سیصد روپیه بود که واقعا ارزشش رو داشت.
ماساژ پا با ماهی
ماهیگیری در سریلانکا روش خاص و منحصر بفرد خودش رو داره. این شیوه ماهیگیری امروزه به یکی از جاذبه های گردشگری سریلانکا تبدیل شده و گردشگران زیادی به دیدن این ماهی گیران محلی میرن و دیدن این شیوه عجیب ماهی گیری آخرین برنامه ما در بازدیداز شهر اوناواتونا بود.
ماهیگری به روش سریلانکایی
عصر آخرین روز از حضورمون در اوناواتونا رو باز هم به ساحل و تفریحات دریایی اختصاص دادیم.
ساحل زیبای اوناواتونا
مقصد بعدی شهر زیبا و قدیمی گاله بود که در چهار کیلومتری اوناواتونا قرار داشت. برای رفتن به گاله از توک توک استفاده کردیم و با مبلغ ۲۰۰ روپیه برای هر توک توک خودمون رو به سایت قدیمی شهر گاله رسوندیم. قلعه گاله (Galle Fort)، در خلیج گاله در سواحل جنوب شرق سریلانکا قرار دارد و برای اولین بار در ۱۵۸۸ توسط پرتغالی ها ساخته شده و در طول قرن هفدهم، توسط هلندی ها توسعه یافت. این قلعه یک مکان تاریخی ، باستانی و نمونه بارز یک معماری شگفت انگیز محسوب می شود که حتی پس از گذشت بیش از ۴۲۳ سال، ظاهر صیقلی آن حفظ شده است و این حفاظت به اندازه قابل توجهی مدیون بازسازی های گسترده انجام شده توسط گروه باستان شناسی سریلانکا است. قلعه گاله، از سوی سازمان یونسکو به رسمیت شناخته شده و به عنوان میراث فرهنگی جهانی یونسکو ثبت شده است. این سازمان درباره این قلعه می گوید: ” یک مجموعه شهری که نشان دهنده تعامل معماری اروپا و سنت جنوب آسیا از قرن شانزدهم تا نوزدهم می باشد”. بازدید از قلعه گاله به صورت پیاده حدودا ۳ ساعت زمان لازم دارد.
گاله
گاله
گاله
گاله
گاله
بعد از بازدید از قلعه تاریخی گاله با اجاره ون رهسپار کلمبو, آخرین مقصدمون در سریلانکا شدیم. برخلاف سایر جاده ها, مسیر گاله به کلمبو اتوبان بود و ماشین ها اجازه داشتن تا با سرعت صد و بیست کیلومتر در ساعت حرکت کنند. سرعت مجاز در سایر جاده ها شصت کیلومتر بر ساعت بود. مسیر حدود دو ساعت طول کشید و حوالی بعد از ظهر به هتل ماندرینا رسیدیم. هتل ماندرینا یک هتل چهار ستاره زنجیره ای است که هتل ماندرینا کلمبو در منطقه گاله رود (Galle road) و نزدیک ساحل واقع شده است. بعد از تحویل وچر هتل و پاسپورت ها در لابی منتظر تحویل اتاق ها نشسته بودیم. موزیک لایتی به صورت زنده نواخته می شد و گردشگران در حال تردد بودن. متاسفانه علیرغم اینکه در برگ ووچر, پذیرایی در بدو ورود ذکر شده بود هیچ پذیرایی انجام نشد. سرانجام بعد از سی دقیقه انتظار رسیپشن کارت اتاق ها و کد استفاده از وای رو در اختیارمون گذاشت و در مورد ساعت سرو صبحانه و ساعات استفاده از استخر توضیحاتی ارائه کرد. با آسانسور به طبق ششم رفتیم و خدمه به دنبال ما چمدان ها رو به اتاق انتقال دادن. اتاق ها بزرگ و تمیز بودند و سیستم تهویه هوا, یخچال, سیف باکس,حوله, دمپایی, تلویزیون, میز و صندلی, گوشی تلفن و وسایل پذیرایی در هر اتاق وجود داشت. استخر هتل در طبقه آخر و مشرف به دریا واقع شده که از نظر من بهترین بخش هتل همین استخر بود. سالن ورزشی هم کنار استخر قرار گرفته بود که البته برای ما که اهل ورزش اون هم در سفر نبودیم, کارایی چندانی نداشت. بعد از کمی استراحت تصمیم گرفتیم که با کمک گوگل مپ گشتی در اطراف بزنیم. ظاهر کلمبو کاملا متفاوت از شهرهای دیگر سریلانکا است. شهری که رنگ و بوی سنت چندان به مشام نمی رسه و حرکت به سمت مدرنیته رو میشه هر گوشه ای از شهر دید. مجتمع های تجاری بزرگ, برج ها مدرن و بلند, سالن های ماساژ لاکچری و طرز پوشش مردم از جمله عواملی است که این شهر را از سایر شهرهای سریلانکا متمایز کرده است. در حال قدم زدن در خیابان های اطراف هتل بودیم که به یکباره چشم مون به یک نوشته آشنا خورد, تابلویی که روی اون به فارسی نوشته شده بود: دفتر رایزنی فرهنگی جمهوی اسلامی ایران. نکته جالبی که وجود داشت این بود که علیرغم این همه اثر هنری و فرهنگی ملی مثل معرق و منبت و خاتم کاری, دفتر رایزنی فرهنگی ایران در کلمبو در مقابل ساختمان و در ویترینی که معمولا مهمترین آثار فرهنگی و هنری یک کشور قرار گرفته میشه, تصاویری از فیلم اخراجی ها و مجید سوزوکی رو به معرض نمایش قرار داده بود.
خیابان های کلمبو
هتل ماندرینا
هتل ماندرینا
هتل ماندرینا
دفتر رایزن فرهنگی ایران در کلمبو
دفتر رایزن فرهنگی ایران در کلمبو
بعد از کمی گشت و گذار برای شام به رستوران دینمور (dinemore) رفتیم که یکی از رستوران های زنجیره ای سریلانکاست و غذاهای خوشمزه ای با قیمت مناسب به مشتریان ارائه می کنه.
منوی رستوران
غذای محلی
بعد از صرف شام به هتل برگشتیم. از اونجا که فقط یک روز در کلمبو بودیم و زمان زیادی برای گشت و گذار در این کلان شهر نداشتیم تصمیم گرفتیم تا روز بعد با اجاره تاکسی و یا توک توک همراه با راننده از دیدنی های شهر بازدید کنیم.ساعت سرو صبحانه هشت تا ده بود.صبح ساعت هشت از خواب بیدار شدیم و به رستوران هتل رفتیم.صبحانه هتل ماندرینا به تمام معنا مفصل بود از کاری مرغ همراه با برنج گرفته تا انواع مربا, میوه , کیک, خوراک لوبیا, ساندویچ , آبمیوه و هر چیزی که تصورش رو کنید روی میز اردور چیده شده بود.
صبحانه هتل ماندرینا
صبحانه هتل ماندرینا
صبحانه هتل ماندرینا
بعد از صرف صبحانه به مقابل هتل رفتیم و با اجاره توک توک به مبلغ هزار و پونصد روپیه روانه گشت شهری شدیم. اولین مقصد فانوس دریایی کلمبو بود. ساخت و سازهای زیادی درست مقابل فانوس دریایی در حال انجام بود و به گفته راننده این منطقه به زودی تبدیل به یک بندر تجاری مهم میشه که بی شباهت به دبی نیست. بعد از بازدید از فانوس دریایی و عبور از مقابل کاخ ریاست جمهوری به سمت معبد هندوها روانه شدیم. معبدی با معماری سحر انگیز که روایتگر هزاران چهره سمبلیک مختلف بود.
فانوس دریایی کلمبو
معبد هندوها
معبد هندوها
مقصد بعدی میدان استقلال کلمبو بود که در حقیقت بنای یادبود استقلال سریلانکا از استعمار انگلستان محسوب می شد. برای رسیدن به این بنا از مرکز فشن کلمبو با معماری مشابه کاخ سفید در آمریکا و محل برگزاری جشنواره های فیلم سریلانکا عبور کردیم.
میدان استقلال کلمبو
مرکز فشن کلمبو
محل برگزاری جشنواره های سینمایی کلمبو
به معبد گانگارامایا رسیدیم. معبدی که بیشتر از معبد یک موزه تمام عیار در کلمبو است. این معبد در نزدیکی دریاچه شهر مرکز شهر واقع شده و ورودی اون پونصد روپیه است. انواع و اقسام اجناس لوکس و قدیمی رو میشه در این موزه دید.بازدید از این موزه حدودا نیم ساعت زمان لازم داره. بعد از بازدید از معبد و موزه گانگارامایا به سمت پتاه بازار (pettah baze) حرکت کردیم که مهترین و بزرگترین بازار محلی کلمبو است. البته هدف بازارگردی نبود بلکه هدف بازدید از مسجد سرخ بود. مسجدی با معماری منحصر بفرد که از ساختار انار الهام گرفته شده. تمام مصالح به کار رفته در مسجد و حتی طراحی داخل مسجد, به رنگ قرمز و سفید می باشند.
