سفرنامه تایلند بهشت گردشگران

معبد بودای طلایی

معابد وات فو

روز اول:

بعد از مستقر شدن در هتل طبق برنامه ریزی دقیقی که از قبل انجام داده بودیم راه افتادیم به سوی معابد وات فو، گراند پالاس و وات آرون که گزینه ی آخر آن سوی رود چائوفرایا هستش. (تصاویر شماره دو، سه و چهار) هتل ما نزدیک ایستگاه مترو بود. با مترو تا آخرین ایستگاهی که به سمت غرب میرفت رفتیم. از ایستگاه اومدیم بیرون و با توک توک (یک نوع وسیله ی نقلیه ی سرباز موتورمانند) به سمت معابد رفتیم. از آنجایی که در تایلند فقط و فقط باید چانه بزنید آن هم در همه جاااا اول توک توک گفت ۳۰۰ بات میگیره مارو ببره وات فو. ما که روز اول بود و قیمتها دستمون نبود ولی حواسمون بود که باید چانه بزنیم. گفتیم ۱۵۰ بات و راننده سریع قبول کرد! بعد متوجه شدیم که با ۱۰۰ بات هم میشد رفت. پس یادتون باشه رفتید تایلند همههههه جااااا چانه بزنید. وقتی به مقصد رسیدیم سر کوچه ی معبد که از توک توک پیاده شدیم یک پسر جلومون رو گرفت و گفت من دانشجو هستم و ازمون پرسید شما توریستید؟ ما گفتیم بله. سریع گفت معبد امروز بسته ست و به زور بهمون یه آدرس داد که برید قایق اجاره کنید رود چائوفرایا رو ببینید! فکر کنید تو اون گرما اون هم سر ظهر بخوای تو قایق بچرخی. اون هم با اون بوی بد تایلند که روز اوله و هنوز بهش عادت نکردیم. به زور برامون توک توک گرفت و مارو فرستاد به سمت رود. من از قبل خیلی راجع به تایلند تحقیق کرده بودم و میدونستم که راننده تاکسیها ممکنه شما رو به مقصد نرسونن و توی مسیر بگن که مثلا فلان جا بسته است بیاید بریم یه جای دیگه. این به این خاطره که از جای داره پورسانت یا بنزین میگیرن و نباید بهشون اعتماد کنید. هرچقدر هم که گفتند فلان جا تعطیله یا بسته ست یا شاه اومده عبادت قبول نکنید و بگید میخوایم بریم. وقتی رسیدیم به رود و قیمت قایق گرفتیم به نظر من خیلی گرون اومد. چون طبق تحقیقات من ۱۰۰۰ بات قیمت کشتی کروز بود! بلافاصله به همسرم گفتم بیا برگردیم معبد و مطمئن شیم که تعطیله. وقتی برگشتیم متوجه شدیم معبد بازه و اون پسر دروغگو بوده! پس به حرف هیچکس اعتماد نکنید. بعد از بازدید از معبد وات فو که خیلی بزرگ و قشنگ بود رفتیم به سمت گراند پالاس که دقیقا کنار وات فو بود. گراند پالاس به دلایلی تعطیل بود که البته ما خوشحال شدیم. چون میدونستیم اون هم یک معبده مثل وات فو و تو اون گرما خیلی کلافه شده بودیم چون روز اول بود و هنوز عادت نکرده بودیم. البته من ۵ سال قبل توی مرداد ماه رفته بودم مالزی و میدونستم ممکنه هوا انقدر گرم باشه ولی خب عادت که نداشتم به این گرما! بعد رفتیم به اسکله که با قایق بریم اون طرف رود و معبد وات آرون رو ببینیم. نفری ۴ بات پول دادیم و رفتیم اون طرف رودخانه. توی محوطه ی معبد یه کافی شاپ بود که نوشیدنی های خنک فوق العاده ای داشت که تو اون هوا واقعا چسبید. بعد از بازدید معبد با توک توک و پرداخت ۱۰۰ بات اومدیم ایستگاه مترو که بریم خیابون سوکومویت (sukhmuvit) که تماااام مراکز خرید و پاساژهای بانکوک توی این خیابونه. چون ما ۴ روز توی بانکوک بودیم برنامه ریزی کرده بودیم که یک روز بریم دریم وورد (شهربازی) یک روز هم سافاری وورد (باغ وحش) و یک روز هم خرید. پس روز اول رو معابد رو دیدیم و سعی کردیم شهر رو یاد بگیریم. رفتیم یه گشتی تو مراکز خریدش زدیم و انصافا خیلی عالی بودن. مخصوصأ سیستم حمل و نقل بانکوک فوق العاده ست چون به دلیل گرما و ترافیک ما از مترو و مونوریل استفاده میکردیم دیدیم که تمام مراکز خرید یک در ورودی هم به ایستگاه های مترو و راهروهای بین ایستگاه ها دارن.

