تور لیدر خود باشیم : نقشه سفر به آبشاری در همسایگی تهران، آبشار شاهاندشت
باد توی برگ های سوزنیِ کاج افتاده و سیخ سیخ های چوبی درخت، ردِ باد را گرفته اند تا پایین دیوارهای کاهگلی، پیچ بخورند و آرام بگیرند. همه تنِ دیوار را آفتاب گرفته است چون آسمان، آبیِ صاف و عمیقی دارد و هر از گاهی پنبه های ابر از میانش می گذرند. خبری از چنگال های فولادیِ بیل مکانیکی نیست و همینطور ماشین ها، درهم آمیختگیِ صدای بوق و هیاهوی مسافرکش ها. در عوض اگر گوش، تیز کنید حتما آوای چکه ها را پیدا می کنید، شاید هم لالاییِ یک آبشارِ بلندبالا را.
این تنها گوشه ای از حال و هوای روستاهایی است که همینجا در نزدیکی تهران، آرامش را مزه مزه می کنند. تجربه بازدید از این روستاها می تواند یک بهانه باشد برای شهرنشین هایی که دنبال رهایی از شهر، هیاهو و اضطرابِ زندگی پرشتاب شهری می گردند. اگر خیال دارید خنکای مطبوعِ این روستاها بر پوست شما هم بنشیند، وجود روستاهای اطراف پایتخت را غنیمت بشمارید و برای سفر به این مناطق برنامه ریزی کنید. با پیشنهادهایی که در پی می آید، نقشه راه پیش روی شماست؛ نگران انحراف از مسیرِ روستا نباشید.
انتخاب با شماست
شما با توجه به علاقمندی و شرایطی که از آن برخوردار هستید می توانید از تهران خارج شوید و یک روز را زیر سایه طبیعت سپری کنید. با دل سپردن به جاذبه هایی که قادر هستند یک روز پر از هیجان و خاطره انگیز برای شما و همرهان تان بسازند. بعد از انتخاب مقصد، خود را به امکانات و دانش لازم برای حرکت و ادامه مسیر مجهز کنید.
سحرخیزها برنده اند
پیش به سوی یک سفر یک روزه که می تواند روزی به یادماندنی برای شما و همراهان تان بسازد. پیشنهاد این دفعه من به شما آبشار شاهاندشت است. از آنجا که معمولا روزهای تعطیل برای این نوع برنامه ها انتخاب می شود بد نیست که صبح کمی زودتر بیدار شده و حرکت کنید تا در صورت تمایل زمان بیشتری را در مقصد بگذرانید و البته درگیر ترافیک برگشت هم نشوید.
وسایل مورد نیاز
خودروی سواری با باک پر، مدارک خودرو (گواهینامه و کارت ماشین و..)، کارت ملی، کوله پشتی، لباس و کفش مناسب و راحت، دوربین عکاسی، وسایل شخصی، ناهار سبک، مقداری میوه و خوراکی های خشک مخصوص (ریزه خواری) و در صورت تمایل صبحانه همراه
گام اول
صبح زود ترجیحا حداکثر تا ساعت ۶ به قصد جاده هراز از منزل خارج شوید، جهت خروج از شهر به شما بزرگراه همت مسیر غرب به شرق را توصیه می کنم، انتهای بزرگراه همت به سمت جاجرود می رود و با این انتخاب نیازی به خارج شدن از مسیر نیست.
اگر مسیر را ادامه دهید و از بزرگراه همت به سمت جاده جاجرود بروید کمی جلوتر به اتوبان پردیس، دسترسی خواهید داشت که عوارضی آن برای هر خودروی سواری حدود ۳۵۰۰۰ تومان است. با توجه به کوتاهی مسیرِ این اتوبان و خلوتی ساعات اولیه صبح، توصیه نمی کنم از این مسیر استفاده کنید و در جاده قدیم به مسیر خود ادامه دهید تا به جاجرود برسید. بعد از عبور از این جاده به بومهن و سپس رودهن می رسید که راه جاده هراز و فیروزکوه در آن با نصبِ تابلو از هم جدا شده. با توجه به اینکه مقصد ما در مسیر جاده هراز قرار دارد، از مسیر سمت چپی به جاده هراز وارد شده و ادامه مسیر می دهید.
زیارت در جایی نزدیک تر به آسمان
بعد از عبور از شهر آبعلی به سربالایی تندی می رسید. بقعه امامزاده هاشم بر فرازِ این مسیر شیبدار قرار گرفته است. برای زیارت امامزاده هاشم می توانید زمان رفت یا برگشت را به این کار اختصاص دهید. مزارِامامزاده در سمت چپ جاده قرار گرفته است. بهتر است برای جابجایی احتیاط بیشتری کنید. در قسمت راستِ مسیر هم چند چشمه سرویس بهداشتی تعبیه شده است.
توصیه ایمنی
از محل قرارگیری بقعه امامزاده هاشم که گردنه(کمترین ارتفاع خط الراس (بین دوقله) که محل مناسبی برای ساخت جاده جهت عبور از کوه است. ) جاده به حساب می آید به بعد مسیر به سرازیری تبدیل می شود. برای طی این بخش از مسیر، سرعت نگیرید و با دنده سنگین حرکت کنید.
ادامه مسیر
لازم است حدود ۱۰ دقیقه در مسیر کوهستانی به سمت پایین رانندگی کنید. با طی این مسیر، کم کم به محلی می رسید که از آن می توانید قله دماوند را ببینید، البته اگر هوا ابری نباشد. کمی جلوتر، ساختمان زرد رنگی قرار دارد با سقف شیروانی که مختص فعالیت های راهداری است. می توانید قبل از آن در شانه خاکی جاده که به علت عریض بودن محل مناسبی برای توقف است متوقف شوید تا هم خستگی مسیر از تنتان خارج شود و هم از قله دماوند عکاسی کنید. اینجا تقریبا بهترین جا در جاده برای عکاسی از قله دماوند است. (در صورت صاف بودن هوا)
بام ایران
قله دماوند، بام ایران، با ۵۶۷۱ متر ارتفاع، قله هزار داستان، قله ای که دیدن آن جان می دهد و صعود آن جان می گیرد، بلندترین قله آتشفشانی آسیا است. دماوند دومین کوه بلند فلات ایران و خاورمیانه، در سیام تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد، از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانه ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفتهاست. از دیدگاه تقسیمات کشوری، در بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران قرار دارد.
پیشینه دماوند
دماوند در اساطیر ایران جایگاه ویژهای دارد. شهرت آن بیش از هر چیز در این است که فریدون از شخصیتهای اساطیری ایران، ضحاک را در آنجا در غاری به بند کشیدهاست و ضحاک آنجا زندانیاست تا آخرالزمان که بند بگسلد و کشتن خلق آغاز کند و سرانجام به دست گرشاسپ کشته شود. هنوز هم بعضی از ساکنان نزدیک این کوه باور دارند که ضحاک در دماوند زندانی است و اعتقاد دارند که بعضی صداهایی که از کوه شنیده میشود، نالههای اوست.
در تاریخ بلعمی محل زیست کیومرث، کوه دماوند دانسته شدهاست و گور فرزند وی هم آنجا دانسته شدهاست. با این تفصیل که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه برآورد و کیومرث فرزند را در چاه فروهشت. بلعمی سپس از مغان نقل کند که کیومرث بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز تا امروز (روزگار بلعمی) ده پانزده بار پرزند و به هوا برشود و از مغان نقل میکند که این آتش دیو را از فرزند او دور دارد.
