سفرنامه بالی (سفر به بالی روز هفتم) سفر به بالی روز هفتم صبح بعد ازصبحانه از مسئول تاکسی سرویس هتل خواستیم برامون یه موتور کرایه کنه خوبی اینکه از هتل کرایه میکردیم این بود که نیازی نبود پول یا پاسپورتمون رو برای ضمانت پیش کسی بزاریم که هیچ شناختی ازش نداشتیم …
بیشتر بخوانید »سفرنامه کشور های آسیایی
الصویره، مغربی کوچک…
الصویره، مغربی کوچک… سه روزی میشود که وارد کشور مراکش شدهایم و امروز به شهری رسیدهایم که الصویره نام دارد. به محض وارد شدن به محله قدیمی ـ که در تمام مراکش مدینه نامیده میشود ـ درمییابیم که ارزش آمدن داشته است؛ انگار شناسنامه جاذبههای مراکش باشد و تمام انتظارات …
بیشتر بخوانید »راهنمای سفر به آلاچاتی
راهنمای سفر به آلاچاتی آشنایی اجمالی: آلاچاتی، پیشتر آگریلیا نام داشت؛ در قرن ۱۴ میلادی، بنای این شهر عثمانی پایه گذاشته شد و از قرن ۱۷، یونانیهای مسلمان در آن سکونت گزیدند. این دهکده تا دهۀ ۱۹۹۰ به فراموشی سپرده شده بود تا سرانجام روشنفکران صلحدوست ترکیه به آن علاقهمند …
بیشتر بخوانید »سفر به آلاچاتی
سفر به آلاچاتی در خیال خود یک شهر را تصور کنید: آرام، شاد و پر از نور آفتاب؛ سرشار از رنگ، با در و پنجرههایی که فقط دیدنشان هم آدم را سر ذوق میآورد… شهری پر از گل؛ شمعدانی و کاغذی و پیچک…شاخههایی که با در و دیوار و آسمان عشق …
بیشتر بخوانید »گنبدهای فیروزهای شهری سبز… (سفرنامه ازبکستان – شهر سبز)
گنبدهای فیروزهای شهری سبز… (سفرنامه ازبکستان – شهر سبز) حالا که زیبائیهای سمرقند را تماشا کرده و از آن گذشتهایم، به شهرسبز میرویم؛ زادگاه امیر تیمور لنگ! با یک سواری از جلوی ریگستان و همراه با دو مسافر دیگر… مقصد راننده شهر کتاب است؛ کتاب با سمرقند حدود شصت کیلومتر …
بیشتر بخوانید »از آواز سمرقند (۲)
از آواز سمرقند (۲) به مجموعه شاه زنده که رسیدیم، نفس در سینهمان حبس شد… یک چیزی میگویم از معنای کاشیکاری افسانهای، یک چیزی میشنوید… شاهکار غریبیست. در تمام زندگیم هیچگاه آبی فیروزهای را این گونه درخشان و افسونگر ندیده بودم! فقط یک لحظه تصور کنید چه منظرهای میتواند در …
بیشتر بخوانید »آرامستان شاه زنده ، شهر زیبای خاموشان
آرامستان شاه زنده ، شهر زیبای خاموشان «شاه زنده» یک افسانه نیست! یک شخصیت حقیقی است از صدر اسلام که رهسپار ماوراءالنهر میشود؛ سرانجامش اما، افسانه است و افسون دارد… چنان افسانهای که بشود با آن یک شهر ساخت؛ یک کتاب نوشت… یک کتاب پر از نقش و نگار! پر …
بیشتر بخوانید »از آواز سمرقند (۱)
از آواز سمرقند (۱) تو را در جشن لالههای سمرقند و بخارا دیدم؛ در گریبانت عطر خراسان میپیچید تو شعر میخواندی؛ من سما میرفتم در جشن لالههای جادۀ سمرقند و بخارا خربزهها دهان وا کرده بودند اساطیر بیابان یک به یک بیدار میشد در یک قدمی ما صدای خشم مغول …
بیشتر بخوانید »باز باران
باز باران چرخ سفر این بار طوری چرخید که برنامه اولین سفر به جنوب شرق آسیا با کمی تغییر دوباره اجرا شود. همان کشورهای مسیر اما کمی متفاوت… در سنگاپور بعد از هفت سال دوباره رسیدم به منظره پست قبلی و باز هم در هوای بارانی… عکس قبلی را از …
بیشتر بخوانید »تلخ و شیرین یک پایتخت (آخرین قسمت سفرنامه ازبکستان)
تلخ و شیرین یک پایتخت (آخرین قسمت سفرنامه ازبکستان) نزدیک چهار ساعت طول کشید تا قطار، فاصله سمرقند به تاشکند را بپیماید. سمرقند از سال ۱۹۲۴ به مدت شش سال پایتخت ازبکستان بود تا در سال ۱۹۳۰ تاشکند جایگزین آن شد. تاشکند یعنی شهر سنگی؛ نام قدیم آن چاچ بوده …
بیشتر بخوانید »