از طبیعت چیزی با خودمون نمیاریم جز خاطره و چیزی جا نمی ذاریم جز ردپا “
شکی نیست که استان خوزستان از نظر دیدنی های طبیعی و باستانی جز برترین مناطق ایرانه. مهد تمدنه. قسمتی از تمدن میانرودان ( بین النهرین ) باستان بوده. آثاری مثل چغازنبیل، شوش، هفت تپه، آبشارهای شوشتر و … یادگارهای باشکوه دوران باستان هستند. از نظر طبیعی هم این استان به ویژه در کوهپایه های زاگرس، حرفهای زیادی برای گفتن داره. یکی از این دیدنی ها در نزدیک شهر دزفول و اندیمشک قرار گرفته. سد دز، یکی از باشکوه ترین سدهای ایرانه. مدتها جز بلندترین سدهای جهان بوده. البته به نظر نمیرسه مردم محلی دل خوشی ازش داشته باشن. به نظرشون این سد تنها کاری که کرده، غرق کردن زمینهای کشاورزیشون بوده.
سد دز در بهار که تا خرتناق پر از آبه
یکی از عوارض طبیعی که زیاد در زاگرس به چشم می خوره، تنگه های بسیار باریک با دیواره های عمودیه. بختیاری ها بهش ” کول ” یا ” اِشکَفت ” میگن. معروفترین این ” کول ” ها، تنگه باستانی ” کول فرح ” در ایذه و اشکفت سلمانه. تنگ رازیانه و غار زینگان در استان ایلام هم از همین خانواده است. در ساحل جنوبی سد دز و در نزدیکی روستانی ” پامنار ” یه تنگه زیبا هست به نام ” کول خرسان “. اون منطقه خرس نداره! کسی نمی دونه چرا اینجا به این نام معروفه. با همه زیبایی که این دره داره، اما اصلا معروف نیست. بیشتر، محلی ها ازش اطلاع دارن. حتی رو google map هم نمیشه پیداش کرد. بهتر! بعضی از گردشگرهای بی مبالات ایرانی پاشون به اینجاها نرسه بهتره حداقل پر از آشغال نمیشه.
اون علامت قرمز در جنوب دریاچه، روستای پامنار هستش. دزفول و اندیمشک هم ستاره دار شدن
در این روستا هیچ مناره ای وجود نداره اما اگه یه ذره سرتون رو بالا بیارید، ستونهای سنگی طبیعی غولپیکری رو در بالای یه کوه بزرگ می بینید. ستونهایی که بی شباهت به مناره مسجد نیستند. برای همین به اینجا ” پامنار ” میگن.
به خاطر وجود همین ستونهای سنگی به این روستا ” پامنار ” میگن
بهترین رو ارزونترین راه برای رسیدن به اینجا اگه از تهران میاید، استفاده از قطاره. قطار در اندیمشک ایستگاه داره. اندیمشک و دزفول به هم چسبیده هستند. از دزفول که وارد جاده شهیون بشید، یه فرعی هست که شما رو به روستا می رسونه. کلا حدود ۵۰ کیلومتر راهه. روستا درست در ساحل دریاچه سد دز قرار داره.
صبح زود از داخل کوپه قطار. چیزی تا اندیمشک نمونده
پارک ساحلی در کناره رودخونه دز در شهر دزفول. کلی از زیبایی اینجا تعریف کردیم. فروردین سال ۹۵ بود. چند روز بعد از رفتن ما از اونجا یه سیل ناجور اینجا رو کلا غرق کرد.
در مورد اقامت نمی تونم خیلی نظری بدم چون اونجا از نظر زیرساخت توریستی توسعه یافته نیست. میشه چادر زد یا در صورت داشتن آشنا از قبل برای اجاره یه خونه روستایی اقدام کرد. خود طبیعت روستا و دریاچه به تنهایی می تونه یه جاذبه بزرگ باشه. اونجا قایق موتوری هم برای گشت روی دریاچه وجود داره. گشتی که به شدت پیشنهاد میشه. در وسط دریاچه چند تا جزیره هست. جزیره هایی که در گذشته قله های کوهها و تپه ها بودن. دیواره های صخره ای نزدیک به تاج سد هم خیلی جالب هستند. از دور انگار یه سری کتیبه های میخی غولپیکر روی صخره ها کنده شدن. امکان بازدید از تاج سد هم وجود داره. من خودم روی تاج سد نرفتم.
صخره های اطراف دریاچه
بالای یکی از جزیره های وسط دریاچه
نمایی از دریاچه و چند تا جزیره کوچیک از بالای یکی از جزیره های بزرگ
برای رفتن به کول اگه به همراه تور نیستید، حتما نیاز به یه راهنمای محلی دارید. رسیدن بهش خیلی سخت نیست. پیاده روی دو ساعته ای داره. اگه مثل ما زیر بارون وحشتناک گیر نیفتید، اصلا سخت نیست. بیشتر مسیر از لابه لای گندم زارها عبور می کنه. مواظب باشید وارد مزرعه ها نشید چون ممکنه کشاورزها رو عصبانی کنید. پس از گذر از مزرعه ها وارد یه دره می شید که که کم کم شروع به باریک شدن می کنه. در ابتدای کول یه میدون طبیعی باز پر از قلوه سنگ وجود داره و از این نقطه خود کول شروع می شه.
محلی ها می گفتند این صخره یه قلعه طبیعیه و داخلش اتاقهایی هم حفر شده
مزرعه گندم در سر راه کول
در ابتدای دره، آب این شکل های زیبا رو توی صخره ایجاد کرده
بعضی جاها به قدری کول باریک میشه که فقط یه نفر می تونه از اون عبور کنه. کف دره یه رودخونه کم عمق جاریه. شرایط دره به شکلیه که بالاخره مسافر مجبور میشه وارد آب بشه. عمق آب اونقدر هست که به راحتی داخل کفش رو خیس کنه. واسه همین پیشنهاد می کنم یه صندل یا یه کتونی همراه داشته باشید و با اون وارد کول بشید و کفش اصلیتون رو بذارید توی کوله تون که خیس نشه. موقع برگشت، بدترین حس، راهپیمایی دو ساعته با یه کفش خیسه به ویژه اگه تو بهار اونجا رفته باشید و هوا هم کمی سرد باشه.
فضای باز در ابتدای کول. دره اصلی از اینجا شروع میشه
داخل کول. دره انقدر تنگه که اون دو تا سنگ نتونستند تا انتهای دره برسند و همون وسط گیر کردن
این صخره شبیه شکم یه آدمه!
من خیلی زیاد توی کول جلو نرفتم ولی شنیدم که کم کم عمیق میشه به طوریکه آب می تونه یه آدم رو غرق کنه. این کول مثل یه کوچه تنگ و پیچ در پیچه که گاهی ازش کوچه های دیگه هم منشعب میشه. احتمال گم شدن در این دره هست پس حتما با یه راهنما به اینجا برید.
نوشته شده در جمعه ۱۳۹۶/۰۴/۳۰ساعت ۱۷:۱
نویسنده : نادر
منبع : وبلاگ فرسنگ
کلمات کلیدی:خوزستان ,شهر خوزستان,سد دز خوزستان,ایران خوزستان