سفرنامه اردبیل

سفرنامه اردبیل قسمت اول

به سوی اردبیل

صبح زود راه افتادیم از سمت گردنه حیران به سوی اردبیل.از زمانه کودکیم من عاشق این گردنه پرپیچ و خم کوهستانیم.به خاطر دارم اولین سفر من به اینجا در سن ۱۰ سالگی بود.یادم میاید از اینکه میتوانم بایستم لب جاده و یک کشور خارجی رو تماشا کنم به ذوق و شوق فراوانی آمده بودم.گردنه حیران در آن زمان لب مرز ایران و شوروی واقع شده بود و من ایستگاه های مرزی و پاسگاه های کشور شوروی رو میدیدم و این موضوع در آن زمان برای من هیجان وافری داشت.به هرحال شوروی “خارج” بود دیگر!!!!!!!!

در ادامه با سفرنامه اردبیل به نویسندگی سمیرا منفرد با نگارشی خوب از سایت سفرنامه همراه باشید.

یکی از پارامترهای نوستالوژیک گردنه حیران که فکر میکنم برای تمام مسافران این راه یاد و خاطره خوبی به جا خواهد گذاشت آش دوغهای خوش مزه میان راهی آن باشد.در این سفر هم مثل همه سفرها ما در کنار یکی ازاین دکه های کوهستانی نیش ترمزی زدیم و به مزه کردن کاسه آش دوغی مشغول شدیم.آشهایی که معمولا با سیر فراوان ارایه میشود و طعم ترش مزه دوغ محلی دارد.بعد از دمی استراحت راه اردبیل را در پیش گرفتیم.

وقتی به اردبیل رسیدیم زمان زیادی برای گشت و گذار وجود نداشت.قصدمان تنها دیدار از مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی بود که یکی از اصیلترین و زیباترین جاهای دیدنی اردبیل محسوب میشود.برای بار اول بود که از این مکان دیدار میکردیم پس شوق و ذوق زیادی برای کشف و شهود داشتیم.راهی محوطه پشت حیاط مقبره شدیم که قبرستانی قدیمی بود و سنگ قبرهای زیادی از آن بدست آمده و بیخ دیوار نگهداری میشد.

به این مکان “شهیدگاه” میگویند.پر از قبر و سنگ قبرهای قدیمی است.گویی جسد بسیاری از شهیدان جنگ چالدران و شروان را در اینجا دفن کرده اند.میگویند در نبرد شروان که شیخ صفی به خونخواهی پدرش رفت و توانست پیروز شود عده ای از شهدا را در پوست و چرم پیچیدند و به رسم احترام به اینجا آورده در این مکان مذهبی دفن کردند.امروز خیلی از آن سنگ قبرهای قدیمی را برداشته و در زیر سایه بان از آنها نگهداری میکنند.

در میان این سنگ قبرها گاه قبرهایی مربوط به سده های پیش و معاصرتر هم دیده میشود منجمله سنگ قبری که متعلق به جد بزرگ خانواده محمد امین هست و ما توانستیم با جستجو آن را لابلای سنگهای دیگر پیدا کنیم.گویی مرحوم “علی اصغر کوزه کنانی” جد بزرگ خاندان کوزه کنانی است که در یکی از داد و ستدهای تجاریش میان تبریز و اردبیل در این مکان فوت و به خاک سپرده میشود.

اولین جاییکه چشم مارا به خود میگیرد گنبد آجری و بلند “الله الله” است که بر روی مقبره شیخ صفی قرار دارد.این بنای استوانه ای بر روی مقبره ۸ گوش قرار دارد و علت اینکه به آن “الله الله” میگویند به خاطر کاشی کاریهای آبی سرتاسر بناست که تماما با اسم اعظم آراسته شده اند و از دور جلوه بدیعی به مقبره میدهند.

داخل گنبد الله الله قبر شیخ قرار دارد که با پنجره های مشبک به بیرون راه یافته است.میتوان زنان و مردان مرید را دید که سر بر این مشبکهای فولادی گذاشته اند و دست در آنها گره کنده اند به امیدی که به نفس حق یا هوی شیخ -خدای بزرگ گره از کارشان باز کند.

