سفرنامه اروپا – سنتورینی

سفرنامه اروپا – سنتورینی

سنتورینی – جزیره ای که دیدنش به ساعاتی که برای رسیدن صرف می کنی بسیار می ارزد… اگر فصل تابستان نباشد (که انگار هفته اول ژوئن هم فصل پر گردشگر به حساب نمی آید) خبری از کشتی های تندرو نیست که بتوانی با صرف پول بیشتر، وقت بیشتری بخری. هفت ساعت راه دریایی، اگر خسته سفر باشی می تواند تو را از رفتن منصرف کند، چنان که نزدیک بود ما منصرف شویم. بعد از سه روز پرفعالیت و کم خوابی و خستگی شدید ساعت سه صبح تصمیم گرفتیم که از دیدنش چشم پوشی کنیم، فقط دو ساعت فرصت استراحت داشتیم اما دوست مهربانی که انگار از جانب خدا صحبت می کرد آمرانه گفت که نباید سنتورینی را از دست بدهیم و چنان با اعتماد نگاهمان کرد که قانع شدیم، و چه خوب است انعطاف پذیری و تطبیق با شرایط جدید مخصوصا در سفر چرا که به تجربه به ما ثابت شده بهترین لحظه های سفر وقتی شکل می گیرد که خودت را به دست سفر می سپاری…

جزیره ای در راه سنتورینی، نمای اکثر خانه های این جزیره ها سفید است و چه خوب می آید به آبی نیلگون دریای اژه…

فیرا و اویا بهترین چشم اندازهای غروب سنتورینی را دارند و فضایشان پر است از رستوران و کافه و مغازه های صنایع دستی

فیرا – به قول آرش نورآقایی اهالی جزیره به ساکنین این بناها غروب می فروشند…

قاطر هم یکی از جاذبه های توریستی این جزیره است، انگار خودش که به وفور یافت می شود کافی نیست، هم مجسمه اش در وسط یک خیابان خودنمایی می کند، هم کارت پستال فراوان دارد، هم عروسک،  هم تابلوی پارک ممنوع!

 نفهمیدم دستان این دخترک مهربان تر بود یا نگاه آن قاطر…

به این منظره می نگرد…

چه چیزی بهتر از خورشید برای حضور در سبد صنایع دستی این جزیره؟!

مغازه های صنایع دستی

پرسه ای به انتظار، انتظار غروبی کم نظیر

انگار درهای این رستوران رو به بهشت باز می شد…

و اینک بهشت در چشمان تو جاریست…

نمی توانی خالق این همه رنگ و زیبایی را یاد نکنی، نمی توانی!

.

.

.

و صدا خواهم در داد:

“ای سبدهاتان پرخواب،

سیب آوردم! سیب سرخ خورشید”

 

نوشته شده توسط : وبلاگ کوله پشتی نارنجی

حتما ببینید

سفرنامه هند

سفر معنوی هندوستان

سفر معنوی هندوستان     قسمت اول (سفر به درون یا بیرون!) تا جایی که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *