سفر به سرزمین تزارها
سفر کردن خیلی خوبه، برنامه ریزی برای سفر هم هیجان انگیزه، حتی به نظر من فکر کردن به سفری که هنوز نرفتی و برنامشو نریختی هم میتونه خوشایند باشه. نمیدونم شما چه تیپ آدمی هستید؟؟ دوست دارید سفرهاتون لاکچری و از پیش برنامه ریزی شده باشه و با تورها برین یا اینکه خودتون بشینید و قدم به قدم پلن سفرتون رو بریزید و نقشه رو بگذارید جلوتون و جاهایی که قراره ببینید رو علامت گذاری کنید و حتی بلیطها رو هم خودتون تهیه کنید؟؟
برای تعطیلات عید فطر سال ۹۵ که حرف سفر روسیه افتاد شروع کردم به سرچ سفرنامه های فارسی به خصوص سایت لست سکند و سایر وبلاگها و آژانسهای مسافرتی که ببینم برنامشون برای دو شهر مسکو و سن پترزبورگ چیه. قیمت تورها که به نظر زیاد میومد و نکته جالبش بحث برنامه های گشت درون شهری تورها بود که برخی جاها فقط بازدید از نمای خارجی بود و یا اون تایمی که برای بازدید از یک موزه یا قصر خارج شهر در نظر گرفته بودند غیر منطقی و هول هولکی میومد.
یکی از دوستان پیشنهاد داد که یک سفر یک هفته ای فقط به مسکو داشته باشیم تا بتونیم با خیال راحت و تا اونجایی که زمان بهمون اجازه میده کل مسکو و حومه رو بگردیم.البته چون این سفر رو سال گذشته انجام دادیم تعدادی از جزییات سفر فراموشم شده ولی سعی میکنم در این سفرنامه کلیاتی رو که به عنوان مرجع کوچکی برای سفر به مسکو باشه بهتون بگم.
برنامه ریزی سفر و شناسایی نقاط گردشگری رو یکی از دوستان زحمتش رو کشید و یک مستر کارت هم تهیه کردیم تا تعدادی از بلیطها رو آنلاین تهیه کنیم.
بلیط پروازمون با هواپیمایی ماهان بود و ویزامون رو هم یکی از آژانسهای کارگزار ویزای روسیه ظرف یک هفته انجام داد. نکته ای که مهم هست بحث اقامت در روسیه بود. از اونجایی که میخواستیم سفر کم هزینه ولی پرباری رو در پیش داشته باشیم تصمیم گرفتیم هاستل رزرو کنیم. از سایت booking.com هاستلمون رو رزرو کردیم که دارای مجموع امتیاز ۹٫۱ وامتیاز لوکیشن ۹٫۸ بود. اسم هاستلمون Kremlin light بود که میشه گفت یک جورایی در مرکز شهر مسکو قرار گرفته بود و فاصله خیلی کمی با میدان سرخ، کرملین، کلیسای مسیح منجی و کلی از دیدنی های شهر داشت به طوریکه به راحتی میشد پیاده از این نقاط بازدید کرد.
تا به اینجای کار که تجربه استفاده از ۷-۶ هاستل رو دارم میتونم بگم استفاده از هاستل برای جوانانی که تمایل به سفرهای ارزان دارند واقعا تجربه خوبیه. شاید در منظر اول براتون سخت باشه از اتاقی استفاده کنید که ممکنه با مسافرهای دیگه که غریبه هستند مشترک باشه و استفاده از حمام و دستشویی های مشترک. ولی به نظر من یکی از بزرگترین مزیتهای این هاستلها دیدن مسافران ملیتهای مختلفه. امکاناتی مثل آشپزخانه که میتونید صبحانه و شام و گاها نهارتون رو اونجا بپزید. تجربه هم صحبتی با ملیتهای مختلف خیلی خیلی میتونه شیرین باشه. حتی هاستلهایی هستند که اتاق دو تخته ویژه زوجین هم دارند و میتونید استفاده کنید.