درست روبروی این پنجره قبر بانویی قرار دارد که با وجود تاثیر زیادی که در تاریخ ایران زمین داشته است اما کمتر نامی از او در کتابها آورده شده است.اینجا “عالم شاه بیگم” مادر شاه اسماعیل صفوی به خواب جاویدان فرو رفته است.نام او در اصل”مارتا” است که فرزند زنی از طایفه شاهزادگان یونان بود.مارتا مذهب پدر را گرفت و مسلمان شد و با شیخ حیدر ازدواج کرد.بعدها در جنگی شوهرش کشته شد و مارتا با کودکان خردساله خود(اسماعیل و ۲ برادرش) آواره دشت و بیایان شد.آنها دستگیر شدند و مدت ۴ سال در زندان تحت شکنجه به سختی روزگار گذراندند.اما سختی به پایان رسید او آزاد شد و توانست پسر خود را به پادشاهی برساند و اینگونه شاه اسماعیل بر تخت نشست و سلسله صفوی تشکیل شد.پس نقش مادر در ایجاد این بخش از تاریخ ایران بسیار مهم بوده تا جاییکه با حمایتهای مستمر او بود که شاه اسماعیل تاج شاهی را بدست آورد.

شیخ صفی الدین که جد سلاطین صفوی بود پس از مرگش در این مکان به خاک سپرده شد.بعدها در سال ۷۳۵ فرزند او “صدرالدین موسی” مقبره ای نزدیک به خانقاه پدر برای او ساخت که بعدها توسط شاه اسماعیل اول گسترش یافت و به شکل امروزی یعنی مجموعه ای از بخشهای محل سکونت شیخ صفی الدین درآمد.این مجموعه باشکوه مانند اثر هنری بزرگی بر تارک خاک سرزمین اردبیل میدرخشد.در جایجای مجموعه میتوان رشته های مختلف هنری را که با هم آمیزش یافته اند دید منجمله:هنر نقاشی-معماری- کاشی کاری-معرق-گچبری-نقره کاری-تذهیب – طلاکاری و خوشنویسی….

داخل بنا که بشوید ابتدا خود را در مکانی گنبدی شکل و بسیار زیبا میابید که به “قندیل خانه” معروف است.قندیل خانه درست روبروی سرسرای اصلی است.مکانی ۲ طبقه که ۵ پنجره در پایین و ۵ پنجره در بالا دارد.گویی بانوان حرم در طبقه دوم و مردان در طبقه پایین جای داشتند.تمام قندیلخانه با کاشی کاریهای زیبا و آیات قرآنی و چراغهای قدیمی زینت یافته است.فضا بسیار صوفیانه و عاشقانه است و شما را با خود به درون میکشد.

در اینجا میتوانید آثار نفیسی از تابلو-خطهای باشکوه خوشنویسی و آثار نقاشی را مشاهده کنید که امضای کسانی چون رضا عباسی و کمال الدین بهزاد پای بعضی از آنها قرار دارد.با دیدن این آثار هنری به شگفت میاییم و هیجان وجودمان را میگیرد وقتی خود را تا این حد نزدیک به ضربه قلمهای هنرمندان بزرگ صفوی میابیم.

وارد اصلی ترین بخش یعنی مقبره شیخ صفی الدین میشویم.به احترامش سر خم میکنیم.درگاه ها کوتاهند تا احترام مراد پیر رعایت گردد.اینجا مکان زندگی و خانقاه مردی از صوفیان مشرق زمین است که شرح نفس حقش با باد  تا سرزمینها درنوردیده شده است.

شیخ صفی الدین اردبیلی از اجداد خاندان سلسله ایرانی و شیعه مذهب صفوی بودکه درسال ۶۵۰ هجری قمری متولد شده است. شیخ صفی به دین داری و پاک دامنی معروف بوده به طوری که مخالفان خاندان صفی هم وی را با این ویژگی میشناختند.

شیخ صفی الدین اردبیلی، نیای بزرگ صفویان است که این سلسله نام خود را از نام او گرفته اند.او که در اردبیل به دنیا آمد با وجود اشتغال اوقاتی از زندگی را به عزلت و خلوت نشینی میگذراند و با زهد و ریاضت کم کم به مکاشفات صوفیانه میرسید. گاه در کوه سبلان برای آنچه وی آنرا “ملاقات مردان خدا” می خواند، می رفت و در آن حال، از آب و خاک آن کوه چیزی به تبرک همراه می آورد.اینگونه کم کم مریدانی یافت و کم زمانی پیر و شیخ مردان حق شد.تا آخر عمر به مستمندان روزی میرساند تا جاییکه مطبخ خانقاهش روزانه به هزار نفر نهار میداد.سرانجام در ۸۳ سالگی بر اثر کهولت سن از دنیا رفت و مریدان زیادی را در تاریخ بر جای گذاشت.

در اطاق مجاور قبر شیخ – مقبره شاه اسماعیل قرار دارد که در صندوقی چوبین و منبت کاری شده است.نکته جالب توجه اثری شبیه علامت “پنج تن” شیعیان بر دیوار مقابل مقبره اوست.بسیاری بر این باورند که این علامت دست حضرت ابوالفضل و یا به نشانه ۵ تن است اما این تصور کاملا غلط میباشد.این علامت پادشاهی صفویان بوده و ریشه در اسطوره های هندو و نشانه های یهودیت دارد اما از آنجاییکه صفویه مذهب شیعه را در ایران گسترش میدهد به مرور زمان این ۵ انگشت نمادی از مذهب شیعه میگردد و راه به مراسم مذهبی باز میکند.

