سفرنامه اروپا – آتن

سفرنامه اروپا – آتن

تصمیم گرفتم نوشتن سفرنامه ها را از آخرین سفر شروع کنم و شهر به شهر آنچه که در نگاهی کوتاه درک کردم را برایتان شرح بدهم.

این سفر یک ماهه از یونان شروع شد… سرزمین اسطوره ها، مهد فلسفه و دموکراسی، این کشور را می شناسیم و نمی شناسیم. در یک کلام، هم یونان زیباست هم مردمش… سفر به یونان فرصت نابی است برای شناخت فرهنگی تلفیقی از شرق و غرب… از روز اقدام برای گرفتن ویزا تا روزی که این کشور را ترک کردیم، یونان و یونانی خوش آمد گویی ساده و دلنشینی بر لب داشت.

مردم یونان به کشورشان هِلاس می گویند و آتن را آثینا تلفظ می کنند.

روز نخست سفر، بعد از پرواز ترانزیت تهران – رم، به عصر رسیده بود که به آتن سلام گفتیم. بعد از گذاشتن کوله پشتی ها راه افتادیم سمت ساحل – هوا بی نهایت عالی بود و نسیم خنکی می وزید.

روز دوم را از بازدید آگروپلیس شروع کردیم. اولین یکشنبه هر ماه ورود به آگروپلیس رایگان است. دومین روز سفری یک ماهه و شانس صرفه جویی یک ورودیه!  

معبد پارتنون – پرستشگاه آتنا

آگروپلیس بر فراز تپه ای در مرکز شهر است، از این زاویه در اطراف تپه پر درخت هم معبد زئوس پیداست هم اولین ورزشگاه المپیک.

تعویض گارد پارلمان

بدون شرح

محله پلاکا

معبد زئوس

مجسمه مرد دونده کنار هتل هیلتون، این مجسمه از چندین تن شیشه و در مدت ۶ سال ساخته شده است و اثر ماندگاری از هنر پست مدرن به شمار می رود.

دوستان جدیدی که برای همیشه در قلبمان جا گرفتند، نانمان دادند و از ایمانمان نپرسیدند…

پس از آن به تپه لیکابدوس رفتیم و آتن و غروب زیبا و مهتاب رویاییش را به تماشا نشستیم.

آتن یک محله دانشجویی دارد که شلوغ و شاد و دوست داشتنی است و جو دلنشینی دارد. دیوارهایش پر از نقاشیست، نقاشی هایی که گاه فکر آدمی را برای چند لحظه درگیر می کند.

برای صرف شام به یک رستوران سنتی رفتیم و چند نوع غذای یونانی را امتحان کردیم. ناگفته نماند غذاهای یونانی هم مانند فرهنگشان تاثیرات شرق و غرب را پذیرفته اما انگار تاثیر شرق بیشتر به چشم می آید و ما از مزه ی آشنای غذاها لذت بردیم.

ساگاناکی، غذایی مرکب از چند نوع پنیر آب شده

سالاد یونانی

ملیجانا (بادمجان سوخاری)

سوولاکی، غذای سنتی یونان

بعد از آتن، وقت دیدار سنتورینی بود…