سفرنامه بالی (سفر به بالی روز دوم)
سفر به بالی روز دوم
صبح از بالکن منظره بسیار زیبایی پیش روی ما بود که حیفم اومد ازش عکس نگیرم.
بعد از صبحانه به لابی رفتیم هنوز تا ساعت ۹ کمی وقت بود و آنیتا هم منتظرایستاده بود. در مورد تورها صحبت کرد و بهش گفتم با توجه به قیمتها ترجیح میدیم که خودمون تورها رو بریم، کمی از خانواده و رسمهای مردم اندونزی گفت که جالب بود پرسید دیروز به من گفتی که در سفرنامه ها اسم من رو زیاد شنیدی درباره من چی نوشتن؟ گفتم راستش چیزهای خوبی ننوشتن مثلاً میگن بد اخلاق هستی یا خیلی برای گرفتن تورهای شهری مسافرها رو تحت فشار میگذاری، کمی تو هم رفت و گفت اینطور نیست و عصبانیت من هم بخاطر این هست که ما خیلی در وقت دقیق هستیم ولی ایرانیها همیشه تاخیر دارند و این باعث میشه که برنامه ریزیهامون به هم بریزه، در مورد به موقع نبودن حق رو به آنیتا دادم ولی در مورد ناراحتی از اینکه تورهای اونهارو نمیگرن قانع نشدم و خلاصه مقداری از سن و سال بچه های ما پرسید و کمی از بانو در مورد ایران سوال پرسید در کل انسان خوبی بود فقط کمی خشک و مقرراتی!!! همسفران اومدن و آنیتا عذر خواهی کرد و گفت که کاری براش پیش اومده و همکارش تور شهری رو برگزار میکنه.
راه افتادیم به سمت منطقه نوسادوا هنوز یخ بین ما و همسفرها باز نشده بود ابتدا به میدان مرکزی نوسادوا رفتیم و تور لیدر کمی در مورد اونجا صحبت کرد سپس به مرکز بازیهای آبی رفتیم
ما رو دور یک میز نشوندن و در مورد قیمت بازیها برامون توضیح دادند با قیمتهایی که ما داشتیم اختلاف فاحشی داشت، در حال صحبت بودیم که تور لیدر تلفن رو به سمت من آورد و گفت آنیتا با شما کار داره صحبت کردم آنیتا گفت تور لیدر میگه شما نمیگذاری بقیه تور بخرن از تورها خرید کنید تخفیف خوب براتون میگیریم گفتم اینطور نیست و کسی تمایل به استفاده از بازیهای آبی نداره.
قرار شد نیم ساعت اونجا بمونیم و راه بیافتیم. در این مدت شروع به معرفی خودمون کردیم. همسفرامون آقا مجید و همسرشون آمنه خانم از اراک، آقا امین و نازگل خانم از کرج و حسن آقا و نیلوفر خانم از کرمان همسفرهای ما شدن نیم ساعت توقف این حسن رو داشت که با هم آشنا شدیم و راه افتادیم بسمت مرکز فروش قهوه لوواک و بعد هم به یک مرکز خرید بنام گالریا رفتیم
تا ساعت ۲ اونجا بودیم
و بعد هم جهت نهار به مک دونالد رفتیم توی مک دونالد حسابی تعریف ها گل کرده بود هر چه خواستیم یه عکس سلفی ۸ نفره بگیریم نشد دوتا دختر جوان بودند که داشتند از اینترنت اونجا نهایت استفاده رو میکردند و به قول همسفرا اینقدر نشستن که ما رو از رو بردن و نتونستیم یه عکس خوب که فقط خودمون توش باشیم بگیریم.
توی مک دونالد فهمیدیم که آقا مجید صدای بسیار خوشی دارند و استاد آواز هستند تا رسیدن به هتل امین و حسن که دیگه حسابی با هم جور شده بودیم در خواست موسیقیه سنتی داشتند و آقا مجید هم که مناعت طبع رو در کنار صدای خوش داشتند درخواست دوستان رو اجابت میکردند. به هتل رسیدیم قرار گذاشتیم ساعت ۷:۳۰ همه تو لابی باشیم برای تایین برنامه فردا.
تو این مدت کمی پرس و جو در آژانسهای اطراف و اینترنت انجام دادم و قیمت تورها دستمون اومده بود. در داخل هتل هم یک آژانس برای تورهای داخلی بود که صاحبش خانمی به اسم ویندی بود. قیمت تور رفتینگ رو ازش پرسیدم گفت ۵۰ دولار برای هر نفر گفتم که ۸ نفر هستیم و اگر تخفیف خوبی بده تمام مدت اقامت در بالی رو از تورهای اون استفاده میکنیم تا ۳۵ دولار پایین اومد گفتم عصر یا دوستام میایم پیشت.
عصر به همراه همسفرها به دفترش رفتیم و در نهایت تور رفتینگ رو به قیمت ۲۵ دولار برای فردا صبح رزرو کردیم. همگی از بابت قیمت مناسبی که از جهت هماهنگ بودن ۸ نفرمون بدست اومده بود احساس خوبی داشتیم، پس قرار گذاشتیم که هرکی کاری داره انجام بده و ساعت ۱۰ تو لابی باشه تا باهم به کنار ساحل کوتا بریم.
در کنار ساحل نشستن و صدای امواج از طرفی و صدای آواز دلنشین آقا مجید بسیار جالب و دیدنی بود.
همه به هتل برگشتیم برای خواب و آماده شدن برای تور رفتینگ فردا .