اسپانیا
سپس از باغهای بزرگ و سرسبز و بسیار زیبای قصر در زیر نم نم باران دیدن کردیم که به زیبایی گلکاری و درختکاری شده و مملو از درختان پرتقال است. پس از بازدید به سمت هتل حرکت کردیم و کمی استراحت کردیم.
باغ های الحمرا
اطلاعات و تصاویر بیشتر از این قصر باشکوه را می توانید در این سایت ببینید سایت قصر الحمرا
شب برنامه نمایش رقص فلامنکو بود. بلیت این نمایش ۲۱ یورو بود. حدود ساعت ۹ مینی بوس مخصوصی دنبالمان آمد. از آنجا که عرض خیابانهای مرکزی گرانادا بسیار کم بود مینی بوس عادی قادر به حرکت در آن مسیر نمی باشد. از کوچه پس کوچه ها عبور کردیم و به یک سالن کوچک رسیدیم که تعدادی توریست از ملیتهای دیگر هم آنجا بودند. برنامه با ۵ هنرمند اجرا می شد.لباسهای مشکی- قرمز دنباله دار پوشیده بهمراه کفش های با پاشنه فلزی، حرکات و چرخش های سریع و نواختن گیتار از مشخصه های این رقص است. برنامه تا ساعت ۱۰:۳۰ طول کشید و سپس به هتل برگشتیم.
نمایش فلامنکو
از آنجا که آن شب تحویل سال بود، قصد داشتیم سال نو را با هم جشن بگیریم اما متاسفانه هیچ رستورانی باز نبود. به مک دونالد رفتیم اما مدیریت رستوران اجازه نداد سفره هفت سین پهن کنیم. به هتل برگشتیم. سال تحویل شده بود و در لابی چند دقیقه ای دور هم نشستیم و آجیل و میوه خوردیم و جشن کوچکی گرفتیم.
روز هفتم: سویل (Sevilla)
روز بعد صبح زود به سمت سویل حرکت کردیم. حدود ساعت۱۰ به مقصد رسیدیم و بلافاصله گشت شهری آغاز شد. سویل شهر بسیار زیبایی است و یک روز برای دیدن این شهر بسیار کم است. ایتدا در حاشیه رود برج طلایی را از دور دیدیم که یکی از قلعه های تاریخی به جا مانده از قرن ۱۳ میلادی است. این قلعه برج مانند به این دلیل برج طلایی (Torre del oro)نامیده می شود که گویا بالای آن با طلا آراسته شده است. این برج در حال حاضر موزه دریایی است.
سپس پیاده به محله تاریخی شهر رفتیم توریستها سوار بر کالسکه در حال گردش بودند. به همراه لیدر به دیدن قصر (Alcazar)رفتیم. قصری که در دوره ای محل حکومت پادشاه اسپانیا بوده است. قصر به بزرگی الحمرا نیست اما زیبا بود و شامل قسمتهای گوناگونی است که توسط پادشاهان مختلف مسلمان و مسیحی در قرنهای ۱۰ ام الی ۱۶ ام ساخته شده اند. طبقات بالایی قصر در حال حاضر در اختیار خاندان سلطنتی است اما بخش های پایینی قصر قابل بازدید است.
دروازه ورودی قصر که دروازه شیر نامیده می شود بسیار با ابهت بوده و سپس وارد حیات مونتریا شدیم. ابتدا به تالاری رفتیم که Sala De Audienciaنام دارد و در آنجا تابلو بزرگی وجود دارد که به کشف امریکا اشاره دارد و نشستهای کریستف کلمب و پادشاه در این مکان برگزار می شده است.
سالن محل ملاقات کریستف کلمب و پادشاه
سپس از دیگر بخش ها مانند سالن گوتیک دیدن کردیم که در این سالن که محل برگزاری مراسم بزرگ و پذیرایی بوده است، تابلو فرشهای بزرگی وجود دارد که به روایت وقایع و جنگهای مهم تاریخی اسپانیا می پردازد.
در ادامه از حیاط عروسک ها و تالار سفیران دیدن کردیم. تالار سفیران از تالارهای اصلی قصر بوده و دارای یک گنبد بسیار بزرگ می باشد و با الهام از کعبه بصورت مریع شکل ساخته شده است.
تالار سفیران
سالن گوتیک
سپس دقایقی را در محوطه و باغ گذراندیم که بسیار زیبا و رنگارنگ بود. قسمتی هم که قبلا قبرستان بوده است مملوء از درختان پرتقال بود که جلوه بسیار زیبایی داشت. یک مخزن آب بزرگ نیز در زیر قصر قرار دارد که برای جمع آوری آب باران است و نماد پاکیزگی و خلوص است. اما ما موفق به دیدن از آن نشدیم.
باغ قصر
و این هم آدرس سایت این قصر سایت قصر
سپس از محله یهودی ها (Juderia)در پشت قصر عبور کردیم. در این محله ابتدا یهودی ها زندگی می کردند و پس از قتل عام یهودی ها وزرا و حکومتی ها در این منطقه بوده اند. بخشی از دیوار قدیمی شهر نیز مشخص بود که داخل آن دو کانال آب وجود دارد که آب مورد نیاز را به قصر می رسانده است. در ادامه وارد کوچه بوسه شدیم که بدلیل عرض کم کوچه و بالکنهای نزدیک بهم به این نام خوانده می شود.
کانال های انتقال آب
کوچه بوسه
سپس از کتدرال (به آدرس سایت سایت کتدرال
دیدن کردیم که بسیار بزرگ و زیبا و مجلل بود. مقبره کریستف کلمب نیز در این کلیسا قرار دارد که بر دوش چهار مرد حمل می شود.
این کلیسا سومین کلیسای کاتولیک بزرگ جهان است که در قرن ۱۵ ام بر روی بقایای یک مسجد ساخته شده است. کلیسا شامل یک سالن بزرگ اصلی و تعدادی اتاق در اطراف سالن اصلی است. کلیسا بسیار مجلل و مسحورکننده بود. می شود چند ساعتی در آنجا بود و در سکوت به ابهت آنجا فکر کرد. برج کلیسا که Giralda خیرالدا نامیده می شود در واقع مناره مسجد قدیمی است که در این مکان بوده است و ۹۷ متر ارتفاع دارد و می توان از راه پله ای مارپیچ که در داخل کلیسا وجود دارد از برج بالا رفت و نمایی از کل شهر را دید.
کتدرال سویل
مقبره کریستف کلمب
تصویر کتدرال از بالای برج
بعد از صرف نهار به میدان اسپانیا Plaza de España رفتیم. میدان از بیرون ورودی کوچکی داشت و تصور می شد پشت ورودی یک ساختمان قرار دارد اما پس از ورود ناگهان وارد میدان بسیار بزرگی شدیم که برای من بسیار زیبا و جذاب بود. در وسط میدان رودخانه کوچکی در جریان بود و عده ای در حال قایق سواری بودند. دورتادور میدان نقاشی های مختلف از شهرهای مختلف اسپانیا قرار دارد و در بالای ساختمان پرچم و نماد شهرها و ۴۸ ایالت مختلف اسپانیا در معرض نمایش است. مدتی در این میدان قدم زدیم و از ساختمانها دیدن کردیم. خیلی خوب و تماشایی بود. این میدان نیز در سال ۱۹۲۹ برای نمایشگاه ساخته شده است اما امروزه این ساختمان ها، به عنوان ادارات دولتی مورد استفاده قرار می گیرند. میدان اسپانیا به پارک زیبای ماریا لوئیزا چسبیده است که این مساله باعث زیباتر دیده شدن این میدان می شود.
میدان اسپانیا
نمونه ای از نقاشی های دورتادور میدان
از دیگر دیدنی های شهر سویل میدان گاوبازی Maestranza می باشد که بزرگترین و قدیمی ترین میدان گاوبازی اسپانیاست و بزرگترین فستیوال گاوبازی جهان نیز هر سال بعد از عید پاک همزمان با جشنوارهی بهارهی سویل در آن برگزار میشود. همچنین دیدن Metropol که بزرگترین سازه چوبی جهان می باشد که در سال ۲۰۱۱ ساخته شده است خالی از لطف نیست.
پارک جزیره جادو نیز (آدرس سایت : www.islamagica.es ) با انواع چرخ و فلک ها محبوب توریستها بخصوص کودکان می باشد.
روز هشتم: کوردوبا (Cordoba)- تولدو (Toledo)
روز بعد صبح زود به سمت کوردوبا حرکت کردیم. حدود ساعت ۱۰ به کوردوبا رسیدیم و به سمت بخش قدیمی شهر رفتیم. در ابتدا یک پل تاریخی وجود دارد و پس از عبور از پل و برج تاریخی Calahorra به میدان کوچکی رسیدیم که مجسمه کلمب در آن قرار داشت.
