آنتالیا به یاد ماندنی

آنتالیا به یاد ماندنی

یادم می آد که شنبه ۲۲ شهریور بود که تصمیم گرفتم از یه آژانس سراغ تورهای ترکیه واسه مهر ماه رو بگیرم که تاکید داشتم پرواز از اصفهان باشه. و وقتی از آفاق نقش جهان واسه ۲۶ شهریور (یعنی ۴ روز بعدش!!!) واسه خودم و شوهرم و دختر ۴ ساله م جای خالی پیدا کردم، لیست هتلهایی که حتی اسمشون رو نشنیده بودم و قیمتها و شرایطشون رو نوشتم و شروع کردم به تحقیق در سایت lastsecond.ir و خوندن نظرات اونایی که تجربه آنتالیا داشتن. بعد از ۲ روز تحقیق و پرس و جو هتل ریکسوس لارس رو با هزینه هر نفر ۴٫۶۰۰٫۰۰۰ و دخترم ۱٫۸۰۰٫۰۰۰ انتخاب کردم و تا اومدیم پول تور رو به حساب آژانس بریزیم سه شنبه شد.

از اونجایی که ساعت حرکتمون چهارشنبه ساعت ۴ صبح بود ساعت ۱۲:۴۵ شب از خونه به سمت فرودگاه رفتیم ، اول چمدونمون رو تحویل دادیم و بعد رفتیم که عوارض خروج نفری ۷۵٫۰۰۰ تومان پرداخت کنیم ، یک باجه واسه پرداخت الکترونیکی داشت اما ارتباطش قطع بود و نمیشد کارت بکشی و یه اتاق واسه پرداخت نقد که هیچ اپراتوری ننشسته بود و بعد از کلی وقت توی صف بودن یک نفر اومد و با حوصله هر چه تمام تر یکی یکی پول گرفت و وقتی نوبت به ما رسید دیدیم کارت رو هم قبول نمیکنه . مجبور شدیم توی یه مغازه کارت بکشیم و پول نقد بگیریم . که توصیه می کنم یه مبلغی پول ایران همراهتون باشه که اذیت نشین و یا اینکه از قبل شماره حساب رو از آژانس بگیرین و پرداخت کنین و فیشش رو ببرین فرودگاه.

به هر ترتیب پروازمون بدون تاخیر حرکت کرد و بعد از یه توقف نیم ساعته تو آدنا رفت آنتالیا که چون از آسمان سوریه و عراق رد نمیشه و مسافت یکمی طولانی تر میشه حدود ۴ساعت و نیم یا ۵ ساعت توی هواپیما بودیم. وقتی رسیدیم ساعت ۸:۳۰ ایران بود و ۷:۰۰ در اونجا. بعد از تحویل چمدون، لیدرهای TezTour رو پیدا کردیم و سوار می نی بوس شدیم که به ازاء هر هتل یه لیدر گذاشته بودن. هتل ما در منطقه لارا و نزدیک فرودگاه بود بعد از ۱۰ دقیقه رسیدیم یه سورپرایز خوب اینکه همون موقع کلید رو دادن . لیدرمون برگه گشتهای بیرونی رو داد و من چون تعریف رفتینگ و پارک آبی رو زیاد شنیده بودم ازش گرفتیم و گشت کشتی با ناهار رو که خودش خیلی تعریف می کرد. از اونجا که ما جایی رو نمی شناختیم و تمام گشتها جوری بود که باید رزرو می کردی مجبور شدیم قیمتهای اونا رو قبول کنیم.کشتی نفری ۴۵دلار، رفتینگ ۵۰دلار و پارک آبی ۵۵ دلار.

 سفرنامه آنتالیا

برنامه هتل

از اونجا که هتل برای هر هفته خودش برگه های مخصوصی رو چاپ می کرد که برنامه های هر روز و شبش رو با تاریخ توش نوشته بود من روزهایی که برای گشتهای بیرونی گرفتیم رو کنار همونها یادداشت کردم تا یادمون بمونه. همین طور یه برگه بهمون دادن که لیست رستورانها توش بود با ساعت کاریشون.

 سفرنامه آنتالیا

کاغذ برنامه رستورانها

صبح چهارشنبه رو با رفتن به اتاق خیلی شیک و تمیز و یه استراحت کوچیک و صرف صبحانه توی رستوران اصلی هتل شروع کردیم که تنوع صبحانه عالی بود. دختر من عاشق استخر و آب بازیه و از همون ساعت صبح رفت استخر مخصوص بچه ها و مشغول شد .

 سفرنامه آنتالیا

نمای اتاق در بدو ورود

 سفرنامه آنتالیا

نمای استخر کودکان در هتل

تعداد رستوران ها توی هتل زیاد بود و تقریبا هر جا رو برای نشستن انتخاب می کردی می تونستی با آبمیوه ها از خودت پذیرایی کنی. با یه پیاده روی جاهای مختلف هتل رو دیدیم و شناسایی کردیم. محوطه هتل بسیار بزرگ و متنوع بود طوریکه اولش فکر می کنی نمی تونی همه جا رو یاد بگیری. کمی توی ساحل قدم زدیم و برای ناهار به رستوران رفتیم و بعدش یه خواب حسابی توی اتاق چون خیلی خسته بودیم. عصر رو با استخر ،کنار دریا ، منطقه relax zone که مثل پارک خیلی بزرگ و تمیز با تابهای استراحت بود و تختهای مخصوص گذروندیم .

 سفرنامه آنتالیا

ساحل اختصاصی

 سفرنامه آنتالیا

Relax zone

 سفرنامه آنتالیا

Relax zone

بعد از شام برنامه های شو سنتر شروع شد از ساعت ۸:۳۰ تا ۹:۳۰ برای بچه ها یه پسر همه بچه ها رو می آورد پایین و باهاشون نمایش دسته جمعی و رقص و مسابقه می ذاشت و در آخر بهشون بادکنک جایزه می داد که دختر من خیلی دوست داشت و بهش خوش می گذشت.

 سفرنامه آنتالیا

برنامه کودکان

از ساعت ۹:۳۰ تا ۱۰:۳۰ تاتر موزیکال ملیتی داشت که خیلی پر انرژی و جذاب بود و همه لذت می بردن. بعد از اون مجری همه رو دعوت می کرد که دم ساحل توی ایستگاه ساحلی جمع بشن و برنامه هایی مثل آواز خوندن مهمونا (Karaoke) یا مثل اون رو ببینن که خیلی سرگرم کننده بود و بعد از اون واسه استراحت اومدیم اتاق. روز پنجشنبه روز رفتینگ بود یکم لباس برداشتیم و اومدیم پایین که ساعت ۸:۳۰ اومدن دنبالمون و سوار اتوبوسی شدیم مخصوص ایرانی ها که دم هر هتل می ایستاد و یکی یکی سوار می کرد که خیلی طول می کشید و خسته کننده بود و چون رودخانه خروشان بالای کوه بود کلی مسیر رو هم رفت تا رسید که نهایتا ساعت ۱۱:۳۰ رسیدیم به ایستگاه اول واسه خرید کفش مخصوص (!!) البته بیشتر شبیه دمپایی پلاستیکی بود و اونا می گفتن فقط باید اینا رو بپوشین و کرایه ۷ لیر بود و خرید ۱۰ لیر که ما خریدیم.

 سفرنامه آنتالیا

رفتینگ

بعد با اتوبوس به بالای رودخانه رفتیم و به گروههای ۸ نفری تقسیم شدیم و قایق بادی گرفتیم با ۸ تا پارو. خودمون دور تا دور قایق نشستیم و من آریسا (دخترم) رو جلوی پای خودم روی برآمدگی نشوندم تا بتونم بگیرمش اما چشمتون روز بد نبینه به محض سوار شدن و حرکت همه قایقها برای شوخی و بازی آب می پاشیدن به هم و از لحظه اول آریسا ترسید و شروع کرد به گریه. هر قایقی یه کاپیتان واسه خودش داشت که گاهی برامون آواز می خوند و با بقیه کل کل می کرد و می خندیدیم اما دخترم خیلی ترسیده بود و کلا بهش سخت گذشت . ضمن اینکه علیرغم آفتاب داغ و هوای خوب، آب رودخونه خیلی سرد بود و و قتی بقیه آب می پاشیدن تا مغز استخوان آدم تیر می کشید. ۱۴ کیلومتر قایق سواری با هیجانی که توی قسمتهای خروشان داشت و تا مرز واژگونی قایق می رفت گذشت و ما با قایق رسیدیم به همون ایستگاه اول ، پیاده شدیم و لباسامون رو عوض کردیم.

