شوق دیدار کراکوف!
یادم هست حدود یک سال پیش مطلبی را از سایت Trip Advisor ترجمه کردم که در آن به بررسی جاذبه های برتر گردشگری جهان از نقطه نظر گردشگران پرداخته بود. خیلی برایم جالب بود که رتبه شماره ۱۰ برترین جاذبه گردشگری دنیا در شهر کراکوف بود. از همان موقع حس خاصی نسبت به این جاذبه داشتم که طبق تعریف این سایت “میدان راینک گلونی” معرفی شده بود. خیلی جالب است که واقعا از لحظه ای که از قطار در شهر کراکوف پیاده شدم تا زمانی که به میدان راینک گلونی رسیدم، از شدت شوق دیدن جاذبه به این مهمی به طور محسوسی ضربان قلبم بالا رفته بود و انتشار آدرنالین را در خونم حس می کردم!
میدان راینک گلونی (عکس از منبع اینترنتی)
.
کراکوف به فلورانس لهستان معروف است. شاید معروف ترین شهر لهستان در ایران همان ورشو پایتخت این کشور باشد، اما کراکوف پایتخت قبلی لهستان (تا اوایل قرن هفدهم)، نه تنها از لحاظ گردشگری چیزی کمتر از ورشو ندارد، بلکه امتیازاتی دارد که حتی آن را از ورشو هم جذاب تر می کند. این شهر یکی از مهمترین شهرهای فرهنگی اروپا است و در سال ۲۰۰۰ به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا انتخاب شده است و بخش مرکزی آن نیز در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. کراکوف شهری است که ویژگی های منحصربفردی در آن وجود دارد که آن را از بسیاری دیگر از شهرهای اروپا متمایز می کند. مثلا ونیز به واسطه کانال ها و کوچه های آبی اش یکی است و شبیه ندارد. یا معماری خانه های بروژ در بلژیک فقط مربوط به همین شهر است و هیچ مشابه دیگری ندارد. داستان کراکوف هم همین است. میدان بزرگ کراکوف و همچنین محله یهودی نشین آن وجه تمایز این شهر نسبت به شهرهای دیگر اروپا است که باعث می شود بازدید کننده اش را کاملا تحت تاثیر قرار دهد.
شاید شبیه ترین شهر به کراکوف در ایران، اصفهان باشد. میدان راینک گلونی مابه ازای میدان نقش جهان، محله یهودی نشین مابه ازای محله ارامنه، رود ویسلا ما به ازای زاینده رود، کلیسای بزرگ سنت ماری مابه ازای مسجد جامع عباسی (مسجد امام یا مسجد شاه)، ساختمان منحصربفرد تالار پارچه در وسط میدان راینک گلونی مابه ازای بنای منحصربفرد عالی قاپو در میانه میدان نقش جهان و تالار برج شهر هم ما به ازای مسجد شیخ لطف الله!
از این شهر خیلی زیاد می توان گفت. در تمام تجاربی که از بازدید ده ها شهر مختلف داشته ام، در کنار لذتی که از دیدن شهرهای معروفی همچون بارسلونا، پاریس، فلورانس، رم و… برده ام، دیدن یک شهر بسیار من را تحت تاثیر قرار داد و آن “وایمار” در آلمان بود که انصافا شهر خاصی بود و دیدن ویژگی های فرهنگی و تاریخی و هنری این شهر نه چندان معروف، حسابی من را شوکه کرد و هنوز که هنوزه لذت دیدن وایمار برای من خاطره انگیز است و همواره مشتاق دوباره دیدن اش هستم. بر حسب اتفاق وایمار هم به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا در سال ۱۹۹۹ انتخاب شده بود. این بار در کراکوف می توانم بگویم که حسی نزدیک به وایمار را تجربه کردم. من از کراکوف صرفا یک میدان اش را می شناختم. اما ورود من به این شهر و دیدن تعدد جاذبه های تاریخی و فرهنگی و معماری واقعا من را تحت تاثیر قرار داد و بی نهایت از حضور در این شهر لذت بردم.
یکی از خیابان های تاریخی ضلع شرقی مشرف به میدان اصلی
.
خیابان تاریخی ضلع غربی مشرف به میدان
.خیابانی در بخش غربی شهر نزدیک به رود ویسلا
.نمایی از خیابانی در منتها الیه غربی بخش تاریخی شهر
.نمایی از یکی از خیابانهای بخش یهودی نشین
.
بی تردید اولین چیزی که با شنیدن نام کراکوف در ذهن می آید همان میدان راینک گلونی است. من در مطلبی که در فروردین ماه امسال در همین وبلاگ با عنوان ۲۵ جاذبه برتر گردشگری دنیا از نگاه گردشگران منتشر کردم، این توضیحات را راجع به میدان راینک گلونی نوشتم:
«……. میدان اصلی یا میدان «راینک گلونی» به عنوان میدان بازار بخش تاریخی شهر«کراکوف» شناخته می شود. این میدان که در حدود ۴۰ هزار متر مربع مساحت دارد یکی از بزرگترین میادین قرون وسطی در اروپا به شمار میرود و در قرن سیزدهم میلادی بنا شده است. اطراف این میدان را خانههای تاریخی، کاخها و کلیساهای مختلفی دربرگرفته، اما مهمترین بنای این میدان، تالار پارچه «سوکینیس» است که در مرکز میدان واقع شده و یکی از مراکز اصلی تجارت بینالمللی اروپا در قرون وسطی به شمار میرود. این تالار در سال ۱۵۵۵ میلادی بازسازی شده است. در یک طرف این تالار، برج سالن شهر واقع شده است و در سوی دیگر آن کلیسای قرن دهمی سنت مری قرار دارد.
این میدان در سال ۲۰۰۵ در پروژه انتخاب برترین فضاهای عمومی، به عنوان بهترین میدان در جهان انتخاب شد. راینک گلونی در طول سال میزبان جشنواره ها و برنامه های مختلفی است که از آن میان می توان به جشنواره سالانه کراکوف، جشنواره گروه های موسیقی نظامی، جشن ارکستر بزرگ خیریه کریسمس و جشن سال نو لهستان اشاره کرد. این میدان تاریخی همچنان برای انبوه کبوتران بیشمار، دکه های فروش گل، مغازه ها و فروشگاه های هدیه، باغهای آبجو و درشکه های اسب نیز در میان میادین تاریخی اروپا زبانزد می باشد. ………»
این بار اما وقت دیدن همه آن چیزهایی بود که نوشته بودم. وقت قدم زدن در تالار پارچه و سکوت در کلیسا و لبخند زدن به گل فروش ها و تماشای درشکه های اسب بود.
ابعاد این میدان ۲۰۰ متر در ۲۰۰ متر است که درست در وسط میدان بنای تالار پارچه وجود دارد که انگار میدان را به دو نیم تقسیم کرده است. بر روی نقشه، این میدان چرخشی حدودا ۳۵ درجه ای نسبت به محور شرقی غربی دارد و لذا بر روی نقشه تقریبا شبیه به لوزی یا مربعی ایستاده بر یک گوشه به نظر می رسد. کلیسای بزرگ سنت مری در نقطه شرقی میدان و در یکی از گوشه های آن واقع شده است و برج سالن شهر نیز در نزدیکی های گوشه غربی میدان قرار دارد. هرگوشه ای از این میدان برای خود داستانی دارد.
کالسکه ها و اسب های زیبا و تمیز این میدان، یکی از زیباترین نمونه های کالسکه و درشکه توریستی است که من تا به حال در شهرهای اروپا دیده بودم. ترکیب رنگ های آنها و لباس کالسکه رانان آن بسیار جذاب بود. تجمع های مختلفی که در گوشه گوشه میدان به بهانه های مختلف ایجاد می شود هم برای خود داستانی دارد. یک طرف یکی می نوازد و دور او حلقه می زنند. طرف دیگر عده ای می رقصند و مردم به دور آن ها جمع می شوند. آن سوی دیگر یکی برنامه های خنده دار اجرا می کند و قهقهه های مردم در فضا می پیچد. در کافه های دور تا دور میدان صدها نفر از مردم نشسته اند و از فضای دیدنی این میدان لذت می برند. عده زیادی نیز در ساختمان مرکزی میدان (تالار پارچه) در حال بررسی کالاهای فروشگاه ها و مغازه ها هستند و به دور از هیاهوی بیرون از تالار، غرق خرید هستند. مجسمه های زنده در اطراف کلیسا حضور دارند و آنچه که از همه بیشتر در این میدان بزرگ به چشم می خورد، بی نهایت دوربین عکاسی و موبایل است که هر لحظه پرده های شاتر آن ها بسته و باز می شوند و به گمانم هر لحظه رکورد ثبت هم زمان تعداد عکس را در کشور لهستان می شکنند.
نمایی هوایی از میدان (عکس از منبع اینترنتی)
.
نمایی از تالار پارچه در وسط میدان
.تقریبا همه طرف میدان کافه ها حضور دارند
.
تالار پارچه و برج تالار شهر
.
نمایی از نیمه شرقی میدان حدفاصل تالار پارچه تا کلیسای سنت مری
.نمایی از نیمه غربی میدان شامل ضلع غربی تالار پارچه و برج تالار شهر
.ورودی جنوبی تالار پارچه
.داخل تالار پارچه
.کبوترها و مردم و کالسکه ها و کافه ها
.کالسکه هایی که کالسکه رانان آن لباس فرمی زیبا بر تن داشتند
.کالسکه رانی که به دنبال جذب مشتری است
.مجسمه ای زنده که خود سمبل مردن است!
.نوازندگانی که در همه جای میدان حضور دارند
.یکی از تندیس های نصب شده در میدان
.آن سوی دیگر میدان، نوای آرام موسیقی و رقصی هماهنگ
.
کراکوف اما فقط میدان راینک گلونی نیست. خوشبختانه این شهر از گزند تخریب حملات و جنگ جهانی در امان مانده است و بافت تاریخی بسیار زیبا و جذابی دارد. تعداد زیادی کلیسا با قدمت های نسبتا زیاد، قلعه تاریخی، دروازه ورودی، قبرستان، کنیسه هایی با قدمت های مختلف، دانشگاه، موزه و البته کارخانه ای معروف به نام شیندلر بخشی از جاذبه های دیدنی کراکوف است که در کنار محله یهودی نشین، دیدنی ترین نقاط شهر را تشکیل می دهد.
جدا از میدان راینک گلونی، چند جاذبه شهر بسیار دیدنی و جذاب بودند. قلعه زیبا و بزرگ پادشاهی یا قلعه واول که بر بالای بلندی و مشرف به رود ویسلا قرار دارد واقعا دیدنی است که بخش مهمی از این زیبایی مدیون کلیسای بزرگ این قلعه است که گردشگر را در لابلای پله های پر پیچ و خم بالا و پایینش می چرخاند. دانشگاه تاریخی کراکوف که یک “ساعت” خاص و معروف در دل خود دارد، یکی دیگر از دیدنی هایی است که خود را کاملا متمایز می نمایاند. یکی دو کنیسه تاریخی و قبرستان قدیمی یهودیان هم تجربه متفاوتی را در مقابل چشم گردشگر به نمایش می گذارد. به ویژه برای گردشگری که برای اولین بار در عمرش از یک کنیسه بازدید می کند و یک قبرستان یهودی را در محله یهودی نشین می بیند!
علاوه بر همه اینها، کراکوف شهری است که می توان آن را بهشت غذا هم نامید! هر سبک غذا از هر ملیتی را به سادگی می توان در این شهر یافت و در کنار لذت های چشم نواز، طعم های دلنشین را نیز چشید. من در طول بازدید از این شهر، تقریبا از همه ملیت ها رستوران دیدم و هر نوع غذایی را که تجسم کردم، نمونه اش را در آن جا یافتم. به این ها رستوران های محلی با غذاهای لهستانی و همچنین رستورانهای یهودی با غذاهای مخصوص یهودی را هم اضافه کنید.
رود ویسلا که در جنوب بخش تاریخی شهر قرار دارد
.بنایی قلعه مانند در منتها الیه شرقی بخش تاریخی کراکوف
.
تقریبا همه بناهای تاریخی کراکوف چنین راهنمایی داشتند؛ شامل توضیحاتی به زبان انگلیسی، زبان لهستانی و به خط بریل
.تندیسی زیبا در شهر
.دروازه تاریخی در شرق محدوده تاریخی شهر
.نمایی از داخل کلیسای سنت مری در میدان اصلی
.حیاط مرکزی ساختمان دانشگاه
.یکی از رواق های کنار حیاط ساختمان دانشگاه
.ناودان هایی که زیبا طراحی شده بودند
.این “ساعت” در ساختمان تاریخی دانشگاه بود که در راس هر ساعت مجسمه های کوچک درون آن بیرون می آمدند و در برابر چشمان گردشگران رژه می رفتند
.گردشگران در حال تماشای رژه مجسمه های “ساعت”
.نمایی کلی از حیاط داخل قلعه بزرگ شهر
.نمایی از کلیسای بزرگ و زیبای داخل قلعه شهر
.بخشی از دیوار بیرونی و برجی از قلعه
.یکی از زنگ های بالای کلیسای بزرگ قلعه
.یکی از دالان های زیرین کلیسای قلعه
.این هم یک غار در زیر قلعه که هوا در آن واقعا سرد بود
.راسته ای از رستوران ها
.ماشین هایی که در همه جای شهر کراکوف هستند و گردشگران را در شهر می چرخانند
.در حاشیه رود ویسلا
.ساختمانی متفاوت و قدیمی در بخش جنوبی رود ویسلا
.
نمایی از داخل یک کنیسه تاریخی در محله یهودی نشین
.این کنیسه نخستین کنیسه ای است که من در تمام عمرم وارد آن شدم!
.عکسی بر دیوار موزه یهودیان که در داخل قدیمی ترین کنیسه کراکوف دائر شده است
.قدیمی ترین کنیسه کراکوف (و اگر اشتباه نکنم لهستان)
.کلاه های یهودیان که برای ورود به قبرستان شان باید اجبارا بر روی سر گذاشت
.نمایی از قبرستان قدیمی یهودیان
.قبرستان قدیمی یهودیان و دورنمایی از یکی از کنیسه های تاریخی کراکوف
.داخل یکی دیگر از کنیسه های تاریخی یهودیان
.ساختمان ورودی قبرستان جدیدتر یهودیان کراکوف
.
یکی از متفاوت ترین مکان هایی که در این شهر دیدم، جاذبه ای بود که ناچار شدم برای دیدنش به آن سوی رود ویسلا بروم و مسیری حدودا یک ساعته را پیاده طی کنم. شاید خیلی از شما فیلم معروف اسپیلبرگ به نام فهرست شیندلر را دیده باشید. جایی که من برای بازدید از آن رفتم، کارخانه ای بود که اسکار شیندلر به واسطه آن توانست جان نزدیک به ۱۰۰۰ یهودی را نجات دهد و نام خود را برای همیشه به عنوان مردی بزرگ به ثبت برساند. فضاسازی هایی که در موزه و نمایشگاه کارخانه شیندلر دیدم، انصافا بی نظیر بود و هرگز مشابهش را با این کیفیت اجرا ندیده بودم.
اگر اشتباه نکنم نفر سمت چپ اسکار شیندلر است
.فضاسازی های بی نظیر موزه – نمایشگاه
.این فضاسازی اتاق کار شیندلر بود
.فضاسازی از یک خیابان در داخل موزه
.بازی بی نظیر سطح ها برای ایجاد تصویرهای حجمی
.ایده و اجرا عالی بود
.فضایی تداعی گر خوابگاه کارخانه
.
چقدر خوب بود که هر فضا با صداگذاری مرتبط همراه بود. اینجا مثلا صدای سنگ و ماشین های پر سر و صدا می آمد و کاملا حس می کردی که در فضای واقعی آن زمان هستی که کارگران اسیر در حال کار کردنی مشقت بار هستند
.فضایی از یک آرایشگاه
.فضایی از یک خانه محقرانه
.تصاویری از افرادی که توسط اسکار شیندلر از مرگ نجات یافتند
.
کراکوف مقصدی است که می توان در آن ساعات و روزهایی را در آرامش گذراند و از فضای فرهنگی و خاص حاکم بر شهر لذت برد و به حس های بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی فرصتی داد تا تجربه هایی خاطره انگیز را به دست آورند. با اینکه ورشو بسیار دیدنی است، ولی شهرهای زیادی در اروپا هستند که به ورشو شبیه هستند. اما کراکوف از آن دسته شهرهایی است که کمتر مشابه دارند و از بودن در آن می توان حس خوب و متفاوتی را تجربه کرد. شاید داشتن میدانی شبیه به راینک گلونی برای یک شهر کافی باشد تا آن را با تمام شهرهای دیگر متفاوت کند!
یک قهوه لهستانی و یک شیرینی مجارستانی و درنگی طولانی در سایه یک خیابان در کنار میدان راینک گلونی
.یک دختر لهستانی اصیل با نگاهی مهربان (من را یاد ترانه علیدوستی انداخت، از او اجازه خواستم تا از چهره اش عکس بگیرم که البته با علاقه پذیرفت و از من خواست تا عکس ترانه را به او نشان دهم)
منبع:وبلاگ مجید عرفانیان