پل ورودی بخش قدیمی کورودبا
سپس به سمت مسجد-کلیسای Cathedral-Mesquita معروف کوردوبا رفتیم. این محل در ابتدا کلیسای کوچکی بوده است و بعدها توسط مسلمانان خریداری و در آنجا مسجد ساخته شده است. پس از بازپس گیری اسپانیا توسط مسیحیان دوباره در محل با حفظ مسجد قبلی کلیسا ساخته شده است. بنا بسیار زیبا و ترکیبی از کلیسا و مسجد می باشد که در حال حاضر مورد استفاده مسیحیان است. در بخش های مختلف ستونها و قوس های مسجد وجود دارد که برای استحکام بنا در برخی بخش ها قوس ها بصورت دوطبقه در نظر گرفته شده اند. در کنار ستونهای مسجد محراب و سایر بخش های کلیسا وجود دارد. در بخش اصلی کلیسا که محل تجمع و سخنرانی است دو پیانو بزرگ در ارتفاع قرار دارند و چند ردیف صندلی که دقایقی را در آنجا نشستیم. بدلیل شروع مراسم عشاء ربانی ساعت ۱۲ بایستی از مسجد خارج می شدیم.
مسجد-کلیسای کوردوبا
محراب کلیسا
محراب مسجد
آدرس سایت این مکان Cathedral-Mesquita سپس به قصر (Alcazar) رفتیم و از داخل قصر و باغ آن دیدن کردیم. این قصر بمنظور نظامی و در قرن ۱۴ ام ساخته شده است شامل چهار برج به نام های مختلف می باشد که در چهارگوشه قصر قرار دارند. داخل قصر شامل دو سالن اجتماعات اصلی میباشد و یک حیات می باشد. از یکی از برج های دیدبانی نیز دیدن کردیم و سپس در باغ قدم زدیم.
باغ نیز شامل دو استخر پلکانی زیبا بود. در قسمتی از باغ نیز مجسمه کلمب در کنار پادشاهان مسیحی وجود دارد.
قصر کوردوبا
در کورودوبا یک کنیسه (Sinagoga) تاریخی نیز وجود دارد که بدلیل کمبود وقت موفق به دیدن آن نشدیم.
سپس عازم شهر تولدو (Toledo)شدیم. در راه نهار را در یک رستوران بین راهی که بصورت بوفه بود خوردیم. حدود ساعت ۵ به تولدو رسیدیم. تولدو شهری کوهستانی بوده و برای رفتن به مرکز شهر بایستی از پله برقی های متوالی که جدیدا احداث شده اند بالا رفت. بر روی دروازه ورودی شهر نماد عقاب سلطنتی اسپانیا درج شده است که بزرگترین نماد در بین شهرهای اسپانیا می باشد.
نماد عقاب سلطنتی بر دروازه ورودی شهر تولدو
در میدان اصلی شهر دکه های فروش بلیت قطارهای توریستی وجود دارند. سوار قطار توریستی شدیم که شهر را دور میزد و توضیحاتی در هر بخش می داد. بلیت قطار نفری ۶ یورو بود. گردش حدود ساعت ۶ تمام شد و متاسفانه در آن ساعت کتدرال تولدو (به آدرس سایت : کتدرال تولدو ) بسته بود و موفق به دیدن داخل آن نشدیم.
کتدرال تولدو
تولدو در ۷۰ کیلومتری مادرید قرار دارد و می توان هر روزه با قطار از مادرید به این شهر آمد. یرای دیدن کامل تولدو به یک روز کامل نیاز دارید و می توانید ابتدا با قطار توریستی نمایی کلی از شهر را ببینید و سپس به دیدن کتدرال و قصر که موزه نظامی است بروید. همچنین از کنیسه San Mary و صومعه San Juan دیدن کنید.
نمایی از شهر تولدو
یکی از سوغاتی های تولدو شمشیر می باشد و تعدادی مغازه شمشیر فروشی در تولدو وجود دارد. در صوررت خرید حتما فاکتور تهیه کنید تا در فرودگاه به مشکل برنخورید.
