سفرنامه اکراین – کیف (بخش اول)
مقدمه :
در بهشت به دنیا آمده ام و جز آن چیزی نمیشناسم… (رمان بسیار زیبایی هست به نام میرا که با این جمله آغاز میشه : در دشت به دنیا آمده ام و جز آن چیزی نمیشناسم…) بعد از یک هفته اقامت در کیف ناخودآگاه این جمله در ذهنم نقش بست و به نظرم رسید که سفرنامه رو با این جمله آغاز کنم. شاید خیلی از دوستان که تجربه سفر به کشورهای اروپایی، آمریکایی و یا روسیه رو دارند اون کشورها رو مقاصد زیباتری برای سفر بدونند ولی باید به یک ضرب المثل معروف اشاره کنم و آن چیزی نیست جز (حلوای تنترانی …). اکراین در تابستان به کشوری بسیار زیبا و دوست داشتنی تبدیل میشه همراه با مردمی مهربان. کاملاً شایسته برای رتبه هشتم توریستی دنیا. دارا بودن معادن بسیار ارزشمند فلزی، حاصلخیزترین نوع خاک در دنیا (خاک سیاه که کشاورزی در آن بدون کود انجام میشود)، کلکسیونی از کارخانجات صنعتی مانند هواپیما سازی، کشتی، تانک، موشک، فولاد وغیره، نزدیکی با مسکو و قرارداشتن بر گلوگاه انرژی اروپا (ویکیپدیا) بخوبی نشان دهنده اهمیت استراتژیکی و ژئوپولتیکی این کشور از نظر روسیه و اروپاست.
رودخانه دنیپر و شهر زیبای کیف، دومین شهر بزرگ اروپا و هشتمین مقصد توریستی دنیا (عکس : اینترنت)
سقوط شدید گرینیو – UHA(واحد پولی اکراین) در مقابل دلار بخاطر تنش های اخیر در شرق اکراین که هر گرینیو رو از ۴۰۰ تومان در آغاز سال ۲۰۱۴ به ۲۵۰ تومان در حال حاضر کاهش داده فرصتی فراهم آورد تا با هزینه ای معقول (حدود ۳٫۵ میلیون تومان) از شهری نیمه اروپایی با حال و هوای روسیه بازدید کنم. سهیم کردن تجربیات سفرم با دیگران و نیم نگاهی به جایزه ((:D بهانه ای شد براینکه برای اولین بار شروع به نوشتن سفرنامه کنم. پیشاپیش از نگارش نامناسب یا کم تجربگی ام در نویسندگی پوزش میطلبم.
تمام سعیم در این سفرنامه بر این بوده تا ضمن اینکه به جزییات سفر و شرح سرک کشیدن به گوشه گوشه شهر کیف میپردازم نکاتی رو هم بصورت کلی ذکر کنم تا هر کسی بتونه با توجه به اون نکات حداکثر استفاده رو از وقت و هزینه ای که برای سایر سفرها انجام میده رو ببره. ضمن اینکه در این سفر تاکید بسیار زیادی روی استفاده از امکانات گوشی موبایل برای یک سفر هوشمندانه داشتم. سعی کردم نکات مهم رو هم بصورت خلاصه در انتها بیاورم.
برنامه ریزی قبل از حرکت :
خب شاید بشه گفت این مرحله مهم ترین قسمت سفر هست که میزان استفاده و لذتی که در سفر میبرین به مقدار زیادی به این مرحله وابسته هست. مطمئنا ًجمع کردن اطلاعات سفر و برنامه ریزی ،کار بسیار مهم تری هست تا تمرکز روی برداشتن مسواک و دمپایی یا آب معدنی که در هتل گرون حساب میشه! بعد از فراهم شدن هزینه سفر و مشخص شدن مقصد، نوبت به تعیین زمان سفر میرسه. به نظر بنده فصل تابستان بسیار مناسب برای سفرهای خارجی و عید بیشتر مناسب ایرانگردیست. به این علت که اگر عید رو برای سفرهای خارجی انتخاب کنید دچار احساس دوگانگی بدی میشین. شما تو حال و هوای عید هستین ولی تو خارج از کشور هیچ خبری نیست و مردم بجای جشن گرفتن در حال رفتن سر کار هستن خصوصا هوای اکثر کشورها در این فصل بارونیه. بعد از مشخص شدن فصل سفر نوبت به تعیین ماه میرسه که طبیعتاً ماههای تیر و مرداد به علت مناسب بودن هوا و ازدیاد توریست میتونه بهترین ماه باشه.
همینطور یا مراجعه به سایت ویکیپدیا و یا سایر منابع سفر که در ادامه هم در موردش صحبت میکنم براحتی میتونید دمای شهر مورد نظر رو در ماههای مختلف ببینین. برای تعیین روز سفر باید به مسائل مهم تری توجه کنید. بهترین روز سفر به هر کشوری در روز استقلال یا روز ملی اون کشوره. تقریباً میشه گفت تو هیچ روز دیگه ای به اندازه این روز خوش نمیگذره. معمولاً در این روز خیابانهای اطراف میدان اصلی شهر بسته میشه و علاوه بر دیدن مراسم و جشن های زیبای مخصوص اون کشور تا پاسی از شب ، بسیاری از وسایل حمل ونقل و ورودی ها هم رایگان هستند. ضمن اینکه فرصت خوبی برای آشنا شدن با فرهنگ اون کشور و خرید وسایل دستی بعنوان سوغات هست. برای پیدا کردن این روز علاوه بر ویکیپدیا میشه از کتاب های راهنمای سفر مثل لونلی پلنت ( (lonely planet که براحتی میونید بسیاری از اونها رو از سایتهای فارسی هم دانلود کنید استفاده کنید. زمان برگزاری فستیوال ها و جشن های مختلف دراین کتاب ذکر شدن و همینطور اطلاعات بسیار ارزشمند دیگه که در ادامه در موردش صحبت میشه. (جشن های روز استقلال اکراین در روزهای ۲۴ و ۲۵ آگوست برگزار میشه. متاًسفانه بعلت ازدیاد مسافر و مشغله کاری ویزای بنده در این روز آماده نشد و بنده حدود دو هفته دیرتر رسیدم و این روز مهم رو از دست دادم.)
