سفرنامه بندر ترکمن قسمت سوم
بوم کلبه(۲)
پا به بوم کلبه ترکمنی مینهیم .در همان ابتدای امر دیدن خانه ای با حال و هوای چنین بومی که همه عناصر زندگی روستایی را در کمال زیبایی و آراستگی گرد هم آورده است چشممان را خیره میکند.وارد خانه که میشویم همه چیز نهایت پاکی و تمیزی را دارد و خانم فروغ وهاب زاده و همسرش آقای کامران انوری به عنوان میزبانان ما به ما خوش آمد میگویند.خانه متشکل از یک سالن که به اصطلاح ترکمن به آن “آره هود” میگویند میشود که اطرافش اطاقهای خواب مهمانان قرار دارد.گویی اینجا در گذشته یک خانه کهنه و قدیمی ترکمنی بوده که مورد اجاره قرار گرفته و سپس تحت تعمیرات قرار میگیرد.از آنجایی که میزبانان ما خود معماری و طراحی دکوراسیون خوانده اند دست به فضاسازی مکان زده تا جاییکه امروز به شکلی چنین جذاب برای گردشگر درمیاید.
در ادامه با سفرنامه بندر ترکمن به نویسندگی سمیرا منفرد با نگارشی خوب از سایت سفرنامه همراه باشید.
به رسم ترکمنان دور تا دور آره هود مینشینیم و به مخده های ترکمنی تکیه میزنیم.پاها را نیز دراز کرده و خستگی از تن در میاوریم.حس خوبی دارد که همه دور هم هستیم. فکر میکنم که در گذشته های دور شاید مادربزرگها و پدربزرگهای ما در خانه های آبا و اجدادیشان همین فضای به شدت خانوادگی را در تمام دوران زندگیشان تجربه میکردند و کمتر حسی از تنهایی داشته اند.
خانه از ۴ اطاق خواب تشکیل شده است.دو تای آنها ظرفیت ۶ نفر و دوتای دیگر ظرفیت ۴ نفر را دارد.اطاقها با نمدهای ترکمنی مفروش شده اند.برای خواب باید از تشک هایی بر روی زمین بهره برد.همه جای خانه با وجود روستایی بودن به شدت پاکیزه و راحت است.در و دیوارهای خانه با کاهگل پوشیده شده و پنجره ها کوچک و نورگیرند که با سخاوت آبشاری از پرتوهای پاکیزه آفتاب را به اطاقها سرازیر میکنند.
درون هراطاق کمدی چوبی و قدیمی قرار گرفته که ما را یاد اجناس جمعه بازار میندازد.روی کمدها به فراخور حال هر اطاق اشیای زینتی ترکمنی قرار گرفته از شانه های فرش بافی و کوزه های سفالین تا زین اسب و ….
دیوارهای هر اطاق با پارچه های رنگین و شالهای ترکمی و لباسهای سنتی آرایش شده اند.اینجا به هرطرف که نگاه میکنیم رنگ میبینیم و زندگی.از نمدهای سرخ گرفته تا مخده های ارغوانی و دیوارهای قهوه ای و رختخوابهای گلدوزی شده و شالهای قرمز و نارنجی و زرد و سبز.گویا رنگ قالب ترکمنها قرمز-ارغوانی باشد که آن هم علتی دارد و سروقتش برایتان خواهم گفت.
اطاقها هریک نامی زیبا دارند.یکی “مهمان جای” است یعنی اطاق میهمان که برمیگردد به گذشته خانه و صاحبان اصلی ان و کاربردی که در آن زمان داشته است.دیگری “احمد جای” آن یکی “بگین جای” -یکی دیگر “محمد نور جای” و سرآخری “بیگ اوی” نام گرفته که یادآور ساکنان قبلی خانه اند.
همان ابتدا بعد از اینکه اطاقهایمان مشخص میشود.همگی در “آره هود” خانه جمع میشویم دور هم.پدر و مادر بالای اطاق جای میگیرند.اینجا خود به خود رسوم ترکمنی بر ما حاکم میگردد.از آشپزخانه سنتی خانه که “قره جای” نام دارد سینی بزرگ چوبی با پیاله های گل سرخی و قوریهای تپل قرمز به اطاق میاید.یک نفر مسئول ریختن چای میشود.اینجا باید چای را به رسم ترکمنها در پیاله نوشید از قوریهایی که یکی بوی سیب میدهد و دیگری بوی نعنا و حالی میدهد بعد از ساعتها راندن در جاده ها اینگونه آسودن و زیستن.
وقت نهار شده است.یک ترکمن مهمان نواز مسئول پذیرایی از مهمانان است.سفره بلندی در آره هود میگستراند و بشقاب های گل سرخی را مقابل ما میگذارد.پیاله های ماست و نعنا و گوجه فرنگی تازه خرد شده که به جمع سفره افزوده میشود دیگر اشتهای ما را کنترلی نیست.نهار هم سنتی و ترکمنی است.غذایی به نام “چکدرمه” که تا حدودی شبیه استامبولی پلوی ماست اما با مرغ تکه ای و ادویه مخصوص ترکمنی پخته میشود.اینجا گوشت کمتر میپزند جز در ایام عید قربان که برای یک سالشان کباب درمانی میکنند!در کنار چکدرمه سبدهای نان داغ محلی هم در سفره قرار میگیرد که بوی خوش آنها دلمان را تنوری میکند.
وقت استراحت و قیلوله فرا رسیده است.هریک به اطاقی میرویم و در رختخواب های تمیزمان ولو میشویم و خواب اسب و علفزار و چشمه میبینیم.تا بعد!
امیدواریم از مطالعه این مطلب در سایت سفرنامه لذت برده باشید و نظر خود را در خصوص این مطلب بیان فرمایید.
باتشکر
فروردین 91
منبع : وبلاگ بیا تا برویم