شمشیرفروشی
یعد از بازدید به سمت مادرید حرکت کردیم. آن شب بازی ال کلاسیکو بود، اما ما کمی دیر به هتل رسیدیم و بدلیل خراب بودن تلویزیون اتاق موفق به دیدن بازی نشدیم. شب در هتل ماندیم و بیرون نرفتیم روز بعد متوجه شدیم که با رفتن به رستورانها و کافه ها می شده است به تماشای بازی نشست که متاسفانه این فرصت را از دست دادیم.
رنگین کمان پس از باران در مسیر کوردوبا
روز نهم: سگوویا (Segovia) – آویلا (Avila)
صبح پس از صرف صبحانه به سمت سگوویا (Segovia) حرکت کردیم که از مادرید حدود یک ساعت فاصله دارد.
مهمترین اثر سگوویا آبرسان (Acueducto) تاریخی شهر است که مربوط به دوران رومی ها می باشد تاریخ دقیق ساخت آن مشخص نیست اما احتمالا در قرن اول میلادی و حدود ۱۹۰۰سال پیش ساخته شده است. این سازه برای رساندن آب کوهستان که ۱۷ کیلومتر از شهر فاصله داشته است به شهر مورد استفاده قرار می گرفته است. ساخت چنین بنایی در آن زمان نشان از دانش بالای مهندسی رومی ها دارد. ارتفاع سازه در بلندترین بخش حدود ۳۰ متر است که از دو طبقه طاق مانند تشکیل شده است و تنها آبرسان رومی است که سالم و پابرجا مانده است. پس از بازدید و گرفتن عکس از آبرسان ، پیاده به سمت مرکز شهر حرکت کردیم.
آبرسان رومی
شهر کوچک است و گشتن در آن کار سختی نیست. با دیدن مغازه های رنگارنگ همسفران مشغول خرید شدند و ما به سمت کتدرال رفتیم. کتدرال سگوویا در قرن ۱۶ ام و به سبک گوتیک و نوک تیز ساخته شده است. متاسفانه در آن ساعت امکان بازدید از برج کتدرال وجود نداشت و از آنجا که به نظر می رسید کتدرال شباهت زیادی با سایر کتدرالهایی که دیده بودیم دارد، از بازدید منصرف شدیم و دوری در میدان زدیم و به یک کافه رفتیم و شیرقهوه با چورو (نوعی شیرینی مخصوص اسپانیا که شبیه بامیه است) خوردیم. راس ساعت مقرر در میدان به بقیه پیوستیم. باران گرفته بود و به سرعت به سمت قصر رفتیم.
میدان اصلی شهر
کتدرال سگوویا
قصر سگوویا بسیار زیبا و الهام بخش قصرهای دیزنی لند می باشد. قلعه بصورت دورنگ ساخته شده است و در اطراف قلعه خندق بزرگی حفر شده است. بلیت گرفتیم و داخل شدیم. قیمت بلیت ورودی برای بازدید از قصر ۵ یورو و برای بازدید کامل از قصر و برج ۸ یورو بود. داخل قصر چندین سالن وجود دارد. ابتدا سالن قصر قدیمی قرار دارد که ساخت آن در زمان آلفونسوی هشتم انجام گرفته است و در حال حاضر موزه نظامی می باشد و در این سالن توپ، تفنگ، لباس شوالیه ها و … در معرض نمایش است. در سالنهای دیگر نیز تصاویری از پادشاهان و ملکه های اسپانیا و نمونه تخت خواب و وسایل آنها وجود دارد. سقف سالن ها بسیار زیبا و رنگی و مجسمه ها همگی رنگی و بسیار زنده و زیبا در دورتادور سالن قرار دارند.
پس از بازدید از موزه، از برج بالا رفتیم که حدود ۱۵۰ پله مارپیچ داشت. این برج که Juan II نامیده می شود دارای تراس بزرگی بوده و چشم انداز بالای برج بسیار زیبا و کاملا مشرف به منطقه است. پس از بازدید به سمت اتوبوس حرکت کردیم در طول مسیر یک دستگاه ضرب سکه دیدیم که می شد طرح های مختلفی را روی سکه ضرب کرد. ما هم یک سکه با طرح آبرسان به یادگار ضرب کردیم.
قصر سگوویا
نمایی از داخل قصر
برج دیدبانی قصر
اطلاعات بیشتر در مورد این قصر رویایی در آدرس زیر موجود است: سایت قصر سگوویا سپس به سمت آویلا (Avila)حرکت کردیم. مسیر کوهستانی بود و برف شدیدی میامد. در بین راه برای خوردن غذای مخصوص آویلا در یک رستوران بین راهی توقف کردیم و چولتا(گوشت گوسفند پیر) و فیلته د ترنرا(گوشت گوساله) خوردیم که واقعا خوشمزه بود و حجم غذا هم بسیار زیاد بود.
Filete de Ternera
با رسیدن به آویلا هوا سردتر شده بود از مینی بوس پیاده شدیم و بداخل شهر رفتیم اما بدلیل سرمای زیاد از ادامه مسیر منصرف شدیم و به مینی بوس برگشتیم. سپس به میرادور شهر رفتیم و از دور شهر محصور در درون دیوارها (Las Murallas) را دیدیم.
دیوارهای عظیم پیرامون شهر آویلا
روز دهم: مادرید (Madrid)
روز دهم به گشت مادرید اختصاص داشت. صبح که از خواب بیدار شدم احساس سرماخوردگی و تب داشتم. پس از صرف صبحانه در کافه پشت هتل، گشت را شروع کردیم. ابتدا به میدان گاوبازی (Plaza de toros)که در سال ۱۹۲۹ ساخته شده است رفتیم و از بیرون بنا را دیدیم. در آن تاریخ مسابقه برگزار نمی شد و موفق به دیدن گاوبازی نشدیم که البته فکر نمی کنم خیلی هم خوشایند باشد. مسابقه در ۴ راند برگزار شده و ماتادور بایستی گاو را بکشد. سپس به دیدن سانتیگوبرنابئو رفتیم و از بیرون نما را دیدیم. امکان بازدید از داخل استادیوم هم وجود داشت که البته ما علاقه ای به بازدید از استادیوم خالی نداشتیم.
میدان گاوبازی مادرید
استادیوم Santiagobernabeu
در مسیر از برجهای دوقلو که ساختمانهایی اداری-تجاری می باشند، دیدن کردیم. سپس به بافت تاریخی برگشتیم و پیاده به میدان مایور (Plaza Mayor) رفتیم. میدان مستطیلی شکلی که مجسمه پادشاه اسپانیا فیلیپ سوم در آن قرار دارد. ساخت میدان در زمان فیلیپ سوم در قرن ۱۷ ام آغاز شده است. در حال حاضر دورتادور میدان رستوران و کافه وجود دارد و با ساختمانهای رنگارنگ احاطه شده است.
برج های دوقلو
در برخی قسمتها نیز هنرمندانی به شکل مجسمه(که در اسپانیایی mimo نامیده می شوند) و با لباسهای مختلف و رنگارنگ هستند که در ازای پرداخت مبلغی می توانید با آنها عکس بگیرید. از یک مغازه شیرینی فروشی سنتی مقداری Turron خریدیم. سپس به بازار سرپوشیده قدیمی San Miguel رفتیم و از انواع خوراکیها، غذاها، آجیل و … دیدن کردیم.
میدان مایور مادرید
میدان مایور
بازار سرپوشیده
و سپس به سمت دروازه خورشید رفتیم (Puerta del Sol) که دو مجسمه در آن قرار دارد. این محل نقطه صفر مادرید از نظر جغرافیایی می باشد. مجسمه پادشاه کارلوس سوم که در وسط میدان قرار دارد و مجسمه خرس که نماد خاندان سلطنتی بوده و در گوشه ای از میدان می باشد. سپس دوستان به مرکز خرید رفتند و من و همسرم از بقیه جدا شدیم و به میدان مایور برگشتیم و در گوشه ای نشستیم و نهار پیتزا و سیب زمینی خوردیم.
مجسمه خرس
مجسمه کارلوس سوم
بعد از نهار به هتل رفتیم و چون من اصلا حالم خوب نبود کمی خوابیدم و دوباره ساعت ۵ از هتل خارج شدیم. از کنار سالن اپرا گذشتیم و با عبور از میدان اورینته و دیدن مجسمه های زیبای این میدان به قصر سلطنتی (Palacio Real)رسیدیم. در جلو قصر پلیس های سوار براسب با لباس سنتی پلیس اسپانیا در حال رژه رفتن بودند. طبق تحقیقی که من در اینترنت کرده بودم قصر تا ساعت ۶ باز بود اما متاسفانه امکان بازید از قصر تا ۵ وجود داشت و موفق به دیدن داخل قصر نشدیم. کتدرال المودنا نیز در مقابل قصر سلطنتی قرار دارد.
میدان اورینته
قصر سلطنتی
کتدرال Almodena
پلیس های سوار بر اسب
بنای این کاخ توسط آرشیتکت ایتالیائی جیووانی ساچتی و بدستور فیلیپ پنجم در سال ۱۷۳۶ شروع و تا سال ۱۷۶۴ بطول انجامید. قبلاً در این محل کاخی بوده که در اثر حریق سال ۱۷۳۴ بکلی از بین رفته است. اگرچه اکنون این کاخ به یکی از اماکن مهم و دیدنی تبدیل شده است، اما به لحاظ اهمیت تاریخی آن هنوز نیز بسیاری از مراسم تشریفاتی پادشاه در آن برگزار میشود. اطلاعات بیشتر را در این سایت ببینید: سایت قصر سلطنتی
از بیرون قصر را دیدیم و به سمت میدان اسپانیا که کمی بالاتر از قصر و در سمت شمال آن قرار دارد حرکت کردیم و از مجسمه دون کیشوت دیدن کردیم.
مجسمه دون کیشوت
سپس به Puerta del sol برگشتیم. و پیاده وارد خیابانهای پر از کافه شدیم و تا Gran Via رفتیم. با سرد شدن هوا یک کافه که هم صندلی بیرون داشت و هم گرم بود پیدا کردیم و چورو با هات چاکلت (Churro con chocolate)خوردیم که خوشمزه اما سنگین بود. عصرانه معروف مادریدی که همه بعدازظهر ها در کافه ها مشغول خوردن آن بودند.
چورو با شکلات
چون می خواستیم شب میدان مایور را هم ببینیم کمی در خیابانها گشتیم و وارد فروشگاه معروف کورته اینگلس شدیم که در همه جا شعبه داشت. فروشگاه بزرگ در ۱۱ طبقه بود اما قیمتها گران بود. نیم ساعتی در فروشگاه گشتیم و با تاریک شدن هوا به میدان مایور رفتیم اما خیلی تفاوت خاصی با روز نداشت و خلوت تر شده بود. البته این خلوتی بدلیل سردی هوا و همچنین آغاز هفته کاری (دوشنبه) بود. مسلما در آخر هفته ها این میدان حال و هوای دیگری دارد.
روز یازدهم: مادرید – پدراسا (Pedraza)
روز آخر را قرار بود با دو نفر از دوستان اسپانیایی مان (که از طریق اینترنت با آنها آشنا شده ام) بگذرانیم. صبح اتاق را تحویل دادیم و وسایل را در لابی گذاشتیم. دوستان دنبال ما آمدند و ابتدا به شهری در خارج مادرید و نزدیک سگوویا رفتیم. شهری که Pedraza نام داشت و کاملا توریستی بود. البته در آن زمان بدلیل سردی هوا خلوت بود اما در تابستان مملوء از جمعیت بوده و جشن های موسیقی خیابانی برگزار می شود و کل میدان اصلی را با ۳۰ هزار شمع می پوشانند. جاذبه های شهر شامل یک قصر کوچک که برای بازدید آزاد نیست، یک کلیسا، میدان شهرداری و زندان قدیمی است. در شهر قدم زدیم و به زندان چوبی شهر رفتیم که مربوط به قرن دهم می باشد. از بخش های مختلف شامل اتاق نگهبانی، سلولها، و … دیدن کردیم. در هر بخش لیدر زندان توضیحاتی در مورد اتاق ها و انواع شکنجه ها می داد که به نظر وحشتناک می آمد. پس از بازدید از شهر تصمیم گرفتیم به مادرید برگردیم.
میدان شهرداری
شهر پدراسا
سلول عمومی زندان تاریخی
برای نهار به مادرید برگشتیم و به رستوران بوتین در نزدیکی میدان مایور رفتیم که براساس گینس قدیمی ترین رستوران جهان است که در سال ۱۷۲۵ ساخته شده و تا کنون بسته نشده است. : سایت رستوران رستوران شلوغ بود. بخش هایی از رستوران بازسازی شده بود و بخش هایی هم قدیمی بود. غذا بره سرخ شده و نوعی ماهی سفارش دادیم و دوستانمان هم کوچینییو سفارش دادند که گوشت بچه خوک چند ماهه است و بسیار غذای معروف و گرانی می باشد. دسر هم ناتیلا سفارش دادم که شبیه فرنی بود غذای رستوران به نسبت گران بود و برای ۴ نفر حدود ۱۷۰ یورو شد.
منوی رستوران بوتین
بعد از نهار به سمت پارک El Retiro رفتیم. ورودی پارک در میدان استقلال (Plaza de Independencia) – ایستگاه مترو Retiro- و در مجاورت دروازه Alcalada واقع شده است.
دروازه Alcalada
این پارک در قرن ۱۶ ام برای خاندان سلطنتی ساخته شده است. پارک بسیار بزرگ و زیبا و مملوء از درختان و گلهای رنگارنگ است. کمی کنار دریاچه قدم زدیم عده ای هم در دریاچه قایق سواری می کردند. در قسمت دیگری از پارک Palacio de Cristal یا قصر شیشه ای قرار دارد که در سال ۱۸۸۷ برای نمایشگاه گل وگیاه ساخته شده است. در سمت دیگر دریاچه مجسمه آلفونسوی هفتم قرار دارد که که دارای معماری رومی و بسیار جذاب می باشد. می توانید اطلاعات بیشتر را در سایت زیر ببینیدسایت پارک ال رتیرو
پارک ال رتیرو
قصر شیشه ای
از آنجا که هوا خیلی سرد بود و اندکی هم دیر شده بود به مرکز شهر برگشتیم و به یک کافه معروف و قدیمی به نام San guines رفتیم و دوستانمان را که حسابی ما را بابت گردش و نهار شرمنده کرده بودند به صرف چورو با شکلات مهمان کردیم.
کافه سن گینس
در مادرید اماکن دیگری نیز وجود دارد که ما بدلیل کمبود وقت موفق به دیدن آنها نشدیم مانند موزه پرادو سایت موزه پرادو که جزء بزرگترین موزه های نقاشی دنیاس و در نزدیکی پارک رتیرو (خط ۲ مترو- ایستگاه Banco de España) قرار دارد و بازدید از آن نصف روز زمان احتیاج دارد. همچنین می توانید از سالن اپرا در کنار قصر سلطنتی، و نیز کتابخانه ملی مادرید (خط ۴ مترو- ایستگاه Serrano) دیدن کنید.
خیابان Paseo De Recoletos که در شمال میدان زیبای سیبلس (Ciebles) قرار دارد نیز مکان مناسبی برای پیاده روی می باشد.
سپس به هتل برگشتیم و با بقیه دوستان عازم فرودگاه شدیم. فرودگاه خیلی دور نبود و تشریفات هم خیلی طول نکشید. پرواز ۱۱:۵۵ شب با حدود نیم ساعت تاخیر پرید و از اسپانیا خارج شدیم. حدود ۵ صبح استانبول بودیم و ۵ ساعتی را در فرودگاه سر کردیم و روی صندلی ها خوابیدیم. پرواز برگشت هم بدون تاخیر انجام شد و بالاخره حدود ساعت ۴ عصر به تهران رسیدیم.
جمع بندی هزینه ها برای هر نفر :
بلیت رفت و برگشت ترکیش : ۳۲۰۰۰۰۰ تومان.
هزینه اقامت در هتل های ۳ و ۴ ستاره و حمل و نقل در داخل اسپانیا بهمراه لیدر محلی: ۱۰۰۰ یورو. البته همانطور که گفتم این بخش توسط آژانس اسپانیایی انجام شد. مسلما در صورتیکه شما خودتان رزرو هتل و بلیت های داخلی را انجام دهید ارزانتر خواهد شد.
هزینه ترجمه مدارک به زبان اسپانیایی، بیمه مسافرتی و اخذ ویزا: ۶۰۰۰۰۰ تومان.
هزینه غذا، پرداخت ورودی ها و خرید اندک: ۵۰۰ یورو.
هزینه کل برای هر نفر: ۹ الی ۱۰ میلیون تومان.
نویسنده : مریم رجائی
شنبه، ۲۴ مرداد ۹۴ ساعت ۱۶:۵۷
توسط لست سکند
کلمات کلیدی:اسپانیا,کشور اسپانیا,سفربه اسپانیا,سفرنامه اسپانیا