آنتالیا فراتر از هتل های لوکس
سلامی گرم خدمت همه دوستان بخصوص دوستداران سفر
قصه سفر من و خانوادم از اواخر اسفند شروع شد و اوایل فروردین و در تعطیلات نوروز جدی تر شد. تعطیلات نوروز با عمو و خانواده خونه مادربزرگ جمع شده بودیم که عموم پیشنهاد سفر به ترکیه رو در اواسط اردیبهشت ماه داد و چون ما خودمون هم تصمیم همچین برنامه ای رو داشتیم خیلی استقبال کردیم ولی هنوز مقصد مشخص نبود. قبلا قصدمون ، سفر به ترابزون و باتومی با ماشین شخصی بود ولی عموم اینا پیشنهاد سفر به آنتالیا رو دادن که من خودم شخصا خیلی علاقه ای به رفتن به آنتالیا نداشتم چون طبق شنیده ها و سفرنامه هایی که خونده بودم اکثرا سفر به آنتالیا به هتل محدود میشه حالا هرچی هتل لوکس تر و با امکانات بیشتر لذت سفر بیشتر ولی من بیشتر دوس داشتم جایی بریم که از کل شهر و جاذبه هاش دیدن بشه و در عین حال هیجان هم داشته باشه تا اینکه فقط بمونیم تو هتل و از امکانات هتل استفاده کنیم. ولی به هرحال همه قبول کردیم و آماده شدیم برای یه سفر خانوادگی به آنتالیا تا از زیباییاش هرآنچه که هست نهایت استفاده رو بکنیم و حالا موند مهم ترین قسمت که میشد انتخاب هتل و شرایط سفر.
چون ما دو خانواده میرفتیم و بازه سنی دو خانواده از دختر عموم که ۲ سالش بود شروع میشد تا پدر خودم که حدودا ۶۰ ساله هست پس باید برنامه سفر رو طوری انتخاب میکردیم که برای هر بازه سنی این سفر خوش بگذره.
خب احتمالا برای خانم ها که میشد مادرم و زن عموم بهترین قسمت سفر بخش خرید و بازارهای ترکیه بود برای من و پسر عموم و عموم قطعا تفریحات مهیج پارک های آبی و برای بابامم قسمت استراحت و آرامشش.
قبلش توضیح بدم که ما ساکن ارومیه هستیم و برای سفر قصد استفاده از تورها رو نداشتیم و تصمیم بر این بود که خودمون مستقیم اقدام کنیم.
حالا نوبت به انتخاب هتل ها بود که سخت ترین و مهم ترین قسمت تصمیم گیری بود مخصوصا برای مناطق گردشگری مثل آنتالیا و مکان های مشابه که هتل ها خیلی مهم هستن.
البته کار ما یکم خیلی راحت بود با اینکه این اولین سفر ما به آنتالیا بود ولی خواهرم اینا سال قبل تجربه سفر به آنتالیا رو داشتن و از هتلهاشون خیلی راضی بودن و ما هم ریسک نکردیم برای انتخاب و امتحان هتل جدید و ترجیح دادیم همون هتل هایی که اونا رفته بودن رو انتخاب کنیم. برای رزرو هتل ها تصمیم بر این شد که ۳ شب در داخل شهر آنتالیا هتل رزرو کنیم و قسمت بازار و خرید هارو انجام بدیم و ۲ شب هتل Land of legend از زیر مجموعه هتل های رکسوس رو رزرو کنیم بخاطر پارک آبیش که خیلی تعریفش رو از خواهرم اینا شنیده بودیم و ۲ شب آخر رو هم هتل رکسوس پریمیوم رو رزرو کنیم بخاطر محیط بزرگ و فضای محوطه هتل برای آرامش و راحتیش تا اینجوری همه سلیقه هارو پوشش داده باشیم و همه بتونیم از این سفر نهایت لذت رو ببریم .
با این حساب پرواز رو برای ۲۰ اردیبهشت رزرو کردیم و سه شب هتل باکوس در داخل منطقه کاله ایچی رو رزرو کردیم و ۲ شب لند او لجند و ۲ شب رکسوس پریمیوم بلک کل هتل ها رو بصورت فری کنسلیشن رزرو شد که اگه مشکلی پیش اومد بتونیم تغییر بدیم.
زحمت همه رزروهارو هم دامادمون کشید که کارت اعتباری داشت. برای رزرو هتل از سایت های خارجی اگه بخواین خودتون مستقیم اقدام کنین باید ویزا کارت یا مستر کارت داشته باشی که شرکت هایی که این کارت هارو میدن هم زیادن و قیمت هاشون از حدود ۳۰۰ هزار تومن شروع میشه و میتونین کارت هارو تهیه کنین و مبلغ مورد نظرتون رو شارژ کنین و برای رزرو هتل مستقیم اقدام کنین. سایت های معتبر برای رزرو هتل ها www.booking.com و www.hotels.com هستن.
تا حدودا ۱۵ روز مونده به سفر تصمیم بر همین روال بود ولی آخراش بود که با توجه به کوتاه بودن مدت سفر که حدود یک هفته بود دیدیم عوض کردن سه تا هتل یکم زیاده و دو تا هتل آخر به فاصله ۲ روز از هم شاید اذیت کننده باشه با اینکه خیلی از هم دور نبودن ولی تحویل دادن اتاق ها و جابجاکردن وسایلا و احتمالا خریدهایی که قرار بود به وسایلا اضافه بشه یکم تردیدمون رو بیشتر کرد برای همین تصمیم گرفتیم یکی از هتل های رکسوس رو حذف کنیم و چون هتل رکسوس پریمیوم UALL و استفاده از کلیه خدماتش رایگان بود و از طرفی مهمان های این هتل میتونستن بصورت رایگان از پارک آبی لند او لنجد استفاده کنن تصمیم بر این شد سه شب هتل رکسوس پریمیوم رو رزرو کنیم و روز دوم به پارک آبی لند او لجند بریم
این کنسل کردن هتل لند او لجند و رزرو مجدد هتل رکسوس چون به زمان سفر نزدیک شده بود باعث شد هزینه سه شب هتل رکسوس از چهار شب اولیه رزرو دو هتل بیشتر بشه حالا مشکل اینجا بود چون پروازها رفتو برگشت رزرو شده بودن برای ۷ روز و ما سه شب هتل داخل شهر رو رزرو کرده بودیم و نمیخواستیم اونم کنسل کنیم و مجدد برای چهار شب رزرو کنیم که هزینه ش مثل هتل های رکسوس برای رزرو مجدد بالا بره ،اون یک روز اضافه رو از طریق ایمیل هماهنگ کردیم و قبول کردن ولی هزینه اون یک روز رو باید به هزینه روز پرداخت میکردیم .
ما قرار بود با ماشین شخصی عموم که کاپتاژ بود تا شهر وان و فرودگاه بریم به همین خاطر پروازهارو از وان به آنتالیا رفت و برگشت شد.
رزرو پروازها از طریق سایت زورق انجام شد که یه سایت داخلی هست و پرداخت ها هم از طریق کارت های بانکی خودمون انجام میشه برای ۷ نفر سه نفر خانواده ما و ۴ نفر خانواده عموم اینا جمع مبلغ بلیط ها برای ۷ نفر رفت و برگشت ۲۶۸۸۰۰۰ تومن شد.
و تقریبا حدود ۳۰ هزار تومن برای بیمه مسافرتی برای هر نفر.
هتل داخل شهر از لحاظ امکانات، هتل مجهزی نبود ولی خیلی خوب بود از طرفی منطقه ای که هتل اونجا قرار داشت با توجه به تعریفایی که شنیده بودیم به قدری زیبا بود که اصلا هتل به چشم نمیومد البته ناگفتنی نماند که همه هتل های اون منطقه تقریبا به همین شکل بودن و به بوتیک هتل معروف بودن.
هتل bacchus داخل منطقه کاله ایچی یا قلعهایچی (درون قلعه) رو از طریق سایت www.hotel.com برای داخل شهر رزرو کردیم ولی هزینه ش چون خیلی نبود واریز نکردیم و قرار به پرداخت حضوری شد مبلغ رزرو شده برای هر شب اتاق سه تخته ۲۹٫۷۵ یورو شد ولی هتل رکسوس که در منطقه بلک قرار داشت هنگام رزرو، مبلغش رو هم واریز کردیم برای رزرو هتلهای رکسوس و لند آولجند که اول تصمیم داشتیم بریم از سایت www.booking.com اقدام کرده بودیم ولی بعد از قطعی شدن سه شب رزرو در هتل رکسوس پریمیوم و کنسل شدن لندآولجند چون مبلغ بالا بود و به ریسک همراه بردن اون همه مبلغ و پرداخت حضوری نمی ارزید و شارژ کارت اعتباری هم برای اون مبلغ کافی نبود اون هتل رو هم از سایت زورق رزرو و هزینه ش پرداخت شد مبلغ برای سه شب ۲ اتاق دو تخته با ارتقا به سه تخت ۹۷۷۰۰۰۰ تومن شد برای رزرو هتل ها یا باید مبلغ رو همون لحظه رزرو واریز میکردیم یا حضورا، امکان رزرو هتل و واریز مبلغ بعد از چند روز قبل سفر وجود نداشت.
بعد از رزرو پروازها و هتل ها و قطعی شدن سفر برای واریز خروجی ها اقدام کردم مبلغ ۲۵ هزار تومن برای هر نفر به حساب گذرنامه برای خروج زمینی و مبلغ ۳۰۰۰ تومن هم به حساب شهرداری قطور چون مقصد ما مرز رازی خوی برای خروج بود.
پرواز ما از وان به آنتالیا ۲۰ اردیبهشت ساعت ۱ به وقت ایران بود که با اختلاف ۱:۳۰ ساعته ی ما با ترکیه ، ساعت ۱۱:۳۰ به وقت ترکیه میشد اولش میخواستیم همون ۲۰ اردیبهشت ساعت ۶ صبح از ارومیه حرکت کنیم ولی چون مرز رازی ساعت ۸ به وقت ترکیه باز میشه احتمال دادیم مرز شلوغ بشه و نتونیم به پرواز برسیم برای همون یک روز جلوتر تصمیم گرفتیم بریم و یک روز رو تو وان بمونیم و با خیال راحتر فرداش بریم فردگاه.
۱۹ اردیبهشت ساعت ۸:۳۰ صبح از ارومیه به سمت مرز رازی خوی حرکت کردیم
فاصله ارومیه تا خوی حدود ۱۲۰ کیلومتر بود و تا مرز رازی ۲۰۰ کیلومتر
ساعت ۱۰:۴۰ دقیقه یه توقف نیم ساعته نزدیکی پل قطور برای صبحانه خوردن داشتیم.
مسیر حرکت پیچ در پیچ و جاده باریک و دوطرفه بود بعضی قسمت ها مثل جاده چالوس کوهستانی و پیچ های تند داشت در کل جاده خیلی نامناسب نبود از طرفی هم خیلی خلوت بود.
نزدیک های مرز یه بار دیگه بنزین زدیم دقیقا فاصله ۸ کیلومتر مونده به مرز در قطور پمپ بنزین وجود داشت.
حدود ساعت ۱۲ ظهر رسیدیم مرز.
یه مقدار برای عبور ماشین معطل شدیم چون عموم اینا حدود ۳ ماه قبل هم با ماشین خودشون رفته بودن ترکیه و باید سه ماه کامل از عبور قبلی بگذره وگرنه جریمه ۳۰۰ هزار تومنی شامل حالمون میشد که میگفتن بخاطر بنزینه و برای ما هم دقیقا همون روز که حرکت کردیم ۳ ماه میشد به این خاطر یه مقدار معطلی پیش اومد خیلی اذیت نکردن و جریمه هم شامل حالمون نشد خوشبختانه تا اینکه بالاخره ساعت ۱:۱۰ دقیقه مرز رو رد کردیم.
برعکس جاده سمت ایران که خیلی باریک بود مسیر سمت وان خیلی عریض و خوب بود. ساعت ۳ ظهر رسیدیم شهر وان برای رزرو یک هتل اقدام کردیم. هتل مد نظر عموم اینا چون قبلا هم اومده بودن اونجا ماوی تووآنا بود. هتل رو پیدا کردیم و ساعت ۳:۲۰ دقیقه اتاق هارو تحویل گرفتیم. هزینه هر شب برای هر نفر اتاق سه تخته ۵۰ لیر بود قبلا وقتی تخفیف میخواستی راحت میدادن ولی این سری چون گفتیم قراره فقط یک شب بمونیم اصلا تخفیفم ندادن.
بعد از تحویل گرفتن اتاق ها کمی استراحت کردیم تا برای ناهار بریم. ناهار رو تصمیم گرفتیم رستورانهای مرکز خرید AVM بخوریم و از همون فروشگاه هم دیدن کنیم.
به سمت فروشگاه واقع در خیابان جمهوریت رفتیم و ماشین رو تو پارکینگ فروشگاه گذاشتیم که هزینه ای هم نداشت و رایگان بود.
طبقه آخر مرکز خرید رستوران ها قرار داشتن مستقیم به سمت رستوران ها رفتیم تا اول ناهار بخوریم و بعد از ناهار به گشتن داخل مرکز خرید بریم.
یکی از رستوران هارو انتخاب کردیم ساعت حدودا ۵ به وقت ایران بود. برای ناهار بورسا کبآبی سفارش دادیم که قیمتش ۲۲ لیر بود و محتواش همون دنر خودمون همراه سس و نون بربری که زیر گوشت ها گذاشته بودن بود غذا خوب بود اگه سسش یکم کمتر میشد خیلیم بهترم میشد.
بعد از خوردن ناهار مشغول گشتن فروشگاه Avm و فروشگاه های بیرونی شهر وان شدیم اکثر برندهای معروف داخل فروشگاه شعبه داشتن .
بعد گشتن و کمی خرید حدودای ساعت ۱۱ به وقت ایران به هتل برگشتیم . برای شام از بیرون یه چیزایی گرفتیم و عموم اینا اومدن اتاق ما و با هم خوردیم کمی نشستیم و بعد رفتن به اتاق خودشون و ما هم وسایلامونو جمع کردیم تا صبح برای رفتن به فرودگاه وقتمون گرفته نشه و آماده باشیم. یه بخش از اولین قسمت سفر یعنی بخش خرید و بازار همون روز اول قبل از مقصد اصلی انجام شد خوبی این خرید ها این بود که همه وسایلارو قرار شد بذاریم تو ماشین و بمونه همون فرودگاه و نیاز به بردنشون با خودمون و بار اضافی نبود.
ساعت ۸ صبح برای صبحانه رفتیم. صبحانه هتل بدک نبود مختصر و مفید.
بعد خوردن صبحانه اومدیم وسایل رو جمع کردیم و اتاق هارو تحویل دادیم و به سمت فرودگاه حرکت کردیم. حدود ۶ کیلومتر از هتل تا فرودگاه فاصله بود. وارد فرودگاه شدیم ماشین رو داخل پارکینگ فرودگاه گذاشتیم به ازای هر روز ۱۸ تله هزینه پارکینگ بود.
بعد از بازکردن کمربندها و گذاشتن گوشی ها و هر چیز فلزی که داشتیم روی گیت بازرسی، داخل سالن فرودگاه شدیم فرودگاه وان خیلی کوچیک بود و یه سالن بیشتر نداشت.
از رو برگ رزرو شماره پرواز رو با مانیتورهای سالن چک کردیم پاسپورتا رو تحویل دادیم و کارتای پرواز رو تحویل گرفتیم و ساک ها رو هم همون موقع تحویل دادیم.
ساعت پرواز ۱۱:۳۰ به وقت ترکیه و ایرلاین هم سان اکسپرس بود. دوباره برای سوارشدن به هواپیما وسایل رو از گیت ها رد کردیم و مثل سری قبل کمربندها و وسایل فلزی رو درآوردیم. اینبار خیلی حساس تر بودن و بیشتر میگشتن . یه موردی که خیلی مهم بود این بود که وقتی یک سری وسایل رو از گیت رد میکنی و خودتم از گیت رد میشی و دستگاه ارور میده شما رو نمیذارن رد بشی ولی اون طرف هرکسی میتونه وسایل رو برداره چون خیلی شلوغ میشه و این وسط خدارو شکر فقط کمربند عموم رو برداشتن و کیف و سایر وسایل موندن حتما باید به بستگان یا کسایی که رد شدن یادآور بشین که وسایلتونو بردارن.
ساعت۱۱:۲۰ دقیقه به وقت ترکیه سوار هواپیما شدیم و بدون حتی یک دقیقه تاخیر راس ساعت ۱۱:۳۰ پرواز انجام شد. حدود دو ساعت و ربع از وان تا آنتالیا راه بود.
ساعت ۱:۴۵ رسیدیم آنتالیا و با اتوبوس های داخل فرودگاه به سمت سالن تحویل ساک ها رفتیم.
بعد از تحویل گرفتن ساک ها رفتیم برای پیدا کردن ماشین برای رفتن به هتل. هتل هم که در منطقه کاله ایچی آنتالیا بود از تاکسی هایی که جلو فرودگاه بودن قیمت کردیم تا هتل ۴۵ لیر میخواستن و چون ما ۷ نفر بودیم یه ماشین جا نمیشدیم با وسایلمون و باید دوتا ماشین میگرفتیم یعنی میشد ۹۰ لیر برای همین تصمیم گرفتیم یا با اتوبوس بریم یا تراموا که هردوشون ایستگاهشون دقیقا همونجا بود. از راننده تاکسی ها وقتی پرسیدیم که با اتوبوس یا تراموا میشه رفت گفتن خیلی فاصله ایستگاه تا هتلتون دوره و سخته ولی وقتی از یه مامور پرسیدیم گفت با اتوبوس سخته ایستگاهش دوره ولی دقیقا سر کاله ایچی ایستگاه تراموا هست و اونجا پیاده بشین.
برای اتوبوس و تراموا حتما باید کارت تهیه میکردیم چون پول نقد قبول نمیکردن.
از جلو ایستگاه تراموا یک کارت تهیه کردیم هزینه کارت ۵ لیر شد و ۲۰ لیر هم شارژ کردیم. کرایه هر نفر برای تراموا ۲ لیر بود.
هر ۱۵ دقیقه تراموا میومد. ایستگاه اوچ گاپیلار یا اسمت پاشا باید پیاد میشدیم. ساعت ۲:۴۵ از فرودگاه سوار تراموا شدیم و حرکت کردیم به سمت مرکز شهر.
بعد از پیاده شدن و پرسیدن منطقه کاله ایچی به سمت کاله ایچی رفتیم و جلوی برج ساعت از یک نفر آدرس هتل رو پرسیدیم و اون شخص هم هتل رو نمیشناخت چون تو اون منطقه هتل خیلی زیاده و کمتر به اسم میشناسن هتل هارو از ما شماره تماس و آدرس هتل و خواست از رو برگ رزرواسیون با هتل تماس گرفت و گفت که میهمان هاتون اینجا جلو برج ساعت هستن و نمیشناسن آدرس رو اون هم گفت همونجا بمونیم تا بیان دنبالمون.
حدود ۵ دقیقه بعد یک نفر اومد و چون ما با چمدون اونجا منتظر بودیم شناخت.
همگی تو ماشین جا نشدیم وسایلارو گذاشتیم مادرم اینا و بابام سوار شدن و چون نزدیک بود راننده گفت یواش میره که ما هم پشت سرش بریم من و عموم پیاده رفتیم حدودا ۵ دقیقه نشد پیاده تا هتل.
هتل تو محله بالیخچی قرار داشت بالیخ به زبان ترکی یعنی ماهی و ظاهرا خیلی قبل اون منطقه بازار ماهی بوده و به اون اسم معروف بود.
ساعت ۴ اتاق هارو تحویل گرفتیم.
خود هتل برای اجاره هم ماشین هایی داشت که میتونستیم اجاره کنیم.
داخل حیاط هتل یه استخر کوچیک و جمو جور ولی خیلی تمیز وجود داشت اتاقای هتل خیلی خوب و تمیز بود پنجره های چوبی اتاقا یه حالو هوای دیگه داشت.
هتل اینترنت رایگان داشت و یه تراس فوق العاده با ویوی عالی
بعد از تحویل گرفتن اتاق ها و جابجا کردن وسایلامون و یه کوچولو استراحت برای ناهار رفتیم و هنوز هیچ شناختی از منطقه نداشتیم و همون اولین کافه رستورانی که دیدیم زیباییش چشممون رو گرفت و همونجا رفتیم ناهار رو بخوریم رستوران خیلی نزدیک هتل بود و اسم رستوران Velespit Cafe بود که از مسئولای رستوران پرسیدیم معنیشو گفتن یعنی دوچرخه قدیمی جالب بود بعضی میزهای رستوران هم از لاستیک دوچرخه رینگ لاستیک ماشین و … درست شده بود و اکثر دکور از وسایلی درست شده بود که دیگه کاربردی نداشتن.
ناهار یه تعدادمون کوفته یه سریمون همبرگر و یه سری هم مرغ سرخ کرده سفارش دادیم. منوی رستوران هم به این شکل بود همراه با قیمتاش :
بعد خوردن ناهار به هتل برگشتیم تا استراحت کنیم و آماده بشیم برای تایم دوم گشتن. نیم روز اول رو اختصاص دادیم به گشت و پیاده روی در منطقه کاله ایچی. بافت خاص منطقه که شامل خیابانهای کم عرض و پیچ در پیچ به همراه خانههای قدیمی که توسط دیوارهای قدیمی محصور شدن، بسیار جلب توجه میکنه.
واقعا هرچی از زیبایی این منطقه بگم کم گفتم یه منطقه دنج و آروم با کافه هایی که تو کوچه پس کوچه هاش بود و شب هایی که از همه کافه ها صدای موسیقی زنده میومد و عطر گل ها و روشنایی خاص کوچه ها زیبایی این منطقه رو چند برابر کرده بود. صندلی های کوچیک جلوی کافه ها ، بوتیک هتل های شیک و جموجور ، حالت سنتی و قدیمی بودن منطقه ، گلدونای نصب شده رو دیوارها و … خیلی برامون جالب بود و یه حالت رمانتیک داشت نمیدونم دقیقا چطور توصیف کنم یه حالت صمیمیت یا چی اسمشو بذارم نمیدونم ولی قدم زدن تو کوچه های باریک سنگفرش و دیدن جوون ها تو کافه ها شنیدن صدای موسیقی که از هر کافه شنیده میشد حس خیلی خوبی بهم میداد.
همینطور به گشت تو کوچه پس کوچه های منطقه ادامه دادیم. و از مغازه ها و آثار تاریخی منطقه دیدن کردیم.
منطقه کاله ایچی یه اسم ترکی هست که معنی اون داخل قلعه میشه. این قلعه ورودی داشته که به اوچ کاپیلار یعنی سه دروازه معروفه. تصویر زیر همون اوچ گاپیلار هستش ورودی اصلی به منطقه کاله ایچی.
از این در وارد خیابون آتاتورک میشه که یه خیابون تمیز جموجور و شیک بود یه طرف خیابون کافه ها و سمت دیگه مغازه ها قرار داشت که جلوی اکثر مغازه ها هم کافه های کوچیک قرار داشتن. چیزی که خیلی برام جلب توجه کرد تعداد کافه های این منطقه بود و مهم تر اینکه اکثرشونم پر بودن و این از رونق اقتصادی این شهر خبر میداد.
تو این خیابون شعبه مک دونالد هم وجود داشت که یه مقدار از اوچ گاپیلار فاصله داشت.
بعد گشتن و پیاده روی تو منطقه به هتل برگشتیم
برای شام هم چون معمولا ناهار رو خیلی دیر میخوردیم زیاد گشنه نمیشدیم معمولا یه چیز از سوپرمارکت ها میخریدیم و میبردیم هتل و اونجا تو تراس هتل میخوردیم هر اتاق برا خودش چای ساز هم داشت و شب ها چایی دم میکردیم و میرفتیم بالا هم از فضا و هوای خنک استفاده میکردیم هم یکم استراحت میکردیم . صبح برای صبحانه رفتیم بالا. تو اون فضا و با اون ویو اشتهای آدم برای صبحانه چند برابر میشد.
صبحانه هتل هم خوب بود تقریبا میشه گفت هر ذائقه ای رو پوشش میداد.
بعد خوردن صبحانه برنامه اون روزمون این بود که به اسکله بریم و سوار کشتی ها بشیم.
فاصله هتل تا اسکله خیلی کم بود و ما پیاده به سمت اسکله رفتیم اسکله کنار ساحل مرمرلی بود یه ساحل خیلی تمیز و با آب شفاف و دیدنی. تو مسیر یه فضای خیلی قشنگی بود که واقعا دیدنی بود.
برای سوار شدن کشتی ها از همون جلوی اسکله ها بلیط تهیه کردیم ولی روز قبلش مسئول هتلمون گفته بود که اگه خواستیم سوار کشتی ها بشیم حتما تخفیف بگیریم و اصلا رغبتی برای سوار شدن از خودمون نشون ندیم اینجوری خودشون قیمت رو کم میکنن همینجوری هم شد اول برای هر نفر ۲۵ لیر گفتن که ما گفتیم گرونه و رفتیم و از پشت صدامون زد برای هر ۶ نفرمون ۱۰۰ لیر ما هم قبول کردیم. کمی منتظر شدیم کشتی یکم پر بشه و راه بیفته.
کشتی ۴۵ دقیقه قرار شد مارو در داخل دریا بگردونه و آبشار و غار رو نشون بده.
گشت با کشتی خوب بود با اینکه خیلی هیجان نداشت ولی فضای دریا و گشتن با کشتی خودش حال و هوای خوبی داشت..
بعد از تمام شدن زمان گردش به اسکله برگشتیم همون حوالی یه آب پرتقال خوردیم همونجا جلوی خودمون آب پرتقال هارو میگرفتن برای ۷ لیوان متوسط ۲۵ لیر شد.
قبلا از بستگانمون شنیده بودیم آنتالیا هر روز در یک منطقه بازار روز میذارن که خیلی ارزون میشد . مسیر رو پرسیدیم که بازار روز پنج شنبه سمت بیمارستان دولتی بود به سمت ایستگاه تراموا رفتیم . ایستگاه هم دقیقا کنار برج ساعت بود روبروی خیابان کاظم اوزلپ.
قبلا کارت تهیه کرده بودیم برای تراموا و از همون کارت میشد برای اتوبوس ها هم استفاده کرد فقط شارژش کم بود و مجدد شارژ کردیم و منتظر اومدن تراموا شدیم. از راننده پرسیدیم که آیا تراموا به اون منطقه میره و اونم گفت تا یه جاییش رو میبره و بقیه رو یا باید با تاکسی بریم یا پیاده. سوار تراموا شدیم و خواستیم وقتی به ایستگاه مورد نظر رسیدیم بهمون خبر بده.
ایستگاه مورد نظر پیاده شدیم ما هم بقیه راه رو تفریحی پیاده رفتیم. تو مسیر یه ساحل بود به اسم Konyaalti sayili که برا دیدنش دوربین گذاشته بودن با انداختن یک لیر داخل دوربین، دوربین فعال میشد.
همچنان پیاده به مسیر ادامه دادیم، یکم پیاده روی زیاد شد. تا رسیدیم به بازار. این بازار همه چی بود میوه و پوشاک با قیمت های خیلی مناسب و علت پایین بودن قیمت ها این بود که بعضیاشون اجناسی که تو فروشگاه های مارک از سایز میفتادن رو میاوردن و باید میگشتی تا اندازه خودت رو پیدا کنی اگه پیدا میکردی قیمت ها واقعا مناسب بود. همون تیشرتی که تو فروشگاه کوتون ما از وان ۳۵٫۹۹ لیر گرفته بودیم اینجا با همون رنگ و اندازه رو ۷٫۵ لیر بود . هر شلوار جین ۱۵ لیر حتی میوه هم قیمتش مناسب بود هلو هر کیلو ۴ لیر پرتقال ۲ لیر ،ازگیل ۳ لیر با کیفیت درجه ۱ البته.
بعد از خرید اینبار با اتوبوس ها برگشتیم. ایستگاه اتوبوس دقیقا روبروی بیمارستان بود و تا اول کاله ایچی میومد. کرایه هر نفر ۲ لیر و ۶۰ کروش بود که حتما باز باید با کارت پرداخت میکردیم.
ایستگاه کاله ایچی پیاده شدیم.
ناهار رو تو خیابون چترها رستوران Koftecisi خوردیم. ولی چترها بسته بودن وقی از صاحب رستوران پرسیدیم گفت فصل های بارونی چترهارو باز میکنن.
برای غذا isgara سفارش دادیم که ترکیبی از برنج و مرغ سرخ شده کبآبی بود.
بعد از خوردن ناهار قدم زنان از کوچه پس کوچه های منطقه به هتل برگشتیم تا کمی استراحت کنیم. انقد محیط قشنگ بود اصلا خستگی رو حس نکردیم.
به هتل رسیدیم و کمی استراحت کردیم تا انرژی بگیریم برای شب گردی های منطقه.
خنکی هوای بعدازظهرها خیلی دلچسب بود اطراف هتل جلوی یکی از کافه ها یه پیرزن بود که نون محلی می پخت که داخلش یه سری مواد و سبزیجات محلی و پنیرپیتزا میذاشت اسم نون گوزلمه بود و قیمتش ۷ لیر بود.
تصمیم داشتیم به سمت پارک قره اوغلان بریم . فلسفه قره اوغلان رو پرسیدیم که از مسئولای پارک گفتن طرز فکری که داشت باعث شد معروف بشه اون معتقد بود هیچ فردی هیچ چیزی برای خودش نداره و از دارایی ها و املاکش بقیه هم باید استفاده کنن و چیزی شخصی وجود نداره و به گفته اون شخص ، فضای اون پارک، ملک قره اوغلان بود که درش به روی همه باز بود و همه میتونستن داخل بشن که سال ها بعد به پارک تبدیل شد و قره اوغلان به یه نماد تبدیل شد قره اوغلان ترجمه اسمش یعنی پسر سیاه .