آرامستان شاه زنده ، شهر زیبای خاموشان «شاه زنده» یک افسانه نیست! یک شخصیت حقیقی است از صدر اسلام که رهسپار ماوراءالنهر میشود؛ سرانجامش اما، افسانه است و افسون دارد… چنان افسانهای که بشود با آن یک شهر ساخت؛ یک کتاب نوشت… یک کتاب پر از نقش و نگار! پر …
بیشتر بخوانید »از آواز سمرقند (۱)
از آواز سمرقند (۱) تو را در جشن لالههای سمرقند و بخارا دیدم؛ در گریبانت عطر خراسان میپیچید تو شعر میخواندی؛ من سما میرفتم در جشن لالههای جادۀ سمرقند و بخارا خربزهها دهان وا کرده بودند اساطیر بیابان یک به یک بیدار میشد در یک قدمی ما صدای خشم مغول …
بیشتر بخوانید »سفرنامه خجند (بخش اول تاجیکستان)
یادش بخیر… دورهی پیش دانشگاهی را میگویم! شیطنتهای آخر کلاس، زیر سر ما شش نفر بود… من و شیرین و شکوفه، نفیسه و عذرا و شهره… شهره خجندی! آن موقع نمیدانستم خجند کجاست؛ در واقع حدس میزدم شهری از خراسان باشد. فکرش را نمیکردم از ما نباشد! این جا نباشد! …
بیشتر بخوانید »