امارات ، دبی – فوریه ۲۰۰۲
نمایش دو فیلم کوتاه “احضار” و “اسکلتی با لباس سیاه” در جشنواره فیلم های کوتاه ایرانی دبی بهانه ای شد برای اقدام به اولین مسافرت خارجی. قرار بود هر فیلم در دو نوبت نمایش داده شود و مدت برگزاری جشنواره هم یک هفته بود.
من از طریق تور ثبت نام و تاریخ سفر را درست منطبق با زمان جشنواره تنظیم کردم. قیمت بلیت، وبزا و تور شش روزه دبی ۱۶۰ هزار تومان بود (با هتل، صبحانه، ناهار و گشت) که من ۱۰ هزار تومان هم تخفیف گرفتم.
زمان پرواز از فرودگاه مهرآباد تا فرودگاه دبی تقریباً دو ساعت بود که برخلاف تصور قبلی من، تنها حدود ۱۵ دقیقه اش را روی خلیج فارس بودیم. پروازهایی که از ایران، هند، پاکستان و برخی کشورهای آفریقایی به دبی وارد می شوند در ترمینال شماره ۲ به زمین می نشینند که از همه نظر با ترمینال شماره یک که مختص پروازهای اروپایی است متفاوت است. دو سال بعد، زمانی که می خواستم با پرواز Emirates از لندن به تهران برگردم، ترمینال شماره یک را دیدم و از زیبایی و مدرن بودن آن متعجب شدم.
هتل City King تقریباً در مرکز شهر قرار دارد، ضلع شمالی میدان جمال عبدالناصر و در خیابان النخل.
دبی شهر زیبایی است. ساختمان های مدرن و برج های بلندی دارد که به عقیده خیلی ها، چیزی از ساختمان های آمریکا کم ندارد. ساختمان مخابرات این کشور (در بزرگراه آل مکتوم) یکی از زیباترین سازه های ساختمانی است که تا بحال دیده ام.
شاید بتوان گفت بیشترین جاذبه گردشگری دبی، مراکز خرید آن باشد. انواع مراکز خرید و شعبه های مختلف فروشگاه های زنجیره ای اروپایی و آمریکایی در این شهر وجود دارند که هر سلیقه ای با هر بودجه ای را راضی می کنند. برخی فروشگاه ها به شکل “کل شیء ۵ و ۱۰ درهم” فعالیت می کنند که در آنها تمامی اجناس ۵ یا ۱۰ درهم می باشند.
خیابان الدیرا را بطور اتفاقی کشف کردم و تبدیل شد به محل مورد علاقه ام! سبک معماری بازار نایف و مغازه های این خیابان بیشتر عربی است تا غربی و در آن انواع خوراکی های عربی فروخته می شود.ساحل الممزر محل خوبی است برای شنا و تفریحات آبی، البته با قیمتی نسبتاً گران.
چیزی که در دبی از همه بیشتر جلب توجه می کند، حضور ایرانیان است. ایرانی ها همه جا هستند؛ در فروشگاه ها، خیابان ها، هتل ها و کافه ها. اگر از دور دختر زیبایی به سمتتان می آید، مطمئناً وقتی نزدیک تر شد می بینید که در حال صحبت به زبان فارسی است!
در برخی چهارراه ها کسانی ایستاده اند که خانم هایی را برای یک شب معرفی می کنند، آلبومی نشان می دهند از عکس خانم ها و کافی است که خانم مورد نظر را انتخاب کنید! همه شان هم کارت بهداشت دارند. گران ترینشان روس ها هستند و ارزان ترینشان فیلیپینی ها! ایرانی ها هم وسط جدول رده بندی جا دارند!
دبی نه جای باستانی دارد، نه موزه ای و نه گالری مهمی. تنها خرید است و تفریح. من تور بیابان را نرفتم، چون علاقه ای نبود اما کسانی که رفته اند هم آنچنان راضی نیستند. نسبت به پولی که می گیرند (نفری ۷۰ دلار) چیزی برای عرضه ندارند.
دفعه بعدی که دبی رفتم، تابستان بود و متوجه تفاوت فاحش کیفیت و قیمت اجناس شدم. دلیلش هم عدم حضور مسافر در فصل گرماست.
نمایش فیلم های من روز سوم و چهارم بود که با موفقیت انجام شد و فیلم انیمیشنی “اسکلتی با لباس سیاه” با استقبال تماشاگران هم روبرو شد.