گزارش کوتاه از یک سفر
اواخر تیرماه سال ۹۴ به همراه “وحید نظری” و پسرخالهاش، “شهاب” به استان اردبیل سفر کردیم.
قصد از سفر، تشکیل جلسه با هیات مدیره “انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان اردبیل” و برخی از اعضای آنها، و همچنین کمی استراحت و گردش بود.
شما را دعوت میکنم به گزارش تصویری از این سفر کوتاه:
تصویر بالا: جلسهای با برخی از اعضای “انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان اردبیل”
همان توضیح بالا
روز اول که به اردبیل رسیدیم فقط وقت داشتیم با اعضای انجمن جلسه بگذاریم. روز بعد به سمت مشکین شهر (خیاو) رفتیم. در مسیر اردبیل به مشکین شهر (۳۰ کیلومتر مانده به مشکین شهر) به “شهر یری” رفتیم.
قبلا هم از “شهر یری” و یا همان روستای “پیراَزمیان” بازدید کرده بودم. این محوطه پر از رمزهایی است که به نظرم هنوز به صورت جدی به آن پرداخته نشده است.
این محوطه پر است از سنگهای ایستادهای که انسان نما هستند، چشم و بینی و دست و کمربند و شمشیر دارند اما دهان ندارند تا رازشان را برملا کنند.
سنگها در اندازههای مختلف (ظاهرا از ۳۵ تا ۲۵۰ سانتی متر) دیده میشوند.
منظره جالبی است ولی دانستههایمان در مورد اینها بسیار کم است.
شخصا اعتقاد دارم که اینجا میتواند به عنوان یکی از عالیترین مناطق توریستی ایران (در حد میراث جهانی) مورد توجه قرار گیرد.
بدون شرح
بعضی سنگها شکستهاند. بعضی به تاراج رفتهاند.
این یکی را ببینید.
به نظر میآید مقبره باشد. گفته میشود این محوطه شامل یک معبد بوده.
مقبرهای دیگر؟!
برای اطلاعات بیشتر لطفا به آدرس http://www.iranatlas.info/regional%20prehistoric/yeri/yeri.htm مراجعه کنید.
نمایی از پل معلق مشکین شهر که گفته میشود در خاورمیانه مرتفعترین است.
نمایی دیگر
نمایی از محوطه و مقبره شیخ حیدر (پدر شیخ اسماعیل صفوی) در داخل شهر مشکین شهر
دوست داشتم در این سفر، همچون سفر قبلی که به این منطقه داشتم از روستای “اُنار” بازدید کنم. این دفعه دیدم که سنگ مزارهای ایستاده قبرستان روستا محافظت شدهاند. از آنها عکس نگرفتم. ولی تصمیم گرفتیم از غارهایی که در نزدیکی روستای “انار” قرار دارند عکس بگیریم.
در مسیر یکی از اهالی روستا را دیدیم که این بچه پرنده شکاری را در دست داشت.
همان
در مسیر به سمت غارها به این ملخ هم برخوردیم.
تابلویی که ما را به سمت غارها هدایت میکند.
نمایی از مجموعه غارها که گفته میشود زمانی دورتر مردمان در آن میزیستهاند.
دانستههای من در رابطه با این غارها کافی نیست.
نمایی دیگر از غارها که در دو سوی روخانه دیده میشوند.
نمایی دیگر از غارها
این عکس را از داخل یکی از غارها گرفتم.
در دو شبی که در استان اردبیل بودیم، به لطف یکی از دوستان در منزلی در سرعین اقامت داشتیم.
در مسیر برگشت از اردبیل به تهران از دریاچه “نئور” بازدید کردیم. اولین مرتبه بود که این دریاچه را میدیدم. حالم را خوب کرد. فوقالعاده بود.
نمایی دیگر از دریاچه
وحید نظری
در مسیر برگشت از خلخال به سمت زنجان از نزدیکی “هشتجین” عبور کردیم. توقفی کردیم تا نیمرو بخوریم و چای بنوشیم. قسمت شد که با یک زنبوردار و تولیدکننده عسل آشنا شویم. این شد که ساعتی را با او همراه شدیم تا از یک محوطه فوقالعاده روحبخش و بکر دیدار کنیم و یکی از بهترین انواع عسل را از او بخریم.
همان توضیح بالا
نمایی از یکی از روستاهای اطراف منطقه “هشتجین”