به گفته تاریخ بلعمی جمشید به طبرستان به دماوند بود که سپاه ضحاک به وی رسید. بنا به روایتی نبرد لشکر فریدون به سپاهسالاری کاوه با ضحاک در حوالی دماوند بود. دماوند بار دیگر در گاه پادشاهی منوچهر مطرح میشود؛ آرش کمانگیر از فراز آن تیری انداخت تا مرز میان ایران و توران را تعیین کند. کیخسرو پادشاه آرمانی ، پس از واگذاری سلطنت به لهراسب به دماوند رفته و عروج می کند. بعدها با پا گرفتن اساطیر سامی در ایران برخی شخصیتهای این اساطیر هم با دماوند ارتباطاتی یافتند. از جمله عوام معتقدند که سلیمانبن داوود، یکی از دیوان را که «صخر المارد» (سنگ سرکش) نام داشت در آنجا زندانی نمود. گویند، بر قله دماوند، زمین هموار است و از چاهی که بر فراز آن قرار دارد، روشنی بیرون آید.
داستانِ کاسه در قله دماوند!
موضوع جالب در مورد قله دماوند این است که نوک قله بر خلاف تصور تیز یا گنبدی نیست و در زمینی به پهنای کمتر از نصف یک زمین فوتبال گودی قرار دارد که به کاسه معروف است آن هم به خاطر شکل کاسه ایش. این کوه جزو آتشفشان های نیمه فعال است و هنوز خروج گاز گوگرد از سمت جنوبی آن مشهود است.
تجدید قوا با صبحانه
دقیقا بعد از ساختمانِ راهداری، رستوران آدم و حوا در سمت راست قرار دارد که معمولا در ابتدای صبح روز جمعه صبحانه را به صورت بوفه (منو آزاد) در اختیار مشتری ها قرار می دهد. این روش، هم تنوع صبحانه را بیشتر می کند و انتخاب را راحت (هزینه صبحانه در زمان نگارش این متن برای هر نفر ۱۴۰۰۰ تومان است). نکته: اگر قصد دارید از صبحانه ای که همراه خود آورده اید میل کنید توصیه میکنم کمی صبر کنید تا جای بهتری را پیشنهاد کنم.
ادامه مسیر
کمی بعد از رستوران آدم و حوا، در قسمتی از سمت چپ جاده مجسمه ای را می بینید که انگشت اشاره اش قله دماوند نشان می دهد. در مقابلِ این تندیس مسیری قرار دارد که از جاده خارج می شود. این مسیر راه دسترسی به سد لار، دشت شقایق ها، جبهه غربی (پارکینگ و سپس پناهگاه سیمرغ) و جبهه جنوبی (گوسفند سرا و سپس بارگاه سوم) قله دماوند و همچنین روستای رینه است. اما شما از کنار مجسمه عبور کرده و مسیر را در راه اصلی ادامه دهید.
بازی پل و رودخانه در مسیر
از اینجا به بعد مسیر سرسبز تر شده و کوه های صخره ای بیشتر دیده می شود. در همین مسیر از تعدادی تونل عبور می کنید. جالب است که با طی این مسیر، چند بار از طریق پل به این سو و آن سوی رودخانه هدایت می شوید. کمی جلوتر -حدود ۲۰ دقیقه- زمانی که رودخانه در سمت چپ شماست روستای آب اسک را می بینید که در بالا دست رودخانه قرار گرفته و آبشار کم آبی از درون روستا به رودخانه هراز می ریزد. البته این روستا مقصد ما نیست پس با شرح کوتاهی از ویژگی های آن که در زیر آمده از کنارش عبور می کنیم و ادامه مسیر می دهیم.
روستای هزار راز
می گویند روستای آب اسک گویا در قدیم به نام (اشک) خوانده می شد. اشک اول پادشاه اشکانیان این آبادی را به اسم خود نام نهاده است و به مرور زمان به اسک تغییر نام یافته است. بنابر روایتی دیگر هم در خصوص اسک آورده اند که به خاطر وجود آبهای گرم و رسوبی بوده که قطره قطره بر زمین میچکیده و بر روی وسایل و سنگها رسوب باقی می گذاشته. به گفته راویان اشک ی
کم در آساک در شمال کوههای البرز تاجگذاری کرده بنابراین گویا اسک متأثر از آساک هم است .
ابوالقاسم محمدبن حوقل بغدادی سیاح معروف و جغرافیدان عرب در سال ۳۳۱ ه ق برابر با ۹۴۱ میلادی به عزم مطالعه درباره کشورها و ملتهای مختلف و نیز به منظور تجارت از بغداد بیرون رفت و کشورهای اسلامی را از شرق تا غرب پیمود. در سفرنامه خویش به ایران چنین عنوان میکند : «راه ری به طبرستان چنین است؛ از ری به برزیان یک منزل سبک و از آنجا به نامهند یک منزل و از آنجا به اشک یک منزل و از آنجا تا پلور یک منزل و از آنجا تا آمل یک منزل است . »
نامبرده پس از پایان سفر خویش کتابی تحت عنوان صورهالارض در سال ۳۵۷ ه ق به عربی تألیف نموده است. اما مشخص نیست این نامگذاری ها تا چه اندازه صحت دارد. اما شاید چیزی که آب اسک رو در بین تمام روستاها متفاوت کرده مراسم برف چال باشد.
برف چال
پیشینه این مراسم به دوره آل بویه، در طبرستان، باز میگردد. رسم برف چال از رسمهایی است که زمان اجرای آن بستگی به زیست طبیعی، آب و هوا و وجود برف در منطقه دارد. مردان شرکت کننده محلی و میهمانان کارشان اول تمیز کردن جاده ناصری (جادهای که به برف چال ختم میشود) است و لایروبی گودال برف چال. در این روز اسکیها در هر کجا که باشند خود را به مراسم میرسانند تا هم دید و بازدید دوستان و اقوام باشد و هم اجرای مراسم دسته جمعی آیینیشان.
بنیان اعتقادی وپشتوانه مذهبی رسم برف چال را به کرامات سید حسن ولی عارف وزاهد قرن نهم هجری نسبت میدهند. گفته میشود وی از طریق ۱۶ نیا به امام حسن عسگری ارتباط دارد. مردم دامدار اسک در منطقه اسک وش ASKvash به علت نبود چشمههای آب در پی مکانی برای کندن گودال وذخیره برف بودند اغلب مکانی که انتخاب میشد برای کندن مناسب نبود زیرا زمین پوشیده از سنگ بود. روزی چند سوار که از اسک وش میگذشتند، با تجمع مردمی برخوردند که بیل وکلنگ دست گرفته ومشغول انجام کاری هستند این رهگذران سوارههایی بودند که بنا به گفته اهالی سیدحسن ولی وسیدحسن عالی که جدمردم روستای نیاک بود وچند تن از همراهان او بودند. رهگذران احوال کار را از ایشان جویا میشوند، سید حسن ولی محل مناسب برای کندن گودال را با عصای خویش به مردم اسک نشان میدهد. مردم دامدار اسک به همراه سید حسن ولی به کندن مشغول میشوند ولی به هیچ سنگی برخورد نمیکنند. مردم از این عمل متعجب میشوند وآن را به عنوان کرامت ومعجزهای از طرف سید حسن ولی در نظر میگیرند.
مردم اسک میگویند: سیدحسن ولی برای این روز نذوراتی در نظر گرفته که باید هم از طرف مردم اسک و هم از طرف مردم روستای نیاک داده شود. مردم روستای نیاک باید در این روز نان وپنیر وگوشت وغیره به مردم روستای اسک دهند واز طرفی مردم اسک باید نذوراتی را تهیه کنند ودر روز برف چال بین مردمی که به عملکرد واجرای مراسم میپردازند توزیع کنند.
گودال مذکور در وسط مرتع برف چال در اسک وش قرار دارد. ابعاد این گودال تقریباً برابر ۷ متر عرض و۱۰ متر عمق میباشد. ارتفاع سنگ چین شده آن از سطح زمین به ۲ متر میرسد. قطر دیوار تقریباً۱ متر است. دیوارههای گودال به وسیله سنگ چیده شده است.
مراسم زن شاهی
مراسمی است ریشه گرفته از روز سپندارمزدگان که آیینی است به پاس بانوان در آیین زرتشت، این مراسم که به همراه مراسم برف چال در یک روز مشخص برگزار میشود و زمان اجرای آن به تبع از رسم برف چال متغیر است. آن هم به دلیل شرایط جوی وزیست محیطی.
محل اجرای این نمایش معمولاً در دو مکان اصلی روستا است یکی از این مکانها محلی به نام درویش باغ است که میدانی مناسب برای اجرای مراسم به حساب میآید. مکان دیگر تکیه اسک است. حاکمی که بر مسند حکومت مینشیند از طرف زنان روستا انتخاب میشود و ممکن است هر ساله تغییر کند. حاکم معمولاً روز قبل از اجرای مراسم به مقام خود واقف است. این حاکم زنی است که دارای صفاتی همچون تسلط در رهبری، قدرت در مدیریت، کمرو و خجالتی نبودن، خوش سر و زبان بودن، کاردانی و زیبایی است.
کسی که جهت این منظور انتخاب میشود برای چرخش روال حکومت وبرقراری ضوابط در مراسم افرادی را برای نگهبانی و قراولی که داوطلب هستند انتخاب میکند و در مکانهای مشخص روستا قرار میگیرند. این قراولان دختران روستا هستند که جهت نگهبانی و پاسبانی از روستا به گشت در روستا میپردازند. البته خود حاکم و وزیران نیز در روستا میگردند واز حال مردمشان آگاه میشوند. مراسم زن شاهی در واقع نظامی نهادمند از سوی بخش زنان در مقابل مردان است و نگهبانان دارای اسلحههایی چون چوب و چماق هستند. نگهبانان مرتب به سراغ شاه آمده و چگونگی وضعیت روستا را به شاه گزارش میدهند. حاکم و وزیران وی و قراولان دارای لباس مشخص هستند معمولاً این لباسها در گذشته لباس سربازان سرداران اسکی بود که در این روز مشخص به آنها داده میشد.
امروزه لباسها از لباسهای تعزیه است که حاکم و دیگران از آن استفاده میکنند. زنان روستا بعد از خارج شدن مردان از روستا، مراسم زن شاهی را آغاز میکنند هنگام واجرای مراسم هیچ مردی در روستا حضور ندارد. همچنین هیچ مردی چه اسکی و چه غریبه حق ورود به روستا را ندارد و در این مورد استثنایی نیز وجود دارد و آن فقط شامل مردان بیمار وناتوان هستند که میتوانند در خانه بمانند اما منوط به اینکه جلو پنجره و تراس خانه ظاهر نشوند. خانواده او هم باید جریمهای به دلیل حضور مرد بپردازند. جریمهها بیشتر خوراک است.
نگهبانان در مدخلهای ورودی روستا به دفاع و حمایت از روستا میپردازند تا هیچ عنصر بیگانه از جنس مخالف وارد روستا نشود. در سالهای گذشته دوره گردی دست فروش به دلیل عدم آگاهی از مراسم زن شاهی وارد روستا شد با ورود شخص مذکور اموال وی توقیف و پس از خوردن کتک در طویله حبس شد تا اینکه مردان از مراسم برف چال به روستا آمدند و او را آزاد کردند. نمونه دیگر مربوط به میوه فروشی است که به جرم ورود به روستا و هتک حرمت و نقص قانون تمام میوههایش مصادره شد و توسط زنان روستا خورده و میوه فروش توبیخ شد.
ادامه مسیر
در ادامه جاده همانطور که در مسیر هراز حرکت می کنیم دوباره به آن سوی رودخانه جابجا می شویم. کمی جلوتر در لابلای کوه های سمت راست جاده، قلعه ای را می بینید که ملک بهمن نام دارد. در زیر قلعه ملک بهمن، آبشاری زیبا و بلند هیجان شما را بر می انگیزد. آبشاری که با نام شاهاندشت خوانده می شود. شاید با دیدن این آبشار تعجب کنید که چطور تا به حال با گذر از این مسیر چشم تان به بلندای آن نیفتاده است.
لازم به ذکر است که یاقتن این منظره به واسطه زاویه آن با جاده در مسیر رفت به سمت شمال به سهولت امکان پذیر نیست.
پس با توجه به اینکه راه دسترسی آن از طریق خروجی روستای وانا است به تابلوهای سمت راست جاده دقت کنید تا از آن عبور نکنید، (حدود ۶۵ کیلومتری آمل و ۸۵ کیلومتری تهران)
خروجی وانا به صورت یک پل فلزی است که می توانید توسط آن از رودخانه سمت راست (هراز) عبور کنید.
بلافاصله بعد از پل و عبور از رودخانه وارد اولین خروجی در سمت راست مسیر شوید. (سر نبش این خروجی سرویس بهداشتی قرار دارد که تقریبا آخرین سرویس در این قسمت از سفر است) کمی جلوتر مسیر به سه قسمت تقسیم می شود. دقت کنید و با وجود خاکی بودن مسیر سمت راست، به آن وارد شوید.
صبحانه با طعم سلامتی
نگران نباشید کمی جلوتر مسیر مجددا آسفالته می شود، در همین فاصله کوتاه قبل از اینکه وارد شیب شوید در کنار رودخانه می توانید صبحانه ای که با خود آورده اید را میل کنید و از صدای آب لذت برده و هوای سالم را چاشنی آن کنید، فقط خاطرتان باشد زباله ای به جا نگذارید که هم هوای طبیعت را داشته باشیم و هم خاطر سایر بازدید کنندگان مکدر نشود.
ادامه مسیر با پای پیاده
بعد از صرف صبحانه با خودرو مسیر را ادامه دهید. جاده پیچ خوران بالا می رود و به ارتفاع شما اضافه می شود، نگران نباشید درست می روید، در انتها به پارکینگ روستا می رسید. حالا باید در جای مناسب پارک کنید و کوله و وسایل را برداشته تا از اینجا به بعد مسیر را پیاده طی کنید.
روستا گردی آغاز می شود
به همان مسیر ادامه دهید، دقیقا ابتدای ورودی می توانید تابلو نصب شده توسط سازمان میراث فرهنگی و توضیحات مربوط به قلعه ملک بهمن را ببینید،
ترجیحا آن را مطالعه کرده و ادامه مسیر بدهید، شما وارد کوچه های روستایی می شوید، راه یکی است و امکان گم شدن شما وجود ندارد. جلوتر که بروید مسیر شیب دار می شود. در انتهای سرازیری به یک دوراهی می رسید. حالا باید مسیرِ سمت چپ را در پیش بگیرید. از اینجا به بعد جوی آبی همراه مسیر است که از آبشار تغذیه می شود. شما باید خلاف جهت آب حرکت کنید تا به آبشار برسید با ادامه راه بنای زیبا و مزارِ یک امامزاده را با سازه ای چوبی در سمت چپ خود می بینید،
ادامه مسیر
بعد از گذشتن از بنای چوبیِ امامزاده، جوی آب ناپدید می شود. حالا شما باز به یک دو راهی رسیده اید و باید مسیرِ سمت چپ را ادامه دهید که شیب رو به بالا دارد. در پس این شیب آرامگاه روستا نمایان می شود.
زلالِ آب، راهنما می شود
مسیر با پیچی که در خود قبرستان است ادامه پیدا می کند. شما مجددا جوی آب را خواهید یافت. با عبور از کوچه باغ ها کم کم آبشار و قلعه بالای آن قابل مشاهده است. مسیر ادامه دهید تا راه تمام شود. حالا می بینید که جوی از کنار سنگی بزرگ عبور کرده. شما باید با دقت و احتیاط و با کمک از طنابی که به سنگ بسته شده از لبه جوی ادامه راه داده (این قسمت حدود ۳ متر است، از اینجا به بعد راه مشخص است ولی باز هم از این هیجان ها در راه خواهید داشت، توصیه من به شما این است که پا به آب زده و از حس خوب آن لذت ببرید تا هم مسیر را با اطمینان عبور کنید و هم از حداقل تجربه سفر طبیعت گردی لذت برده باشید.)
باید آنقدر در خلاف جهت آب ادامه دهید تا به آبشار برسید.
