«زاهدان؟! شوخیت گرفته! یعنی میگی تعطیلات اینهمه راه رو بکوبیم و پاشیم بریم زاهدان؟!» احتمالن خیلی از شماها هم وقتی اسم زاهدان رو میشنوید، یاد یه جای بیآب و علف، خشک و دورافتاده میافتید که هیچجوره برای یک تعطیلات وسوسهبرانگیز نیست. خود من هم تا قبل از اینکه به واسطهی …
بیشتر بخوانید »سفرنامه
تجربهی اولین کریسمس در سفر؛کریسمسی در تابستان!
استرالیا، سواحل شرقی، ده روز مونده به کریسمس! چیزی به کریسمس نمونده بود و ردپای رنگ قرمز همهجا دیده میشد. برخلاف تمام تصویرهایی که توی فیلمها از کریسمس و برف و بوران دیده بودم، توی نیمکرهی جنوبی هیچ خبری از سرمای زمستون نبود و آفتاب گرم و داغ تابستون چهرهی …
بیشتر بخوانید »به دنبال دوتار در تربت جام
اسم تربت جام رو به دوتارش شنیده بودیم. برای همین هم خیلی دوست داشتیم یه طوری مسیر سفرمون رو به اون سمت کج کنیم. از نیشابور که دراومدیم تصمیم گرفتیم بیخیال رفتن به مشهد بشیم و یه راست بریم تربت جام. اون موقعی که راه افتادیم اما نمیدونستیم که یه …
بیشتر بخوانید »نوازندهی دوتار نوایی | استاد عثمان خوافی
نمیدونم تا حالا تو زندگیت به آدمایی برخوردی که گوشهای از جهانبینی به دنیات رو تغییر بدن، یکی که باهاش حرف بزنی، سبکتر شی و فکر کنی دنیا جای خوبیه واسه زندگی کردن یا نه. اما این اتفاق برای من تو همین سفر اخیرم به خراسان به بهترین شکل افتاد. سفر …
بیشتر بخوانید »همه چیز در مورد سفر به هند
راستش هند مقصد عجیبیه و حرف و حدیث هم دربارهش زیاده. یه سری عاشق سفر به هستن و تو لیست بایدهای زندگیشونه یه سری هم میگن هند کثیف و شلوغه و کی میره هند و اه اه! با گروه اول کاری ندارم ولی به گروه دوم خیلی جدی توصیه میکنم که …
بیشتر بخوانید »آمستردام هلند مثل یه پسر جوان، سرزنده و شنگول
آمستردام هلند مثل یه پسر جوان، سرزنده و شنگول یه دوستی ازم پرسید اگه قرار باشه برای شهرهایی که دیدی یه مابهازای انسانی در نظر بگیری، آمستردام برات چه آدمیه؟ بلافاصله جواب دادم یه پسر جوان شاد و شنگول و روشنفکر. دلیلش؟ بقیهی نوشتهام رو بخون اگه با من همنظر نشدی …
بیشتر بخوانید »چند توصیه برای ۴۸ ساعت سفر متفاوت در اهواز!
برای اینکه سفری متفاوت با سفرهای قبلی داشته باشیم، لازمهاش این نیست که پول بیشتری نسبت به قبل خرج کنیم یا روزهای طولانیتری توی سفر بمونیم! تنها نکتهی مهم اینه که آگاهانه از ناحیهی امن و کارهای تکراری همیشگی بیرون بیایم و بهجای تکرار همیشگی مکررات، این بار سعی کنیم …
بیشتر بخوانید »تکهای از ایران که در خانهاش جا گذاشتم…
برام نوشته بود که «بالاخره شیر آبی رو که همهش صدا میداد تعمیر کردم. سگ همسایه بغلی ولی همچنان شبها تا صبح پارس میکنه و نمیذاره درست بخوابم. اون یکی همسایه هم که با وجود همهی کارآگاهبازیم هنوز نفهمیدم که دقیقاً کدومه همچنان اصرار داره که سطل آشغال قرمزش رو …
بیشتر بخوانید »سفردرمانی: کمپینگ در ارتفاعات ماسال
من برای همهی اونایی که از زمین و زمان عصبانیان، شبا نمیتونن خوب بخوابن، اونا که گرفتاری یا بیماری مزمنی دارن یا عزیزی تو خونهشون هست که احتیاج به مراقبت دائمی داره یا اینا که مشغول کاریان که خیلی ازشون انرژی میگیره و همهی اونا که از اوضاع زندگیشون خستهی …
بیشتر بخوانید »شروع تغییر: اولین سفر واقعی
تغییر برای من از اولین سفر هیچهایکی شروع نشد. اصلاً از سفر شروع نشد. تغییر از درونم شروع شد. از اون جایی که حس کردم خودم نیستم. حس کردم انقدر گرههای درهمپیچیده درونم هست که هیچوقت باز نمیشه. به این نتیجه رسیدم که زندگیم خیلی با چیزی که دلم میخواد فرق داره …
بیشتر بخوانید »