بعد از مشخص شدن روز سفر میتونید با تماس گرفتن با آژانس های مختلف یا سایت ها از مدارک و زمان لازم برای صدور ویزا مطلع بشین و وقت لازم رو به اینکار اختصاص بدین. برای انتخاب هتل هم سایت ( (Booking.comرو پیشنهاد میکنم تا موقعیت و امکانات هتل ها پیشنهادی تور رو با هم مقایسه کنید. بعد از صدور ویزا و اطمینان از سفر ، زمان بسیار مناسبی هست برای جمع آوری اطلاعات در مورد اماکن دیدنی و توریستی شهر یا کشور مورد نظر. منابعی که برای اینکار میتونید استفاده کنید بسیار زیاد و گسترده هستند که به وقت گذاشتن و بررسی کامل و تک تکشون می ارزه. بسیار زیاد پیش اومده که بعد از سفر به کشوری و بازگشت به ایران بعلت اینکه یکی از برنامه ها یا مکانهای دیدنی رو از دست داده بودم یا در هزینه کردن اشتباه کرده بودم و نتونستم سوغات یا وسیله مورد نظرم رو خریداری کنم، بجای بیاد آوردن لحظات خوب سفر، حسرت و پشیمانی از سفر به اون کشور در خاطرم باقی مونده باشه. دقت کنید که در صورت از دست دادن یا صرف نظر کردن از یکی از برنامه های تور، بعد از بازگشت به ایران باید مبلغی معادل کل سفر رو دوباره بپردازید تا بتونید از اون برنامه استفاده کنید. بنابراین هزینه هر برنامه رو با کل مبلغ سفر مقایسه کنید تا به ارزش واقعی اون برنامه پی ببرید.
منابعی که بنده مورد استفاده قرار دادم :
۱- سایت های اختصاصی و معتبری مثل (Trip Advisor) یا (Virtualtourist) که اماکن دیدنی، رستورانها، بازارهای خرید محلی و … بسیاری از اطلاعات دیگه رو در خود جا دادند.
۱- کتابهای راهنمای سفر مثل ( (lonely planet و (Eyewitness Ttravel) و (Frommer’s … Day By Day) که براحتی از اینترنت قابل دریافتند.
۲- برنامه های اختصاصی موبایل که مختص گردشگری شهر یا کشور مربوطه تولید شدن. بطور مثال بنده از برنامه های رایگانKyiv” “Places و “Discover Ukraine” استفاده کردم که کمک بسیار زیادی به بنده در شناخت اماکن دیدنی ، جهت یابی ، مسیرهای مترو و سایر اطلاعات لازم توریستی در مورد شهر کیف کرد. همینطور قیمت، ساعت و روز بازدید از موزه ها رو هم شامل میشه.
۳- خواندن سفرنامه دیگران که با جستجو در اینترنت به خیلی از اونها دست پیدا میکنید.(در مورد اوکراین یک یا دو سفرنامه موجوده.)
۴- برنامه تورها که از طریق صحبت کردن با آژانس ها و یا مراجعه به سایتشون میتونید تا حدودی با اماکن دیدنی شهر آشنا بشین.
۵- استفاده از تجارب دیگران در انجمن((Forum سایتهای گردشگری از جمله همین سایت یا سایتهای معروفی مثل سی اس (Couchsurfing)
۶- تور لیدر که نقش مهمی در جمع آوری و راهنمایی در مورد اماکن لیست شده از روش های قبل داره.
نرم افزار های راهنمای گردشگری اکراین
بعد از جمع بندی تمام منابع بالا لیستی از اماکن دیدنی، رستورانها و مراکز خرید تهیه میشه که بهتره این لیست در موبایل ذخیره بشه تا براحتی و در هر زمانی بهش دسترسی داشته باشین. اندکی جلوتر توضیح میدم که چطور این لیست رو مرتب کردم. نرم افزارهای فوق العاده مفید و رایگان دیگه ای که تو سفر واقعاً بهم کمکم کردن عبارتند از :
۱- itranslate : با این نرم افزار براحتی میتونید جمله خودتون رو به فارسی یا انگلیسی تایپ کنید و ترجمه اون به هر زبان دیگه ای رو ببینید یا بشنوید. البته نیاز به ارتباط اینترنتی داره و با توجه به اینکه ۹۰ درصد اکراینی ها با زبان انگلیسی مشکل دارن واقعاً نیازه. ضمن اینکه جملات از پیش آماده هم در دسته بندی های مختلف وجود داره و میشه ازشون استفاده کرد.
۲- Foursquare : این نرم افزار با توجه به مکان شما لیستی از رستورانهای سنتی ، فست فودها ، کافه ها و مراکز خرید دارای تخفیف و مناسب رو بهتون معرفی میکنه که نظر کاربرها هم در زیر هر مکان دیده میشه. این نرم افزار در ایران هم بسیار کاربرد داره و بنده رستورانهایی بسیار جالبی رو در این نرم افزار پیدا کردم که فکرش رو هم نمیکردم.
۳- Ukrainian : این نرم افزار نیاز به ارتباط اینترنت نداره و کلمات مختلف رو در دسته بندی های مختلف به همراه عکس مربوطه نمایش و تلفظ میکنه. البته برای کشورهای دیگه هم وجود داره.
۴- World Lens : کافیه دوربین رو به سمت یک عبارت روسی ناشناخته نوشته شده روی یک تابلو بگیرین تا نوشته مورد نظر رو با ترجمه انگلیسی یا چند زیان اروپایی دیگه تعویض کنه. به همین راحتی!
۵- نرم افزار مترو شهر موردنظر و نرم افزار آب و هوا که نیاز به توضیح نداره و برای برداشتن لباس مناسب و هماهنگ کردن تورها با آب وهوای روزهای هفته بسیار ضروریه.
۶- و از همه مهمتر دوربین موبایل که به شما کمک میکنه در کسری از ثانیه از سوژه مورد نظر عکس بگیرین. باطری با دوام تری نسبت به دوربین های رایج داره و براحتی میشه همه جا حملش کرد. پس گوشی با دوربین خوب رو فراموش نکنید.
سایر نرم افزارهای مورد استفاده قرار گرفته
شما آماده اید برای پرواز…
پرواز را به خاطر بسپار!
پرواز از ایران به اکراین توسط خطوط UM Airlines و با هواپیمای مک دانل داگلاس (بویینگ) انجام میشه و روزهای سه شنبه و جمعه ساعت ۴ صبح و برگشت هم روزهای دوشنبه و پنجشنبه ساعت ۹٫۵ شب انجام میشه. صف کانتر اکراین شاید ۵ نفر و صف کانتر ترکیه شاید ۵۰ نفرهستند. خدا سایه ما رو از سر ترکیه کم نکنه! اکثر مسافران اکراین دانشجو یا مردانی هستند که با دختران اکراینی ازدواج کردند و اکنون همراه خانواده در حال برگشت به اکراین هستند. تعداد توریست ها شاید به اندازه انگشتان دو دست هم نرسه و در برگشت هم فقط همین تعداد توریست در هواپیما هستند. برخورد میهمانداران مناسب و غذاها تعریفی ندارند. نشستن داخل هواپیما و شنیدن صحبتهای خلبان که به زبان روسی و همینطور انگلیسی که با لهجه روسی تلفظ میشه کافیه تا آدم رو به فضای جنگ سرد و دوران مخوف شوروی قدیم ببره!
بعد از ۴ ساعت پرواز ساعت ۸ صبح در فرودگاه “بریسبول” کیف هستیم و بعد از حدود یک ساعت معطلی در بازرسی که مختص کسانیست که اولین بار به اکراین سفر میکنند و کمی سوال و جواب تکراری در مورد اینکه قصد بازدید از کجا رو دارم و چه مقدار پول همراهم هست به سمت در خروجی که تور لیدر در اونجا منتظرم هست حرکت میکنم (حدود یک ساعت و نیم اختلاف زمانی بین تهران و کیف هست). تور لیدر پسر خوش مشربی هست که من و مسافر دیگه ای رو به هتل لیبید میرسونه و تو راه در مورد شرایط تور و اماکن دیدنی صحبت میکنه.
هتل لیبید که در ابتدای خیابان شوچنکو قرار گرفته و ۲۰ دقیقه پیاده تا خیابان اصلی شهر (خرشاتیک) فاصله داره
مسئله مهمی که در اینجا وجود داره و معمولاً باعث آزردگی خاطر هموطنان میشه اینکه اکثر مسافران تصور میکنن برنامه تورهایی که آژانس در اختیارشون قرار داده رایگان هستند و تورلیدر موظف به همراهی اونها در تمام مدت اقامت هست. شاید هم آژانس ها توضیح مناسبی در این زمینه نمیدن. در هر صورت با صحبت کردن با تور لیدر و راهنمایی خواستن در مورد لیستی که از قبل آماده کرده بودم و همچنین به علت اینکه خیلی جاها از جمله موزه ها شما توضیح انگلیسی پیدا نمیکنید و همینطور بعضی از اماکن دیدنی خارج از شهر هستند و نیاز به دربست گرفتن تاکسی دارند، به این نتیجه رسیدم که ۳ روز با تور لیدر و ۴ روز به تنهایی به گردش بپردازم. تور لیدر برای هر ساعت همراهی با من (ماشین دربست در اختیار به همراه ارائه توضیحات) حدود ۱۲۰ گرینیو (۳۰هزار تومان) دریافت کرد که مبلغ مناسبی به نظر میاد. البته میشد بصورت چند نفره از تور استفاده کرد که طبیعتاً هزینه ها کاهش پیدا میکرد. ضمن اینکه هزینه ورودی موزه ها برای تور لیدر هم به عهده مسافر هست که البته مبلغ چندانی نیست.
بعد از گرفتن سیم کارت از تور لیدر حدود ساعت ۹ صبح به هتل رسیدیم (سیم کارت از اپراتور “لایف” تهیه شده بود که امکان مکالمه مجانی بین دارندگان این سیم کارت رو ممکن میساخت ضمن اینکه ۴۰ گرینیو شارژ اولیه داخل سیم کارت هست و با هزینه ای حدود ۷ گرینیو یا ۲هزار تومان میشه بسته یک هفته ای اینترنت رو فعال کرد- شارژ مجدد هم از طریق دستگاههایی شبیه عابربانک که تو اکثر فروشگاهها پیدا میشه انجام میشد). هتل لیبید در ابتدای خیابون شوچنکو و در منطقه مناسبی قرار داره. تا خیابون اصلی شهر(خرشاتیک) حدود ۲۰ دقیقه پیاده فاصله دارین که این مسیر رو میتونید براحتی با مینی بوس یا اتوبوس های برقی طی کنید.
مسئول پذیرش هتل نقشه رایگانی رو دراختیار مسافران قرار میده که تقریباً تمام نقاط دیدنی شهر ، فروشگاهها و رستورانها و همینطور نقشه مترو و ایستگاهها به زبان انگلیسی در اون مشخص شده و تقریبا همیشه همراه خودم داشتم. ضمن اینکه همراه داشتن پاسپورت و ووچر هتل رو هنگام بیرون رفتن از هتل فراموش نکنید چک این هتل ساعت ۲ انجام میشد و بر خلاف اکثر مسافرانی که ترجیح میدادن این ۵ ساعت رو مبل های راحت روبروی ریسپشن بنشینن و بقیه روز رو هم در هتل استراحت کنند ترجیح دادم با استفاده از نقشه و راهنمایی تور لیدر و بعد از سپردن ساک ها به اتاق (Baggage Room) به یکی از بزرگترین مراکز خرید کیف یعنی “اوشن پلازا” که اکثر برندهای معروف توش پیدا میشد مراجعه کنم. صرافی هم کنار هتل قرار داره و بخاطر افت روز افزون گرینیو در مقابل دلار ترجیح میدم فقط به اندازه نیاز چنج کنم. ضمن اینکه همراه داشتن پول زیاد توصیه نمیشه.
لابی هتل و مسافران تازه رسیده در حال استراحت
حمل و نقل :
مترو مناسبترین وسیله حمل ونقل در کیف هست و ایستگاهای مترو در تمام نقاط شهر و نزدیک اماکن دیدنی وجود دارند و با ۲ گرینیو (۵۰۰ تومان) میشه بلیط یک سفره تهیه کرد. ایستگاهای مترو در عمق ۷۰ متری زمین قرار گرفتن و با یک پله برقی طولانی که به زحمت انتهاش دیده میشه شما رو به مترو میرسونن. قدمت ساخت این ایستگاهها به دوران جنگ سرد میرسه و دلیل اینکار ایجاد پناهگاهی برای حفاظت از شهروندان در مقابل حملات اتمی بوده. بازی کامپیوتری معروفی با همین مضمون به نام “”Metro ساخته شده که دوران آخرالزمانی رو به تصویر میکشه که مردم در تونل های مترو زندگی میکنند. چنین ساختاری در دیگر کشورهای بلوک شرق مثل روسیه و گرجستان هم دیده میشه. دلیل دیگرش هم میتونه این باشه که در بعضی از نقاط ، خطوط مترو از زیر رودخانه وسط شهر حرکت میکنند.
راه پله های طولانی مترو که به زحمت انتهاش دیده میشه
در هر صورت من موندم و ایستگاهای مترو با عناوین زیبای روسی! خوشبختانه هر ایستگاهی دارای یک شماره هست و براحتی میتونستم ایستگاه مورد نظر رو پیدا کنم ولی مشکل زمانی بوجود میومد که قصد تعویض لاین رو دارم. کافیه بود جمله (Excuse Me) رو به زبان بیارم تا دیگران خودشون رو به نشنیدن بزنند یا سرعتشون حرکتشون رو بیشتر کنند. البته اینکار از روی بی ادبی یا بی احترامیشون نیست بلکه به این خاطر هست که غیر از دانشجوها تقریبا بقیه مردم، کلمه ای انگلیسی متوجه نمیشن و برای اینکه شرمنده من نشن راهشون رو کج میکردن. بنابراین سعی میکردم از جوانتر ها سوال کنم یا طوری جلوی بقیه رو بگیرم که راه فراری نداشته باشن! البته این موقعیت بسیار خوبی برای تقویت اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کردنم هم بود.
میتونستم از انواع و اقسام کلمات عجیب غریب که خودم هم معنیشون رو نمیدونستم استفاده کنید و عرق شرم رو در پیشونیشون ببینم. البته بعضی اوقات هم پیش میومد که طرف مسلط به انگلیسی باشه و خب البته در این شرایط ترجیح میدادم به حس جهت یابیم اعتماد کنم و مزاحم وقت این مردم شریف نشم! متروها با سرعت بسیار زیادی حرکت میکنند و با سرعت و صدای وحشتناکی که باعث ترسوندن بچه ها میشه می ایستند. متأسفانه در ایستگاهها نام ایستگاه نوشته نشده یا من ندیدم. باید با شمردن تعداد توقف ها متوجه شد که در کدام ایستگاه هستیم.
نقشه مترو کیف که از روی شماره براحتی میتوان ایستگاه موردنظر رو پیدا کرد. اکثر مراکز دیدنی در لاین ۲ (آبی) قرار دارند
استفاده از مینی بوس، اوتوبوس برقی و تراموا هم بسیار رایج هست. بعلت اینکه نقشه مناسبی برای مسیر حرکت این وسایل نتونستم پیدا کنم و همینطور زبان روسی نوشته شده روی این وسایل که مسیر حرکتشون رو مشخص میکرد استفاده من از این وسایل خلاصه میشد به رسیدن به نزدیکترین ایستگاه مترو یا رسیدن به خیابان اصلی شهر. (به طور مثال عبارت نوشته شده روی مینی بوس هایی که به سمت خیابان اصلی شهر حرکت میکردند با Xp شروع میشد- به همین راحتی!). هزینه مینی بوس های زرد رنگ ۳٫۵ گرینیو (۹۰۰ تومان) و اتوبوس برقی ۱٫۵ گرینیو (۴۰۰ تومان) بود که برای استفاده از اتوبوس برقی از بلیط که در خود اتوبوس توزیع میشه هم میتوان استفاده کرد. تراموا هم در مسیرهای خاصی حرکت میکرد که به یکبار تجربه می ارزه. استفاده از تاکسی آخرین انتخاب میتونه باشه بعلت مشکل زبان انگلیسی و نحوه محاسبه کرایه. البته کرایه ها گزاف نیستند.
مینی بوس های زرد رنگ و اتوبوس های برقی راحتترین راه رسیدن به مرکز شهر. تراموا (سمت چپ) در مسیرهای خاصی حرکت میکند.
روز اول :
همونطور که در بالا گفتم برنامه روز اولم خرید از “اوشن پلازا” بود. هوای صبح کمی سرد به نظر میاد ولی با یک تیشرت میشه براحتی تا ظهر که هوا گرم میشه سر کرد. راحتترین راه رسیدن به این فروشگاه استفاده از مترو و رفتن به ایستگاه (Lybidska به شماره ۲۲۱) هست. بعد از رسیدن به ایستگاه و خروج از مترو، فروشگاه رو در سمت دیگر خیابان میبینم و فقط کافیه از خیابان رد بشم. اما… ظاهراً مشکلی هست…
ورودی مرکز خرید اوشن پلازا
برمیگریم به سال ۹۱ میلادی – فروپاشی شوروی و اعلام استقلال اکراین. در این زمان اکراین شرایط اقتصادی بسیار وخیمی رو سپری میکرد تا اینکه انتخابات ۹۴ برگذار شد و اکراین شروع یه رشد و بازسازی در تمام زمینه ها از جمله ارتقاء فرهنگ زندگی مردم کرد. تا همین۱۰ سال پیش هم میشد بوضوح آثار شوروی قدیم رو در شهر دید. جولان باندهای مافیایی، دعوا و درگیری، فقر بسیار، نا امنی، تورم و غیره … اما اکنون اوضاع کاملا فرق کرده. میشه براحتی این خوشحالی و قدردانی از تغییر رو در چهره و رفتار مردم مشاهده کرد. مردم مهربان و خونگرم، رانندگی منظم و احترام به عابر پیاده و همینطور احترام به توریست بوضوح دیده بشه.
در تمام نقاط پر تردد شهر زیرگذرهایی دوطرف خیابان وجود داره که مملو از فروشگاه هستند. حتی میشه اونها رو مرکز خرید زیرزمینی نامید. امکان نداره کسی رو در حال رد شدن از خیابان هنگام قرمز بودن چراغ عابر پیاده ببینید به همین دلیل ماشینها با سرعت زیاد چهاراه ها رو طی میکنند و مطمئنند کسی در حال رد شدن از خیابان نیست. بعضا اوقات برای طی کردن عرض یک خیابان بعلت نبود خط کشی یا چراغ مجبور بودم راهم رو به مسیر دیگه ای که از سه تا چراغ راهنما میگذشت تغییر بدم.
رد شدن از خیابان هنگام قرمز بودن چراغ با یک جریمه همراهه و در صورت همراه نداشتن پاسپورت، یک رشوه گزاف ممکنه شما رو نجات بده. در بعضی از معابر هم که چراغ وجود نداره عرض خیابان خط کشی شده و کافیه شما قصد ورود به خیابان رو داشته باشید یا حتی قبل از ورود به خیابان بایستید تمام ماشینها با فاصله سه متری از شما توقف میکنند و تا مطمئن نشوند که شما عرض خیابان رو طی کردید حرکت نمیکنند. اینجا بود که متوجه شدم علیرغم اینکه خودم رو آدم متمدنی میدونم ولی طریقه رد شدن از خیابان رو بلد نیستم! در ایران از نزدیکترین نقطه ممکن و بدون توجه به خط کشی یا پل وارد خیابان میشدم و با محاسبه سرعت ماشینها و جا خالی دادن از بینشون با احساس غرور ناشی از موفقیت در این کار سخت به راهم ادامه میدادم! بعضی اوقات هم که پشت چراغ قرمز عابر پیاده می ایستادم و با چراغ سبز حرکت میکردم منتظر اهدای نشان افنخاری شهروند نمونه بودم.
شاید ایراد از کمبود خط کشی و پل یا آموزش ناکافی باشه. سعی میکنم از این به بعد جیران کنم. برگردیم به مرکز خرید. این مرکز خرید در سه طبقه ساخته شده و در هر طبقه حدوداً ۱۰۰ فروشگاه قرار داره که اکثر برند های معروف رو میشد توش پیدا کرد. نکته خوبی که وجود داشت این بود که بعلت نزدیک شدن به آخر تابستان و شروع فصل سرما اکثر برندها تیشرت هاشون رو با تخفیف های بالا تا ۷۰ درصد ارائه میکرند و البته لباسهای گرم با قیمتهای بالاتر و بعضاً تا حدود ۴۰۰۰ گرینیو(۱ میلیون تومان) قیمت خورده بودند.
نیازی به گفتن نداره که بعضی از فروشگاهها هم نیو کالکشن داشتند و طبیعتاً مدلهای سال قبل رو میشد ارزونتر خرید. با ورود به هر مغازه جمله ای روسی از زبان فروشنده خارج میشد که احتمالا منظورشون همون “بفرمائید” یا “چه کمکی از دستم برمیاد” بود. که البته با شنیدن کلمه “Hello” یا “Excuse Me” از طرف بنده ترجیح میدادن که من رو با خلوت خودم تنها بزارن یا از کسی که به زبان انگلیسی مسلط تر بود بخوان که به من کمک کنه. نکته ای که برام جالب بود نگاه عجیبشون به خارجی هاست که با توجه تعداد زیاد توریست ها عجیب به نظر میرسید. شاید هم چهره شرقی بنده براشون تعجب آور بود.
هر برندی رو میشد در اینجا براحتی پیدا کرد. بعلت نزدیک شدن به فصل سرما برخی اجناس تا ۷۰ درصد هم تخفیف خورده بودند
بعد از مقداری خرید از همان ایستگاه مترو به هتل برمیگردم. موضوع جالبی که در مترو به اون برخوردم علاقه بسیار زیاد مردم به استفاده از گوشی آیفون بود و فروشگاه بزرگ اپل که در خیابان خرشاتیک خودنمایی میکنه. به زحمت گوشی دیگه ای دست مردم دیده میشه. این کمال گرایی رو میشه در پوشش و سایر جنبه های زندگی از جمله خودروها مشاهده کرد.
علاقه مردم به استفاده از خودروهای روز اروپا و آمریکایی
با راهنمای یکی از دوستان متوجه شدم فست فودی به نام (Sultan Basha) که توسط یک تاجیکی اداره میشه و دنار کبابهای بسیار خوشمزه ای داره نزدیک هتل قرار داره و البته میتونه به فارسی صحبت کنه و همینطور بسیار مشتاق به دیدنه ایرانه. بعد از صرف دنار کباب به قیمت حدود ۵۰ گرینیو(۱۳ هزار تومان) در کنار پخش آهنگ های ایرانی برای چک این به هتل برمیگردم. بعد از تحویل اتاق در طبقه ۱۰ هتل متوجه شدم کولر بسیار ضعیف کار میکنه. در واقع اصلا کار نمیکرد و فقط روی فن بود. اینترنت هتل مجانی و در تمام طبقات در دسترس بود ولی متاًسفانه درطبقه ۱۰ متصل نمیشد. با صحبت با ریسپشن من رو به طبقه ۹ انتقال دادند که وضع اینترنت بهتر شد ولی کولر کماکان ضعیف بود.
بعد از کمی استراحت بهترین زمان فرا رسید تا با جمع بندی اطلاعاتی که از تمام منابع ذکر شده در بالا بدست آوردم و با توجه به نقشه در دسترس و صحبت های تور لیدر برای ۶ روز پیش رو برنامه ریزی کنم. با توجه به اینکه بسیاری از موزه ها و اماکن دیدنی در روزهای خاصی تعطیل هستند که در نرم افزارهایی که در بالا معرفی کردم این روز مشخص شده، ماحصل این برنامه ریزی چیزی شبیه جدول زیر شد. (با چک کردن آب و هوا متوجه شدم که دو روز بارانی در پیش دارم و برنامه خرید رو که در مراکز خرید مسقف انجام میشد به این دو روز موکول کردم. البته بعد از چند روز متوجه شدم که آب وهوا تغییر نظر داده و اون دو روز بارونی رو موکول کرده به بعد از اتمام سفر من. سازمان آب وهوایی متشکریم.)
برنامه نهایی که بعد از جمع بندی اطلاعات در گوشی ذخیره کردم
روز دوم :
بعد از یک استراحت مفصل و صرف صبحانه که شامل نیمرو رولت شده! کالباس، سیب زمینی نیم سرخ شده، و سایر خوراکیهای رایج هست برای ساعت ۱۰ با تور لیدر قرار میزارم. برنامه امروز دیدن موزه روستایی یا پیراگوا و موزه هوانوردی به همراه تور لیدر و بازدید از خیابان اصلی شهر تا امتداد رودخانه دنیپر به صورت مستقل بود. بعد از طی مسافتی نیم ساعته به موزه روستایی یا پیراگوا میرسم که تا حدودی شبیه موزه میراث روستایی در گیلان هست. این موزه از حدود ۹ دهکده و کلیسا تشکیل شده و سعی شده بازسازی بسیار دقیقی از زندگی گذشته مردم اکراین باشه. مسیر بین روستاها رو میشه با دوچرخه یا پیاده طی کرد یا با استفاده از ماشینهای برقی که در زمین گلف استفاده میشه و البته با پرداخت هزینه جداگانه غیر از ورودی با سرعت بیشتری این مسیر رو مشاهده کرد. مردمی هم در حال زندگی و کار دیده میشن که البته شب برای استراحت به خونه های خودشون در نزدیکی موزه برمیگردن. ورودی ۳۰گرینیو (۸هزار تومان) و هزینه استفاده از ماشین برقی نیز ۵۰ گرینیو (۱۳هزار تومان) هست.
کلیسای روستا با قدمتی ۲۰۰ ساله. نمونه خوبی از سبک معماری چوبی اکراین
تفاوت بین زندگی مردم فقیر و ثروتمند و همینطور کدخدا رو میشه از روی لباسها و اسباب و اثاثه خونه متوجه شده. خانه کدخدا در مرکز روستا و هر چقدر به سمت بیرون روستا حرکت میکنیم خانه ها فقیرتر و وسایل کمتر و ساده تر میشوند. باز هم شباهت بسیاری بین مواد بکار رفته در ساخت خانه و اثاثیه داخل خانه با خانه های روستایی شمال کشور بخصوص گیلان دیده میشه.
نمونه خانه های باز سازی شده که شباهت بسیاری به خانه های روستایی گیلان دارند
لباسها، ظروف و اجاق مورد استفاده در خانه کدخدا متفاوت از دیگر خانه ها
وجود آسیاب های بادی قدیمی، دشت سرسبز و اسب های در حال حرکت منظره بسیار زیبا و مناسبی رو برای عکسبرداری ایجاد کرده بود. در مورد کلیسا هم گفته میشد که از مکان قبلی خودش بدون کوچکترین تغییری به اینجا حمل شده و به وضوح میشد قدمت کلیسا رو از چوبهای ترک خورده بکار رفته در اون حدس زد. سوغات و وسایل دستی هم فروخته میشد که چندان دلچسب نبود.
آسیاب های بادی که با وزیدن باد هم حرکت نمکردند
کلیسایی که از مکان اصلی خودش به اینجا آورده شده بود و بعلت پوسیده بودن چوب ها هر لحظه امکان خرابیش میرفت
مقصد بعدی موزه هوانوردی بود که اشتیاق بیشتری برای دیدنش داشتم. هنگام برگشت بعلت اعتراضات دانشجویی مدت زیادی رو در ترافیک میمونیم. موزه هوانوردی شامل حدوداً ۵۰ هواپیما، هلیکوپتر و موشک انداز میشه. هزینه ورودی حدود ۲۰ گرینیو (۵ هزار تومان) و هزینه رفتن به داخل ۳ وسیله ۲۰ گرینیو (۵ هزار تومان) دیگه هم بصورت اختیاری هست. انواع مدلهای سوخو، میگ،توپولوف! یاک، آواکس، لانچرهای موشک قاره پیمای هدایت شونده، هواپیماهای بسیار قدیمی و حتی هواپیماهایی که با بدنه روی آب فرود می آمدند واقعاً جالب توجه بود. بعضا از مدلهای فوق محرمانه متعلق به ۵۰ سال پیش هم به نمایش گذاشته شده بودند. نام مدل، سرعت، حداکثر ارتفاع پرواز، سال ساخت و تعداد تولید در تابلویی به دو زبان انگلیسی و روسی جلوی هر هواپیما نوشته شده بود.
قدیمی ترین هواپیمای موزه – سال ساخت ۱۹۱۷
به شخصه عاشق این هواپیما شدم که من رو به دوران سندباد میبره. البته اگر الان بخواد استفاده بشه احتمالاً بجای روی آب، زیر آب فرود میاد!
میگ ۲۹
هلیکوپتر Mil Mi-26
یکی از مدلهای فوق محرمانه مربوط به ۵۰ سال قبل Tupolev Tu-142
حداکثر سرعت بعضی از مدلها تا ۲۰۰۰ کیلومتر بر ساعت قید شده بود Tupolev Tu-134UBL
هواپیمایAntonov An-71 که تبدیل به آواکس روسی شده بود (هواپیماهای رادار گریز و رادار محور با نقش فرماندهی و کنترل جنگ هوایی)
هلیکوپتر Mil Mi-24
لانچر و موشک قاره پیما با قابلیت کنترل از راه دور
هواپیمای Ilyushin Il-76
Tupolev Tu-154 – میگ ۲۵ و هلیکوپتر Mil Mi-4
یاک ۴۰ Ilyushin Il-14 – و هواپیمای قدیمی Antonov An-2
دوستی از من پرسید چرا در ایران با توجه به کثرت مدلهای هواپیما موزه ای مثل این ایجاد نمیشه؟ خب جواب بنده هم ساده بود. در ایران هواپیماها یا کاملا سالم و در حال پرواز هستند ویا سقوط کرده و منهدم! حالت دیگه ای وجود نداره. حدود ساعت ۲ برای صرف نهار به یک رستوران سنتی مراجعه کردم برای صرف سوپ محلی بنام “بورش” که با ماست صرف میشد! به همراه پیتزا مرغ به قیمت ۵۰ گرینیو (۱۳هزار تومان).
یکی از رستوران های سنتی خوب واقع در کوچه ای مشعب شده از ابتدای خیابان خرشاتیک. متأسفانه اسم رستوران بدخط نوشته شده!
صرف سوپ سنتی بورش بهمراه ماست و پیتزا مرغ
بعد از کمی استراحت و شارژ گوشی، از خیابان شوچنکو راهی خیابان اصلی شهر (خرشاتیک) میشم. مسیر حرکت رو در نقشه زیر مشخص کردم. نقشه های با کیفیت تری هم در اینترنت یا گوگل مپ یافت میشد ولی به این علت که اماکن دیدنی روی این نقشه مشخص شده اند جهت یابی بسیار راحتتره.