یه ناهاری دادن بدون نوشابه که باید چشمات رو می بستی و می خوردی !!! و سه تا نوشابه خریدیم ۱۸ لیر که اصلاً نمی ارزید اما خیلی می چسبید!. ولی دیدیم ایرانی های دیگه از توی هتلشون آوردن که نخوان بخرن. بعد از اون فیلم و عکسامون رو بهمون نشون دادن. واسه عکسایی که انتخاب کردیم ۳۰ لیر گرفتن و چون شوهر من اصلا اهل چونه نیست سریع پرداخت کرد ولی یه اکیپ ایرانیا شروع کردن به چونه و تا حد دعوا پیش رفتن و عکسای همشون که شده بود ۲۴۰ لیر رو با ۱۲۰ لیر گرفتن. تو راه برگشت همه خوابیدن و من احساس کردم دارم سرما می خورم و احساسم درست بود . بعد از یه استراحت کوچیک توی اتاق بقیه روز رو توی محوطه هتل مشغول بودیم و بعد از اون شام و برنامه های شبانه هتل که واقعا سرگرم کننده و جالب بودن.

 سفرنامه آنتالیا

تاتر موزیکال

بطور کلی توی این کشورا به بچه ها اهمیت خاصی می دن و براشون سورپرایزهای جالبی داشتن به غیر از پارک بادی، اتاق بازی و … دکه بستنی ، پشمک ، پاپ کورن و نوشیدنی های مخصوص بچه ها که همه آب میوه های طبیعی و بدون نگهدارنده بود که دختر من عاشق اینا بود و اگه هزار بار می رفت می گرفت کسی چیزی بهش نمی گفت. جالب اینکه توی پارک کودکان همه چی در اندازه کوچیک بود از دستشویی، آبخوری و …

 سفرنامه آنتالیا

پارک کودکان

جمعه صبح بعد از صبحانه آدرس بازار خوب رو گرفتیم که بهمون گفتن با اتوبوسهای قرمز ۰۷ بریم مارک آنتالیا ، حدود ۴۰ دقیقه توی اتوبوس بودیم تا رسیدیم . اتوبوسها نفری ۲ لیر می گرفتن و این در مقابل تاکسی که ۳۵لیر بود خیلی به صرفه بود. پاساژ خیلی بزرگ و قشنگ و تمیز بود. اکثر مغازه ها مارک بودن و حتی وقتی قیمتهاشون رو با تخفیف نگاه می کردی گرون بود . روی همه مغازه ها ۷۰% INDIRIM نوشته بود(۷۰درصد تخفیف) اما بعد از تخفیف هم قیمتهاشون توی گوش آدم سوت مکشید.!! فقط یک فروشگاه مناسب بود به نام LC WAIKIKI که خیلی قیمتهای بهتری داشت و می شد خرید کنی و من برای همه مون لباس گرفتم.

 سفرنامه آنتالیا

مارک آنتالیا

ظهر رو توی طبقه بالای پاساژ نمایندگی MCDonald رفتیم که من خیلی دوست داشتم کل ناهارمون ۴۰ لیر شد و خیلی بهمون چسبید و تا برگشتیم هتل ساعت ۵ بود.

 سفرنامه آنتالیا

مک دونالد

بقیه روز رو داخل هتل و با همون برنامه های سرگرم کننده گذروندیم که اینقدر تنوع بالایی داشت اصلا خسته کننده و تکراری نمی شد.