در ادامه با سفرنامه تایلند از سایت سفرنامه همراه باشید.

معبد وات فو

معبد وات فو

معبد وات آرون و نوشیدنی خنک کافی شاپ محوطه ی معبد

خرید و پاساژگردی

روز دوم:

روز دوم روز خرید و پاساژگردی بود که یکی از بهترین قسمتهای هر سفریه. بانکوک برای خرید فوق العاده عالیه. هر سلیقه ای که داشته باشید و هر برندی رو که بپسندید میتونید پیدا کنید. ما چون سال قبل استانبول خیلی لباس خریده بودیم و خب سلیقمون به لباسهای ترک نزدیکتر بود زیاد لباس نخریدیم و دنبالش هم نبودیم. ولی تا میتونستیم کتونی های برند خریدیم. مثلأ فروشگاه های رابینسون با اسپورت شاپ ها که تو خیلی پاساژها نمایندگی دارن برندهای نایک، آدیداس، ریباک، فیلا و … رو که جنسهای اصل و ساخت ویتنام هستند (بهترین کتانی ها در ایران ساخت ویتنام یا تایلند و … هستند) رو با قیمتهای حداقل نصف ایران میفروشند. اون هم مدلهایی که تو ایران نیستند. ما تمام روزهای سفر یا مک دونالد خوردیم یا کنسروهایی که با خودمون برده بودیم. چون طبق تجربه ی سفر قبلی من به مالزی میدونستم که به هیچ وجه نمیشه غذاهای این کشورهای جنوب شرق آسیا رو حتی بو کرد! ولی بهتون پیشنهاد میکنم تماااام میوه های استوایی اونجا رو تست کنید. خیلی عالین! (تصویر شماره پنج) شب هم با یک تاکسی از هتل (فکر کنم حدود ۱۵۰-۲۰۰ بات) رفتیم خیابان کاسان (khoa san road) که میگفتن خیلی عالیه. بد نبود ولی اونقدر هم میگفتن جذاب نبود. پر از مرکز ماساژ بود. ما ماساژ رو امتحان کردیم و چون کل اون روز رو خرید کرده بودیم ماساژ پا خیلی چسبید.

میوه های استوایی

شهربازی سیام و دریم وورد

روز سوم:

روز شهربازی! ( تصویر شماره شش و هفت) بانکوک دو تا شهربازی داره. سیام و دریم وورد. سیام بازیهای هیجان انگیز داره ولی دریم وورد همونجوری که از اسمش معلومه خیلی رویائیه. من از قبل میدونستم که ارزونترین راه برای رفتن به شهربازی اینه که با تاکسی بریم اونجا و بلیط رو همونجا تهیه کنیم که ۱۰۰۰ بات هستش. ولی اون روز صبح توی راه که بریم تاکسی بگیریم و بریم دریم وورد به صورت اتفاقی تو کوچه ی هتلمون تو محله ی ستورن یه آژانس توریستی دیدیم و ازش قیمت گرفتیم و گفت بلیط شهربازی رو ۵۰۰ بات بهمون میفروشه! یعنی نصف قیمت. من در زیر آدرس اون آژانس رو آوردم و تصویر کارت ویزیتشون رو. (تصویر شماره هشت) خیلی عالی بود قیمتهاش. تمام بازیهایی که بلیط ۱۰۰۰ باتی داشت رو هم شامل میشد. شهربازی فوق العاده بود به خصوص عکسهایی که توی باغ عشقش گرفتیم و همینطور شهر برفیش اون هم تو اون گرما! اینو هم بگم که دریم وورد و پارک سیام و سافاری وورد و اینا همشون خارج شهرن و هزینه تاکسی با چانه مسیر رفت ۳۰۰ بات و برگشت هم ۳۰۰ بات بود هم برای شهربازی و هم باغ وحش.

شهربازی دریم وورد

شهربازی دریم وورد

سافاری وورد

روز چهارم:

دوباره رفتیم آژانس نزدیک هتلمون و بلیط سافاری وورد که مارین وورد رو هم شامل میشد رو باز هم با نصف قیمتی که حتی خود باغ وحش میفروخت خریدیم. بلیط سافاری وورد خودش ۱۴۰۰ بات بود نفری ولی ما ۷۰۰ بات خریدیمش. در آخر اینو هم بگم که این باغ وحش فوق العاده ست. مخصوصأ طبیعتش! در موردش تحقیق کنید. من در مورد شهربازی و باغ وحش دیگه چیزی نمیگم. چون خیلی مفصله. فقط بدونید که عالین! من همیشه فکر میکردم باغ وحش مالزی خیلی عالی بوده ولی بانکوک هزار بار بهتره. خرید بانکوک هم همین طور. از مالزی خیلی بهتره. فقط مالزی مدرن تر و تمیزتره! همین! تور شام کشتی کروز رود چائوفرایا هم میگن خیلی عالیه ولی ما چون استانبول کشتی کروز رفته بودیم میدونستیم باحاله ولی خب جاهای دیگه هم هست. پس وقتمون رو گذاشتیم برای دیدن جاذبه هایی که فقط تایلند داره و نه جای دیگه!

مربوط به آژانسی است که بلیط شهربازی و باغ وحش رو ازش خریدیم.

طبیعت زیبای باغ وحش

طبیعت زیبای باغ وحش

به سمت پاتایا

روز پنجم:

صبح ساعت ۹ حرکت کردیم به سمت پاتایا با اتوبوسی که روی تورمون بود و اومد دنبالمون. نزدیک ظهر رسیدیم پاتایا و باز هم از این قضایا که ساعت ۲ هتل تحویل میدن و لیدر برای دریافت پورسانت مارو برد مزرعه ی زنبورها و کارخانه ی جواهرسازی. و بعدشم یک رستوران ایرانی که البته این یکی رایگان نبود. وقتی رسیدیم هتل آماده شدیم که بریم شهر رو بگردیم و یاد بگیریم. البته کل پاتایا دو تا خیابون موازی یک طرفه بیشتر نیست که یکیشون میره به سمت جنوب که همون خیابون ساحلیه و به واکینگ استریت معروف ختم میشه و یکیشون میاد به سمت شمال. انقدر خسته بودیم که زود برگشتیم هتل و خوابیدیم. .

پارک آبی (Pattaya park)

روز ششم:

صبح روز ششم رفتیم پارک آبی (Pattaya park) که نزدیک ساحل jomtien هستش. پارک تمیز و جمع و جوری بود با ورودی خیلی ارزان! نفری ۱۰۰ بات! یعنی ۱۱۵۰۰ تومان! هیچ استخری تو ایران دیگه این قیمت نیست!! پاتایا چند تا پارک آبی بزرگ داره مثل کارتن نتوورک و رامایانا و اینا که خیلی بزرگن ولی خیلی گرون و به نظرم نمیصرفه! چون بعد از ۱-۲ ساعت بازی آدم خسته میشه و در ضمن پارک آبی خیلی جاهای دیگه مثل آنتالیا هم هست خیلی هم بهتره! بعد از پارک آبی اومدیم هتل. دوش گرفتیم آماده شدیم رفتیم اوتلت مال پاتایا که کمی خارج شهر بود و تاکسی ۳۰۰ بات ازمون گرفت. ولی برگشتنی فهمیدیم با اون تاکسی طورها که پاتایا داره و شبیه وانته هم میشه برگشت. از رو جی پی اس مسیر رو پیدا کردیم و با نفری ۲ تا ۲۰ بات یعنی ۴۰ بات برگشتیم. فروشگاه اوتلتش چنگی به دل نمیزد. و در کل همونجوری که همه میدونیم (و البته بعضی لیدرها نمیدونم بر چه اساس برعکسش رو میگن!) بانکوک شهر خریده نه پاتایا! شب رفتیم واکینگ استریت که ببینیم چه خبره. زیاد خوشمون نیومد از جوش. یه چیزی تو مایه های خیابون استقلاله ولی با مشکلات اخلاقی! البته بیشتر از حس ناامنی که اونجا داشتیم خوشمون نیومد و سریع برگشتیم هتل. ناگفته نماند سر راه تور جزیره مرجانی رو برای روز بعد از یک دفتر توریستی نزدیک واکینگ استریت خریدیم.

جزیره مرجانی

روز هفتم:

صبح یکی از همون وانتها که مثلا تاکسی هستن اومد دنبالمون رفتیم سوار قایق تندرو شدیم و رفتیم به سمت جزیره مرجانی. (تصویر شماره یازده) توی راه ایستگاه اول پاراسیلینگ سواری (تصویر شماره دوازده) هست ایستگاه دوم جت اسکی و بنانا سواری و استراحت در جزیره ی اول و بعد هم غواصی و رسیدن به جزیره ی مرجانی و خوردن غذای دریایی فوق العاده کثیف و بدمزه که ما اصلا نتونستیم بخوریم. جزیره واقعا قشنگ بود با آب کریستالی و شن سفید. ولی تا دلتون بخواد گرم و شلوغ که نمیذاره خیلی لذت ببری! در مورد بازی های توی راه جزیره هم باید بگم بستگی به خودتون داره که قبلا کدومشون رو خریده باشید (همونجا که دارید تور میخرید ازتون میپرسن).

پیش به سوی جزیره مرجانی با قایق تندرو

پاراسیلینگ سواری در ایستگاه اول

آخرین روز سفر

روز هشتم:

آخرین روز سفر! فقط توی شهر و پاساژها گشتیم. (هتل رو هم ساعت ۱۲ تحویل داده بودیم و چمدونهامون رو امانت به هتل داده بودیم.) ساعت ۵ اومدن دنبالمون و برگشتیم به بانکوک و فرودگاه و ایران!

نتیجه گیری:

در کل بانکوک خیلی خیلی خیلی بهتر از پاتایا بود. هم واسه تفریح و هم برای خرید! امیدوارم اطلاعاتم به دردتون خورده باشه و سفر خوبی داشته باشید ولی پیشنهاد میکنم یا کلا فقط برید بانکوک یا به صورت ترکیبی برید بانکوک+پوکت که میگن بهشته! البته دیدن پاتایا هم خالی از لطف نبود و سفر به هیچ شهری بی منفعت نیست و همه جای دنیا ارزش دیدن داره، حداقل برای یک بار! در مورد هزینه ها هم توی سفرنامه کامل توضیح دادم ولی خلاصش اینه که اگه نخواید خرید کنید یا خیلی کم خرید کنید برای ۲ نفر با هزینه ی تور (برای ما نفری ۲۴۰۰۰۰۰ شد که شامل ۷ شب هتل آیبیس برای هر دو شهر و بلیط هواپیمای ماهان بود) حدود ۱۰ میلیون هزینه میشه. اگر بخواید بیشتر خرید کنید که دیگه اونش به خودتون بستگی داره. این قیمتهایی که عرض کردم برای اواخر اردیبهشت سال ۹۶ با دلار ۳۷۶۰ تومن هستش.

امیدواریم از مطالعه این مطلب در سایت سفرنامه لذت برده باشید و نظر خود را در خصوص این مطلب بیان فرمایید.

در ضمن از نویسنده عزیز برای زمانی که گذاشتن جهت درج مطلب زیبای خودشان کمال تشکر داریم.

باتشکر

نویسنده : neli.ali

خرداد ۹۶

 

توسط لست سکند