عروسی ترکمنی جالبتر از چیزیه که فکر میکنید تعطیلات عید رو تو خونه نشسته بودم چون خانواده گفته بود که برنامهای نریزم و باید پیششون باشم. من هم چشم گویان در منزل نشسته بودم که هماتاقی دوره کارشناسیم زنگ زد و گفت: – هی! تو خونهای؟ (عید رو تبریک …
بیشتر بخوانید »