سفرنامه سنگاپور
هرگز فکر نمیکردم اولین تجربه سفر من به شرق آسیا، به مقصد سنگاپور باشه! همیشه گزینه هایی مثل چین، ژاپن، کره، مالزی و اندونزی توی ذهنم بود که میخواستم کشفشون کنم؛ اما قسمت این بود که دنیای شرقی آسیا رو با شهر و کشور سنگاپور بشناسم.
شروع سفرم به سنگاپور از استانبول بود که بینش توی دوبی باید پرواز عوض میکردم. از لحظه ای که هتل استانبول رو به مقصد فرودگاه آتاتورک ترک کردم تا لحظه ای که پام به هتل توی سنگاپور رسید، درست ٢۴ ساعت طول کشید که حدود بیش از ١۵ ساعت و نیم از این مدت رو توی پرواز بودم، ۶ ساعتش رو توی فرودگاه ها معطل شدم و مابقیش رو توی مسیر فرودگاه گذروندم. بدون تردید این طولانی ترین سفر من محسوب میشه و طولانی ترین تجربه پرواز!
در مجموع ٣ شبانه روز توی سنگاپور بودم و نزدیک به دو شبانه روز توی مسیر رفت و برگشت و معطلی های ترانزیتی. دلیل سفرم هم چیزی نبود جز حضور در نمایشگاه گردشگری ITB سنگاپور(شعبه ای از بزرگترین نمایشگاه گردشگری دنیا یعنی ITB برلین) که از ١٧ تا ١٩ اکتبر (٢۶ تا ٢٨ مهر) برگزار میشد. هم سفر قبلی ام به پاریس، هم این سفر به سنگاپور و هم سفر بعدی ام به لندن هدفش بازاریابی برای جذب وزارتهای گردشگری کشورها برای حضور در نمایشگاه گردشگری تهران هست که به نظرم نتیجه این دو سفر اول بسیار بهتر از پیش بینی های اولیه من بوده.
.
شهر سنگاپور
این تعریف مختصر منه از سنگاپور بر اساس درک سه روزه من از این شهر: بسیار تمیز، مدرن، گران و زیبا.
.
نمادهای شهر
سه نماد بیشتر از بقیه نمادهای داخل شهر مقبولیت عمومی دارن و میشه توی خیلی از فروشگاه ها ماکتشون رو دید. یکی برج های سه گانه مارینا بی (Marina Bay Sands) با صفحه متصل بالایی این سه برج هست که توی دنیا منحصر بفرده و شاید عکس های اون رو توی ایمیل های زیادی دیده باشین. یکی دیگه اش مرلیون، مجسمه ای بزرگ از یک شیر هست که نوعی فونتانا (فواره) محسوب میشه و از دهانش آب بیرون میریزه. سومیش هم چرخ و فلک بزرگ شهر با اتاقکهای کپسولی هست که درست شبیه به چرخ و فلک لندنه و تقریبا همه توریست های سنگاپور یه سری به این جاذبه میزنن تا شهر رو از نمایی زیباتر ببینن.
Marina Bay Sands
.
Merlion
.
Singapore Flyer
.
معماری متفاوت
سنگاپور شهر نسبتا کوچکیه. من هرگز بیشتر از ١٠ دقیقه توی مسیرهای شهر نبودم و مسیر فردگاه تا هتل هم کمتر از نیم ساعت بود. آب و هوای این شهر گرم و مرطوبه و نوسان زیادی داره. به نحوی که توی این سه روز، من تجربه هوای ابری، آفتابی، باران سبک، باران سنگین، رعد و برق، شرجی بسیار زیاد و… رو داشتم. اما کلا هوا گرم هست. معماری توی این شهر واقعا با معماری شهرهای دیگه ای که من دیدم فرق میکرد و انصافا آدم از دیدن خیلی از ساختمانهای شهر لذت میبرد. با توجه به آب و هوا، رابطه خوبی بین طبیعت و معماری وجود داشت و روی خیلی از ساختمانها میشد درختکاری، گیاهان زیبا و Roof Garden رو دید. ویژگی مهم معماری اینجا، طراحی، خلاقیت و فکریه که پشت هر کدوم از اونها وجود داشته و برای همین نتیجه اش این شده که خیلی از فضاهای موجود توی این شهر، منحصر بفرده و نمیشه مشابهش رو پیدا کرد.
.
جاذبه ها و محله ها
روز اولی که به سنگاپور رسیدم، جستجوی مختصری کردم برای اینکه توی فرصتهای موجود بعد از نمایشگاه در هر روز، بتونم بعضی از اونها رو ببینم. نتیجه جستجوی من این بود:
National orchid garden
باغ ارکیده ای که از نظر توریستهای حرفه ای، مهمترین جاذبه سنگاپور بود، اما من نتونستم ببینمش.
Singapore botanic gardens
باغ گیاهان سنگاپور اولویت دوم خیلی از توریستها بود که باز هم قسمت من نبود که ببینمش.
Singapore zoo
قبل از سفر هم راجع به باغ وحش سنگاپور تعریف زیاد شنیده بودم. اتفاقا توی روز آخر تصمیم هم گرفتم برای دیدنش، اما وقتی متوجه فاصله نیم ساعته اون با مرکز شهر شدم، بخاطر محدودیت زمان بی خیالش شدم.