وارد بخش دیگری از مجموعه به نام “چینی خانه” میشویم.اولین چیزی که چشم ما را به خود میگیرد فرش بسیار زیبا و نفیسی است که در آنجا پهن کرده اند.من به خاطر میاورم که عین این فرش که متعلق به همینجا بوده است را در موزه بریتانیا دیده ام که زیر شیشه مخصوص و تحت امنیت شدید نگهداری میگردد.برایم سوال پیش میاید و میپرسم.متوجه میگردم این همان فرش نیست.آن فرش نفیس قدیمی را فتحعلیشاه احمق به دولت کریمه!!!! بریتانیا بخشیده بود که امروزه در  british musium وجود دارد.تازگیها یک کپی از روی همان را بافندگان ایرانی بافته اند و در روزها و مراسم خاصی از سال آن را در چینی خانه خانقاه پهن کرده و در معرض دید قرار میدهند.نقوش و رنگهای این فرش هم بسیارزیبا و ظریف است.

“چینی خانه” بخشی از تالارهای مجموعه است که دارای ۴ شاه نشین است و توسط راه باریکی به سرسرای اصلی راه میابد.این مکان تاقنماهای ظریف و زیبایی دارد که از نوع مقرنس گچی هستند و با ورقه ها و رنگهای طلا نقاشی شده اند.انواع نقوش اسلیمی و بته جقه و گلهای رنگارنگ بهشتی را بر دیوارهای تالار نقش زده است.

لابلای دیوارها طبقه های ظریف چوبین کار گذاشته شده تا ظروف چینی قدیمی که به سفارش شاه عباس اول به ایران آورده شده بود را نگهداری کنند.متاسفانه خیلی از این ظروف در غارت انگلیسها به موزه بریتانیا برده شده اند و امروز تعداد کمی از آن ظروف سنگین و نفیس قدیمی باقی مانده است..

در بخشی از چینی خانه قبای قدیمی “شیخ صفی الدین اردبیلی” را خواهید دید که با پشم شتر بافته شده و زیر شیشه برای بازدید عموم قرار گرفته است.قبایی بسیار حجیم و بزرگ که گویی شیخ برای ریاضت ان را بر تن میکرده است.شیخ صفی خود پیشتر پیرو شیخ زاهد گیلانی بود و دختر او فاطمه خاتون را نیز به زنی گرفته بود. زهد و ساده‌زیستی او با وجود داراییش در آن زمان نامور بود. شیوه زندگی و گیرایی او و ناماوری خانقاهش به زودی برای او و فرزندانش پیروانی را از شام و ترکیه و بخش‌های دیگر ایران فراهم ساخت. پس از او پسرش شیخ صدرالدین موسی جای پدر را گرفت.عده ای شیخ را شیعه میدانند اما دکتر زرین کوب معتقد است که شیخ مذهب سنی داشته است.

از مجموعه که بیرون بیایید با مجسمه زیبایی از شاه اسماعیل روبرو میگردید.کسیکه سلسله صفویان را بنا نهاد و اولین پادشاه آنها شد.او با ترویج مذهب شیعه در ایران مردم را متحد و مانع از هم گسیختگی کشور در برابر حمله های عثمانیها و ازبکها شد.در عین حال با ترویج آداب و رسوم سنتی ایرانیان و آمیختن آنها با مذهب شیعه سعی در ایجاد اتحادی ملی-مذهبی داشت که تا حدودی هم به موفقیت دست یافت.به خاطر همین ریشه بسیاری از مراسم شیعی در اسطوره ها و باورهای قدیمی ایران زمین دارد.

شاه اسماعیل مردی بسیار زیبا و خوش اندام بوده که اشعار صوفیانه ای به زبان ترکی از او باقی مانده است.ترجمه یکی از این اشعار در زیرآمده که شاه میگوید:

من به مرشد خویش به چشم جوهر و ذات وجود می‌نگرم،

و خویشتن را در راه او قربانی می‌کنم،

من دیروز به دنیا آمده‌ام و امروز خواهم مرد،

بیا، اگر تو میخواهی بمیری، این پهنگاه مرگ است…

امیدواریم از مطالعه این مطلب در سایت سفرنامه لذت برده باشید و نظر خود را در خصوص این مطلب بیان فرمایید.

باتشکر

تیر ۹۰

 

حتما ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *