جزیرههای جنوب ایران ویژگیهای منحصر به فردی دارن. چه از نظر طبیعی و چه از نظر تنوع اقلیم و فرهنگ مردم خونگرمش. تو قسمت اول این نوشته از دو جزیرهی به نامهای لاوان و مارو نام بردم و سعی کردم تجربهی خودم از سفر بهشون رو باهات به اشتراک بذارم. حالا نوبت چندتا دیگه از این نقاط جذاب و کوچیکه که وسط آبهای آبی خلیج فارس تو نقشه معلومن. بذار بهت معرفیشون کنم.
جزیرهی هندورابی
از جزیرهی شیدور یا همون مارو میتونین به جای برگشتن به بندر مقام، برین به بندر نخیلو و از اونجا به سمت بندر چیرویه حرکت کنین. از بندر چیرویه میشه رفت به جزیرهی هندورابی. آیا ما رفتیم؟ نه دریا طوفانی بود و چون هوا داشت تاریک میشد، قایقای کوچیک به دلیل خرابی دریا ما رو نبردن. پس متاسفانه اطلاعاتم ازش در همین حده. ایشالا اگه عمری باشه، میرم و میام و این بخش رو تکمیل میکنم.
جزیرهی کیش
راستش من بارها به جزیرهی کیش تو جنوب ایران سفر کردم اما همیشه با هواپیما! این بار سفر بهش از راه زمینی و دریایی وسوسهام کرد که بدونم چطور میشه از مسیر خشکی بهش راه پیدا کرد وگرنه که کیش انقد جای لوکسیه که جای ماهایی که سفر ارزون و کولهگردی میکنیم نیست. یعنی میدونی؟ شیک و مدرن و قشنگه ولی من دنبال طبیعت بکر و جاندارم. نه برجهای سربه فلک کشیده و جاهای دیدنی ساخت دست انسان.
چطوری بریم؟
بعد از ناامید شدن از جزیرهی هندورابی، از بندر چیرویه راه افتادیم به سمت بندر آفتاب و اینجا بود که فهمیدم چطور میشه با لندینگ کرافت رفت به کیش. لندینگ کرفتای باری از بندر آفتاب به سمت کیش بار میبرن. یعنی چی باری؟ اگه براتون سواله که بدونین تریلیها و کامیونها چطور به کیش رفت و آمد میکنن جوابش بندرآفتاب خواهد بود. اینم یه فیلم کوتاه که دستتون بیاد قضیه چیه. آهنگ این ویدئو از آقای حبیب مفتاحه.
چطور به کابین کاپیتان راه پیدا کردیم؟
راستش بندر آفتاب محل سوار کردن مسافر نیست. واسه اینکه از خشکی بری به کیش باید راه بیفتی بری بندر چارک که لندینگهای مسافری داره. اما ما خیلی خسته و درمونده شب به بندر آفتاب رسیده بودیم و رمق رفتن تا بندرچارک رو که یک ساعت با بندر آفتاب فاصله داشت، نداشتیم. پس با کمی چونه زدن و استفاده از روابط عمومیمون تونستیم سوار شیم و با کرایهی ده هزارتومن راهی کیش شیم. اونم نه معمولی. شدیم مهمون ویژهی کاپیتان کشتی و برای اولین بار تو عمر کابین و سکان هدایت یه کشتی واقعی رو دیدم. چی شد که ما رو به کابینش دعوت کرد؟ کولههای سفری و قیافههای متعجب و البته لبخندهامون:)
کجا بمونیم؟
بذار یه چیزی رو رک و پوست کنده همین اولش بگم، کیش هیچ چیز قابل ارائهای برای سفر ارزون و بکپکری نداره. برجهای سربه فلک کشیده و پاساژهای رنگ و وارنگ چیزی نبود که تو این سفر دنبالش باشم. اینه که نظرم اینه تا جایی که میتونی تو این جزیره نمون مگه اینکه برات مهم نباشه هزینهی هتل رو تقبل کنی.
بزرگترین جزیرهی جنوب ایران، جزیرهی قشم
این بزرگترین جزیرهی خلیج فارس در جنوب ایران نیاز به معرفی من نداره. جاهای دیدنی و خوشگلی داره که وقتی ببینی متوجه میشی چرا پرتغالیها بهش چشم دوخته بودن.
چطوری بریم؟
راههای زیادی برای رسیدن به قشم وجود داره. من بهت میگم که چطور از جزیرهی کیش راهی اونجا شی. برای بازگشت از جزیرهی کیش از مسیر دریا باید به اسکلهاش مراجعه کنی. معمولن لندینگهای مسافری چندبار در روز مسافرها رو با مبلغی که نمیدونم چقدره (!) به بندرچارک میبرن.
چرا نمیدونم مبلغ بلیط رو؟ چون روزی که ما میخواستیم برگردیم دریا طوفانی و خراب شد و بهمون گفتن شرمنده دیگه هیچ لندینگ مسافری نمیره. تشریف ببرید و فردا بیاین! اما ما واقعن دلمون نمیخواست یه شب دیگه تو جزیرهی کیش بمونیم پس راهی اسکلهی کشتیهای باری شدیم و بله باز هم تو کابین کاپیتان کشتی با مبلغ ده هزار تومن به بندر چارک رسیدیم.
از بندر چارک تا بندرعباس تقریبن چهارساعت راهه. اگه به موقع برسی میتونی اتوبوس مسافری پیدا کنی و با مبلغ کمی این مدت رو استراحت کنی تا برسی. اما ما هیچهایک کردیم چون هیجان دوست داریم! وقتی رسیدی به بندرعباس، دیگه قشم تو دوقدمیته فقط کافیه یه بلیط سیزده یا پونزدههزار تومنی بخری و منتظر کشتی مسافری بشی. چقدر راهه؟ چهل و پنج دقیقه!
کجا بمونیم؟
اگه نمیخوای کمپ کنی، توی قشم اقامتگاههای محلی خیلی خوبی وجود داره. مثلن اقامتگاه هفترنگو توی روستای هفت رنگو نزدیک روستای طبل و همون جنگل حرای معروف. یه اقامتگاه خوب، تر و تمیز با غذاهای خوشمزه! یا اقامتگاهی تو روستای شیبدراز که توسط یه خانم جوان اداره میشه.
چی بخوریم؟
وای خدا! سمبوسهی کوسه رو امتحان کردین؟ خیلی خوشمزهست. من که عاشقشم. محاله که تو قشم و هرمز یادش نیفتم.
جزیرهی هرمز
بعضیا بهش میگن جادوییترین جزیرهی خلیج فارس! من بهش میگم هرمز قرمز. این جزیره پر از زیباییه، پر از تجربهی ناب و عجیبه. چشمت چیزایی رو میبینه که عقلت باور نمیکنه! یعنی میخوام بگم محاله بهش سفر کنی و دلت بیاد ازش دل بکنی.
چطوری بریم؟
هم میتونی بعد از گشت و گذارت تو قشم راهی روستای شیب دراز بشی و از اونجا قایق کرایه کنی. هم میتونی مستقیم از بندرعباس بلیط لندینگهای مسافری هرمز رو بخری. هم اینکه اگه اشتباه نکنم از اسکلهی حقانی قشم هم با اتوبوسهای دریایی مسافرا رو به هرمز میبرن.
کجا بمونیم؟
اگه اهل کمپ و چادرزدن باشین، هرمز سواحل خیلی خوبی داره واسه تو دل طبیعت موندن و با صدای امواج دریا خوابیدن. ساحل محیط زیست یا ساحل مفنق. اگه نه، اکثر اهالی هرمز منازلشون رو با شبی هشتادهزاتومن یا کمتر به مسافرا اجاره میدن. متاسفانه هرمز تا جایی که من میدونم و از چندنفر پرسیدم، جایی به نام اقامتگاه بومگردی نداره.
چی بخوریم؟
مزهی قلیه ماهی جنوب و میگو پلویی که من بعد از خستگی و پیادهروی تو هرم گرما خوردم هنوز زیر زبونمه. کجا؟ تو یه خونه محلی که یه خونواده ادارهش میکردن. یه جای دیگه که غذای خوشمزه و متنوع گیرتون میاد کافه گلکه.
جزیرهی هنگام
جمعیت سکنهی این جزیره تو جنوب ایران خیلی محدوده واسه همین آرامش عجیبی توش حکمفرماست و باید بگم که جزء اون جاهاییه که من عمیقن دوسش دارم و دلم میخواد باز بهش سفر کنم.
کجا بمونیم؟
اینجا تو این جزیرهی جنوبی، مردم درآمد چندانی ندارن پس نباید انتظار خیلی بالایی برای جای سکونت با بیشترین امکانات داشته باشی. اگه هم که تو فکر چادر زدن و کمپ هستی که بهترین انتخاب ممکن اینه که خودت رو بسپری به محلیها که تو رو با هایلوکس ببرن به یه ساحل دنج و آروم. امنیت؟ امن امنه و پشه کنار گوشتون پر نمیزنه. خیالتون راحت. فقط حتمن خریدتون رو از روستای نزدیک اسکله بکنین وگرنه بی آب و غذا زندگی نتوان کرد!
جزیرهی لارک
این جزیره کنار هرمز و هنگام جزء جزایر کوچیکتر حواشی قشم تو جنوب ایران محسوب میشه.من همیشه اسمش به گوشم خورده بود ولی فک نمیکردم یه روزی گذرم بهش بیفته. ساحل جزیرهی لارک، یه ساحل نقرهای عجیبه. راستی تو میدونی علت نقرهای شدن ساحل چیه؟ انقد واسم این شنها جالب بودن که من رفتم و راجع بهشون گوگل کردم. اونجور که من متوجه شدم اکثرن ذرات شن با پوششی از جنس ضدآهن به رنگای قهوهای پررنگ و کمرنگ و زرد پوشیده میشن. اما بعضی از شنها تو مناطقی این پوشش رو ندارن پس رنگ اصلی خودشون که شبیه به نقرهایه، هویدا میشه. خیلی زیباست و جادوت میکنه.
چه جوری بریم؟
از قشم به لارک دو تا راه وجود داره: یه راهش اینه که بری اسکلهی حقانی و با اتوبوسهای دریایی بری لارک اما یه مشکل کوچیک وجود داره اونم اینکه این اتوبوسها فقط پنج شنبه و جمعهها کار میکنن. اگه مثل ما روز وسط هفته رسیده باشی قشم و بخوای بری لارک باید راه بیفتی بری اسکلهی قایقها یا همون اسکلهی دوحه. اونجا با قایقهای خود لارکیها با پنج الی ده هزارتومن میتونی برسی به لارک.
چی بخوریم؟
اگه اهل کمپ زدنی که بهتره خریدت رو تو قشم انجام بدی که مستقیم با قایق بری به ساحل نقرهای که نزدیک فانوس دریاییه. اگه نه چندتا سمبوسه و فلافل از قشم، مغازهی خاله بخر که گشنه نمونی.
کجا بمونیم؟
اینجا هم مثل هنگام تعداد خانوار محلی خیلی زیاد نیست. اگه به قصد کمپ نمیری، شاید سفر در حد یه گردش یه روزه مناسبتر باشه. ولی بهت پیشنهاد میدم که شب و ساحل لارک در جنوب ایران رو از دست ندی. اینجا همونجاست که اون عکس معروف پویان شادپور با فیتوپلنگتونها گرفته شد و تو نشنال جئوگرافیک منتشر شد.
این بود قصه و تجربهی من از جزیرههای جادویی جنوب ایران، اگه هم نکتهای از تجربهی خودت میتونی به این مطلب اضافه کنی. قربون دستت همین پایین تو کامنتا بنویس و بذار همه باهم یه چیزی یاد بگیریم.
عکس شاخص این نوشته از دوست عکاس و باسلیقهام: میثم مومنیه.