هشت روز با کوالالامپور:
من چند وقتی بود به این فکر می کردم که حتما یه سفر به جنوب شرق آسیا داشته باشم و با تحقیق به کشور مالزی و شهر کوالالامپور برای شروع گردش تو این منطقه رسیدم. به همین خاطر از اوایل اردیبهشت و هماهنگ کردن با همسفرهام که مادرم و خواهرم بودند تصمیم گرفتیم اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد سال ۱۳۹۶ رو برای تاریخ سفرمون انتخاب کنیم.
به غیر از دلایل شخصی ، شرایط آب و هوایی مقصد هم در نظر گرفته شد و این تاریخ انتخاب شد. تو این فصل باران های موسمی کوالالامپور کاهش پیدا میکنند و هوا ثبات بیشتری دارد.
رزرو تور: با جستجوی عبارت تور مالزی اولین سایتی که به سراغش تو صفحه گوگل رفتم لست سکند بود چون مطمئن بودم بهترین قیمت ها رو میتونم اونجا پیدا کنم و البته با خوندن نقد های دیگر مسافرین از هتل ها و آژانس های مسافرتی هم میشه بهترین تصمیم رو گرفت.
در نهایت با زیر و رو کردن صفحه تورهای مالزی، از شرکت مقتدر سیر تابان تور کوالالامپور رو برای هشت روز و هفت شب هتل نووتل و پرواز ماهان ایر برای سه نفر با قیمت ۲۱۳۰۰۰۰ تومان رزرو کردم.
تمام مراحل با ارسال عکس مدارک از طریق تلگرام و ایمیل انجام شد و ما فقط یک مرحله جهت مهر کردن بلیط برای گرفتن ارز مسافرتی به دفتر آژانس مقتدر سیر مراجعه کردیم.
گرفتن ارز مسافرتی: توضیح این قسمت رو حذف کردم چون متاسفانه همون ۳۰۰ دلار هم دیگه پرداخت نمیشه!
انتخاب هتل : برای انتخاب هتل شاید خیلی نباید سخت گیری کرد ولی مهمترین مسئله در انتخاب هتل به نظر من نزدیک بودن به محلیه که رفت و امد بهش آسون باشه. هتل نووتل از این حیث تو یکی از بهترین مناطق قرار گرفته بود درست روبروی ایستگاه مونوریل و نزدیک خیابان های اصلی شهر. شب های کوالالامپور واقعا زیباست و قدم زدن تو اون خیابان های پر شور رو نباید از دست داد. به همین خاطر پیشنهاد میکنم حتما یه هتل در نزدیکی خیابان بوکینگ بیتانک که قلب تپنده شهرهست انتخاب کنید. با یه سرچ ساده تو گوگل و البته تو همین سایت میتونید هتل هایی که تو این منطقه هستند رو پیدا کنید.
مکان هتل نووتل
انتخاب پرواز: در بازه زمانی سفر ما فقط دو هواپیمایی ماهان که ایرانی هست و هواپیمایی ایراسیا که متعلق به کشور مالزیه پرواز مستقیم به کوالالامپور داشتند. هواپیمایی عمان ایر، قطر و امارات هم هستند که من به علت توقف اصلا سراغشون نرفتم. من اینجا تفاوت های این دوتا ایرلاین رو مینویسم که مسافران عزیز با توجه به این موارد بتونند انتخاب کنند:
هواپیمایی ایر اسیا حدود ۲۰۰ هزار تومن ارزونتر از ماهانه
ساعات پروازی ماهان رفت ۲۲:۳۰ و برگشت ۲۳:۳۰ – ساعات پروازی ایرآسیا : ساعت ۱ بامداد رفت و ۱۹:۳۰ برگشت
اگر پرواز ماهان رو انتخاب کنید زمان بیشتری در سفر خواهید بود.
خدمات در پروازهای ماهان رایگان ارائه میشود ولی در مورد ایرآسیا استفاده از یه سری از امکانات با پرداخت هزینه قابل دسترسی است.
هواپیماهای ماهان قدیمی تره و صندلی ها بهم نزدیک تر هستند ولی هواپیماهای ایر اسیا جدیدتر و مدرن تر هستند. البته تو این مورد خیلی مطمئن نیستم شاید بستگی به شانس داشته باشه!
با توجه به شرایط بالا من ترجیح دادم با هواپیمایی ماهان پرواز هشت ساعته به کوالالامپور رو داشته باشم. چون زمان بیشتری میتونستم در سفر باشم و هم اینکه خدمات ارائه شده در پرواز از طرف شرکت ماهان برام مهم بود.
شروع سفر:
روز یکشنبه حدود ساعت شش و نیم عصر ما خودمون رو به فرودگاه امام خمینی رسوندیم. فرودگاه خیلی شلوغ بود بعد از تحویل بار و گرفتن کارت های پرواز که به کندی انجام شد به باجه بانک سامان تو طبقه زیرین رفتیم و نهصد دلار ارز مسافرتی خودمون رو برای سه نفر دریافت کردیم. باجه خلوت بود و خیلی سریع این مرحله انجام شد. من قبل از این هم ششصد دلار تهیه کرده بودم و با مجموع ۱۵۰۰ دلار به سمت کوالالامپور حرکت کردیم.
یه اب میوه هم تو کافه اونجا خودمون رو مهمون کردیم و منتظر شدیم که پروازمون رو اعلام کنند. فرودگاه امام خمینی نسبت به تعداد پروازهاش کوچیکه و تعداد صندلی های انتظارش خیلی کمه و مانیتور اعلام پرواز هم تو جای خوبی نصب نشده و برای چک مانیتور باید مرتب از جات بلند بشی تا بتونی صفحه رو بخونی. به هرحال پرواز ما با نیم ساعت تاخیر از فرودگاه امام خمینی، تهران رو به مقصد کوالالامپور ترک کرد. دو مرحله پذیرایی شام و صبحانه در پرواز انجام شد که کیفیت هر دو خوب و قابل قبول بود . به هرنفر هم پتو و بالشت و چشم بند برای خواب داده شد. هرچند خوابیدن خیلی روی اون صندلی ها سخت بودند.
دوشنبه : ( ورود به مالزی- هتل نووتل- آکواریوم و برج های دوقلو )
با توجه به هشت ساعت پرواز و اختلاف ۳٫۵ ساعته با مالزی تو نیمه اول سال راس ساعت ۱۰٫۳۰ دقیقه به فرودگاه کوالالامپور وارد شدیم.( تو نیمه دوم سال این اختلاف ساعت ۴٫۵ ساعت میشه. ) اول باید سوار یه مترو مانندی میشدیم تا خودمون رو به سالن بعدی برای چک پاسپورت و تحویل بار میرسوندیم. از هواپیما که پیاده بشید از یک راهرو به یک سالن هدایت میشید و بعد از گذشتن از چند فروشگاه به محل سوار شدن اون مترو میرسید.
تصویری از ورودی قطارهای انتقال مسافر ( تصویر از اینترنت برداشته شده است)
شماره های بالای این قطارها راهنمای مسافران برای رسیدن به محل درست است.
روند چک پاسپورت و انگشت نگاری و .. به کندی انجام شد و ما ساعت دوازده تونستیم بارها رو تحویل بگیریم و پرسون پرسون به خروجی فرودگاه برسیم. دقت کنید که تابلوهای خروجی زیاد میبینید و باید حتما سوال کنید تا بتونید خروجی درست رو پیدا کنید. اونجا لیدرهای ایرانی شرکت های گردشگری منتظر مسافرانشون بودند و ما رو برای سوار شدن به اتوبوس ها هدایت می کردند. تور لیدر ما اول حضور نداشت و ما بعد از معطلی ۱۰ دقیقه ای تونستیم پیداش کنیم و خسته از سفر طولانیمون سوار اتوبوس شدیم. شرکت گردشگری ایرما تراول مسئولیت ترانسفر مارو به عهده داشت. لیدر ما اول یه سری توضیحات کلی در ارتباط با شهر کوالالامپور داد و خدمات گردشگری رو هم معرفی کرد که خوب تورها بین ۳۰تا ۷۰ دلار برای هر نفر بود. من با توجه به اینکه خیلی تحقیق کرده بودم و سفرنامه های دوستان عزیز رو هم تو همین سایت خونده بودم نیازی به استفاده از تورهای دسته جمعی ندیدم و توری از طرف ما ثبت نام نشد.
من اینجا لازم میدونم یه توضیحی در ارتباط به انتخاب یا عدم انتخاب این تورها بدم:
روشهای گردشگری تو شهری مثل کوالالامپور پایتخت مالزی متفاوته و این به نگاه شما و هدف شما از سفر بر میگرده.
بعضی از مسافرها حضور لیدر و وسیله نقلیه و گردش گروهی رو ترجیح میدهند و این راه رو مطمئن تر و مفیدتر میدونند.
تعدادی از مسافرین هم گردش با تاکسی هایی که یک روز در اختیار هستند و شما رو به محل های گردشگری میبرند رو مناسب میدونند که این هم راه خوبی خواهد بود و اگر تعدادتون زیاد باشه مقرون به صرفه هم هست.
یک عده هم مثل من قدم زدن تو خیابون های شهر و کشف مکان های از پیش تعیین نشده و هم صحبت شدن با مردم محلی رو از لذت های سفر میدونند.
به همین دلیل به نظرم هر کدوم از این روش ها رو شما باید با توجه به شرایط خودتون از لحاظ روحیه و هزینه و وقت انتخاب کنید و مطمئنا میتونید سفر دلچسبی داشته باشید. در ادامه من بیشتر در این رابطه توضیح میدم .
لیدرمون مارو جلوی یه money EXchanger پیاده کرد بهتره که اگه نیاز ندارید اینجا پولتون رو چنج نکنید . بهترین چنجر ها تو خیابون بوکیت بینتانگ هستند. و اگرم خیلی نیاز هست نهایتا پنجاه دلار پول رو به رینگت تبدیل کنید. من خودم ۱۰۰ دلار رو تبدیل کردم که بعدا متوجه شدم با اختلاف حدود پنج رینگت به ازای هر۱۰۰ دلار میتونستم بهتر چنج کنم. نرخ تبدیل بین ۴۲۸ تا ۴۲۵ رینگت به ازای ۱۰۰ دلار در خیابان بوکیت بینتانگ تو این هشت روز متغیر بود. یعنی هر دلار حدود ۴٫۲۸ رینگت . برای هر خانواده یک سیم کارت تحویل داده شد که من همون شب با کلی راهنمایی گرفتن از مغازه دارهای مالزی تونستم به مبلغ ۵ رینگت شارژش کنم . به غیر از استفاده از اینترنت گوشی برای گوگل مپ فقط دوبار هم با لیدرمون تماس گرفتم و خط بعد از سه چهار روز دیگه اصلا کار نمیکرد. حداقل من بلد نبودم دوباره به کار بندازمش و کلا نیازی هم نداشتم.
با گذشتن از یه ترافیک سنگین ساعت ۳ به هتل نووتل رسیدیم. بعد از نوشیدن نوشیدنی خنک با طعم پاپایا و انتظار ده دقیقه ای اتاقمون در طبقه ۱۸ رو تحویل گرفتیم. مبلغ ۲۰۰ رینگت هم از ما دریافت کردند و ذکر شد که روز اخر پس داده میشه!