آبشار شاهاندشت رخ می نماید
آبشار نام خود را از روستایی که در کنار آن واقع شده گرفته است؛ (شاهاندشت) در ۶۵ کیلومتری شهر آمل در بخش امیری، با ارتفاع ۵۱ متر بزرگترین آبشار استان مازندران به شمار میرود که دارای سه آبشار متعدد است در مجموعه ارتفاعی برابر با ۱۸۰ و دومین آبشار بلند ایران و یکی از آثار ملی کشور در فهرست آثار ملی ایران است.
این آبشار پرآب، دائمی و عظیم، در جانب جنوبی جاده و رودخانه هراز باشکوهی وصفناپذیر خودنمایی میکند؛ که از کنار قلعه ملک بهمن بر روی یک کوه هرمی شکل مشرف به روستای شاهاندشت به پایین میریزد.
توصیه ایمنی؛ بازدید نکنید!
در بالای آبشار می توانید بقایای قلعه ملک بهمن را ببینید که دسترسی به آن کاری بس دشوار است. بازدید از این بخش را به هیچ وجه توصیه نمیکنم،
قلعه ملک بهمن
این قلعه که به ملک قلا معروف است ، ظاهراً به نام ملک بهمن آخرین سلطان لاریجان نام گذاری شده است و به قلعه “شاهاندشت”، “ملکه قلاع”، “ملکه خلاء” و “ملک بهمن” نیز مشهور است این قلعه از قلعههای عظیم البرز و ایران است که با قدمتی بیش از ۳۰۰۰ سال، که با آزمایش های کربن ۱۴ دقیقتر میتوان بیان کرد از دلایل دیگر عمر دراز این قلعه آتشکدهای در بیرون قلعه است که تقریباً در ۲۰۰۰ متری آن قرار دارد که از نظر سبک معماری همانند معماری دژ ملک بهمن میباشد. بنای قلعه بر روی صخرهای حدود ۲۲۰ متر بالاتر از سطح اراضی شاهاندشت از لاشه سنگهای بزرگ و کوچک و ملات گچ و ساروج ساخته شده که به صورت طبقه طبقه و شامل اتاقها و قسمتهای مختلف ساختمانی است.
این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۲۷۷۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این قلعه متعلق به حکام پادوسبانیان است که به رویان، نور، کجور و رستمدار حکومت داشتاند. این قلعه به دستور شاه عباس صفوی در ۱۰۰۵ فتح شد. از نکات جالب دیگر رو و بالای قلعه برج هائی وجود دارد که احتمالاً برای دیدبانی بوده است، پلههایی ما را به روی این برج ها میبرد. اگر از پهلو به این پله ها نگاه کنیم روی آنها را حجم زیادی خاک پوشانده است و نکته مهمی که به نظر می رسد، این است که ارتفاع هر کدام این پله ها بیش از ۵۰ سانتیمتر میباشد و این را میرساند که مردانی بلند قامت به اینجا رفت وآمد داشتهاند، مردانی که برای زمان های بسیار دور، شاید قبل از ورود آریایی ها به ایران، بوده اند (البته این فقط یک ظریه است).
بازگشت به خانه
بعد از صرف مدت زمانی و لذت بردن از فضای زیبای زیر آّبشار و عکاسی از آن می توانید مسیر را با همان دقت و احتیاط به سمت خودرو طی کرده و به سمت تهران به راه بیفتید، در مسیر برگشت می توانید از بعد از ساختمان راهداری -که برای عکاسی از دماوند پیشنهاد کردم- از تونلی که فقط در مسیرِ برگشت قابل استفاده است عبور کنید تا حداقل ۳۰ دقیقه جلو بیفتید و بعد از آن به مشاء و بعد به شهر آبعلی برسید. فراموش نکنید از دوغ معروف آبعلی استفاده کنید. سپس باقی مسیر را در پیش بگیرید. با این برنامه ریزی حدود ساعت ۶ عصر در تهران خواهید بود – منتظر سفرهای بعدی، با لیدری خودتان باشید. تجربه های جدید در سفرهای نو شکل می گیرند.
کاری از میلاد رحیمی-راهنمای تور