Buddha tooth relic temple
معبد بودایی معروفی که در محله چینی ها قرار داره و در قسمت روزنوشت همین مطلب راجع بهش توضیح میدم.
Bukit brown cemetery
این قبرستان هم یکی از جاذبه های دیدنی سنگاپور بود که علیرغم تلاشی که برای دیدنش کردم، موفق نشدم به اونجا برم.
.
روزنوشت ها:
روز اول که از نمایشگاه بیرون اومدم، از همون روبروی سالن نمایشگاه یعنی هتل سه قلو و معروف سنگاپور شروع کردم. سه برجی که در کنار هم با فرمی خاص ساخته شده و بالاش با صفحه ای بزرگ به هم وصل شده. البته بالا رفتن از این برج ها رو گذاشتم برای یه وقت دیگه.
نمایی از برج وسط برجهای سه گانه مارینا با دورنمایی از چرخ و فلک سنگاپور
.
نمایی از برج شماره ۱ (غربی) با فرمی بسیار زیبا
.
نمایی از اتوبان مجاور برج های مارینا بی
.
برج هایی که معماری آن دارای اندیشه ای بزرگ بوده
.
همونطور پیاده ادامه مسیر دادم تا چرخ و فلک بزرگ و معروف سنگاپور که بسیار به چرخ و فلک لندن شبیه بود و با بالا رفتن از اون میشد نماهایی زیبا از سنگاپور رو دید. من که سوار شدم، هوا بارونی بود…
برج مارینا بی از پشت کپسول باران گرفته Flyer
.
نمایی از فضای جنوبی برج های مارینا بی (Marina Gardens)
.
بالای سنگاپور فلایر
.
نمایی از آسمانخراش های سنگاپور از بالای فلایر
.
تماشای غروب از بالای سنگاپور فلایر
.
پارک شهر مارینا و باغ های آن (Gardens by the Bay)
.
باران، غروب و سنگاپور
.
سنگاپور فلایر
.
بعد از تماشای سنگاپور از بالای فلایر، غروب روز اول حضور در سنگاپور رسیده بود. بعد از گرفتن چند تا عکس از برجهای سنگاپور در شب، رفتم برای شام و بعد هم هتل برای استراحت.
روز دوم هم از صبح تا بعد از ظهر نمایشگاه گردشگری ITB آسیا بودم. بعدازظهر که اومدم بیرون، سریعا رفتم هتل و لباس های رسمی رو درآوردم و با لباس های راحت تری که همراه داشتم، از کنار هتل پیاده راه افتادم برای کشف سنگاپور. هتل من در محله Clarke Quay واقع شده بود که در نزدیکی رود قرار داره و فضاهای تجاری اون در رستوران هایی که در یک راسته یا تقاطع سرپوشیده واقع شده، کاملا معروف و دیدنیه. متاسفانه برای عکاسی دیگه دیر شده بود. هوا تقریبا داشت تاریک میشد. از محله کلارک کویی پیاده رفتم تا برجهای سه قلوی مارینا بی. شب خاطره انگیزی بود.
ساختمانی با پنجره های رنگی
.
راسته ای از رستوران های غذاهای دریایی در کنار رود
.
تندیس هایی در کنار رود با بکگراندی از برج های سر به فلک کشیده
.
نمایی از برج های مارینا بی در شب
.
نمایی از آسمانخراش های سنگاپور
.
سنگاپورگردی شب دوم به بالای مارینا بی که رسید، همزمان بود با تموم شدن باتری دوربین. البته به نظرم گاهی باید دوربین رو کنار گذاشت و از لحظه لذت برد. من هم این اتفاق رو به فال نیک گرفتم و سعی کردم در لحظه زندگی کنم.
روز سوم و پایانی حضور در سنگاپور رو کمتر در نمایشگاه بودم. ظهر که گذشت راه افتادم به سمت یکی از جاذبه های معروف سنگاپور در محله چینی ها که یک معبد بودایی بود. این برای اولین بار بود که یک معبد بودایی می دیدم. اتفاقا زمانی که من اونجا رسیدم داشت مراسم مذهبی انجام میشد. تجربه جالبی بود.
نمایی از دیوارهای معبد
.
اوج خلوص یک بودایی در حین مراسم آئینی
.
یکی از افرادی که برگزار کننده مراسم آئینی بود
.
تقریبا همه کسانی که وارد معبد میشدند یک عود روشن میکردند
.
نمای بیرونی از پشت معبد
.
بودائیانی در مراسم آئینی
.
مجسمه اصلی معبد
.
نمایی از سالن اصلی معبد از بالا
.
نمای اصلی بیرونی معبد
.
از معبد که بیرون اومدم رفتم به سمت برج های مارینا بی. این بار تصمیم داشتم تا با باتری پر دوربین برم بالا و از اون بالا عکس بگیرم. فکر کنم توی ایمیل هایی که راجع به این هتل و برجها وجود داشت، همه دیده بودن که یک استخر در بالای این برج ها قرار داره که واقعا تجربه بی نظیریه. منتهی این استخر فقط مخصوص مسافران خود هتل هست و اجازه نمیدن افراد دیگه از این استخر بی نظیر استفاده کنن.
لدت آبتنی در بلندترین استخر دنیا
.
نمایی از بلندترین استخر دنیا
.
بازی رنگها
.
سنگاپور از بالا
منبع:وبلاگ مجید عرفانیان
.