در هر صورت ما تو قید و بند شیکی و چند ستاره بودن و این داستانها نبودیم. تمیزی و اروم بودن محل اقامت و نزدیک بودنش به سایتهایی که قرار بود ببینیم برای ما بزرگترین مزیتها به حساب میومدند. تخت من و دوستم تو اتاق ۶ تخته بانوان بود و دوتا از دوستان هم تو اتاق میکس اقامت داشتند. البته من اصلا هم اتاقی هامو به جز یکی دونفر ندیدم. چون صبح بعد از خوردن صبحانه میزدیم بیرون و شبها ۱۰-۱۱ شب به زور برمیگشتیم هاستل و یک جورایی بیهوش میشدیم
عکسهایی از اتاق و آشپزخانه هاستل
روز اول:
یادم نیست دقیقا پروازمون چه ساعتی انجام شد و در مورد فرودگاه امام هم حرفی نزنم بهتره. حوالی ظهر به فرودگاه ونوکوو در شهر مسکو رسیدیم. بدون هیچ مشکلی پاسپورتمون مهر شد و از فرودگاه خارج شدیم. زمان مهر کردن پاسپورتها یک کاغذی رو بهمون دادند که بچه ها میگفتند مراقب باشیم گم نشه تا زمان برگشت بهشون تحویل بدیم. تصمیم گرفتیم از اتوبوس برای رفتن به ایستگاه مترو استفاده کنیم. از فرودگاه که خارج شوید درست روبروی ترمینال D ایستگاه اتوبوس شماره ۶۱۱ قرار گرفته است که شما را به ایستگاه متروی YUGO-ZAPADNAYA میرساند.
تو ایستگاه مترو یک بلیط ۵۰ سفره خریدیم. خوبی این بلیط این بود که با یک بلیط همه مون میتونستیم به نوبت و در آن واحد ازش استفاده کنیم. یکی از نرم افزارهای کاربردی تو این سفر Yandex metro هست که میتونید نصب کنید و ایستگاه مبدا و مقصد رو مشخص کنید و در نهایت مسیر ایستگاه ها و جاهایی که باید خط عوض کنید رو بهتون میده. از نرم افزار Yandex map برای نقشه خوانی و yandex taxi برای گرفتن تاکسی آنلاین هم میتونید استفاده کنید. ولی در کل با گوگل مپ کارتون راه میوفته. فقط بهتره به محض اینکه به نت دسترسی پیدا کردید نقشه آفلاین شهر رو دانلود کنید.
این موضوع رو مد نظر داشته باشید که تو شهر های روسیه خیلی زبان انگلیسی هم کاربردی نداره و ادمهای کمی هستند که بتونن راهنماییتون کنند و از طرفی تو ایستگاه مترو روسیه به ندرت با کلمات انگلیسی مواجه خواهید شد. پس باید حواستون جمع باشه و حداقل برای پیاده نشدن در ایستگاه اشتباه از روی نرم افزار ایستگاه ها رو بشمرید.
یکی از دوستان از چند ماه قبل روی یادگیری حروف روسی و تعدادی از کلمات کلیدی کار کرده بود که خیلی به دردمون خورد. ولی در کل خیلی برای راهنمایی گرفتن با ادمهای با حوصله و مهربانی طرف نیستید.بماند که جوانترها تو این مسایل یک مقداری همکاریشون بیشتره. نمیدونم این نرم افزارهای مترجم هم تا چه حد میتونه کمک کننده باشه. چون تا به حال ازشون استفاده نکردم.
و موضوع مهم بعدی اینه که تو فرودگاه با نرخ فوق العاده وحشتناکی پول چنج میکنند و حسابی به ضررتون هست. بهتره برای خریدهای اولیه و پرداخت پول مترو یا تاکسی تا زمانیکه یک صرافی خوب پیدا نکردید با خودتون از ایران روبل ببرید.
موقعیت ایستگاه اتوبوس نسبت به ترمینال
نقشه مترو مسکو
موقعیت محل اقامت و نقاط دیدنی مرکز شهر مسکو
از ایستگاه مترو Biblioteka Imeni Lenina تا هاستلمون ۵ دقیقه پیاده روی داشتیم. البته بعدا از ایستگاه Borovitskaya که به هاستلمون نزدیکتر بود استفاده میکردیم. از مترو که پیاده شدیم سمت راستمون ساختمان بزرگ کتابخانه ملی روسیه یا کتابخانه لنین دیده میشد. ساختمانی که جلوش مجسمه فئودور داستایوفسکی قرار گرفته و سرتاسر دیواره سقفش مجسمه هایی از زنان روس دیده میشد. با استفاده از گوگل مپ هم مسیر رو پیدا کردیم و به سمت هاستل رفتیم. خوبی هاستلمون این بود که هزینه اقامت در زمان چک این پرداخت میشد و نیازی نبود که از قبل هزینه ای رو از طریق مستر کارت براشون شارژ کنیم. البته چون تو مسترکارتمون یک مقداری پول داشتیم و میخواستیم کلش رو خرج کنیم بخشی از اون رو از طریق کارت پرداخت کردیم و مابقی رو نقد دادیم. اتاقهامون رو تحویل گرفتیم و تصمیم گرفتیم داخل هاستل نهارمون رو بخوریم و یک ساعتی استراحت کنیم و بعد به سمت میدان سرخ بریم. یک مقدار کنسرو و نودل و پاستا و کمی لوازم صبحانه هم محض احتیاط همراه خودمون آورده بودیم و برای بعضی شبها از فروشگاههای نزدیکمون سبزیجات و کاهو و مواد غذایی میگرفتیم شام درست میکردیم
کتابخانه ملی روسیه
کتابخانه ملی روسیه
کتابخانه ملی روسیه و مجسمه فئودور داستایوفسکی
به خاطر نزدیک بودن میدان سرخ به ما، پیاده به سمت میدان رفتیم ولی برای رسیدن به این باغ کافی است از متروی مسکو استفاده کنید و در ایستگاه مترو Alexandrovsky Sad یا Biblioteka Imeni Lenina پیاده شوید.
اثاری که قرار بود در محوطه میدان سرخ ببینیم شامل موارد زیر بود.
باغ الکساندر (آرامگاه سرباز گمنام ) – میدان مانژ
فواره اسبها
کلیسای واسیلی مقدس یا سنت باسیل ( با تهیه بلیط داخل کلیسا بازدید گردد)
ساختمان موزه تاریخی مسکو، دیوار کرملین و برج ساعت، کلیسای کازان
پاساژ گوم، دروازه خروجی میدان سرخ، نقطه صفر
زیر میدان مانژ یک پاساژ هم بود که حدود نیم ساعتی داخلش رو چرخیدیم و جنب پاساژ یک فروشگاه جهت خرید مایحتاج خورد و خوراک که تقریبا تا اواخر سفرمون از اونجا خریدهامون رو انجام دادیم
محوطه میدان سرخ و آثار دیدنی آن
قبل از وارد شدن به محوطه میدان سرخ اول از میدان مانژ دیدن کردیم.
تا سال های اولیه قرن ۱۹ قبل از ساخت میدان مانژ مسکو، سربازخانه ها و بازار و صومعه در این مکان قرار داشتند. در سال ۱۸۱۲ آتش سوزی عظیمی شهر مسکو را فرا گرفت و تمام شهر را دچار ویرانی نمود. پاکسازی این خرابی ها تا سال ۱۸۱۷ به طول انجامید. طرح جدید بازسازی شهر مسکو در سال ۱۸۱۷ تصویب شد که میدان مانژ یکی از این طرح های ارائه شده بود که به مرحله اجرا رسید.
نام این میدان به دلیل فعالیت های آموزشی سوارکاران نظامی که قبلا در این مکان انجام می شد مانژ گذاشته شد.
هم اکنون میدان مانژ مسکو با مساحت ۶۵۰۰ متر مربع محل برگزاری نمایشگاه های بزرگ روسیه و حتی بین المللی و کنسرت های گوناگون است، در واقع میدان مانژ به منظور بازدید از مراسم رژه و آموزش های نظامی طراحی و بنا شده است.
مجسمه میدان مانژ
داخل محوطه میدان سرخ، از اونجایی که برای بازدید داخل کلیسای سنت باسیل بلیط داشتیم و ممکن بود ساعت بازدید به اتمام برسه اول به سمت اون کلیسا رفتیم. کلیسایی که رنگ و نقش و نگارش ادم رو یاد کاتونهای هزار و یک شب مبندازه. از دیدن نمای خارجیش سیر نمیشدیم. کلی عکس انداختیم و بعد به دیدن داخل کلیسا رفتیم.
این کلیسا با قدمتی بالغ بر ۴۵۰ سال به دستور «ایوان چهارم» مشهور به “ایوان مخوف” به عنوان نمادی از فتح خانات قزان (دولت تاتار قرون وسطایی) و برای تشکر به خاطر شکست قوم سپاهیان جنگجوی مغول ساخته شده که در واقع یک نقشهی اصلی شامل ۹ کلیسا دارد که بر روی یک پایه ساخته شدهاند و همگی به کلیسای اصلی مرتبط میشوند. کلیسای اصلی به خیمهای بلند منتهی میشود و ۹ کلیسای کوچک دیگر توسط گنبدهای کوچک از یکدیگر متمایز هستند. این کلیسا به طور کلی شامل هشت گنبد به همراه یک گنبد کوچک در جنوب کلیسای اصلی است. داخل کلیسا هم که میشوید زیر هر گنبد یک محراب جدا جهت عبادت وجود دارد.
بر اساس داستانها، ایوان مخوف پس از اتمام کار ساختمان چشم معمار کلیسا را از کاسه درآورد، چرا که نتوانسته بودند بنایی زیباتر طراحی کنند که البته به نظر میرسد این تنها یک افسانه و به دور از واقعیت باشد
نمای بیرونی کلیسای سنت باسیل
محرابهای داخل کلیسا
بعد از دیدن کلیسا به سمت پاساژ گوم رفتیم. خود ساختمان مرکز خرید گوم یک بنای تاریخی هست و در سال ۱۹۲۰ ساخته شده است. داخل پاساژ معماری فوق العاده زیبایی دیده میشد با فروشگاه های برند و ویترینهای مجلل و قیمتهای فوق العاده نجومی. یک ساعتی داخل پاساژ گردش کردیم و به سمت دیوار کرملین و برج ساعت رفتیم
پاساژ گوم
پاساژ گوم
نمای داخلی پاساژ
برج اسپاسکایا (برج محافظ) در سال ۱۴۹۱ توسط پیترو آنتونیو سولاری معمار ایتالیایی ساخته شده و نام خود را از شمایل محافظ مقدس گرفته است. بر روی این برج که بیش از ۶۷ متر ارتفاع دارد، ساعت معروف کرملین نصب شده است که هر ۱۵ دقیقه یک بار زنگ می زند، هم چنین هر ساعت با صدای دیگری اعلام وقت می کند. این صداها را مجموعه ای از ناقوس های کوچک و بزرگ به وجود می آورند که کوچکترین آن ها ۳۲۰ و بزرگترین آنها ۲۱۶۰ کیلوگرم وزن دارد. خود ساعت، ۶/۱۲ متر قطر و شمارههای آن ۷۲ سانتی متر، عقربه ها ۳/۲۸ و ۲/۲۷ متر طول دارند. وزن کلی ساعت ۲۵ تن است.
بعد از انداختن چند عکس به سمت ارامگاه لنین رفتیم که بسته بود و دیدن اون رو به روز دیگه ای موکول کرده بودیم
برج ساعت کرملین
ساختمان قرمز رنگ موزه تاریخ روسیه هم درست مقابل کلیسای سنت باسیل قرار گرفته که واقعا معماری زیبایی داره و توسط الکساندر دوم در سال ۱۸۷۲ ساخته شده که البته تو اون ساعت بسته بود و ما فقط نمای خارجیش رو دیدیم و متاسفانه تا اخر سفر هم فرصتی پیش نیومد داخلش رو ببینیم. ظاهرا در این موزه صنایع دستی تاریخی و بناهای یادبود از دوران باستان تا مدرن به نمایش گذاشته شده.
موزه تاریخی روسیه
جنب موزه تاریخی روسیه کلیسای کازان قرار گرفته. این کلیسا که در قرن ۱۷ به یاد دفاع در مقابل مهاجمان لهستان که ارتش روسیه توانست ارتش لهستان و لیتوانی را از شهر بیرون کند ساخته شد. شاهزاده دمیتری پوژارسکی که این موفقیت را مدیون کمک های غیبی بانوی مقدس کازان می دانست با هزینه شخصی کلیسای چوبی کازان را در میدان سرخ بنا کرد و به مرور زمان این کلیسا بازسازی شد تا به شکل امروزی در امد. در سال ۱۹۳۶ شوروی تصمیم گرفت میدان سرخ را برای انجام رژه های نظامی آماده کند، در همین زمان بود که استالین دستور داد که هر چه کلیسا در میدان سرخ وجود دارد باید از بین برود! اما بعد از سقوط شوروی کلیسای کازان اولین کلیسایی بود که به طور کامل دوباره ساخته شد و در ساخت آن از اندازه ها و عکس های کلیسای اولیه استفاده شد تا کلیسا شبیه کلیسای اولیه شود
کلیسای کازان
بعد از دیدن کلیسای کازان از همان سمت به طرف دروازه خروجی و کیلومتر صفر مسکو رفتیم.
بسیاری از بازدید کنندگان و مردم محلی به کیلومتر صفر (صفحهای فلزی در کنار یکی از ورودیهای میدان سرخ مسکو است که تمام فواصل در روسیه از آنجا محاسبه میشود) می آیند و آرزو می کنند ،مردمی که از این مکان دیدن می کنند عقیده های جالبی دارند،بدین صورت که روی این دایره برنزی می ایستند و پس از آرزو کردن سکه ای را از کنار شانه خود پرتاب می کنند آنها بر این باورند اگر سکه به روی این دایره برنزی بیفتد آرزویشان بر آورده می شود. خلاصه ماهم سکه ای پرتاب کردیم و بعد از عکاسی به سمت باغ الکساندر رفتیم
دروازه میدان سرخ
کیلومتر صفر مسکو
ساعت شمار جام جهانی
کنار محوطه کاخ کرملین و در طول ضلع غربی کاخ پارک الکساندر قرار گرفته است. ساخت این باغ با هدف بزرگداشت کشتهشدگان نبرد با ارتش ناپلئون در سال ۱۸۱۲، و همینطور یادبودی از پیروزی روسها، در سال ۱۸۱۹ و به دستور تزار الکساندر اول، آغاز شد. آرامگاه سربازان گمنام که در انتهای ضلع شمالی قرارگرفته است. این آرامگاه شامل بقایای سربازانی است که در دسامبر سال ۱۹۴۱ و در فاصله ۴۱ کیلومتری بزرگراه لنین، جایی که نازیها در کمترین فاصله خود از مسکو حضور داشتند، کشته شده بودند. سنگ نوشتهای با عنوان “نامت را نمیدانیم، اما یادت جاودانه است” در کنار این آرامگاه قرار دارد. یک مشعل همیشه روشن هم روی مقبره وجود داره و هرروز نگهبانان با تشریفات خاص جاشون رو عوض میکنند.
در بخش میانی باغ بالایی، غار زیرزمینی نیمه کارهای قرار دارد که از زیر برج خارج میشود. درب آهنی مشبک باغ به عنوان نمادی از پیروزی روسها بر ناپلئون طراحیشده است، و سنگ هایی که در ساخت آن بهکار رفته است، سنگ لاشه های ساختمانهایی است که در جریان اشغال مسکو توسط فرانسه تخریب شدند.
همچنین ستون هرمی شکل سنگی در جولای سال ۱۹۱۴، یک سال بعد از جشن سیصدسالگی خانواده رومانوف ها در بخش میانی باغ بالایی ساخته شد. اسامی تمام تزارهای خانواده رومانوف ها روی این بنای یادبود حک شده است.
بعد هم کنار فواره زیبایی که داخلش ۴ اسب خیلی زیبا قرار داشت نشستیم و کمی استراحت کردیم. کنار این فواره یک زیرگذری بود که یک سوپرمارکت نسبتا بزرگی داشت. یکم برای شام و صبحانه خرید کردیم و بعد به سمت هاستل حرکت کردیم.
اگه بخوام در مورد بازدید های روز اولم به یک جمع بندی برسم به نظرم میدان سرخ اونقدر زیبا هست که حتما باید براش یک نیم روز کامل رو وقت بگذارید.
فواره اسبها
غار زیر زمینی
مقبره سربازان گمنام
روز دوم:
صبح از خواب بلند شدیم و بعد از اینکه حاضر شدیم رفتیم برای خوردن صبحانه هاستل که شامل شیر و کورن فلکس بود. چایی تو هاستلمون رایگان بود ولی برای قهوه باید پول میدادیم. البته با رای زنی دوستان یکمی لوازم صبحانه با خودمون برده بودیم و یک صبحانه مفصل ایرانی خوردیم و رفتیم بیرون.
مقصدمون کلیسای جامع مسیح منجی بود. باتوجه به نزدیک بودن هاستلمون به این کلیسا پیاده به سمت کلیسا رفتیم. برای رفتن به کلیسا از ایستگاه های مترو Brovitskaya و Kropotkinskaya میتوانید استفاده کنید و پیاده به سمت کلیسا بروید. بعد از شکست ناپلئون در سال ۱۸۱۲ الکساندر اول به مناسبت این پیروزی تصمیم گرفت که این کلیسا رو بسازه. این کلیسای بزرگ ظرفیت پذیرش ۱۰ هزار نفر رو داره و بلند ترین کلیسای اورتودکس دنیا هست. به دستور استالین در سال ۱۹۳۱ این کلیسا تخریب شد که تصمیم داشت کاخ شوراها رو بنا کند. منتها با مرگ استالین ساخت بنا نیمه تموم موند و در سال ۱۹۹۲ ساخت مجدد کلیسا عینا شبیه نسخه قبلی آغاز شد. این کلیسا جز کلیساهای فعال هست و مراسم مذهبی داخل اون اجرا میشه و توریستها هم میتونن با رعایت پوشش مناسب از اون دیدن کنند. پس مراقب باشید در زمان بازدید از این کلیسا شلوارک یا لباس خیلی باز نداشته باشید.
محوطه بیرون کلیسا رو دیدیم و محوطه داخلی که فوق العاده زیبا بود و گنبد داخلی نقاشی شده اون فوق العاده زیبا بود. اجازه عکاسی داخل کلیسا رو نداشتیم و میتونید از نت عکسهای داخلش رو سرچ کنید.
خارج محوطه کلیسا چند تا خانم لباس محلی روسی تنشون بود و در قبال گرفتن پول میتونستید که باهاشون عکس بندازید. بماند که در اثر یک اشتباه مبلغ بیشتری ازمون گرفتن و کلا پا به فرار گذاشتن و تا اخر سفرمون این فتو مانی برامون خاطره خنده داری شد. حواستون باشه قبلش حتما طی کنید چقدر میخواهید بدید و حتما بهشون اسکناس کوچیک خرد شده بدین.
کلیسای مسیح منجی
زنانی که با دریافت پول یا به اصطلاح فتومانی با آنها میتونید عکس بندازید.
بعد از کلیسا پیاده به سمت موزه هنر اروپایی مسکو یا همون پوشکین رفتیم. این موزه تقریبا روبروی کلیسای مسیح منجی هست. بلیط گرفتیم و رفتیم داخل. ساختمان موزه در زمان الکساندر سوم ساخته شده و شامل آثاری از نقاشی و مجمسه های بسیار زیبا رامبرانت، رافائل،وَنسان وَن گوگ و پابلو پیکاسو و خیلی هنرمندان دیگه بود. چند ساعتی رو داخل موزه گذروندیم و کم کم گرسنگی و ضعف بهمون فشار آورد و از موزه خارج شدیم و به سمت هاستل رفتیم تا هم نهار بخوریم و هم یک ساعتی استراحت کنیم
نمای خارجی موزه پوشکین
تالارهای داخلی موزه پوشکین
بعد از خوردن نهار و کمی استراحت مجدد پیاده اومدیم سمت خیابان آربات. ایستگاه مترویی به همین نام سر خیابان آربات به نام Arbatskaya قرار گرفته است. خیابان آربات یکی از قدیمی ترین خیابانهای مسکو است که با کف سنگ فرش شدش اونو به پیاده روی بزرگی برای مردم و توریستها تبدیل کرده. سرتاسر این خیابان پر از رستوران و کافه و مغازه های فروش سوغاتی و صنایع دستی روسیه هست. تو تمام مسیر جوانانی که در حال نواختن موسیقی و رقص هستند به چشم میخوره. نقاشان خیابانی و گدایان مجسمه نما. کلا این خیابان کارناوالیه برای خودش. خانه موزه پوشکین هم تو این خیابان واقع شده که ما البته نرفتیم. بعد از گشت و خرید به سمت ساختمان وزارت امور خارجه روسیه که جز هفت ساختمان مشهور به هفت خواهران که به دست استالین ساخته شده رفتیم. به پیشنهاد استالین ۸ آسمان خراش به مناسبت هشتصدمین سالگرد ساخت مسکو بنا شد. البته هشتمین ساختمان به دلیل مرگ استالین ساختش متوقف شد ولی هفت ساختمان با معماری زیبا و بی نظیر در شهر بوجود امد که به شرح زیر هستند و شما میتونید از بیرون از اونها بازدید داشته باشید.
این ساختمانهای ۷ گانه عبارتند از:
ساختمان اصلی دانشگاه دولتی مسکو
مجتمع مسکونی در بلوار کاتلنیچسکایا
هتل اوکراین
ساختمان وزارت خارجه روسیه
مجتمع مسکونی در میدان کودرینسکایا
ساختمان اداری مسکونی برج دوشکین نزدیک دروازه های سرخ
هتل لنینگراد
مجسمه پوشکین و همسرش
ساختمان وزارت امور خارجه
بعد از دیدن این ساختمان با مترو به سمت جایی که ساختمان معروف تئاتر بولشوی قرار گرفته بود رفتیم و نیم ساعتی هم تو محوطه اونجا گشت زدیم. ایستگاه مترو Okhtony riad و در نزدیکی این ساختمان قرار گرفته است. سالن تئاتر به دستور کاترین کبیر ساخته شد و جالبه که سالن تئاتر سه بار به کل در آتش سوخته و باز سازی شده. کنار ساختمان تئاتر یک مرکز تجاری بود و گفتیم یک نیم نگاهی به اونم بندازیم ولی اونقدر قیمتها نجومی بود که سریع خارج شدیم کنار اون مجتمع تجاری یک خیابان با پیاده روهای پهن سنگ فرش بود که سرتاسر اون با فانوسها و چراغهای رنگارنگ تزیین شده بود. نیم ساعتی هم داخل این خیابان قدم زدیم و دیگه حسابی خسته شده بودیم با مترو به سمت هاستل برگشتیم
ساختمان تئاتر بلشوی
مرکز خرید جنب بلشوی
منبع :لست سکند