سفرنامه لوزان قسمت دوم
روز سوم-لوزان
مقر اصلی کمیته بین المللی المپیک
یکی از سازمانهای مهمی که در لوزان وجود دارد مقر اصلی کمیته بین المللی المپیک است که نزدیک به آن نیز موزه مهم المپیک با ۱۰۰۰۰ قطعه شی قرار دارد.متاسفانه فعلا این موزه در حال تعمیر است و ما نتوانستیم آن را بازدید کنیم.دور تا دور مقر المپیک زمنیهای مختلف ورزشی است منجمله زمین گلف و فوتبال و …. .به هر طرف که نگاه میکنیم عده ای را در حال ورزش میبینیم و بیش از بیش به تنبلی ذاتی خود پی میبریم.!
در ادامه با سفرنامه لوزان سویس به نویسندگی سمیرا منفرد با نگارشی خوب از سایت سفرنامه همراه باشید.
هتل پالاس
در مرکز لوزان هتل معروفی به نام پالاس قرار دارد که افراد معتبری چون “خوزه آنتونیو سامارانژ” رییس قبلی آلمپیک در آن سوییتهای دایمی دارند.سال ۱۹۹۴ با تلاشهای همین مرد بود که لوزان به پایتخت المپیک جهان تبدیل گشت.
و درست در محله اوشی.جایی که اکثر مراکز مهم و هتلهای لوکس لوزان آنجاست و رو به دریاپه ژنو با چشم اندازهای زیبا.
قلعه قدیمی ouchi
و البته قلعه قدیمی ouchi که از سال ۱۱۷۰ تا کنون پابرجا بر دریاچه ژنو سایه انداخته است.
پارک المپیک لوزان
اما ما به دیدن پارک المپیک لوزان میرویم که روی تپه ای در ساحل اوشی و رو به دریاچه ژنو قرار گرفته است.
پارکی که بیشتر به موزه ای هنری شباهت دارد از بس که در آن انواع و اقسام مجسمه ها دیده میشود.
و بالای آن ساختمانی شبیه معماری رونسانس قرار گرفته که همان موزه معروف اما تعطیل المپیک است.
و مشعل فروزان المپیک که ما را یاد کیک تولد میندازد.
و بعد که همه جوره جو ورزشی بر ما حاکم میشود با شلوار جین و پیراهن مردانه ژست یک قهرمان مدال آور را این گونه میگیریم و چه قدر هم که بدنمان انعطاف به خرج میدهد همه جوره!
و تا جایی از خود بی خود میشویم که خود را در قالب ادگار و فلورانس( زوج ورزشکار و مدال آور رشته اسکیت عهد شاه وزوزک) میبینیم و از جو هم بالاتر میرویم….
مجسمه بدون خشونت
کمی جلوتر چشممان میخورد به یکی از ۱۶ مجسمه “بدون خشونت” اثر هنرمند بزرگ ” Carl Fredrik Reuterswärd” .میدانم که به احتمال قوی شما تا امروز این تصویر را بارها دیده اید.این یکی از شعارهای تصویری مبارزه با خشونت در سطح جهان است که تاکنون سوژه ده ها پوستر و عکس گشته.مجسمه هفت تیری برنزی که لوله آن به بدنه اش گره خورده و از کار افتاده است.به امید توقف هرگونه خشونتی در جهان…
نکته اش را نفهمیدیم که وسط پارک المپیک چه میکند؟؟؟
ساعت سوآچ
و بعد نوستالوژی محبوب من ساعت “سوآچ”.
دبیرستانی که بودم در حسرت داشتن یکی از این ساعتها میسوختم تا اینکه دانشگاه قبول شدم و پدربزرگ محبوبم یکی از آنها را از همانهایی که دل و روده ساعت از پشتش دیده میشود به من هدیه کرد.دیگر فکر میکردم با بستن این ساعت بر مچم آخر خوشتیپ گشته ام!!!!!
البته میدانید که ساعت سوآچ ساخت کشور سوییس است و قدمتی از ۱۹۸۳سال دارد و بزرگترین کمپانی ساعت سازی جهان به حساب میاد.
و آن بالا کنار موزه المپیک مثل همیشه آبی و فواره ای و یک دنیا گل…
و در تعجم از این سوییسی ها که تارهای عنکبوت را از هیچ کجا نمیزدایند.چه روی این برگهای تمیز باشد چه در روی سقف اطاقهای هتل ۵ ستاره….
امیدواریم از مطالعه این مطلب در سایت سفرنامه لذت برده باشید و نظر خود را در خصوص این مطلب بیان فرمایید.
باتشکر
مرداد 91
منبع:وبلاگ بیا تا برویم