معبد گانگارامایا
معبد گانگارامایا
معبد گانگارامایا
معبد گانگارامایا
مسجد سرخ
مسجد سرخ
مسجد سرخ
در نهایت با گشت و گذاری در بازار, گشت شهری ما در کلمبو به پایان رسید و ما روانه هتل شدیم. در چند قدمی هتل نمایندگی مک دونالد قرار داشت. نمایندگی های مک دونالد در سریلانکا علاوه بر منوی بین المللی غذاهای محلی رو هم سرو می کردن و ما هم تصمیم گرفتیم که برای آخرین بار طعم تند غذاهای محلی رو بچشیم. هزینه این غذا (که شامل برنج و مرغ سوخاری تند می باشد), بعلاوه سالاد و نوشابه پونصد روپیه بود. بعد از صرف غذا به هتل رفتیم و با تحویل اتاق ها تصمیم به اجاره تاکسی از هتل به فرودگاه گرفتیم. نرخی که هتل برای هر تاکسی اعلام کرد شش هزار روپیه بود و با توجه به اینکه ما پنج نفر بودیم باید دو تاکسی اجاره می گرفتیم که هزینه ای معادل دوازده هزار روپیه داشت. از اونجا که این رقم بسیار غیر منطقی به نظر می رسید تصمیم گرفتم که به مقابل هتل رفته و به دنبال تاکسی بگردم. خوشبختانه ده دقیقه طول نکشید که یک ون حاضر شد ما رو با مبلغ دو هزار روپیه به فرودگاه ببره. به این ترتیب ما کلمبو رو به مقصد نگمبو ترک کردیم. این مسیر یک ساعت بطول انجامید و با رسیدن به فرودگاه بین المللی نگمبو سفر ما به پایان رسید. در ادامه شما رو به دیدن تصاویر زیبایی از کشور سریلانکا دعوت میکنم.
غذای محلی در مک دونالد
معبد دریاچه کلمبو
معبد دریاچه کلمبو
جمله جالب پشت توک توک
صنایع دستی سریلانکا
صنایع دستی سریلانکا
میوه های استوایی
میوه های استوایی
اسکناس های سریلانکایی
توصیه هایی برای سفر به سریلانکا:
-سریلانکا سرزمینی سر سبز و منحصر بفرد است.تنوع آب و هوایی در این کشور کوچک, همزیستی مسالمت آمیز ادیان, طبیعت بی نظیر و مردمانی خونگرم می توانند دلایلی باشند که هر گردشگری را به بازدید از این کشور ترغیب نماید.
-در سفر به سریلانکا چتر و پماد یا اسپری دفع حشرات به همراه داشته باشید.
-اگر چه مردم سریلانکا فوق العاده مهربون و خونگرم هستن جانب احتیاط رو همیشه نگه دارید. اعتمادی که ما در طول سفر به سریلانکایی ها پیدا کردیم روز آخر در کلمبو کار دست مادرم داد و مادرم بعد از خرید از یک دست فروش به ارزش سیصد روپیه یک اسکناس هزار روپیه ای دست فروشنده داد و فروشنده هم به بهانه خرد کردن پول به سمت مقابل خیابون رفت و پا به فرار گذاشت.
-هزینه غذا در سریلانکا مشابه ایران و بعضا کمتر از ایرانه.
-چای, ادویه, صنایع چوبی و سنگ های قیمتی بهترین سوغات سریلانکا به شمار می روند.
-اگر به غذای تند علاقه ندارید قبل از سفارش غذا حتما این موضوع رو با گارسون در میان بگذارید.
-اگر به صورت گروهی سفر می کنید استفاده از ون بهترین گزینه برای ترددهای بین شهری است.در غیر این صورت قطار مناسب ترین گزینه برای شما است.
-برای تبدیل ارز باید به بانک ها مراجعه کنید.ساعت کاری بانک ها در سریلانکا ساعت نه صبح تا یک بعد از ظهر می باشد.
– اگر کمی انگلیسی بلد هستید جای نگرانی برای ارتباط در کشور سریلانکا وجود نداره.
-چای و شیر سریلانکا رو حتما امتحان کنید.
-در نهایت از صبر و حوصله شما خواننده عزیز کمال تشکر رو دارم.
نویسنده : مریم کریمی
منبع:لست سکند