اتاق های هتل خیلی بزرگ نبودند و برای نفر سوم هم تخت اضافه گذاشته بودند. نور اتاق کم بود و وسایل نسبتا قدیمی بودند. امکانات دیگر اتاق چای ساز ، یه یخچال کوچیک که خیلی هم خنک نمیکرد ، سیف باکس و تلویزیون ، دمپایی های روفرشی و دیگر امکانات معمول بود . حمام وان داشت و سشوار هم داخل حمام قابل استفاده بود . اینترنت هم تو همه جای هتل سرعت خوبی داشت . هر روز هم اتاق با چای و قهوه و انواع شامپو و لوسیون بدن و .. شارژ میشد. سه اسانسور هتل سرعت خوبی داشت و معطلی تو طول روز و حتی موقع صبحانه نداشتیم. تو مدت اقامتمون یه گروه ۱۰۰ نفری برای یه همایش هم تو هتل نووتل حضور داشتند ولی با این حال شلوغی و ازدحامی رو تو هتل متوجه نشدیم . صبحانه این گروه هم تو طبقه سوم و جدا از بقیه مسافرها سرو میشد. ولی کلا به نظرم ستاره های هتل ها با توجه به شهر های مختلف امکانات متفاوتی رو ارائه میده. مثلا هتل داد شهر یزد تو همین ایران زیبای خودمون چهار ستاره است ولی امکانات و بزرگی اتاق هاش اصلا قابل مقایسه با هتل چهار ستاره نووتل نیست. به نظرم هتل در مالزی رو فقط با در نظر گرفتن فاکتور های جای راحت برای خواب و مکان مناسب از لحاظ رفت و امد انتخاب کنید . به هر حال با همه کم و کاستی ها من از هتلمون به علت قرار گرفتن تو یکی از بهترین نقاط شهر راضی بودم.
برای گشت و گذار تو کوالالامپور در اولین روز حضورمون تو این شهر تصمیم گرفتیم با یه گشت کوچیک تو یه منطقه نزدیک به هتل شروع کنیم. با توجه اینکه میدونستم خیلی نزدیک به برج های دوقلو هستیم پس از یک استراحت کوتاه به سمت برج ها و آکواریوم کوالالامپور رفتیم. توی راه هم حواسم به ایستگاههای اتوبوس و مونوریل بود که چجوری باید خودمون رو بهشون برسونیم.
اینجا لازم میدونم یه توضیحات کلی در ارتباط با وسایل نقیله عمومی مالزی بنویسم:
توضیحات مختصری در ارتباط با حمل و نقل شهری کوالالامپور :
حمل و نقل شهری تو کوالالامپور با اتوبوس، تاکسی ، مونوریل و قطار های شهری انجام میشه.
تاکسی ها سه رنگ هستند که ارزان ترین اونها تاکسی های قرمز هستند و تعدادشون تو سطح شهر بیشتره.
تاکسی های آبی که لوکس تر هستند و قیمتشون بیشتره و سعی کنید باهاشون چونه بزنید.
تاکسی های بنفش که به ندرت میبینیدشون و از نظر قیمت تقریبا مشابه تاکسی های قرمز هستند.
ایستگاه های تاکسی به شکلی که تو تهران شما میبینید اونجا همه جای شهر نیستند . بهتره به اپلیکیشن های انلاین تاکسی هم فکر کنید.
اتوبوس ها هم چند نوع هستند که ما خیلی استفاده نکردیم . پرداخت کرایه هم تو اتوبوس ها نقدی امکان پذیره و نیازی به گرفتن بلیط نیست. اتوبوس های گردشگری رایگان به اسم GO KL هم در سراسر شهر مسیرهای مشخص دارند که ما اصلا سوار نشدیم. اتوبوس هایی به رنگ بنفش بودند. ولی برای چک کردن شماره و مسیر اتوبوس ها بهتره به سایت زیر مراجعه کنید :
www.myrapid.com.my/traveling-with-us/how-to-travel-with-us/rapid-kl/bus
برای مسیرهای کلیه اتوبوس ها
www.gokl.com.my
برای مسیرهای اتوبوس های رایگان گردشگری
ولی از نظر من با توجه به حجم ترافیک شهر کوالالامپور خیلی استفاده از اتوبوس تو وقت شما صرفه جویی نمیکنه.
بلیط گرفتن تو خطوط مترو و مونوریل از طریق دستگاههای خودکار انجام میشه. روش کار خیلی ساده است شما اول نوع قطار مورد نظر رو انتخاب میکنید بعد وارد یه صفحه میشید که باید ایستگاه مقصد رو وارد کنید تا هزینه بلیطتون محاسبه بشه . برای این کار باید بدونید میخواید درچه جهتی حرکت کنید و نام ایستگاه رو بدونید. بعد هم تعداد بلیط رو با علامت + مشخص میکنید و درانتها باید هزینه رو از طریق اسکناس یا سکه بپردازید. اگه اسکناستون درشته باجه خرید بلیط برای شما خردش میکنه و بعد میتونید وارد دستگاه کنید. بعد هم ژتون ها و بقیه پولتون رو براتون میفرسته بیرون. این ژتون ها رو موقع ورود باید روی دستگاه قرار بدید و موقع خروج باید مثل سکه داخل دستگاه بندازید. اصولا باجه هایی که اونجا هستنددر خرید بلیط کمکتون نمیکنند و نهایت کاری که انجام میدند خرد کردن پول برای شماست !
هزینه ها از یک رینگت تا نهایتا ۵ رینگت متفاوته. ولی برای ما جمعا سه نفرمون هیچ وقت از ۱۲ رینگت در داخل شهر تجاوز نکرد. برای رسیدن به ایستگاه مرکزی باید از یک مرکز خرید عبور میکردیم و بعد نشانه ایی که ترمینال kl-sentral بود رو دنبال میکردیم و بعد از پایین اومدن از پله ها به یه سالن بزرگ میرسیدیم . ترمینال مرکزی در واقع همین سالن بزرگ پایین پله ها بود. برای تغییر نوع قطار همیشه باید ابتدا به kl-sentral میرفتیم.
تصویر خطوط متروی کوالالامپور رو میتونید با یه سرچ ساده پیدا کنید من نقشه ای که خودم تهیه کرده بودم رو اینجا میذارم. به نظرم برای کسایی که خودشون میخوان تو شهر بگردند لازمه که یه نسخه از این نقشه رو همیشه همراه داشته باشند.
نقشه خطوط متروی کوالالامپور
کلیه قطار ها خنک هستند و به ندرت ازدحام توشون مشاهده میشه. البته مونوریل تو ساعات اولیه صبح تو مرکز شهر نسبتا شلوغ بود . سوار مونوریل شدن هم تجربه ای که سعی کنید امتحانش کنید . یکی از عجایب قطارهای شهری کوالالامپور عدم اشتیاق مردم اونجا برای نشستن روی جاهای خالیه ! حتی اگه جای خالی هم باشه خیلی از مسافرین سرجاشون می ایستند و کمتر کسی چشم به خالی شدن صندلی ها داره ! بیشتر فکر میکنم این حرکت بخاطر الویت دادن به مسافرین با سن بالاتر و توریست ها برای نشستنه.
آکواریوم: با گذشتن از یک خیابون و یک زیر گذر که بعدها فهمیدم زیر گذر مرکز خرید klcc suria بود درست آکواریوم روبروی ما ظاهر شد. این اکواریوم با قدمت نه چندان زیاد از بزرگترین اکواریوم های دنیا به حساب میاد و ماهی هایی که اینجا نگهداری میشه اکثرا از گونه هایی هستند که فقط در اعماق اقیانوس ها میشه پیداشون کرد. قیمت بلیط ۶۹ رینگت بود. به محض ورود یه عکاس از ما خواست که چند جور شکلک و ادا و ژست بگیریم و ازمون عکس گرفت. در ابتدا اکواریوم های کوچیکی هستند که میتونید ماهی ها رو اونجا با توضیحاتی که برای هرکدومشون نوشته شده ببینید. جالبترین قسمت اکواریوم اول یه اکواریوم استوانه ای شکله که به یه حوض بزرگ منتهی میشه و فضای خیلی زیبایی رو ساخته و قسمت بعدی اکواریومی به طول ۹۰ متره که حس حضور در اقیانوس رو به شما میده و کوسه های بزرگ از بالای سر شما با ارواره های غول اسا عبور میکنند. بهتره از قبل زمان غذا دادن به ماهی ها رو تو سایت اکواریوم چک کنید که بتونید در اون زمان بازدیدتون رو انجام بدید و لذت دیدن غذا خوردن ماهی ها رو از دست ندید که البته ما ازدست دادیم . سایت اکواریوم کوالالامپور و ساعات برنامه غذایی :
http://aquariaklcc.com/visitors-info/feeding-schedule
از برنامه های جالب دیگه اکواریوم قفس خشم هست که مثل فیلم های هالیوودی شما رو وارد یه قفس میکنند و میتونید برید پیش کوسه های عزیز . این برنامه نیاز به رزرو از چند روز قبل داره و حدود ۲۱۱ رینگت هم هزینه اش میشه.
موقع خروج از اکواریوم هم یه بازارچه کوچیک هست که میشه ازش یادگاری خرید. در انتها هم عکسهایی که ازمون گرفتند رو با قیمت حدود ۵۰ رینگت برای فروش ارائه میدادند که ما نخریدیمشون. خیلی با اون شکلک هایی که از خودمون دراورده بودیم قیافه هامون بد شده بود و کلا سر هیچ عکسی به توافق نرسیدیم .
بعد از اکواریوم به پارک klcc رفتیم. به قدری طبیعت زیبای استوایی این پارک و نمای برج های دوقلو ما رو جذب کرده بود که اصلا فراموش کردیم که ناهار نخوردیم و با تنقلاتی که همراهمون بود سیر شدیم. در حال عکاسی از این محل زیبا بودیم که نم نم احساس کردیم بارون صورتمون رو خیس میکنه ولی همچنان به عکاسی و قدم زدن ادامه دادیم . همه مردم در حال دویدن بودند و ما با تعجب اونارو نگاه میکردیم و اونا با تعجب مارو… تعجب ما بخاطر این بود که نم نم بارون که خیلی ازار دهنده نیست و به این سرعت فرار کردن نداره . ولی بعد از کمتر از یه دقیقه دلیل تعجب اونا رو از خونسردی خودمون متوجه شدیم . بارون در مدت کمتر از یه دقیقه به سیلاب تبدیل شد و ما تقریبا خیس به ورودی مرکز خرید جایی که همه پناه گرفته بودند خودمون رو رسوندیم. بعد از حدود یک ساعت بارش بارون که خیلی هم تماشایی بود تونستیم دوباره به هتل برگردیم. تو یه کافه کوچیک سرراهمون یه نوع نون خوشمزه و قهوه خوردیم که نفری حدود ۱۲ رینگت شد و دیگه چون به شام میلی نداشتیم و خسته هم بودیم ترجیح دادیم استراحت کنیم.
ما از ایران با خودمون آجیل و میوه و یه مقداری خوراکی اورده بودیم که به نظرم نیازی هم نبود چون اونجا همه چی در دسترس هست .
طبیعت استوایی پارک
برج های دوقلو
ساعات بازدید آکواریوم : ۱۰:۳۰ صبح تا ۸ شب و اخرین ساعت بلیط فروشی ۷ شب
زمان مورد نیاز برای بازدید حدود دو ساعت
هزینه روز دوشنبه: ( اولین روز حضور در کوالالامپور ) برای سه نفر
بلیط اکواریوم برای سه نفر : ۲۰۷ رینگت
خوراکی ها : شیرینی و قهوه + نوشیدنی و آب معدنی = ۵۰ رینگت
مجموع برای سه نفر = ۲۵۷ رینگت ( حدود ۶۰ دلار)
تور گروهی امشب برنامه رستوران مالایی رو داشت که هزینه ترانسفر و ورودی رو ۴۰دلار ( تقریبا برابر ۱۷۰ رینگت ) تعیین کرده بود. من قبل از سفر نحوه رفتن به رستوران رو سرچ کرده بودم اینجا مینویسم اگه علاقه به رفتن داشتید بتونید استفاده کنید . ما به این برنامه تمایل نداشتیم و از رفتن صرف نظر کردیم . اگه خودتون بخواید برید میتونید با مونوریل در ایستگاه بوکیت ناناس bukitnanas پیاده بشید و با اندکی پیاده روی در خیابان امپانگ خودتون رو به رستوران برسونید. ورودی رستوران در زمان سفر ما به مالزی فکر میکنم حدود ۱۳۰ رینگت بود که شامل استفاده از منوی باز غذاها به همراه مراسم رقص مالایی میشد. به نظرم برای کسانی که فاصله مکانی هتلشون زیاده همراه شدن با تور میتونه به صرف باشه.
سه شنبه: ( باتوکیو و زونگارا )
صبح خودمون رو به طبقه همکف هتل رسوندیم تا صبحانه بخوریم من تو خیلی از نقدها و سفرنامه ها خونده بودم که صبحونه ها قابل خوردن نیست و تنوع نداره ولی صبحونه هتل برای من خیلی جذابیت داشت و سعی کردم هر روز حداقل از هر کدوم از غذاهای عجیبشون تست بکنم که خوب البته خیلی هاش با ذائقه ما جور نبود. بعضی غذاهاشون هم آداب خاص خودش رو داشت یعنی باید میدونستی که کدوم ظرف رو با اون یکی باید قاطی کنی و بعد با چاپستیک یکی از اون تیکه هایی که اکثر موقع ها متوجه نشدم چی هستند رو تو اون مخلوط بزنی و بخوری… برای دریافت این دانش هم از بقیه مسافرهای اسیای شرقی راهنمایی میخواستم … غذاهایی هم مثل نیمرو و تخم مرغ آبپز، سوپ و لوبیا و عدسی ، نودل و برنج ، انواع شیرینی ، پنکیک ، پنیر گودا و چدار ، کورن فلکس ، چند نوع ژامبون ، ماست های میوه ای ، چند مدل املت ، میوه های خورد شده، سبزیجات و سالاد و انواع نوشیدنی گرم و سرد و … هم بود که میشد از اونا هم استفاده کرد.
صبحانه هتل نووتل
امروز برنامه ما دیدن باتوکیو بود. با مونوریل که ایستگاهش یه دقیقه با هتل فاصله داشت به ترمینال مرکزی kl-sentral رفتیم.
ایستگاه مونوریل راجا چولان – ایستگاه نزدیک به هتل نووتل
باتو کیو : برای رسیدن به باتوکیو باید بلیط خط ktm komuter به سمت باتو کیو رو خریداری کردیم و در ایستگاه باتو کیو پیاده میشدیم.
مناظر بین راه سبز و زیبا بودند. نرسیده به ایستگاه میشد کوههای عجیب و قسمتی از مجسمه بزرگ بودا رو مشاهده کرد. بعد از عبور از روی پل به ورودی معبد هندی ها رسیدیم و اولین کسانی که به استقبال ما اومدن میمون های شیطون بودند. ما یه پفک از تهران براشون سوغاتی اورده بودیم و وقتی یه مشت جلوشون میریختیم چندتاشو تو دهنشون به زور جا میدادند و بقیه رو هم تو مشت هاشون و فرار میکردند یه گوشه. اونارو که میخوردند دوباره به طرف ما میومدند و بقیه اش رو میخواستند. کلا خیلی با مزه هستند و کلی شما رو میخندونند. یه معبد در ورودی وجود داره که مثل همه معابد هندی ها باید بدون کفش و جوراب واردش میشدیم. این معبد متعلق به رب النوع هانومان است .
معبد هانومان
عبادت کنندگان معبد
نمونه ای از تابلوهای معبد که نشان دهنده جنگ ها و پیروزی های خدایان هندی است
مجسمه بزرگ سبز رنگی که درست در ورودی غار رامایانا وجود داره هم متعلق به این الهه هندی است. هانومان و یا هانومات در حماسه رامایانا با راما پیمان میبندد. هانومان در پی این پیمان به جستجوی سیتا ، همسر ربوده شده راما میپردازد و او را در کاخ پادشاه اهریمنان هی رانیا کشیپو مییابد. هانومان نماد ایثار و فداکاری ست. وقتی از او پرسیدند آیا راما را میشناسی؟ سینه اش رادرید و قلبش را نشان داد که بر آن نام راما نوشته بود. حالت سینه شکافته این مجسمه نیز به همین داستان اشاره دارد.
غار رامایانا تلفیقی از مجسمه ها و آثاری از جنگ ها و پیروزی های مورگان با شیاطین و اهریمنان است .
مجسمه هانومان
بعد از دیدن اون معبد و غار به طرف پله ها و مجسمه مورگان رفتیم. تو فضای جلوی مجسمه یه عالمه کبوتر روی زمین از توی دست مسافرها غذا میخوردند و مناظر جالبی رو بوجود اورده بودند. مورگان یکی از سه هزار خدای هندوهاست و با عنوان خدای جنگ شناخته میشه. توی معابد هندی خانم ها باید پاهاشون تاپایین زانو پوشیده باشه و به همین خاطر اونجا به عده ای شال اجاره داده میشد. تو سفرنامه ها خونده بودم که تعداد زیادی پله رو باید بالا رفت ولی برای ما ایرانی ها که قلعه رودخان رو بالا رفتیم این پله ها قاعدتا شبیه یه شوخیه! با بالارفتن از پله ها به ورودی غار عجیبی رسیدیم که معبد هندی ها اونجا بود. این غار به نام temple cave معروفه . برای ورود به صحن اصلی معبد مجددا باید جوراب و کفش ها رو در میاوردیم. این معبد محل ستایش خدای مورگان است. اگر به خادمین معبد مقداری پول بدید برای شما خال هندی میذارند و دعا میخونند . بعد از گشت و گذار و دیدن مجسمه ها به سمت پایین حرکت کردیم و به دهانه غار سیاه رسیدیم که برای غارنوردی باید ۳۵ رینگت پرداخت میشد ولی چون معطلی داشت که گروه تشکیل بشه ما صرف نظر کردیم.
مجسمه مورگان
دهانه غار temple cave
به پایین پله ها که رسیدیم دلمون یه نوشیدنی خنک میخواست به همین خاطر نارگیل سبز به قیمت ۵ رینگت خریدیم که گرم بود و مزه خاصی نداشت. همونجا نارگیل رو با سرعت خاصی تکه تکه میکنند و حس خوردن یه نوشیدنی کاملا ارگانیک تنها قسمت خوبشه . یاد خانواده دکتر ارنست تو این سفر همه جا با من بود با اینکه اونا یه جای دیگه بودند ولی خوراکی ها تقریبا مشابه بود و این اولین جایی بود که حس کردم وارد کارتون روزهای بچگی مون شدم و کنار دختر خانواده دارم نوشیدنی نارگیل میخورم !
نوشیدنی نارگیل
بعد به سمت فروشگاههای کوچک همون حوالی رفتیم و میوه های خورد شده استوایی به قیمت ۴ رینگت برای جت فروت و ۳ رینگت برای دراگون خریدیم. جت فروت شیرین با طعم خوب میوه های استوایی بود و دراگون هم بین ترش و شیرین بود. کلا از جاذبه های گردش تو کوالالامپور خوردن همین میوه های خوش آب و رنگ استواییه.
جت فروت و دراگون
زونگارا : از اونجا یه تاکسی آبی به مبلغ ۳۵ رینگت کرایه کردیم و به زو نگارا یا باغ وحش ملی کوالالامپور رفتیم. ما تقریبا هیچ جا از تاکسی ها نخواستیم تاکسی متر رو روشن کنند و حتی چونه هم نزدیم ولی شنیدم که اگه این دو کار رو انجام بدید حتما تو قیمت تاثیر داره . اگر خودتون بخواید برید باید با خط kula jaya line که بنفش کمرنگ هست تو عکس خطوط مترو به ایستگاه wangsa maju برید و بعد با تاکسی خودتون رو به باغ وحش برسونید.
راننده تاکسی اصرار داشت ما رو به دیدن صنایع قلع ببره و خیلی تبلیغ میکرد ولی چون قبلا خونده بودم که خیلی هم جالب نیست بی خیال شدیم . ورودی باغ وحش ۸۵ رینگت برای بزرگسالان بود. موقع وارد شدن به باغ وحش باز ماجرای عکس گرفتن و شکلک دراوردن تکرار شد و ما تو لوکیشن های مختلف ادای خرس و ببر و پاندا دراوردیم و بعد وارد باغ وحش شدیم. دیدن حیواناتی مثل ببر، شیر، زرافه و پاندا با فاصله اندک درنوع خودش لذت بخش بود. جالبترین قسمت باغ وحش اطراف دریاچه و پلیکان ها ی ازاد بودن که به راحتی میشد از کنارشون گذشت. اونا هم در دسته های سی چهل تایی در کنار ما قدم برمیداشتند و حس و حال جالبی به آدم منتقل میشد. طبیعت باغ وحش خیلی جالبه به خصوص که روز اول سفر ما و قدم زدن تو جنگل های استوایی واقعا حال و هوای مارو عوض کرده بود. ماشین هایی هم تو باغ وحش هست که میتونید با کرایه یک یا دو رینگت سوارشون بشید و اونا شمارو تو باغ وحش بچرخونند ولی خوب اگه اهل قدم زدن هستید و گرمای هوا اذیتتون نمیکنه خودتون این مسیر رو برید. توی باغ وحش بستنی دوریان خوردیم و چون شنیده بودیم این میوه مزه عجیبی داره گفتیم اول طعم بستنی اش رو بچشیم. قابل گفتن نیست که واقعا طعم بدی داشت مزه پیازی که برای طعم دار کردن جوجه کباب استفاده میشه و مونده شده. خلاصه چون دو طعم دیگه هم گرفته بودیم این یکی رو بی خیال شدیم و رفتیم سراغ طعم های دیگه. ولی خیلی چسبید چون خنک بود. هر بستنی سه اسکوپی هم حدود ۱۵ رینگت بود. مالزی چون صنعت دامپروری نداره لبنیات اینجا خیلی گرونتر از ایرانه. و بستنی هاشون هم خارج از این قاعده نبود. مثلا یه نوع بستنی های یخی داشتند که توش تکه های میوه بود و از همه قیمت پایین تری داشت که حدود ۳ رینگت بود ولی ناگفته نماند که خیلی خوشمزه بودند و تو اون آب و هوا خوردنشون بسیار میچسبید. بعد از دیدن اون همه حیوون با مزه با استفاده از اتوبوس هایی که اونور خیابون درست روبروی درب اصلی باغ وحش بودن به ترمینال مرکزی رسیدیم و دوباره سوار مونوریل شده و به هتل برگشتیم. کرایه اتوبوس نفری یک رینگت بود که ما رو به kl-sentral رسوند.
بعد از رسیدن به شهر حدود ساعت پنج و نیم تو رستوران KFC ناهار خوردیم که هزینه ناهار حدود ۴۵ رینگت شد.
ساعت از هفت گذشته بود که به پاساژ تایمز اسکوئر رفتیم شنیده بودم که طبقات هفت و هشتش بلیط مناطق گردشگری رو با قیمت مناسب میشه تهیه کرد. شرکتی که بلیط دهکده فرانسوی و ژاپنی رو میفروخت تا ساعت شش باز بود و ما یک ساعت دیر رسیدیم ولی با یک کم پرس و جو از شرکت گردشگری سومر در طبقه هفتم بلیط پارک آبی رو به قیمت ۱۲۵ رینگت تهیه کردیم و قرار شد فردا به سان وی لاگون بریم. بلیط پارک آبی ۱۷۰ رینگته که ما بعد فهمیدیم سه شنبه ها نیم بهاست. البته اینم باید درنظر گرفت گه شاید به همین علت سه شنبه ها شلوغ تر باشه. پس از گشتی تو خیابان بوکیت بینتانگ از یه MONEY CHANGER نزدیک رستوران NANDO با نرخ خوبی ۱۰۰ دلار چنج کردیم و پیاده به هتل برگشتیم. قدم زدن تو خیابون بوکینگ بیتانگ و خیابون های اطرافش تا برج دو قلو تقریبا تفریح هر شب ما بود چون شب های کوالالامپور همونجوری که گفتم واقعا زیباست و دیدن پاساژ ها و مردمی که عاشق غذا خوردن و خرید کردن هستند شور و حال عجیبی به ادم میده. خیابون بوکینگ و اطرافش در واقع تا نیمه شب امنیت دارند هرچند که مراکز خرید ساعت ۱۰ تعطیل میشند. وقتی شب ها با خیال راحت به هتل برمیگشتیم از انتخاب هتلی که تو منطقه اصلی شهر واقع شده بود بیشتر احساس رضایت میکردم. البته همیشه نکات ایمنی رو هم رعایت میکردیم. مثل همه جای دنیا بالاخره بی احتیاطی میتونه خطر ساز باشه.
ساعات بازدید باتو کیو : ۷ صبح تا ۹ شب و برای عموم رایگان
ساعات بازدید از باغ وحش : ۹ صبح تا ۵ بعد ازظهر اطلاعات بیشتر تو لینک پایین :برنامه غذا دادن به حیوانات و نمایش های مختلف رو هم میتونید تو سایت چک کنید
www.zoonegaramalaysia.my/openinghours.htm
هزینه های روز دوم :
باتوکیو: هزینه مترو برای سه نفر حدود ۱۰ رینگت برای مسیر رفت – دو عدد نوشیدنی نارگیل ۱۰ رینگت – میوه های استوایی ۷ رینگت
باغ وحش زو نگارا: ورودی برای سه نفر ۸۵*۳ = ۲۵۵ رینگت – کرایه از باتوکیو به باغ وحش : ۳۵ رینگت هزینه برگشت به شهر حدود ۱۰ رینگت برای سه نفر – بستنی ۳۰ رینگت
هزینه ناهار ۴۵ رینگت
مجموع هزینه ها روز دوم برای سه نفر : ۴۰۲ رینگت ( حدود ۹۵ دلار )
چهارشنبه: ( پارک آبی سان وی لاگون )
صبح پس از صبحونه اول میخواستیم با تاکسی به پارک بریم که نرخ ۸۰ رینگت رو به ما پیشنهاد دادند و به نظرم با توجه به ترافیک این شهر اصلا به صرفه نبود. دوباره با سوار شدن به مونوریل و رفتن به ایستگاه مرکزی و تغییر خط به KTM KOMUTER-PORT KLUNG در ایستگاه SETIA JAYA پیاده شدیم و با دو دقیقه پیاده روی به ایستگاه تاکسی های قرمز رسیدیم و با مبلغ هشت رینگت حدود ساعت ۱۰ به ورودی پارک رسیدیم. اونجا بلیط ها رو تحویل دادیم و تو همون باجه فروش بلیط دستبند من رو ۱۰۰ دلار شارژ کردیم و وارد شدیم. کلیه بازی ها در پارک رایگانه و با همون خرید بلیط قابل استفاده است ولی چندتا بازی مثل بانجی جامپینگ هزینه جدا داشتند. برای خوردن ناهار و یا تنقلات هم میتونید از شارژ دستبندتون استفاده کنید پس بهتره به انداز ای که نیازتونه شارژ کنید که کم نیارید. مابقی پول شارژتون هم موقع خروج میتونید پس بگیرید.
اولش پارک وحشت هست که یه تونل وحشت داره و به نظر من اصلا وحشتناک نبود فقط چون ما با یه عده از ایرانی های دیگه همراه شدیم فقط شوخی کردیم و خندیدیم اگر نرفتید هم چیزی رو از دست نمیدید. قسمت جالبش حضور سه پسر چینی مالایی بود که به طرز عجیبی از هر حرکتی تو تونل میترسیدند و اونجا بود که متوجه شدم ما عجب ملت شجاعی هستیم چون مثلا مامان خود من که از فیلم خوابگاه دختران هم وحشت داشت اینجا فقط میخندید و اصلا نترسیده بود. خلاصه بعد از یک ربع خندیدن و تحمل تونل تاریک و بدبو اومدیم بیرون و از اونجا به باغ وحشش رفتیم که با توجه به بازدید از باغ وحش اصلی شهر دیگه خیلی برامون جالب نبود. بعد رفتیم سراغ بازی های شهر بازی اش که ترن و کشتی فضایی و چندتای دیگه رو سوار شدیم و حسابی انرژی تخلیه کردیم . از روی پل معلق خودمون رو به ایستگاه زیپ لاین رسوندیم و با ده دقیقه انتظار، این هیجان لذت بخش رو تجربه کردیم. به نظرم این قسمت رو اصلا نباید از دست داد اگه وقت داشتیم حتما چندبار زیپ لاین رو میرفتم ولی دیگه سرمون گرم شد و بعدش خیلی صفش طولانی شد. اپراتور های زیپ لاین یک کم فارسی بلد بودند مثلا موقعی که کمربند ها رو میخواستند ببندند مرتب با فارسی حرف زدن راهنمایی میکردند . اونجا برای بار دوم متوجه شدم ما واقعا ملت شجاعی هستیم چون ۸۰ درصد صف ایرانی بودند و دلیل فارسی یاد گرفتن این اپراتورها هم قطعا همین بوده. البته این رو هم اضافه کنم زیپ لاین اصلا ترس نداشت و بیشتر هیجان انگیز بود.
برای رفتن به بازی های آبی یه لاکر به مبلغ ۲۲ رینگیت با همون دستبند اجاره کردیم و لباس عوض کردیم و به سمت بازی های آبی رفتیم. شما با هر لباسی میتونید وارد این محوطه بشید فقط شلوار لی و لباس کتان نباید به تن داشته باشید.
حتما قبل از رفتن مسیر و نقشه رو چک کنید چون توی مجموعه یک کم گیج کننده است و ممکنه مثل ما یه مسیر رو چند بار برید و برگردید.
برای استفاده از موبایل توی محوطه باید از روکش های مخصوص پلاستیکی استفاده کنید . بهتره قبلا از داخل شهر تهیه کنید چون تو پارک ابی دو برابر قیمت باید هزینه کنید
بازی های آبی واقعا هیجان دارند و ما تک تکشون رو استفاده کردیم حتی بعضی هاشون رو چندبار چندبار !
اولین بازی که ما سراغش رفتیم شبیه تونل مرگ بود . پرتاب موشک بود ولی اینجا برعکس . بعنی شما به جای پرتاب شدن به سمت بالا سقوط میکردید به سمت پایین . توی صف که منتظر بودیم به قیافه همه اونایی که توی کپسول میرفتند و انتظار میکشیدند که سقوط کنند میخندیدیم ولی وقتی خودم وارد کپسول شدم و شماره معکوس شروع شد اصلا انتظار همچین اتفاقی رو نداشتم با خوندن شماره سه یکدفعه زیر پاهام خالی شد و نمیدونم چه ارتفاعی رو همینجوری عمودی رفتم پایین تا بعد از سر خوردن تو چندتا مارپیچ تو یه حوض چشمامو باز کردم . یه لحظه فکر کردم روح از بدنم جدا شده و همش زیر لب التماس میکردم پاهام زمین سفت رو لمس کنه . ولی بعد از اطمینان از زنده موندن دوباره شجاع شدم و از پله ها بالا رفتم تا یه بار دیگه امتحانش کنم !
مایقی بازی های آبی هم همینجوری ازاد کننده ادرنالین خون هستند و حسابی باعث خنده و شادی میشند.
بازی های دیگه پارک آبی تیر و کمان ، تیراندازی با اسلحه بادی و دارت و .. هستند که ما سعی کردیم از کنار هرکدوم که رد میشیم یه بار اون بازی رو تست کنیم .
سینما فکر کنم ۵ بعدی مجموعه متاسفانه تعطیل بود و این یکیو از دست دادیم!
یه بازی هم داشت که شبیه سازی موج سواری بود که خواهر من دو سه باری خورد زمین و با زانوی زخمی صحنه رو ترک کرد.
قبل از وارد شدن به قسمت بازی های آبی بهتره شهر بازی رو برید چون بعد از خیس شدن اجازه بازی تو اون قسمت رو ندارید.
ساعت حدود ۵:۳۰ دقیقه به سمت لاکر رفتیم و پس از تعویض لباسهای خیس از پارک خارج شدیم و به مرکز خرید پیرامید رفتیم. اونجا هر جور غذایی که بخواید میتونید بخورید ما هم با مبلغ ۴۰ رینگت سه نوع غذاخوردیم که فکر کنم هندی مالایی بودند. برای برگشت دوباره تاکسی گرفتیم و به ایستگاه SETIA JAYA رفتیم . پارک آبی تو حومه شهر قرار داره و اونجا پر از دستفروش های مواد غذایی بود. غذاهای عجیب با بوهای عجیب و نوشیدنی هایی که تو کیسه فریزر میفروختند !
اشتیاق مردم این کشور برای خوردن هر نوع غذایی خیلی جالب توجهه . از غذاهای دستفروش ها گرفته تا بشقاب های تزیین شده رستوران های شیک و مجلل .
خلاصه با مونوریل حدود ۸ شب به هتل برگشتیم. چون روز پر از هیجانی بود تصمیم گرفتیم استراحت کنیم.
تصاویری از پارک آبی
غذای روز سوم که شبیه خورشت کاری بود
ساعات بازدید پارک آبی : در روزهای عادی ۱۰ صبح تا ۶ بعد از ظهر و شنبه و یکشنبه ها از ۹ صبح تا ۶ بعد ازظهر
هزینه های روز سوم :
هزینه بلیط رفت و برگشت تا ایستگاه setia jaya : حدود ۱۵ رینگت برای سه نفر
هزینه تاکسی : ۱۵ رینگت
هزینه ناهار ۴۰ رینگت برای سه نفر
هزینه بلیط : ۱۲۵ *۳ = ۳۷۵ رینگت برای سه نفر
هزینه لاکر : ۲۲ رینگت
مجموع برای سه نفر : ۴۶۷ رینگت ( حدود ۱۱۰ دلار )
اطلاعات پارک آبی – خرید بلیط و ساعت های بازدید
sunwaylagoon.com
من اینجا برای مثال رفتن به پارک آبی رو با تور و همچنین شخصی باهم مقایسه میکنم :
از نظر هزینه ای ما کل هزینه هامون برای سه نفر ۱۱۰ دلار شد ( هزینه ناهار + هزینه لاکر + هزینه ترنسفر + هزینه بلیط )
اگر با تور میرفتیم ۱۵۰ دلار تنها برای بلیط و ترنسفر باید پرداخت میکردیم . این برنامه ناهار نداشت.
از لحاظ زمانی هم اعضای تور ساعت ۱۱ به پارک رسیدند و یکی از فاکتورهایی که من اشتیاقی به انتخاب تور نداشتم همین مسئله زمان بود. چون کلا دیگه زمانت دست خودت نیست.
پنج شنبه : ( گشت شهری – معبد تین هو )
روز سوم روز گشت شهری بود و لیدر ما قرار شد ساعت ۹:۳۰ بیاد دنبال ما که حدود ده یک ون جداگونه ما رو از هتل نووتل و دو تا دیگه از مسافرها رو از هتل رویال سوار کرد تا به اتوبوس ملحق بشیم . هرچند که میدونستم تو تور شهری خیلی خبری نیست ولی برای استراحت و تنوع ترجیح دادیم که باهاشون همراه بشیم.همچنین که امیدوار بودم میدان استقلال یا همون مردکا و خونه پادشاه رو هم بتونیم تو این تور ببینیم. البته تا حدود زیادی هم ناامید شدم. چون خونه پادشاه رو که کلا نرفتیم و وقت خیلی کمی برای دیدن میدون استقلال بهمون داده شد. مقصد اول میدان استقلال بود که به نظرم خیلی میدون زیباییه و درواقع تاریخ مالزی از اینجا شکل گرفته و استقلال ۹۹ ساله مالزی با حضور پادشاه تو این میدان بزرگ به مالزی اعطا شده.
میدان استقلال یا مردکا
مقصد بعدی فروشگاه شکلات بود که خوب فقط یه فروشگاه شکلات بود و نه چیز خاصه دیگه ای. من خودم توقع داشتم حداقل مراحل شکلات سازی رو بشه دید ولی خبری از این حرفها نبود و فقط یه جور تبلیغ بود. قیمت ها هم که اصلا نگم براتون دو برابر هایپر مارکت پاویلیون ! از اونجا مارو به یه معبد کوچولوی چینی بردند که به علت اجرای مراسم اجازه ورود به صحنش رو هم بهمون ندادند. بعد هم به یه محلی پشت پارک KLCC رفتیم تا با دید مناسب بشه از برج های دوقلو عکس برداری کرد که ما اصلا به علت گرمای هوا پیاده نشدیم. ساعت ۱۲ ظهر بود و افتاب هم خیلی تند. برای ناهار به یه رستوران کوچولو روبروی هتل فلامینگو رفتیم و جوجه کباب غذای امروزمون بود. برای کسایی که با غذاهای مردم مالزی سازگاری ندارند وجود این رستوران ها خودش نعمتیه ولی من ترجیحم امتحان کردن همه جور غذای هر منطقه ای هست که بهش سفر میکنم و به نظرم غذا قسمتی از فرهنگ هر کشور و شهریه . ولی برای کسایی که مشکل دارند باید بگم اگه رستوارن ایرانی هم پیدا نکردید رستوران های عربی زیادی هم تو مالزی هستند که کباب و اینجور غذا ها رو سرو میکنند. از رستوران های ایرانی که خیلی هم تو مالزی معروف هستند میشه به ناب، شهرزاد، علی بابا و .. اشاره کرد که البته ما هیچ کدوم رو امتحان نکردیم . بعد از ناهار اتوبوس همه مسافران رو روبروی تایمز اسکوئر پیاده کرد.
به نظرم تور رایگان اصلا ارزش نداره که وقتتون رو براش هدر بدید من بی تعارف بگم که تا این حد هم فکر نمیکردم بی فایده باشه و گرنه یک درصد هم شک نمیکردم و از خیرش میگذشتم. یکی از معایب گردش های گروهی جمع کردن یک گروه بیست سی نفره و هماهنگ کردنشونه . همانجوری هم که قبلا گفتم شما نمیتونید با فراغ بال و با زمانی که دلتون میخواد یک جا بمونید و همین طور خیلی وقت ها باید برای بقیه معطل بشید.
بعد از جدا شدن از گروه چون زمان مناسبی بود به طبقه هشتم تایمز اسکوئر رفتیم و بلیط دهکده فرانسوی و ژاپنی ها رو به قیمت ۶۰ رینگت برای هر نفر با ترنسفر خریداری کردیم. شرکتی که این بلیط ها رو ارائه میده تو طبقه هشتم کاملا مشخصه و به راحتی میتونید پیداش کنید . ما برای روز جمعه بلیط رو میخواستیم چون پر شده بود بلیط رو برای شنبه ساعت ۹:۳۰ صبح رفت و ۴:۳۰ بعداز ظهر برگشت گرفتیم.
شرکت گردشگری برای خرید بلیط دهکده های فرانسوی و ژاپنی ( عکس از اینترنت برداشته شده است)
برای بعد ازظهر خودمون برنامه ای که داشتیم معبد تین هو بود که خیلی تعریفشو شنیده بودم. برای رفتن به این معبد زیبا و فوق العاده از همون جا سوار مونوریل شدیم یعنی ایستگاه IMBI که درست روبروی مرکز خرید تایمز اسکوئر هست . اول در kl-sentral بلیط اتوبوس گنتینگ رو برای فردا ساعت ۹ صبح رفت و ۴ بعد ازظهر برگشت به مبلغ ۴٫۳ رینگیت برای هرنفر خریدیم و بعد برای رفتن به معبد تین هو با خط ktm komoter seremban در ایستگاه seputeh پیاده شدیم و با گرفتن یک تاکسی به مبلغ ۱۵ رینگت حدود ساعت پنج به این معبد زیبا بالای یه تپه سرسبز رسیدیم. تو راه برگشت از معبد متوجه شدم که نیازی نبود که خط تعویض کنیم و ایستگاه مونوریل tun sambanthan هم در نزدیکی این معبد قرار داره.
معبد تین هو (Thean Hou Temple) یکی از معابد متعلق به چینی ها در مالزی است. این معبد که بزرگترین و مهمترین معبد پیروان بودا در کوالالامپور است به سه رب النوع مکتب بودایسم از جمله تین هو، الهه دریا پیشکش شده. در صحن اصلی نیایش سه مجسمه از الهه های چینی قراردارند : الهه بخشش (Guan Yin) در سمت راست، الهه دریا تین هو که رب النوع حامی ماهیگیران نیز هست در وسط و Shui Wei Sheng Niang یا الهه خشکی در سمت چپ این سالن قرار گرفته اند.
حیاط معبد با چراغ های چینی تزیین شده و انگار که با این چراغ ها براش سقف درست کردند. معبد شامل سه طبقه و یک زیر زمین هست . اینجا به علت فضای خیلی زیباش محلی برای گرفتن عکس های عروسی بودایی های ساکن در مالزیه. اموزش هنرهای رزمی هم یکی از فعالیت های این معبد به شمار میاد . هنگام بازدید ما چند راهن معبد هم مشغول انجام تمرینات رزمی بودند. حرکاتی منظم و موزون و هماهنگ با لبخندی مصمم روی چهره هاشون .
زیبایی های این محل اصلا تو کلام وصف نمیشه. ورودی معبد صور فلکی سالهای چینی با مشخصات هر سال قرار داده شده. ما با سمبل مخصوص به سال خودمون هم یه عالمه عکس گرفتیم . سمبل سال من خوک عزیز هستش! مجسمه خوکش هم خیلی خنده دار بود و عکسها بیشتر شبیه کاریکاتور شده بود ! سه ساعتی در معبد بودیم و کلیه جزییات و زیبایی هاش رو به خاطرمون سپردیم و بعد از همونجا با تاکسی به ایستگاه مونوریل tun sambanthan برگشتیم و تا هتل هم با مونوریل رفتیم. باید توضیح بدم که رفتن یه اماکن تفریحی تو مالزی خیلی راحتتر از برگشتنشه . چون برای برگشت تاکسی خیلی سخت پیدا میشه . استفاده از اپلیکیشن های اوبر و گراب این مشکل رو حل کرده. من قبل از سفر در مورد uber , grab شنیده بودم ولی چون فکر میکردم باید حتما پرداخت آنلاین باشه سراغشون نرفتم ولی شما حتما روی گوشی تون نصب کنید و سعی کنید ازش استفاده کنید چون خیلی بدرد بخوره و پرداخت نقدی هم دارند .
صور فلکی
الهه آب
تمرینات رزمی در صحن معبد
برای عوض شدن روحیه اون شب به فودکورت پاویلیون رفتیم و شیرینی های خوشمزه خریدیم و با قهوه خوردیم.
زمانی که نیاز دارید برای گشت تو معبد تین هو حدود دو الی سه ساعته . بهتره قبل از تاریک شدن هوا خودتون رو به معبد برسونید تا از زیبایی هاش نهایت استفاده رو ببرید. هر روز هم از ساعت ۹ صبح تا ۸ بعد ازظهر میتونید به اونجا مراجعه کنید.
هزینه های روز چهارم :
هزینه رفت و امد به معبد : مونوریل و مترو حدود ۲۰ رینگت برای سه نفر + تاکسی ۲۵رینگت
نوشیدنی و خوراکی حدود ۴۰ رینگت
مجموع برای سه نفر ۸۵ رینگت ( نزدیک به ۲۰ دلار )
جمعه: ( ارتفاعات گنتینگ – پاساژ گردی و خرید )
صبح زودتر با مونوریل خودمون رو به kl-sentral رسوندیم و منتظر اومدن اتوبوس گنتینگ شدیم. قبل تر ازاین گویا بلیط تله کابین هم میشده همینجا تهیه کرد ولی الان فقط بلیط اتوبوس رو برای رفت و برگشت میشد خریداری کرد. مدتی که منتظر اتوبوس بودیم با یه سوئدی الجزایری تبار هم دوست شدیم که به واسطه شغلش در چین زندگی میکرد و دوستای ایرانی زیادی داشت. خلاصه از ما قول گرفت که تو سفر به ایران حتما بتونه مارو دوباره ببینه . عکس های دوستان و همکاران ایرانی خودش رو هم بهمون نشون داد و زمانمون تا اومدن اتوبوس اینجوری گذشت. وقتی سوار اتوبوس شدیم هم کلی برامون دست تکون داد و کلا فکر میکنم از ایرانی ها خاطرات خوبی داشت چون خیلی از اینکه ما ایرانی هستیم استقبال کرد.
پس از یک ساعت عبور از یه مسیر سبز و زیبا به ورودی گنتینگ رسیدیم. نشانه ی تله کابین (نوشته شده SKYWAY ) رو که دنبال کردیم به محل خرید بلیط هاش رسیدیم که اونم با دستگاههای خودکار بود و گزینه های متنوعی داشت. ما بلیط رفت و برگشت رو برای نوع استاندارد خریداری کردیم که مبلغ سه نفرمون حدود ۲۴ رینگت برای رفت و برگشت شد.
سوار تله کابین شدیم و در میان مه و زیبایی های طبیعی چشمگیر پس از بیست دقیقه به ارتفاعات رسیدیم در میان راه معبد چین سویی رو هم دیدیم و دلمون آب شد که زودتر بریم سراغ دیدنی هایی که قبلا در موردش شنیده بودیم. در مقام مقایسه تله کابین گنتینگ خیلی مدرن تر و خیلی خلوت تر از تله کابین نمک ابرود بود و البته مناظر کاملا متفاوته. تو همه ایستگاهها هم باز اون برنامه عکس گرفتن و شکلک و اینا به راه بود.
اون بالا اول رفتیم یه دوری بزنیم و بعد بریم سراغ ماشین های رایگان معبد چین سویی.
بعد از آن به طرف لابی فرست هتل رفتیم. این قسمت کاملا مشخصه چون درخت های بزرگ مصنوعی ساختن و با چراغ های ریز تزیین شدند و کنارش هم یه کافه استارباکس هست روبروی این درخت ها دقیقا اتوبوس های معبد چین سویی توقف دارند.
زمان بندی این اتوبوس ها هم همونجا زده شده که میتونید زمان خودتون رو برنامه ریزی کنید . ما ساعت ۱۱٫۵۵ دقیقه به سمت معبد حرکت کردیم و پس از ده دقیقه اتوبوس سواری تو جاده های سبز و پر از پیچ و خم به معبد رسیدیم. اولین چیزی که نظر شما رو جلب میکنه چشم انداز زیبای کوهستان سبز و هوای خنک و مه غلیظه…
در ورودی چند مجسمه بودای خندان وجود داره که نشانه رفاه و ثروت هست. یک رستوران گیاه خواری چینی هم توجه ادم رو جلب میکنه.
بعد به محوطه معبد وارد شدیم که واقعا زیبا و چشم نوازه. مجسمه بزرگ بودا اولین منظره ای هست که دیدیم و انگار با غرور اونجا نشسته بود و به ما خوش امد میگفت
قسمت بعدی مجسمه های نمادین ده مرحله جهنم بود. اولین گام زانو زدن انسان در مقابل فرشته های مختلف عذاب هست و نامه اعمالش در حضور خود شخص خونده میشه و بعد هم عذاب ها شروع میشه. به نظرم اگه بچه کوچیک همراهتونه یک کم تو نشون دادن مجسمه ها بهش محتاط باشید چون بعضی هاش خیلی خشنه و البته خیلی هم مناسب سنشون نیست. فرد خوب برای تولد دوباره به قلمروی آسمانی و فرد گناهکار برای مجازات به یکی از نه اتاق دیگر فرستاده می شود . هر کدام از این اتاق ها بر اساس نوع و درجه ی مجازات تقسیم بندی شده اند . بعد از تماشای این قسمت به هفت پری یا چهره های خندان رسیدیم که با لطف و مرحمت از آسمان آمده اند . در انتها به دیوار شانس و خوشبختی که از نه اژدهای رنگین تشکیل یافته برخوردیم که در مقابل در ورودی معبد قرار دارد هر کدام از این نه اژدها دارای رنگی متفاوت بوده و بیانگر نوع خاصی از خوشبختی هستند.
برج نه طبقه معبد محل بعدی بود که ما بهش سر زدیم و هر نه طبقه رو بالا رفتیم . از طبقه نهم به علت مه غلیظ دیگه پایین دیده نمیشد ولی اونقدر حس تو ابرها بودن خوب و دلنشین بود که دلمون نمیخواست پایین بیایم.
تو حیاط معبد چندتا درخت بود که من اسمشون رو گذاشتم درخت ارزوها. همه عریضه هاشون رو برای بودا نوشته بودند و به شاخه های درخت اویزون کرده بودند. چندتا عریضه ایرانی هم بود که یکیش خیلی ناراحت کننده بود. ما هم همونجا براش از ته دل ارزوی سلامتی کردیم.
چندتا فروشگاه کوچولو هم اون اطراف وجود داره . روغن ها و سنگ های ماساژ هم اونجا به فروش میرسه . بعد از گشت و گذار با اینکه دلمون نمیومد اون فضای زیبا رو ترک کنیم چون میخواستیم به بقیه تفریحات هم برسیم ساعت حدود ۲ بود که برگشتیم جای اول و سوار اتوبوس ها شدیم و به ارتفاعات گنتینگ برگشتیم. بازی های محوطه بسته خیلی برای ما جذاب نبود و بیشتر برای سنین کمتر و بچه ها مناسب بود. ما رفتیم قسمت رستوران هاش. واقعا دکورهایی که برای رستوران ها و کافه هاشون استفاده میکنند خیلی چشمگیره. ولی درنهایت به علت مخالفت همسفرها با خوردن غذاهای مالایی و هندی به مک دونالد رفتیم و در یک صف طولانی برای گرفتن غذا وایسادیم. کل مبلغ غذا که شامل سه نوع همبرگر متفاوت با نوشابه و سیب زمینی بود ۵۱ رینگت شد. بعد از گشت و گذار تو محوطه ازاد روبروی هتل های اونجا با تله کابین برگشتیم پایین تا با اتوبوس ساعت چهار به کوالالامپور برگردیم. هوا پر از مه بود و به همین دلیل خیلی عکس های واضحی از محوطه هتل نتونستم بگبرم . ولی تموم اون لحظات خوب رو تو خاطرمون ثبت کردیم و پس از یه روز سبز و خنک حدود ساعت ۶ به علت ترافیک سنگین شهر به هتل رسیدیم. شب برنامه پاساژ گردی داشتیم. Bb plaza ، تایمز اسکوئر ، MIDVALLEY و سوگو مراکزی هستند که اجناس با قیمت مناسب میشه پیدا کرد. ما از BB PLAZA و تایمز اسکوئر دیدن کردیم. ولی کلا تو منطقه بوکیت بیتانگ تا دلتون بخواد پاساژ های بزرگ و کوچیک برای وقت گذرونی و شایدم خرید هست . پاساژ تایمز اسکوئر یه ترن هوایی هیجان انگیز هم داره که متاسفانه چون مادر من از سوار شدن وسایل شهر بازی پارک ابی خیلی ترسیده بود از این یکی صرف نظر کردیم .
برای خرید جنس خوب با قیمت خوب باید وقت بذارید. ما تو چندتا حراجی تونستیم لباس بخریم که خیلی از خریدمون هم راضی هستیم. برای تنوع به استارباکس رفتیم و سه تا نوشیدنی خنک خوردیم که حدودا ۵۸ رینگت شد.
دوباره تو همون چنجر قبلی تو بوکینگ بیتانگ پول چنج کردیم و ساعت نزدیک ۱۱ بود که به هتل برگشتیم.
برای بازدید از مجموعه گنتینگ به حداقل ۵ ساعت زمان نیاز دارید و بهتره موقع خرید بلیط به این مسئله توجه کنید.
هزینه های روز پنجم :
بلیط رفت و برگشت و تله کابین برای سه نفر ۳*۴٫۳ +۲۴ = ۳۶٫۹ رینگت
هزینه رفت و برگشت از هتل تا kl-sentra = حدود ۱۰ رینگت برای سه نفر
هزینه ناهار = ۵۱ رینگت
هزینه نوشیدنی = ۵۸ رینگت
مجموع برای سه نفر = ۱۵۹ رینگت ( حدود ۴۰ دلار )
شنبه : ( دهکده فرانسوی و ژاپنی – برج های دوقلو در شب )
امروز بلیط برای دهکده فرانسوی و ژاپنی ها داشتیم صبح بعد از خوردن صبحونه چون وقت داشتیم تا هتل تایمز اسکوئر پیاده رفتیم . درست روبروی هتل تایمز اسکوئر جنب مرکز خرید تایمز اسکوئر محل حرکت ون ها بود. ساعت نه و نیم ون به سمت برجایا هیلز حرکت کرد. جاده فوق العاده زیبا و سبز بود. بعد از یک ساعت عبور از جاده پر و پیچ و خم به اون منطقه رسیدیم. ده دقیقه منتظر شاتل های دهکده ژاپنی ها موندیم و بعد از پنج دقیقه سواری به دهکده ژاپنی ها رسیدیم. با یه مقدار پیاده روی به باغ گیاه شناسی رسیدیم که از زیباییش هرچی بگم کم گفتم میشه ساعت ها نشست و زیر اون درختان تنومند و گیاهان زیبا و عجیب غرق طبیعت شد. دلمون نمیومد از باغ بیایم بیرون ولی خوب باید حواسمون به وقتمون هم بود پس به سمت مرکز اسپا و دریاچه اش رفتیم. ماهی های قرمز بزرگ و ابشارهای کوچولو واقعا باغ ژاپنی رو زیبا کرده بودند. محلی هم بود با ۲۰ رینگت میشد لباس ژاپنی پوشید و عکس گرفت . چای ژاپنی هم سرو میشد. که البته ما استفاده نکردیم . یه سر هم به خونه های کوچیکشون زدیم و مرکز اسپاشون رو هم دیدن کردیم و با یه حال خوب حدود ساعت ۱ به سمت شاتل ها حرکت کردیم و به دهکده فرانسوی برگشتیم.
دهکده فرانسوی محلی با معماری جالب و پر از رستوران و کافه است. تفریحات دیگه ای هم تو این مجموعه وجود داره از قبیل اسب سواری زیپ لاین گلف و باغ خرگوش ها که برای هرکدوم باید تور گرفت و هزینه جداگانه داره. تو ساعات مختلف هم یه گروه اکروبات تو مرکز دهکده نمایش اجرا میکنند که در نوع خودش جالب بود. با یه مقدار پیاده روی خودمون رو به محل زیپ لاینش رسوندیم ولی با اینکه آخر هفته بود خیلی رونقی نداشت. گذاشتیم به حساب گرم بودن و فکر میکنم شب ها اون ناحیه شلوغ تر باشه. اونجا بستنی انبه خوردیم و تصمیم گرفتیم ناهار رو تو شهر بخوریم. ون حدود ساعت سه و نیم از روبروی دهکده به سمت کوالا حرکت کرد تا ساعت چهار و سی دقیقه ما رو روبروی تایمز اسکوئر پیاده کنه.
این مجموعه به زمان استعمار مالزی توسط ژاپن و فرانسه بر میگرده. ژاپنی ها و فرانسوی هایی که تو مالزی حضور داشتند برای فرار از گرمای شهر در مراکز خوش آب و هوا برای خودشون دهکده هایی ساخته بودند و اونجا ساکن بودند . بعد از استقلال مالزی این دهکده ها به خاطر معماری و اب و هوای خوبشون به مرکز تفریحی تبدیل میشند.
بعد از رسیدن به مرکز شهر به فود کورت پاویلیون رفتیم و یه غذای دریایی شامل میگو و صدف و نودل خوردیم . هر غذا حدود ۳۰ رینگت با نوشیدنی انبه هزینه داشت. یعنی برای سه نفر نقریبا ۹۰ رینگت کل غذامون شد.
ساعت حدود ۶:۳۰ به هتل برگشتیم و بعد یه استراحت یک ساعته تصمیم گرفتیم به محوطه برج های دوقلو بریم تا نورپردازی شب رو اونجا تماشا کنیم. پیاده خودمون رو به پارک رسوندیم و بعد از گشت و گذاری تو مرکز خرید و تماشای نورپردازی فواره ها به سمت ورودی دو برج رفتیم . برج ها تو شب بسیار زیبا هستند و نمیشد ازشون چشم برداشت.
حدود ساعت ۱۰:۳۰به هتل برگشتیم.
برای بازدید از دهکده ها حدودا ۵ ساعت زمان نیاز دارید که موقع خرید بلیط میتونید زمانتون رو انتخاب کنید . میتونید مثل ما ۹:۳۰ تا ۴ بعد ازظهر رو انتخاب کنید و گزینه دوم ۱۲:۳۰ تا ۶ بعد ازظهر هم وجود داره.
هزینه های روز ششم :
بلیط رفت و برگشت مجموع دهکده ها : ۶۰*۳ = ۱۸۰ رینگت
ناهار =۱۰۰ رینگت
بستنی و نوشیدنی : حدود ۲۰ رینگت
مجموع برای سه نفر :۲۱۰ رینگت (حدود ۵۰ دلار )
یکشنبه : ( محله چینی ها – سورپرایز معبد هندی – پارک تی تی وانگسا )
بعد از خوردن صبحونه دوباره با مونوریل به ایستگاه kl-sentral رفتیم و از اونجا از طریق خط پوترا لاین ایستگاه pesarseni پیاده شدیم که البته میتونستیم تو ایستگاه مونوریل ماهاراجا جلا هم پیاده بشیم و بعد به مقصدمون که محله چینی ها بود بریم. مغازه ها حدود ساعت ده و نیم تقریبا باز کردند. به نظرم محله چینی ها فقط در حد دیدن خوبه و جنس مناسب برای خرید نداره چون اکثر جنس ها تو خود ایران هم هست با همین کیفیت و قیمت و لزومی نداره برای خرید اینجور اجناس اینجا دلار خرج کرد. محله چینی ها شلوغه و اکثرشون هم با لهجه عجیب فارسی چند کلمه ای بلدند و شما رو با همون فارسی عجیب غریب به دیدن اجناسشون دعوت میکنند که فقط باعث خنده آدم میشند. انواع غذاها و نوشیدنی های عجیب رو هم اونجا دستفروش ها میفروشند. یه نوشیدنی و یا شایدم غذا داشتند که شبیه شیر برنج بود ولی توش یخ مینداختند و تو لیوان سرو میکردند و خیلی با اشتیاق میخورند ولی برای ما کلا دیدنش هم حس خوبی نمی داد.
به هرحال بعد از گشت و گذار تو محله چینی ها و خرید یه مقدار میوه خوشمزه استوایی از کوچه پس کوچه ها که گذشتیم به یه معبد بزرگ هندی رسیدیم به اسم Sri Mahamariamman و بهترین قسمت سفرمون اینجا رقم خورد. اول نمیخواستیم وارد بشیم با اینکه معماری معبد منو تحریک کرده بود که حتما یه سری توش برم ولی به محض اینکه دیدیم یه عروسی هندی در حال اجراست با ذوق زیاد کفش ها و جوراب ها رو دراوردیم و پریدیم وسط عروسی.
ایین و اجرای مراسم اونقدر برامون جالب بود که بیشتر از مهمون ها به سفره و محل عقد نزدیک شده بودیم. یاد همه فیلم هندی هایی که دیده بودم از خاطرم گذشت و عروسی های پر از تجملاتشون. ولی این عروسی خیلی ساده و بی ریا بود و عروس و دوماد خیلی خوشحال بودن و مرتب موقع اجرای مراسم میخندیدند. آخه تو فیلم های هندی همیشه یه طرف ماجرا گریانه !
کلی با مهمونها عکس گرفتیم اونا هم به ما شیرینی مخصوص عروسی رو تعارف کردند که یه شیرینی ادویه ای خیلی شیرین بود بعدم از ما خواستند که باهاشون نهار بخوریم .با اینکه ناهارشون خیلی خوش بو و خوش اب و رنگ بود اصلا رومون نشد بمونیم و باهاشون خداحافظی کردیم و با یه تجربه دلنشین معبد رو ترک کردیم.
عکس هایی از مراسم عروسی هندی
قسمتی از معبد که اجازه ورود به صحنش و لمس محسمه ها رو نمیدادند و احساس میکنم این قانون برای ما غیر بودایی ها بود
عکس هایی از معماری چشم گیر معبد هندی
شیرینی مراسم عروسی
همونجوری مست عروسی هندی تو کوچه و پس کوچه ها به یه معبد چینی دیگه رسیدیم که بالای یه تپه کوچیک بود و ما چون خسته بودیم ترجیح دادیم از پله ها بالا نریم. تو راه رسیدن به مونوریل یه معبد مالایی هم دیدیم که اونم تو نوع خودش جالب بود. داخل معبد ظرف های سنگی بزرگ با گل ها و برگ های نیلوفر آبی تزیین شده بودند. من سعی کردم به عبادت کردنشون خیلی توجه کنم ولی هر کدوم یه جور خاصی این کاررو انجام میدادند.
کلا مالزی چون متشکل از سه فرهنگ چینی و مالایی و هندی هست تو سراسر شهر شما با معابد مختلفی برخورد میکنید. بهتره که چندتاشو گلچین کنید بهشون سر بزنید حتی اگر تو برنامه سفرتون هم نبودند.
با مونوریل ایستگاه مهاراجا جلا به ایستگاه راجا چولان رفتیم و یه راست رفتیم سراغ فود کورت پاویلیون که دیگه شده بود پاتقمون !
اونجا یه ناهار هندی خوردیم که غذا تند و ادویه ای بود برنج معطر با تکه های مرغ و گوشت. هزینه غذا حدود ۱۰۰ رینگت شد. دلمون پیش غذای هندی عروسی مونده بود .
به هتل برگشتیم و استراحت مختصری کردیم و از باشگاه ورزشی و استخر هتل هم دیدن کردیم. استخر تو فضای باز بود و فقط ۱٫۲۰ عمق داشت و به نظرم برای آب بازی بچه ها خوبه J ولی باشگاه ورزشی اش دستگاههای نو و خوبی داشت و چندتا از اروپایی های مقیم هتل هم مشغول ورزش بودند. یه سری هم به مرکز اسپا زدیم و کلا هتل گردیمون رو کامل کردیم.
برنامه بعدازظهرمون رفتن به پارک تی تی وانگسا بود. من شنیده بودم تو این پارک یه چرخ فلک بزرگ وجود داره و به عشق اون که بتونم همه شهر رو از بالای چرخ و فلک ببینیم به اونجا رفتیم. برای رفتن با مونوریل روبروی هتل به سمت خط تی تی وانگسا رفتیم و تو همون ایستگاه هم پیاده شدیم و با یه تاکسی ۱۰ رینگتی روبروی پارک پیاده شدیم.
ولی متاسفانه خبری از چرخ فلک نبود و اطلاعات من اشتباه بود. بعدا به زبان انگلیسی که سرچ کردم متوجه شدم چرخ فلک چند سال پیش منتقل شده و الان تو مالاکا قرار داره. ولی قسمت خوب ماجرا دیدن یه پارک و دریاچه بسیار وسیع که خیلی بدرد پیکنیک های خانوادگی میخورد . دوچرخه هم با انواع و اقسام شکل های مختلف از تک نفره و دو نفره و خانوادگی اجاره داده میشد که ما با اجاره دوچرخه به ازای هر یک ساعت ۱۰ رینگت دوری هم تو پارک زدیم و از طبیعت استواییش لذت بردیم. محل هایی هم برای اسب سواری انتهای پارک وجود داشت . برای برگشت متاسفانه به سختی تاکسی گیر اوردیم. اینجا هم میتونستیم با استفاده از grab راحتتر تاکسی بگیریم . یه تاکسی به مبلغ ۲۰ رینگت ما رو به خیابون بوکینگ بیتانگ و ورودی پاویلیون از این خیابون رسوند. خودمون رو یه اب میوه استوایی خنک مهمون کردیم و تصمیم گرفتیم پاویلیون گردی کنیم.
طبیعت پارک تی تی وانگسا
پاساژهای مجلل مالزی حتی اگه نشه ازشون خرید کرد هم برای خانومها جذابیت خودشون رو دارند. پر از بوتیک های برندهای معروف دنیا و فروشگاههایی با فضایی زیبا. تا حدود ساعت ۱۰ شب تو خیابون بوکینگ بیتانگ و خیابون های اطراف گشتیم و از دکه های غذاهای خیابونی دیدن کردیم از قورباغه و خرچنگ و همه خوراکی های عجیب … که البته جرات نکردیم هیچ کدومشون رو بخوریم.
محله چینی ها رو حوالی ساعت ۱۱ میتونید برید و کمتر از یک ساعت برای گشتن توش کافیه . پارک تی تی وانگسا هم قبل از تاریک شدن هوا سعی کنید بازدید کنید.
هزینه های روزهفتم :
ناهار : ۱۰۰ رینگت
رفت و آمد برای سه نفر به محله چینی ها : ۱۵ رینگت
رفت و امد برای سه نفر به پارک تی تی وانگسا : ۳۰ رینگت تاکسی+ ۲۰ رینگت مترو
نوشیدنی : ۱۵ رینگت
مجموع برای سه نفر : ۱۸۰ رینگت ( حدود ۴۳ دلار )
دوشنبه : ( پوتراجایا – برگشت به تهران )
روز اخر سفر ما بود و بازدید از شهر الکترونیکی رو تو برنامه سفرمون گذاشته بودیم. بعد از خوردن صبحونه و جمع کردن وسایل، اتاق رو تحویل دادیم ۲۰۰ رینگتمون رو گرفتیم و چمدان هارو به هتل سپردیم تا ساعت پنج برای ترنسفر به فرودگاه به هتل برگردیم.
قدمت شهر الکترونیکی یا به قولی پایتخت سیاسی مالزی فقط ۱۴ سال است ! و به شهر قانون مشهور است.
این شهر در سال ۱۹۹۶ بدستور مهاتمیر محمد نخست وزیر وقت مالزی ساخته شد و از نظر اداره سیستم های شهری به شهر هوشمند تشبیه شده است و توسط دوربین های مداربسته مدیریت می شود و این شهر بر پایه مولتی مدیا ساخته شده است و نظم و انضباط و زیبائیهای آن واقعا دیدنی است و معماری ساخت آن نیز ترکیبی از معماری اسلامی و مدرن غربی است. اکثر بناهای این شهر الهام گرفته شده از یک بنای تاریخی و معروف دنیا می باشد. برای ما ایرانی ها جالبترین قسمت دیدن پل اصلی شهر هست که عنوان میشه از روی پل خواجو اصفهان ساخته شده ولی تقریبا شباهتی نداره . اجازه ساخت این پل در زمان ریاست جمهوری اقای خاتمی با شرط اینکه پل اصلی و مرکزی شهر باشه از طرف رییس جمهور وقت ایران به کشور مالزی داده شده است. پل های معروف دیگر پل گلدن گیت امریکا ، پل الکساندر یا پل ارزوها ، پل سیدنی و پل رتردام هلند است.
ساختمانهای معروف پوتراجایا شامل: ساختمان اجلاس مالزی ( که شبیه کلاه کابوی های امریکایی ساخته شده ولی خود مالایی ها اعتقاد دارند شبیه کمربند پادشاهشونه )، ساختمان مهاجرت، ساختمان نخست وزیری ( که مثلا شبیه تاج محل ساخته شده)، مسجد آلومینیوم یا همون سیلور، مسجد صورتی ، ساختمان بیمه، ساختمان دادگستری ( این بنا هم برگرفته از تاج محل ساخته شده ) و ساختمان دارایی می باشد .
برای رفتن به این شهر از روبروی هتل مجددا به ایستگاه مرکزی با مونوریل رفتیم و از اونجا از طریق یه قطار سریع السیر که بلیطش تا پوتراجایا نفری ۱۴ رینگت بود به ایستگاه پوتراجایا رسیدیم. اونجا اتوبوس هایی بودن که ما رو به مرکز شهر یعنی مسجد صورتی رسوندند. بهتره اینجا سوال کنید و شماره خط رو بپرسید ولی اتوبوسی که ما سوار شدیم با شماره خط ۵۰۲ بود. بلیط هم ۱ رینگت برای هر نفر بود . روبروی مسجد صورتی پیاده شدیم و رفتیم تو صف برای ورود به مسجد. به همه یه روپوش بلند کلاه دار صورتی داده میشد که با حجاب کامل وارد مسجد بشند. مسجد از سنگ گرانیت های صورتی ساخته شده و زیبایی معماریش واقعا جالب توجهه. بعد از دیدار از مسجد به طرف کشتی های کروز رفتیم. چند نوع کشتی با هزینه های مختلف وجود داره که میتونید با توجه به سلیقتون یکیو انتخاب کنید. کشتی کروز که تعداد ۲۰ نفر حدودا جا داره با قیمت نفری ۲۶٫۵ رینگت انتخاب ما بود که البته ما فقط پنج نفر بودیم که سوارش شدیم و یه جورایی اختصاصی بود . ما سه نفر و یه زوج مهربون ایرانی. هر پنج نفرمون به سمت عرشه رفتیم و یه خانوم مالزیایی هم یه توضیحاتی درمورد شهر و ساختمان ها و پل ها به ما داد. تقریبا همه شهر رو میتونید از روی دریاچه مصنوعی ببیندی .بعد از یک کشتی سواری لذت بخش به ایستگاه مسجد صورتی برگشتیم. بعد قدم زنون خودمون شروع کردیم به گشت و گذار در شهر و دیدن ساختمان های جالبش. پوتراجایا یک شهر خلوت و تمیزه. اگه اهل پیاده روی هستید میتونید خودتون یه دوری توی شهر بزنید در غیر این صورت یا حتما با تور بیاید یا اونجا تاکسی بگیرید که شما رو به گوشه کنار شهر ببره .
ما حدود دو ساعتی تو شهر گشتیم ولی وقت نکردیم به همه جاهای شهر مثل پارک آبی و مرکز خریدش سر بزنیم چون باید ساعت ۵ برای برگشت به فرودگاه روبروی هتل اماده بودیم . با گرفتن یک تاکسی به مبلغ ۵۲ رینگت به بوکینگ بیتانگ برگشتیم.
میدان مرکزی شهر پوتراجایا
مسجد صورتی
کشتی کروز
پل شبیه سازی شده از روی پل خواجو- پل پوترا
مسجد سیلور
پل سری واواسان الهام از پل رتردام هلند
پل سری ساجانا الهام از پل کابلی سیدنی
پل سری واواسان از نمایی دیگر
پل جامباتان مونورل- الهام از پل گلدن گیت سانفرانسیسکو
و از پل های دیگه که عکس خوبی ازش ندارم پل سری جمیلنگ با الهام از پل الکساندر سوم در پاریس که به پل خوشبختی معروفه چون عروس دوماد ها بر اساس یه رسم نا نوشته از یک طرف پل به اون طرف پل میرند و برای هم آرزوی خوشبختی میکنند.
ساعت حدود سه بعدازظهر بود به فود کورت پاویلیون رفتیم و یه رستوران دریایی با سبک امریکایی رو انتخاب کردیم و غذای سوخاری خوردیم. هزینه ناهار اخر ۱۰۸ رینگت شد. دیشب تو پاویلیون گردیمون به یه فروشگاه لوازم ارایش برخوردیم که برندهایی داشت که تو ایران به سختی پیدا میشند و چون قیمت ها هم مناسب بود با توجه به باقی مانده وقتمون یه سر به اونجا زدیم و چند قلم جنس خریدیم. درانتها حدود ۷۰رینگت از پولمون باقی مونده بود. با گشت و گذار تو هایپر مارکت پاویلیون میوه های استوایی برای سوغات، آب و چند نوع نون شیرینی خریدیم و به هتل برگشتیم وسایلمون رو تحویل گرفتیم و برای بازگشت به ایران توسط اتوبوس ایرما تراول به فرودگاه منتقل شدیم. سعی کنید یه مقدار خوراکی و اب معدنی قبل از رسیدن به فرودگاه از داخل شهر بخرید چون تو فرودگاه قیمت ها تقریبا سه برابره . بعد از چک پاسپورت و تحویل بار و .. دوباره سوار همون مترو شدیم و به سالن انتظار رفتیم. هواپیمایی ماهان کاملا به موقع حرکت کرد. تمامی خدمات مثل پرواز رفت بود با این تفاوت که کیفیت غذا خیلی خیلی بد بود. درحد اینکه بوی غذا هم قابل تحمل نبود. بالاخره بعد از یک پرواز پر از تکان های وحشتناک ساعت ۳:۴۵ صبح سه شنبه به فرودگاه امام خمینی رسیدیم.
برای این شهر حدود دو الی سه ساعت زمان نیاز دارید .
هزینه های روز هشتم روز آخر:
هزینه رفت و امد به پوتراجایا : ۶۰+۵۲ =۱۱۲رینگت
هزینه ناهار : ۱۰۸ رینگت
هزینه کشتی کروز : ۲۶٫۵*۳ = ۷۹٫۵ رینگت
نوشیدنی : ۲۰ رینگت
مجموع برای سه نفر : ۳۲۰ رینگت ( حدود ۷۵ دلار )
مکان هایی که ما ترجیح دادیم ازشون صرف نظر کنیم و خیلی هاشون هم وقت نشد که بازدید کنیم :
lake garden که مجموعه چند باغ هست شامل باغ پرندگان و باغ ارکیده و باغ اهوها که روزی که به پارک تی تی وانگسا رفتیم میتونستیم این برنامه رو داشته باشیم ولی ترجیحمون این شد که یک جای متفاوت تر رو ببینیم. برای رفتن به این مجموعه هم باید به ایستگاه مرکزی برید و از اونجا تاکسی بگیرید. مسجد و موزه ملی هم تقریبا تو همین نواحی هستند و میتونید از اونها هم دیدن کنید.
اگه خیلی برنامه هاتون رو فشرده سازی کنید شاید بتونید این مجموعه رو هم ببینید. ولی خوب سفر ، دیدن همه جا اونم بدون فراغ بال و لذت نیست . البته این هم از اون مسائلیه که به نظرم به خصوصیات هر آدمی و دیدش به سفر برمیگرده. توجه داشته باشید که پارک تی تی وانگسا واقعا رونق سابق رو بعد از انتقال چرخ و فلک نداره .
ایستگاه قدیمی راه اهن کوالالامپور که خیلی از معماریش تعریف شنیده بودم ولی وقت نشد از نزدیک ببینیمش و فقط از توی قطار مونوریل از کنارش عبور کردیم. برای رفتن به این ایستگاه فکر کنم باید اول به ایستگاه مرکزی برید و بعد با تعویض خط به KTM KOMUTER تو ایستگاه KUALA LAMPUR پیاده بشید.
مساجد کوالالامپور که هرکدوم داستان مخصوص خودشون رو دارند.
خانه پادشاه که ما فکر میکردیم تو تور شهری گنجانده میشه ولی متاسفانه این مورد حذف شده بود و نتونستیم ازش دیدن کنیم.
برج مخابراتی که با نام های مناره و یا KL TOWER هم شناخته میشه و در خیابان بوکیت ناناس نزدیک بزج های دوقلو قرار داره. این مجموعه شامل مرکاز تفریحی و سرگرمیه. درست مثل برج میلاد تهران درواقع یک برج مخابراتیه که جاذبه های گردشگری هم بهش اضافه شده. بلیط قسمت های مختلف برج برای بازدید و تفریح هم متفاوته. اطلاعات تکمیلی : www.menarakl.com
بازدید از داخل برج های دوقلو و پل ارتباطی بین دو برج که بلیط این برنامه تقریبا ۸۰ رینگته و شما باید صبح با شروع ساعات کاری به برج مراجعه کنید و وقت بگیرید چون یک کم وقت گیر بود ما ازش صرف نظر کردیم.
مواردی که به نظرم میاد باید تو سفر به کوالالامپور مد نظر داشت رو هم اینجا میارم که کسایی که میخواهند سفری به اونجا داشته باشند بتونند استفاده کنند:
اگه میخواید با وسایل نقلیه عمومی گردش کنید حتما قبل از سفر نام ایستگاههای مقصد رو یادداشت کنید و تصویر قطارها رو هم همراه داشته باشید . من خودم یه پرینت ازش داشتم و اگه همراهم نبود مثل عالمی بودم که دانسته هاش به کتابهاش وابسته است و اگر نباشه بی سواد به حساب میاد!
تو مالزی کیف قاپی خیلی زیاده. بهتره از کیف های سفری کمری استفاده کنید که کمترین احتمال دزدی رو داشته باشه.
هشدار هایی که تو سطح شهر زیاد میبینید
آب و هوای مالزی گرم و شرجیه. این به تحمل بدن شما بستگی داره . مثلا من اگه آفتاب نباشه گرما اذیتم نمیکنه. ولی خوب باید در نظر داشته باشید که شما به خط استوا سفر میکنید و تو همه فصول سال گرما با شما هست. بارون های مالزی خیلی شدیده و ممکنه تا یک ساعت هم طول بکشه پس بهتره برای این مسئله چتر همراه داشته باشید یا پانچو ضد باران. که البته ما با توجه به فصل سفرمون فقط دو روز بارون دیدیم و از هیچ کدوم از این وسایل استفاده نکردیم.
آفتاب اون منطقه خیلی سوزانه اگه به روزهای آفتابی تو سفرتون برخورد کردید چتر بهترین گزینه برای فرار از سوختگی آفتاب اونجاست. روغن بدن و ضد افتاب رو فراموش نکنید. زمان سفر ما کوالالامپور روزهای آفتابی زیادی داشت .
اگه از اون دسته هستید که پشه ها شما رو خیلی دوست دارند پماد ضد التهاب و پماد مخصوص گزیدگی حشرات هم همراهتون باشه.
پول هاتون رو یک دفعه چنج نکنید تو سراسر مالزی money EXchanger میتونید پیدا کنید و از این بابت نگران نباشید.
همون طور هم که گفتم بهترین چنجر ها تو خیابون بوکینگ بیتانگ هست. طبقه اول پاویلیون هم کنار فروشگاه Cartier یک چنجر با نرخ خوب هست که من چندبازی اونجا پول ها رو تبدیل کردم.
اطراف هتل نووتل فروشگاهها و سوپر مارکت زیاد بود . تو سراسر مالزی هم از فروشگاههای ۷۱۱ میتونید با خیال راحت مواد غذایی و مایحتاجتون رو خرید کنید.
سعی کنید اگه دلار به شما برمیگردونند حتما چک کنید چون خیلی از پولهاشون تاریخ ۲۰۰۳ هست.
مراکز خرید بزرگ با انواع و اقسام برندهای لباس و جواهرات و کفش و … خودش یه جاذبه دیدنیه کوالالامپوره ! از دیدنش غافل نشید . البته بعضی هاش هم حراج داره که اگه شانس داشته باشید میتونید ازشون خرید خوبی هم انجام بدید.
تورلیدرهایی که وظیفه ترانسفر و معرفی تورها رو به عهده دارند همیشه همه واقعیت رو به شما نمیگند پس بهتره خودتون هم یک کم سرچ کنید و بعد بتونید بهترین تصمیم رو برای خودتون و همسفراتون بگیرید.
من فقط در یک مورد امکانات تور رو با شرایطی که خودتون بخواید بگردید مقایسه کردم. ولی جدایی از هزینه به این نکته باید توجه کنید مکان هایی هست که نیاز به پیاده روی و یا توضیحات گردشگری داره و شما باید این موارد رو در نظر بگیرید. اگر تصمیم دارید خودتون گوشه و کنار شهر رو ببینید نیاز هست قبلش یک کم سرچ کنید و مشخصات گردشگری اون مکان رو به خاطر بسپرید تا در زمان بازدید حسابی لذت ببرید.
ترافیک شهر کوالالامپور به نسبت سنگینه و بهتره برای رسیدن به مکان های گردشگری این مسئله رو در نظر داشته باشید.
ما تقریبا اهل شام خوردن نیستیم. تو کوالالامپور به دلیل اینکه وعده صبحانه خیلی کامل بود و ناهار رو هم دیر میخوردیم بیشتر اوقات شام نمیخوردیم. ولی رستوران ها و کافه ها تو خیابون بوکینگ بیتانگ تا ساعت ۱۲ هم سرویس دهی داشتند.
به نظر من کوالالامپور شهری با دیدنی های زیاد و فرهنگ های متنوع است که یک سفر هشت روزه ی کاملا متفاوت براتون رقم میزنه. سعی کنید تو کافه های خوشگلش بشینید و وقت بگذرونید قهوه های معروفش رو امتحان کنید و با ساکنین اون کشور و البته مسافرهای دیگر کشورها هم صحبت بشید.
با حذف بعضی از مکان های گردشگری و فشرده کردن برنامه اتون میتونید یکی از جزایر کشور مالزی رو هم تو سفرتون بگنجونید. من خودم به شخصه تصمیم گرفتم یه سفر جداگانه برای رفتن به جزایر غربی مالزی برنامه ریزی کنم چون دلم نمیاد با تعاریفی که ازشون شنیدم فقط یکیشون رو برم .
من طبق نظر و سلیقه شخصی خودم برای رفتن به هرکدوم از این اماکن از یک تا ده یک نمره در نظر گرفتم و فکر میکنم با الویت بندی میشه سفر به مالزی رو ده روزه کرد و به یکی از جزایر هم در کنار گشت و گذار تو کوالالامپور سفری داشت:
اکواریوم ۶٫۵ از ۱۰
باتو کیو ۱۰ از ۱۰
پارک آبی ۱۰ از ۱۰
مجموعه گنتینگ ۹ از ۱۰ – به دلیل بسته بودن شهر بازی رو باز . شاید اگر این شهر بازی به کار بیفته این مکان هم نمره ۱۰ رو بگیره
دهکده های فرانسوی و ژاپنی ۷٫۵ از ۱۰
مراکز خرید پاویلیون klc-suria, و تایمز اسکوئر و … ۱۰ از ۱۰
محله چینی ها ۵ از ۱۰
دریاچه و پارک تی تی وانگسا ۴ از ۱۰
معابد تین هو و sri mahamariamman همونی که عروسی هندی توش برگزار شد ۱۰ از ۱۰
باغ وحش زو نگارا ۶ از ۱۰
پوتراجایا ۸ از ۱۰
محوطه برج های دوقلو و پارک مشرف به اونجا هم شب و هم روز ۱۰ از ۱۰
کل هزینه ما برای گردش در کوالالامپور به اضافه خرید مختصری که داشتیم حدودا نفری ۲۰۰ دلار شد.
امیدوارم همه هموطنان عزیزی که به مالزی سفر میکنند بدون هیچ مشکلی از سفرشون نهایت لذت رو ببرند.
در انتها هم دوتا عکس از سینی میوه های استوایی که با خودمون به ایران اورده بودیم رو اینجا میذارم که حسن ختام سفرنامه من بشه.
استار فروت- پشن فروت- مانگوستین
نویسنده : نازنین س
منبع : سایت لست سکند