مسیر حرکت از خیابان شوچنکو آغاز و بصورت خط قرمز مشخص شده
تقاطع این دو خیابان (شوچنکو و خرشاتیک) مرکز خرید بسارابیان و بلا قرار داره و کمی جلوتر به فروشگاه شکلات “روشن” ( (Roshenمیرسیم که میشه انواع و اقسام شکلات ها رو با قیمت مناسب از اونجا تهیه کرد. شاید مناسبترین سوغات اکراین همین شکلات ها باشه. نکته جالبی که بهش برخوردم این بود که علیرغم خرید ۵۰ دلار شکلات نه تنها تخفیفی داده نمیشه بلکه پول پلاستیک حمل شکلات رو هم باید جداگانه پرداخت کنید! خرید رو به زمان برگشت موکول میکنم و به راهم ادامه میدم. خیلی از برند های معروف از جمله “ZARA” تو این خیابون قرار دارند و همینطور ایستگاه اصلی مترو “میدان” که در روسی هم به همین نام تلفظ میشه. نام این ایستگاه از میدان استقلال که کمی جلوتر قرار داره گرفته شده که میشه عکس و یادبود ۱۰۰ نفری که در درگیری اخیر اکراین کشته شدن رو دید. همینطور پوسترهایی از لحظات درگیری و شورش.
میدان استقلال که در اکراین هم به نام میدان شناخته و تلفظ میشه
ادای احترام و قرار دادن گل در کنار عکس کسانی که در درگیری های اخیر و در همین جا کشته شدند
خیابان لیترانسکا منشعب از خیابان خرشاتیک و اندکی قبل از میدان استقلال که در اون میشه اکثر برندهای لوکس دنیا رو پیدا کرد
در همین امتداد به میدان اروپا میرسیم که با نماد توپ فوتبال در وسط میدان براحتی قابل تشخیصه (به مناسبت جام ملتهای اروپا ۲۰۱۲ که در اکراین و لهستان برگزار شد) . سمت راست، باشگاه دیناموکیف قرارداره و از کنار باشگاه (سمت چپ) جاده باریکی بصورت سربالایی به سمت موزه آب و آکادمی تأتر عروسکی حرکت میکنه که بسیار زیباست و معمولا عروس و دامادهایی در حال عکس گرفتن در این مکان دیده میشن.
باشگاه دینامو کیف که کنار میدان اروپا قرار گرفته
آکادمی تأتر عروسکی که مکان مناسبی برای عکس گرفتن عروس و داماد ها بود
بعد از بازگشت از این مسیر و طی کردن زیر گذر میدان اروپا و کمی پیاده روی در مسیر سربالایی طاق بسیار بلندی بنام طاق دوستی ملل خودنمایی میکنه که از اونجا رودخانه دنیپر کاملا مشخصه.
میدان اروپا به مناسبت میزبانی اکراین در جام ملت های اروپا ۲۰۱۲
طاق دوستی ملل ساخته شده به مناسبت ۱۵۰۰ سالگی شهر کیف
منظره زیبایی از رودخانه دنیپر و کشتی هایی که آماده گردش روی آب هستند
از همینجا میشه توسط وسیله جالبی که فکر میکنم اسمش پارک هوایی! (یا صندلی پرنده) بود که عبارتست از یک صندلی که توسط کابل شما رو بسرعت به اونطرف رودخانه منتقل میکنه با هزینه ۱۵۰ گرینیو (۳۸ هزار نومان) لحظات هیجان انگیزی رو تجربه کنید. اون سمت رودخانه حالت ساحلی داره و مردم در حال آفتابگیری یا شنا هستند. ضمن اینکه با ادامه دادن همون مسیر به جاده زیبایی میرسین که اکثراً در حال دوچرخه سواری هستند و برای برگشت هم پل عابرپیاده ای وجود داره که جوونها مشغول جامپینگ از روی پل به داخل رودخانه بودند.
تجربه هیجان انگبز طی کردن رودخانه بوسیله صندلی که با سرعت زیادی شما رو به اون طرف هدایت میکنه
بنده و ۲ نفر از مردم کیف در حال طی کردن رودخانه و عکسبرداری با یک دست
گروهی از جوانان مشغول جامپینگ روی رودخانه که البته ارتفاع زیادی نداره
روز سوم :
برنامه روز سوم رو به خرید اختصاص دادم تا بتونم بهتر بین هزینه ای که برای خرید و گردش صرف میشه تناسب برقرار کنم. برنامه صبح رفتن به مرکز خرید دریم تون و برنامه عصر رفتن به مرکز خرید گولیور، بسارابیان و بلا بود. مرکز خرید دریم تون در سه طبقه و در نزدیکی ایستگاه مترو ” Obolon به شماره ۲۱۲” واقع شده. در اینجا هم فروشگاههای برند خودنمایی میکند. طبقه همکف فروشگاه مواد غذایی و طبقه سوم زمین پاتیناژ برای کودکان و سایر سرگرمی ها در محیطی جالب قرار دارند. ناهار رو در همینجا یعنی مرکز خرید دریم تون که شامل یک پیتزا با گوشت بیف گریل شده بود به قیمت ۶۰ گرینیو(۱۵ هزار تومان) صرف میکنم.
مرکز خرید دریم تون در نزدیکی ایستگاه مترو Obolon
صرف پیتزا بیف و فضایی برای نشستن والدین و پاتیناژ کودکان و سایر سرگرمیها در پشت
نویسنده : کیوان عباسی
چهارشنبه، ۹ مهر ۹۳ ساعت ۱۷:۳۵
توسط لست سکند
کلمات کلیدی:اکراین,سفربه اکراین,سفرنامه اکراین,گردشگری در اکراین,