 سفرنامه آنتالیا

نمای هتل از ایوان

روز شنبه روز پارک آبی بود و ما ساعت ۸ آماده بودیم که بیان دنبالمون . یکم لباس برداشتیم با دمپایی های رفتینگ و عینک و روغن که باید هزار بار تن دخترم رو چرب می کردم اما قبل از رفتن ،توی لابی یک قسمتی رو داره که می تونی واسه رستورانهای ایتالیایی ، آسیایی یا ترکی جا رزرو کنی و من واسه فردا شبش رستوران ایتالیایی رزرو کردم. پارک آبی با ناهار و نوشیدنی بود و قیمتش واسه بزرگسالا ۵۵ دلار و بچه ها ۲۰ دلار . باز هم چون با تور اونجا رو گرفته بودیم مجبور شدیم کلی وقت توی اتوبوس بشینیم تا برسیم. ساعت ۱۱ رسیدیم و قرار گذاشتیم ۳:۳۰ همه یکجا جمع بشیم. اما با دیدن پارک آبی یکمی جا خوردیم چون اصلا شبیه تبلیغاش نبود و خیلی کوچک تر از اونی که فکر می کردیم بود.

حتی به نظرم کیفیت سرسره های هتل بهتر از اونجا بود. ناهارش فقط پیتزا (مینی) و همبرگر بود با یه نوشابه و بستنی .به هر حال تا ۳:۳۰ مدام بازی کردیم و آفتاب خوردیم و برگشتیم هتل. در کل اینقدر که توی هتل بهمون خوش می گذشت بیرون اصلا خوب نبود و گاهی فکر می کردیم که نباید بیرون می رفتیم . روز یکشنبه صبح باید تور کشتی می رفتیم که هر چی هم تلاش کردیم که کنسل کنیم قبول نکردن. قبل از رفتن توی لابی رستوران آسیایی رو رزرو کردم و رفتیم. اما دریای مدیترانه فوق العاده قشنگ بود. رنگ دریا اینقدر آبی پر رنگ و جذاب بود که دلت می خواست فقط بهش خیره بشی.

 سفرنامه آنتالیا

کشتی

اون کشتی صرفاً مال ایرانی ها بود و تمام سرگرمی هاش واسه ایرانی ها…. بماند که بعضی ها همه جا خودشون رو نشون می دن که تاسف باره. ناهار کشتی هم اصلا خوب نبود و صدای همه رو در آورده بود ازمون عکسای خیلی قشنگی گرفتن و می خواست ۱۲۰ لیر ببگیره که من شروع کردم به چونه زدن و در نهایت با ۷۰ لیر ۶تا عکس بزرگ و با یه آلبوم ۳تایی چرم ازش گرفتم!

 سفرنامه آنتالیا

دریای مدیترانه

شب رو قرار بود توی رستوران ایتالیایی باشیم سر همون ساعت رزرومون رفتیم و سفارش غذا دادیم که واقعاً بی نظیر بود. اونقدر که هیچی از غذامون زیاد نیومد . دسرش هم خیلی تزئین و مزه خوبی داشت. و باز برنامه های با حال هتل تا ۱۲شب ادامه داشت.

 سفرنامه آنتالیا

غذای ایتالیایی

 سفرنامه آنتالیا

دسر ایتالیایی

روز دوشنبه رو تصمیم گرفتیم یه سر به بازار بزنیم و دوباره سوار اتوبوسهای ۰۷ قرمز شدیم و این بار Terra City پیاده شدیم. یه پاساژ چند طبقه بزرگ خیلی شیک که از ۱۰ صبح باز می شد و همه مغازه ها مارک بودن . خدارو شکر LC Walkiki اونجا هم شعبه داشت و باز یه سری رفتیم اونجا و توی نمایندگی Koton که حراجش بد نبود . تصمیم گرفتیم زود برگردیم و ۲ رسیدیم هتل و ناهار خوردیم و دوباره استخر و کنار دریا .

 سفرنامه آنتالیا

طبقه پایین ترا سیتی

 سفرنامه آنتالیا

فروشگاه LC Walkiki

شب رو برای رستوران آسیایی رزرو کرده بودیم که فکر می کردیم منظور از آسیایی همه کشورهای آسیایی هست اما رفتیم و دیدیم فقط چینی. غذاها باب طبع ما نبود . اکثراً ماهی اونم ماهی های عجیب غریب با سس هایی که طعم جدید داشت. اما دسرش بد نبود .در کل اگر نمی رفتیم بهتر بود.

 سفرنامه آنتالیا

غذای چینی

روز سه شنبه روز آخر بود و ما باید ساعت ۱۲ اتاق رو تحویل می دادیم . صبح رفتیم صبحانه و دخترم رفت توی آب تا ۱۱ ، برگشتیم توی اتاق و وسایل رو جمع کردیم و من یه دست لباس و یه حوله کوچیک واسه دخترم توی یه ساک گذاشتم و بقیه رو توی چمدون گذاشتیم و برای تحویل اتاق آوردیم پایین. کلید اتاق رو تحویل دادیم و خدا رو شکر هزینه اضافی ازمون نگرفتن . از اونجا که قرار بود ساعت ۶ بیان دنبالمون از ۱۲ تا اون موقع رو توی هتل از رستوران و محوطه و دریا و جایگاههای نوشیدنی استفاده کردیم و ۶ اومدیم فرودگاه .

 سفرنامه آنتالیا

کافی شاپ moon flower

چمدون رو تحویل بار دادیم ، از قسمت امنیتی رد شدیم و از فری شاپ یکمی شکلات خریدیم .پروازمون بدون تاخیر ساعت ۹ حرکت کرد و ساعت ۱:۳۰ صبح رسیدیم اصفهان. بطور کلی سفر بسیار خوب و خاطره انگیزی بود . می تونم موارد زیر رو به عنوان نکته بهتون بگم:

-آنتالیا یعنی هتل و اگه هتل رو خوب انتخاب نکنین کل پولتون رو دور ریختین. پس خیلی توی نخ ارزون نباشین. یکم گرون تر ارزشش رو داره.

-از اونجا که هتلهای خوب همشون استخر ها و پارک آبی خوبی دارن پیشنهاد می کنم پارک آبی آنتالیا رو نرین چون اصلا بدرد نمی خوره. و هیچ شباهتی به پارک آبی های دیگه مثل دوبی نداره.

-واسه بیرون رفتن هاتون خصوصا اگه بچه دارین حتما یک دوتا شیرینی یا کیک های بوفه صبحانه رو بردارین و با خودتون ببرین.

-رفتینگ ارزش رفتن رو داره اما توصیه می کنم یکی دوتا (یا بیشتر) نوشیدنی از یخچال اتاقتون باخودتون ببرین. اما دوربین یا موبایل فایده نداره و باید توی اتوبوس بذارین.

-اگر می خواین بازار برین توصیه می کنم صبح برین و تا ۲ برگردین که ناهار توی هتل باشین. یا بعد از ناهار مثلا ۴ برین و تا ۹ برگردین واسه شام و برنامه ها ولی در کل آنتالیا واسه خریدهای کلان خوب نیست.

-پاساژ هایی که تورها معرفی می کنن خیلی گرون هستن اما اونایی که چند بار رفته بودن آدرس یه خیابون رو دادن پشت مارک آنتالیا به اسم خیابون گل لو که قیمتهای خیلی بهتر داره و خیلی می شد خرید کنی .(که ما نرفتیم).

حتماً برنامه های هتل رو بگیرین و توی ساعتهای تعیین شده برین همون محل و ازشون بصورت مجانی استفاده کنین. و اگر از تدارکات هتل بهتون پیشنهاد دادن که در برنامه ها بهتون جایگاه VIP بدن و ازتون پول بگیرن قبول نکنین چون خیلی مسخره است!!!

اگر بخوام به هتل امیتاز بدم :

تمام موارد رو ۱۰ می زنم چون عالیه

نویسنده :  بهاره گلی

شنبه، ۱۰ آبان ۹۳ ساعت ۱۳:۲۳ توسط لست سکند

حتما ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *