اولین نمورههای خورشید که افتاد توی چادر، چشمهام رو به هم فشاری دادم و سعی کردم بدون اینکه به روی خودم بیارم به خوابم ادامه بدم. هرچند نوری که از چادر توری رد میشد سمجتر از این حرفها بود که اجازهی خوابیدن رو بعد از اون شب طولانی بهمون بده. …
بیشتر بخوانید »